مرد جوان در باره زندگیاش به قاضی گفت: آقای قاضی از دست همسرم خسته شدم. چهار سال است که با او ازدواج کردهام ولی همیشه از دستش حرص خوردهام. سارینا زن زندگی نیست و من در کنارش آرامش ندارم. او مرتب در حال آرایش کردن و حفظ ظاهرش است. از صبح تا شب در آرایشگاههاست و هفتهای یک بار باید موهایش را رنگ کند، ناخنهایش را طراحی کند و جدیدترین مد آرایش را روی صورتش انجام دهد. او حتی یک روز هم نبوده که ساده و معمولی دیدهشود. حتی وقتی در خانه هستیم مرتب جلوی آینه میایستد و به خودش میرسد. او دیگر زندگی روزمرهاش را به طور کلی فراموش کردهاست. من دوست دارم همسرم به خودش برسد و آراسته و شیک به نظر بیاید؛ ولی شیک و آراسته بودن هم حدی دارد. سارینا فقط به فکر این است که اندام و ظاهرش به هم نخورد. در این چهار سال زندگی مشترکمان حتی یک بار هم نشده به صورت ناگهانی جایی برویم. چون سارینا نمیتواند خیلی زود آماده شود و باید از یکی دو ساعت قبل جلوی آینه بایستد و ظاهرش را درست کند. چهار سال است دارم تحمل میکنم. اما دیگر خسته شدم. هر بار اعتراض میکنم، زندگیام به میدان جنگ تبدیل میشود. تب آرایش در وجود همسرم آنقدر زیاد است که حاضر میشود هر روز با من دعوا کند ولی حتی دقیقهای از آرایش کردن و به خودش رسیدن دل نکند. دیگر نمیتوانم در کنار این زن زندگی کنم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهر من دنبال بهانه میگردد. همه مردها دوست دارند همسرشان شیک و زیبا به نظر برسد، اما شوهر من برعکس است. او از اینکه من همیشه زیبا به نظر برسم ناراضی است و به خاطر این مسأله پیش پا افتاده مرتب دعوا به راه میاندازد. من جرات نمیکنم جلوی آینه بروم. دیگر از شوهرم میترسم و وقتهایی که او در خانه نیست به خودم میرسم تا نبیند و دعوا به راه نیندازد. او این موضوع را بهانه قرار داده تا با من دعوا کند. چون خودش مرد لجباز و بداخلاقی است و حتی یک بار هم نشده از من تعریف کند یا به من اهمیت دهد. من اگر به ظاهرم میرسم، تنها برای این است که او مرا دوست داشته باشد و از دستم خسته نشود. ولی متوجه این موضوع نیست. برای همین حالا که قصد جدایی دارد، من هم میخواهم جدا شوم.
وقتی صحبتهای این زوج به پایان رسید قاضی سعی کرد آنها را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرارشان را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
نظر کارشناس
مراقب انتخابهایتان باشید
سارا شقاقی، روانشناس دراین خصوص میگوید: معمولا در بیشتر زندگیهایی که به جدایی یا طلاق عاطفی منجر میشود، انتخاب نادرست و بهره نبردن از آموزشهای لازم پیش از ازدواج نقش مهمی را ایفا میکند. به اعتقاد من انتخاب همسر تنها از روی احساس و در نظر نگرفتن معیارهای عاقلانه، به مرور زمان باعث فروکش کردن احساسات و در نهایت دلزدگی و جدایی میشود. اصولا انتخاب با معیار عقل و احساس در کنار هم باعث دوام زندگی و موفقیت در ازدواج است. زنان و مردان باید این را بدانند که پایبندی به ارزشهای دینی، شناخت خصوصیات و وضعیت فرهنگی خانواده طرف مقابل، تفاهم و تشابه اعتقاد و خواسته، تناسب سنی و تحصیلی در انتخاب همسر، نقش اساسی را ایفا میکنند. معمولا این انتخاب نادرست است که باعث طلاق در آینده میشود. ازدواجهای صرفا از سر احساسات و هیجانات لحظهای، تحمل گذر مشترک از مشکلات را ندارد و خیلی زود ازهم فرومیپاشد. انتخاب نادرست و داشتن معیارهای ساده و بیارزش معمولا به نابودی یک زندگی مشترک میانجامد. زنان و مردان اگر به ظاهر طرف مقابلشان دل ببندند، قطعا نامعقول و سطحی برخورد کردهاند و مسلما احتمال اینکه ازدواجشان دچار مشکل شود، افزایش مییابد. حتی بسیاری از زنان و مردان با اینکار به خانوادههایشان اجازه میدهند از همان روزهای اول ازدواج در زندگیشان دخالت کنند که همین موضوعات باعث تکراری و خستهکننده بودن زندگی مشترک میشود. امروزه یکی از مهمترین عوامل طلاق در جامعه تکراری و خستهکننده بودن زندگی برای زن و شوهر است. بنابر این زن و مرد باید در انتخابهایشان کمی بیشتر دقت کنند تا در آینده دچار مشکل نشوند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد