به گزارش خبرنگار «جامجم»، عقربههای ساعت ۱۳ و ۴۶ دقیقه شنبه ۲۸ مرداد را نشان میداد که مردی وحشتزده با پلیس شهرستان مرودشت در استان فارس تماس گرفت و از وقوع قتلی در قبرستان امیرآباد این شهر خبر داد. پس از این تماس تیمی از کارآگاهان پلیس به سرپرستی رئیس پلیس آگاهی شهرستان و بازپرس جنایی در محل قتل حاضر و با جسد پسر جوانی روبهرو شدند که گلولهای به سرش اصابت کرده بود. یکی از شاهدان ماجرا در تحقیقات مقدماتی به تیم جنایی گفت: «مقتول و یکی از خلافکاران شهر بنام سعید اختلاف مالی داشتند. در پی این اختلاف دنبالهدار آنها امروز در اینجا قرار گذاشتند تا به مشکلشان پایان دهند. پس از چند دقیقه صحبتهایشان به درگیری لفظی کشید و سعید با شلیک گلولهای به سر پسر ۲۶ ساله او را کشت و سوار بر خودروی پراید من از محل گریخت. شوکه شده بودیم و تنها راهی که به ذهنمان رسید این بود که با پلیس تماس بگیریم.» با شناسایی هویت قاتل، تحقیقات روی او متمرکز شد و کارآگاهان دریافتند سعید سال ۱۳۹۶ و هنگامی که ۲۰ سال داشت، پدرزن برادرش را به حاشیه شهر مرودشت کشانده و با شلیک گلوله به سرش به قتل رسانده بود. او چند ماه قبل با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کرده و از زندان آزاد شده بود.
جستوجوها برای یافتن مخفیگاه سعید آغاز شده بود که این بار جنایت هولناک دیگری به پلیس مرودشت گزارش شد. در این ماجرا خواهر و برادری در منزلشان در نزدیکی قبرستان امیرآباد با شلیک گلوله به قتل رسیده بودند. ماموران با حضور در این خانه با جسد زن ۲۶ ساله و برادر ۲۴ سالهاش در یکی از اتاقهای خانه روبهرو شدند. آنها نیز با شلیک گلوله به سرشان از پا درآمده بودند. زن جوان همسر سابق برادر سعید بود که کشف این سرنخ هیچ شکی باقی نگذاشت که آنها نیز قربانی کینه قاتل خونسرد شدهاند. بررسیهای دوربینهای مداربسته اطراف محل قتل هم حضور سعید در آن خانه را تایید کرد.
سرهنگ فرشید زینلی، فرمانده انتظامی شهرستان مرودشت در این باره به جامجم گفت: با توجه به اینکه احتمال فرار سعید به خارج از کشور یا ارتکاب قتلهای دیگر از سوی او وجود داشت، تحقیقات گستردهای برای شناسایی مخفیگاه سعید آغاز شد و در کمتر از ۴۸ ساعت متوجه شدیم او در یکی از روستاهای مرودشت مخفی شده است. همراه رئیس پلیس آگاهی شهرستان و یک تیم از ماموران زبده با هماهنگی قضایی، راهی روستا شدیم. میدانستیم او مسلح است و اگر متوجه حضور ما در روستا شود دست به اسلحه میبرد و تیراندازی میکند. به همین دلیل برای دستگیری او در عملیاتی ضربتی و غافلگیرانه برنامهریزی کردیم.
وی ادامه داد: حوالی غروب دوشنبه او را در یکی از خیابانهای شلوغ روستا شناسایی کردیم. ماسک به صورت زده بود تا شناسایی نشود و کولهای هم بر دوش داشت. او را زیر نظر گرفته و منتظر ماندیم تا از شلوغی دور شود تا جان اهالی روستا به خطر نیفتد. در محلی خلوتتر وارد عمل شده و او را از پشت سر غافلگیر و دستگیرش کردیم. او اسلحه کلتی با ۱۲ فشنگ زیر لباسش مخفی کرده بود تا اگر احساس خطر کرد با آن تیراندازی کند اما عملیات دستگیریاش ضربتی بود و این فرصت به قاتل ۲۶ ساله داده نشد.
فرمانده انتظامی شهرستان مرودشت خاطر نشان کرد: متهم به قتل به آگاهی مرودشت منتقل و با دستور قضایی بازجویی از او آغاز شد که به قتل دوستش به دلیل اختلاف مالی و کشتن دو قربانی دیگر به دلیل انتقام کور اعتراف کرد.
سرهنگ زینلی در پایان تاکید کرد: دستگاه قضایی و پلیس اجازه نمیدهد برخی افراد با اندیشههای مجرمانه امنیت شهروندان را سلب کرده و برخورد سختی در انتظار این افراد است. آرامش و امنیت شهروندان خط قرمز پلیس است.
۲۶ سال دارد و به راحتی دست به اسلحه میبرد و مرتکب قتل میشود. خونسرد است و اگر دستگیر نمیشد احتمال ارتکاب قتلهای دیگر از سوی او وجود داشت. وقتی روبهروی افسر آگاهی مینشیند قتلهایش را تشریح میکند گویی هیچ راه و چارهای برای انکار آنها ندارد. متهم درباره دلیل قتل پدرزن برادرش میگوید: « برادرم بعد از ازدواج ارتباطش با ما کمتر شد و بیشتر سمت خانواده همسرش بود. من پدرزن برادرم را دلیل این رفتار میدانستم. تا اینکه یک روز برادرم با مردی درگیر شد و او را با قمه زد و تحت تعقیب قرار گرفت. او افسرده شده بود و همین باعث شد یک روز با اسلحه خودکشی کند. بعد از مرگ برادرم از پدرزنش کینه به دل گرفتم و یک روز به بهانهای او را به حاشیه شهر کشاندم و با شلیک گلوله کشتم. »
متهم ۲۶ ساله درباره قتل دوستش و خواهر و برادر هم گفت: « اختلاف ما مالی بود و او باید پول ملکی را به من میداد اما هرچه گفتم قبول نکرد. آن روز به قبرستان رفتیم تا این اختلاف را حل کنیم اما دوباره درگیر شدیم که با اسلحه به سرش شلیک کردم و او را کشتم و با خودروی پراید یکی از دوستانم فرار کردم. بعد تصمیم گرفتم از خانواده همسر برادرم انتقام بگیرم. آنها از من دیه گرفته بودند تا رضایت بدهند. این پول زور بود چون آنها جان برادرم را گرفته بودند و من جان پدرشان را. پس حساب بیحساب شده بودیم. حدود ساعت دو وارد خانهشان شدم. همسر برادرم و برادر کوچکش در خانه بودند. با تهدید اسلحه آنها را به کنج اتاقی بردم تا صدای گلوله اهالی را باخبر نکند. بعد آنها را هم با شلیک گلوله به قتل رساندم و به روستا فرار کردم. فکر میکردم هیچ ردی از خودم باقی نگذاشتهام و پلیس نمیتواند مرا دستگیر کند اما غافلگیر شدم و دستگیرم کردند. »
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: