این مرد زمانیکه در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرارگرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: سه سال و نیم است که با سولماز ازدواج کرده ام. ما سه سال تمام عقد بودیم و تازه چند ماه است که ازدواج کردهایم. ولی در این مدت از دست بچهبازیهای سولماز خسته شدم. سالها تحمل کردم. مرتب می گفتم که به زودی درست می شود. با خودم می گفتم حالا اولش است، کمی که زمان بگذرد، حتما همه چیز درست می شود. ما مرتب بر سر مسائل کوچک و بی اهمیت دعوایمان می شد. ولی مشکل اینجا بود که سولماز با هر دعوایی حتی یک جر و بحث ساده بلافاصله مرا از همه شبکه های اجتماعی مسدود می کرد. حتی شماره ام را بلاک می کرد. تا چند روز راه ارتباطی با او نداشتم. نمی توانستم با او تماس بگیرم یا پیام بدهم. بعد از سه سال زندگی مشترک ما شروع شد. تصور می کردم این بچه بازیهای سولماز تمام شود. ولی او دست بردار نبود.
بعد از شروع زندگی مشترکمان هم باز سولماز دست از رفتارهایش برنداشت. سر هر مساله کوچکی دعوا به راه می انداخت و تا چند روز مرا بلاک می کرد. وقتی از خانه بیرون می رفتم دیگر به او دسترسی نداشتم. حتی تلفن خانه را هم جواب نمی داد، چون با من قهر بود. کم کم آبرویم پیش تمام فامیل رفت. دیگر همه متوجه دعواهای من و سولماز می شدند. چون او مرا از همه شبکه های اجتماعی اش بلاک می کرد و آشناهایمان متوجه این موضوع میشدند. بارها از او خواستم دست از این رفتارهایش بردارد. ولی فایده ای نداشت. برای همین من هم تصمیم گرفتم برای همیشه از این زن جدا شوم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم خودش سر به سرم می گذارد. او با من لجبازی می کند. درست رفتارهایی را دارد که من از آنها متنفرم. بعد که عصبانی می شوم، اعتراض می کند و می گوید چرا عصبانی شدی. من وقتی عصبانی ام ترجیح می دهم که با او صحبت نکنم. دوست دارم مدتی سکوت کنم تا آب ها از آسیاب بیفتد و من کمی آرام شوم. برای همین شوهرم را بلاک می کنم تا با من تماس نگیرد. چون او هنوز هم نمی داند اخلاق من چطور است. وقتی دعوایمان می شود، مرتب پیام می دهد و زنگ می زند. من هم او را مسدود می کنم که دیگر با هم حرف نزنیم. چون می دانم که اگر حرف بزنیم حتما دعوایمان می شود. اما او این موضوع را درک نمی کند و فقط مرا متهم و مقصر می داند.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاور خانواده مشورت کنند.
نظر کارشناس
سارا شقاقی ، روانشناس در این خصوص می گوید: در زندگی مشترک تفاهم مساله مهمی است. ولی زوج ها باید این را بدانند که هنگامی که دو نفر با یکدیگر تفاهم دارند، به این معنی نیست که آنها همیشه مانند هم هستند و دائم نظرات مشابهی دارند. بلکه تفاهم به این معنا است که زوج ها حتی با وجود اختلافات همچنان می توانند با یکدیگر کنار آمده و در آرامش زندگی کنند. از طرف دیگر یکی از مشکلاتی که باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود، سرزنش کردن است. سرزنش کردن همسر نشانه وجود مشکل و سوءتفاهمی در رابطه است که اگر ریشه آن پیدا شود، می توان مشکل را حل کرد. اگر یکی از زوج ها طرف مقابلش را برای همه چیز سرزنش کند، وقت آن است که این زوج با هم حرف بزنند. در مورد احساسات خود صحبت کنند و حرف های همسرشان را نیز بشنوند. آنها نباید با سرزنش کردن جواب سرزنش همسرشان را بدهند. از طرفی، فرد مقابل نیز باید احساس خود را در موقع سرزنش شدن در میان بگذارد و به همسرش نشان دهد که چقدر حرف هایش ناراحت کننده است. در زندگی زناشویی، دو طرف مسئول هستند و هر یک باید سهم خود را در بازسازی رابطه و بهبود آن انجام دهند. اگر چیزی در رفتار فرد وجود دارد که باعث سرزنش شدن می شود، باید آن را برطرف کند. خوبی سرزنش کردن همسر آن است که فرد دقیقا به وجود یک مشکل اشاره می کند. بنابراین فرد باید آن مشکل را ارزیابی کند و اگر واقعا وجود دارد، آن را در رفتار خود اصلاح کند. زوج ها باید بدانند که اگر واقعا مشکلی وجود دارد، هر دو می توانند آن را با هم حل کنند. اگر نه، هیچ کاری انجام ندهند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: