به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از خرداد سال ۱۳۹۶ و همزمان با گزارش ناپدید شدن مرد ۵۵ سالهای به نام محمود آغاز شد. همسر محمود در تحقیقات گفت: « همسرم دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. سابقه نداشت او بیخبر شب به خانه برنگردد و به همین دلیل به ماجرا مشکوک هستم . احتمال میدهم بلایی سر او آمده باشد. »
پس از شکایت این زن تحقیقات پلیسی آغاز و خودروی محمود بدون سرنشین مقابل بیمارستانی در تهران پیدا شد. با کشف لکههای خون روی صندلی عقب احتمال قتل او مطرح شد. همچنین بررسی دوربینهای مداربسته نشان داد، مرد ناشناسی خودرو را مقابل بیمارستان رها کرده است .
ردیابی گوشی محمود هم نشان داد، آخرین بار گوشی او در محدوده باغی در شهریار آنتن دهی داشته و همزمان نیز تلفن یکی از بستگان او به نام سیروس هم در آن محل بوده است.
سیروس تحت بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد، محمود به باغ آمد و چند دقیقهای اینجا بود و بعد با عجله رفت. نمیدانم چه شد و کجا رفت.
یک ماه بعد از ناپدید شدن این مرد، با کارت بانکیاش خرید شد که همین سرنخ دستگیری قاتل بود. ماموران سراغ مغازهای که از آن خرید شده بود رفته و با بررسی دوربینهای مداربسته آنجا متوجه شدند سیروس با کارت بانکی محمود خرید کرده بود. سیروس دستگیر شد و این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: محمود دایی همسرم بود. رابطه ما خیلی خوب بود و مثل رفیق بودیم. مدتی بود با هم مشکل پیدا کرده بودیم. آخرین بار او با ماشین دنبالم آمد و به باغ رفتیم. در آنجا درگیر شدیم و محمود گلویم را گرفت و طوری فشار داد که نفسم بند آمد. برای نجات جانم سنگی از روی زمین برداشتم و با آن به سرش زدم. وقتی فهمیدم مرده، ترسیدم و جسد را روی صندلی عقب خودرو انداختم و در بیابانهای حاشیه تهران رها کردم. ماشین را هم مقابل بیمارستانی پارک کردم و با برداشتن کارت بانکی محمود به خانه رفتم.
با اعترافات سیروس ماموران به محل رها کردن جسد رفند و بخشی از استخوانهای مقتول را کشف کردند.
با تکمیل تحقیقات، متهم در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و از خود دفاع کرد. در این جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس سیروس در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: « قصدی برای قتل محمود نداشتم اما اگر با سنگ به سرش ضربه نمیزدم او مرا خفه میکرد و من الان زیر خاک بودم و محمود جای من در دادگاه ایستاده بود. شرمنده خانوادهاش هستم و درخواست به خاطر بچههایم مرا ببخشند .
پس از دفاعیات متهم ، قضات وارد شور شده و ادعای دفاع مشروع سیروس را رد کرده و او را به قصاص و دو سال زندان محکوم کردند که این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد.
در حالی که قاتل در یک قدمی چوبه دار قرار داشت اولیای دم مقتول او را بخشیدند تا دوباره به زندگی بازگردد. به این ترتیب سیروس این بار از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه قرار گرفت و در این جلسه با تکرار دفاعیات قبلی خود گفت: «من پیش از این هم گفتم در دفاع از خودم مجبور به قتل شدم. اگر محمود را نمیزدم او خفهام کرده بود.»
متهم درباره دلیل رها کردن خودرو مقابل بیمارستان هم گفت: «این کار را کردم تا همه تصور کنند حالش بد شده و به بیمارستان رفته است.»
سیروس در آخرین دفاع خود گفت: « سه فرزند دارم که یکی از آنها به بیماری صعبالعلاجی مبتلا است. شش سال است در زندان هستم و از این قتل پشیمانم. تسلیم به رای دادگاه هستم و از قضات درخواست دارم و میخواهم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم نزد خانوادهام بروم.»
قضات دادگاه پس از بررسی پرونده، سیروس را به هشت سال زندان محکوم کردند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: