به گزارش خبرنگار جامجم، اوایل مرداد امسال زوج جوانی با حضور در شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با طرح شکایتی گفت: پدرم در بیمارستان بستری بود. بعد از ملاقات پدرم از بیمارستان به خانهمان در شمال تهران بازگشتیم که مشاهده کردیم قفل در خانه تخریب شده و طلا، دلار، تابلوفرش نفیس و وسایل آنتیک خانه که پنج میلیارد تومان ارزش داشته به سرقت رفته و دوربین مداربسته ساختمان هم از کار افتاده است.
با دستور قضایی تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا اینکه دو نفر دیگر هم به اداره پلیس آگاهی تهران آمده و شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. همچنین معلوم شد که سه شاکی در یک ساختمان ساکن هستند و اموال میلیاردی از خانههایشان سرقت شده است. با گذشت نزدیک به دوماه از این ماجرا زنی سالخورده با پلیس۱۱۰ تهران تماس گرفت و گفت زنی به نام شیما پرستار خانگیام است. دیروز متوجه شدم تلفنی در حال تعریف کردن ماجرای سرقت از خانه سه همسایهام است. تصور میکنم او سارق است.
پس از این تماس ماموران به خانه زن سالخورده رفته و پرستار خانگیاش بازداشت شد و در تحقیقات گفت: مدتی بود برای این زن سالخورده کار میکردم، فرزندانش اموال قیمتی او را به خانه خودشان برده بودند و او چیزی در خانه نداشت اما یک روز در میان حرفهایش شنیدم که همسایههای پولداری دارد. وسوسه سرقت از آنها به جانم افتاد و موضوع را به شوهرم گفتم. او قبول کرد سرقتها را انجام دهیم. یک روز در غذای پیرزن داروی بیهوشی ریختم و او چند ساعتی به خواب رفت، شوهرم که آمد قفل در سه خانه همسایه او را به نوبت تخریب کرده و اموال قیمتی، طلا و سکهها را سرقت کردیم. دوربینهای مداربسته ساختمان را هم از کار انداختیم تا تصویرمان ثبت نشود. شوهرم اموال را برد و من در خانه پیرزن ماندم تا وقتی بیدار شد به من شک نکند. اموال سرقتی بیش از ۲۰میلیارد تومان ارزش داشت. بخشی از اموال را شوهرم فروخت و قرار شد بقیه را بفروشیم و خانه و ویلا بخریم و به شهر دیگری برویم اما شوهرم با اموال سرقتی فرارکرده و موفق به یافتن وی نشدم.
با اعتراف این زن، شوهرش تحت تعقیب بود که معلوم شد او با دخترخاله خود به خانه ویلایی در شمال کشور رفته است. همزمان با حضور آنها در آنجا مرد سارق بازداشت شد اما از زن همراهش خبری نبود.
شهاب در جریان تحقیقات پلیسی گفت: دخترخالهام عشق قدیمیام بود اما پدرش مخالفت کرد و نشد ازدواج کنیم و به اجبار با شیما ازدواج کردم. یکسال قبل دخترخالهام طلاق گرفت. وقتی همسرم پیشنهاد سرقت از سه خانه را به من داد قبول کردم. اموال را سرقت کرده و با جا گذاشتن همسرم در خانه با دخترخالهام و پول و اموال سرقتی فرار کردم. میخواستم با او به ترکیه و از آنجا به استرالیا برویم و زندگی جدیدی را شروع کنیم اما فکر نمیکردم همسرم مرا به پلیس لو بدهد. دخترخالهام برای خرید از خانه بیرون رفته بود که من بازداشت شدم.
علیرضا بهشتی، بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف این زوج برایشان قرار قانونی صادر و تحقیقات از آنها ادامه دارد.