سهیلا قوسی، کارشناس رسانه و منتقد سینما و تلویزیون تحلیل خود را درباره موفقیت سریال عشق کوفی و سایر جنبههای این مجموعه این گونه بیان کرد:طی سالهای اخیر، غیر از تکرار چند باره مختارنامه، ما یک سریال تاریخی که از سر و شکل قابل توجهی برخوردار باشد و استاندارد به نظر برسد و وقایع تاریخ را با زبان روز ترسیم کند نداشتیم، تا اینکه عشق کوفی این جای خالی را پر کرد؛ سریالی که در آن سعی شده همه آن ساختارهای ذهنی مخاطب نسبت به یک أثر تاریخی چه از لحاظ میزانسن و چه جنس بازیها، مراودات انسانی و مناسبات اجتماعی و حرکت دوربین آشنازدایی شود. تجربه ثابت کرده که مخاطب از بدیع بودن یک اثر لذت میبرد. یعنی أثری که هم از نظر زبان تصویر و هم محتوا و گفتمان، جدید باشد. عشق کوفی از همان قسمت اول، قلاب خودش را به مخاطب میاندازد. نویسندگان فیلمنامه سریال به رغم برخورداری از مشاور تاریخی و مذهبی اما هوشمندانه یک قصه خیالی را خلق کردهاند. یعنی با وجود برخی وقایع مثل دعوتنامه و شخصیتهایی مثل میثم تمار و حبیببن مظاهر،۹۰ درصد آنچه را در این سریال میبینیم، زاییده تخیل نویسندگان است.
علاوه بر این، «عشق کوفی» از لحاظ میزانسن، دکوپاژ، ریتم، موسیقی، بازیها و جزئیات مختلف داستانی، نمره بالایی میگیرد و همه اینها باعث شده برای مخاطب، پذیرفتنی باشد.
از زمان پخش تیزرهای کار، برخی دست به مقایسه میان این کار و مختارنامه زدند. اما این دو سریال، هم به لحاظ گستردگی داستان و هم تولید، قابل مقایسه نیستند. عشق کوفی را باید قائم به ذات بررسی کرد. بحث تاریخ اسلام و واقعه کربلا از جهات مختلف قابل پرداخت است. داوود میرباقری در مختارنامه بدون یکجانبه نگری و بدون اینکه محتوا را به مخاطب حقنه کند، فضایی را ترسیم کرد تا مخاطب با مقایسه اشقیا و اولیا به درک و فهم برسد. در «عشق کوفی» هم از همین زاویه به موضوع پرداخته شده تا مخاطب، خودش قضاوت کند. ما در این سریال، کوفهای را میبینیم که آدمهای متعددی در آن زندگی میکنند. شخصیت اوحد با بازی درخشان نادر سلیمانی تجارتخانهای را اداره میکند و فردی بسیار طماع است. تمام امویان به طمع گرفتارند. در مقابل، علویان را میبینیم که زندگی ساده و نگاهی عارفانه و عاشقانه دارند.
یک موضوع مهم در عشق کوفی حضور پررنگ زن در متن جامعه است. به طور مثال، سامیه با بازی لعیا زنگنه از مریدان حضرت علی است که نقش موثری در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دارد و شخصیتی باورپذیر است.
نقطه مقابل، خانواده اوحد است که نگاهشان به زن، ابزاری است. طوری که وقتی عروس خانواده رو در روی پدرشوهرش قرار میگیرد، پدرشوهر، او را میکشد و حذف میکند. مخاطب میتواند ببیند و قضاوت کند زن در ساختار علویان چه جایگاهی داشته و در ساختار امویان چه جایگاهی. نائله بین دو گروه قرار میگیرد؛ از یک طرف از خانوادهای اموی برخاستهاست و از طرفی هم با هلال از خانوادهای علوی ازدواج میکند. البته که هلال برخلاف مادرش خیلی هم ایمان قوی ندارد و این دو جوان بعد از ازدواج مسیری سلوک وار را طی میکنند تا راه درست را در غبار شک و تردید پیدا کنند. یکی دیگر از نکاتی که درباره عشق کوفی قابل ذکر است، أثرات تخریبی دوقطبی شدن جامعه است که نمونه آن را این سریال در قالب جامعه کوفه نشان میدهد و همین اتفاق منجر به فاجعه کربلا میشود.
دو موضوعی که در سریال «عشق کوفی» به خوبی و زیبایی به آنها پرداخته شده، نماز و حجاب است. در همان قسمت اول میبینیم که یک زن غیرمسلمان را به بازار بردهفروشها آوردهاند تا بفروشند و هلال میآید این زن را میخرد و آزاد میکند و بعد از آن، یک شال را به سمتش پرتاب میکند تا سرش کند. این صحنه از نظر دکوپاژ و میرانسن به قدری گویا و زیباست که صدها برابر بیشتر از یک بیلبورد تبلیغاتی درباره حجاب تأثیر میگذارد. در یکی از سکانسهای این سریال، میبینیم که نائله دچار عقرب گزیدگی میشود و با اینکه ناخوش است اما دوست دارد نمازش را بخواند و با همراهی شوهرش میخواند و یک سکانس زیبا و عاشقانه با محور نماز خلق میشود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد، عشق کوفی با همکاری سازمان اوج تولید شد و نتیجه خوبی در پی داشت. همکاری اخیر سازمانهایی چون سوره و اوج با صداوسیما برای تولید سریال یک اتفاق مثبت است و این نوع همکاریها باید با پای کار آمدن نهادهای دیگر، تداوم و گسترش پیدا کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد