آمارها در آموزشوپرورش آنچنان دقیق نیست و هیچ عدد ورقمی را نمیتوان با اطمینانخاطر اعلام کرد، ازجمله آمار مربوط به کمبود معلم را. با این حال چند عدد به نقل از مسئولان و کارشناسان خارج از آموزشوپرورش در دست است که کمبود ۲۳۰ تا ۳۰۰ هزار معلم را روایت میکند. البته این اعداد مربوط به کمبودهای فعلی است وگرنه کارشناسانی وجود دارند که کمبود ۴۰۰ هزار معلم تا سال ۱۴۰۶ را پیشبینی میکنند. بهجز این پیشبینی نسیه اما ادعایی هم وجود دارد که وضعیت حال حاضر کشور را گزارش میدهد و آن اعلام بیمعلم ماندن ۲۳هزار کلاس درس از زبان یکی از نمایندگان مجلس در روزهای اخیر است.
رضا صحرایی، وزیر آموزش و پرورش اما در این باره گفته است: آموزش و پرورش بیش از ۲۰۰هزار معلم کسری دارد و این کسری ناگهان ایجاد نشده اما ما با اصلاح نظام جذب و استخدام به طور اساسی، بهگونهای تلاش کردیم که امسال در شهرهای مختلف کشور همزمان بیش از ۵۰۰گروه ارزیابی فعال بودند. بنابر اعلام وزیر آموزش و پرورش مجوز تدریس بازنشستهها تا سقف ۲۴ساعت در هفته اخذ شده و با اینکار تاحدودی کمبود معلم در برخی نقاط کشور برای سال تحصیلی جدید جبران میشود.
وی همچنین گفتهاست که متاسفانه چون ظرفیت آزمون استخدامی کامل نشد، تعدادی از کلاسهای درس خالی مانده که تا نیمه مهر برای آنها معلم تعیین میشود. امیدواریم آزمون استخدامی سال آینده، امسال برگزار شود تا این مشکلات را نداشته باشیم.
در عین حال گفته میشود دو شیفتهکردن بعضی از مدارس یکی از راهکارها خواهد بود.
درباره اینکه چرا آموزشوپرورش کشورمان با بحرانی به بزرگی کمبود فعلی معلم مواجه شده، تحلیلهای متفاوتی وجود دارد. یوسف نوری، وزیر پیشین آموزشوپرورش علت را «توقف یا کاهش چندساله جذب نیرو از یکسو و افزایش تعداد بازنشستهها از سوی دیگر» عنوان میکرد که با گوشهای از واقعیتها میخواند. کارشناسان متعددی بر این باورند که آموزشوپرورش به حداقل ۳۰۰هزار معلم جدید نیاز دارد؛ این درحالی است که فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان هر سال بیش از ۱۰۰هزار نفر نیستند. در نتیجه آزمون استخدامی برگزار میشود که امسال از طریق آن فقط ۲۸هزار نیرو جذب شدند. این اطلاعات نشان میدهد که ورودیها به آموزشوپرورش نه با خروجیهایش تناسب دارد و نه با نیازهای واقعیاش. به همین سبب محمدرضا نیکنژاد، کارشناس مسائل آموزشوپرورش حین تحلیل چرایی شکلگیری بحران کمبود معلم به جامجم اینگونه توضیح میدهد: «در دولتهای یازدهم و دوازدهم و کمی قبل از آن یعنی تقریبا در یک دوره ۱۰ساله، ۵۰۰هزار معلم بازنشسته شدند اما بهجای این که هر سال ۵۰هزار نیروی جدید جایگزین شود، استخدامهای سالانه به حدود ۲۰ تا ۳۰هزار نیرو محدود شد و در نتیجه وضعیتی پیش آمد که ۵۰۰هزار نفر بازنشسته شدند، ولی فقط ۲۵۰ هزار نیرو جایگزین شدند.»
این عوامل اما همه ابعاد کمبود معلم در کشور را پوشش نمیدهد، زیرا نوع نگاهی که به آموزشوپرورش وجود دارد و جنس سیاستهایی که در آن اعمال میشود، علل اصلی است که معمولا مغفول میماند. مرداد سال ۱۴۰۰ بود که میثاق غیاثوند، مسئول وقت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان اظهارات تکاندهندهای را رسانهای کرد. او گفت: «با اینکه در سالهای اخیر موضوع کمبود معلم مکرر اعلام و تاکید میشود که باید تعداد قابلتوجهی از این کمبود با دانشجومعلمان جبران شود اما دانشگاه فرهنگیان نتوانسته توسعه کمی و کیفی لازم را ایجاد کند. متأسفانه شاهد بیتوجهی نسبت به این دانشگاه هستیم و موضوع آنجا دردآور میشود که این بیتوجهی در وهله اول از جانب مسئولانی است که در دانشگاه حضور دارند که این رویکرد بهشدت آزاردهنده است.»
بنابراین اظهارات، آب از سرچشمه گلآلود است، هرچند تلاش میشود تا اوضاع اینگونه به نظر نرسد. بیتوجهی به پیشنیازهای توسعه آموزشوپرورش البته فقط منحصر به نحوه مدیریت دانشگاه فرهنگیان یا مختص به دو سه سال اخیر نیست، چرا که گفتوگوی ما با نیکنژاد که شاهد عینی رویدادهای آموزشی در سه دهه اخیر است پیشینه بیتوجهی به نیروی انسانی در آموزشوپرورش را روشن میکند.
او میگوید: «در دولت روحانی یک تعدیل نیروی بزرگ در کشور رخ داد که دلیلش صرفهجویی اقتصادی بود که اتفاقا دامن وزارت آموزشوپرورش را هم گرفت. این تعدیل باعث شد تا ۲۵۰هزار نفر از نیروهای وزارتخانه کم شوند. وزیر وقت معتقد بود اگر از تعداد معلمان کاسته شود، صرفهجویی اتفاق میافتد که از محل آن میتوان اوضاع معیشتی معلمان باقیمانده را بهبود بخشید. این در شرایطی بود که آن زمان جمعیت دانشآموزی کشور نیز به حدود ۱۲میلیون نفر رسیده بود و اینچنین استدلال میشد که تعداد معلمان بیش از نیاز است؛ بیتوجه به اینکه جمعیت دانشآموزی کشور با شیبی ملایم در حال افزایش بود. این مسائل در کنار هم باعث شد تا ورودیها به وزارتخانه کم شود و خروجیها به قوت خود باقی بماند و سرانجام به بحران کنونی برسیم.»
پس آنچه که وزارت آموزشوپرورش و همچنین دولتها دربارهاش سکوت کردهاند، مواضع در قبال نیروی انسانی و نداشتن آیندهنگری بوده است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد