نهضت بازگشت به مساجد در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام خداداده بررسی شد

مساجد؛ شاه‌کلید حل مشکلات کشور

از مسجد همواره به عنوان قلب تپنده جوامع اسلامی در تمامی امور و موضوعات مبتلا به زندگی اجتماعی یاد می‌کنند. مهم‌ترین، وسیع‌ترین و موثرترین نهادی که در کنار کارکرد اصلی‌اش یعنی وجوه توحیدی، نیایشی و عبادی، دو کارکرد پنهان مهم و مفید اجتماعی هم در سازماندهی حرکت‌های اجتماعی اعم از امدادی، معاضدتی، آموزشی، تربیتی، مشاوره‌ای و... و هم در بسترسازی روحیه بصیرتی، مطالبه‌گری و عدالت‌طلبی داشته و دارد.
کد خبر: ۱۴۲۰۱۳۹
نویسنده علی رحیمی - گروه فرهنگ و هنر

مساجد؛ شاه‌کلید حل مشکلات کشور

نظر به تأثیر مساجد در پیروزی انقلاب و حوادث بعد از آن، به‌ویژه در حین جنگ تحمیلی نگاه تشکیلاتی به این پایگاه مردمی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. بعد از جنگ نیز در همان دورانی که بحث تهاجم فرهنگی مطرح شد، تشکیل کانون‌های فرهنگی و هنری اولین آرایش جدید در مقابل دشمنی بود که از جنگ سخت به جنگ نرم رسیده بود. ستاد براساس مصوبه ۳۰۲سال۱۳۷۱ شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و با محوریت خانه‌های امن الهی بر روی زمین و بر طبق رهنمودها و منویات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی غرب و ایجاد مسجد تراز اسلامی شکل گرفت و هم‌اکنون با بهره‌گیری از توان ۲۶هزار و ۴۲۳ کانون ثبت‌شده در سراسر کشور از مهم‌ترین نهادهای انقلابی و فرهنگی به‌شمار می‌رود. ۲۱اوت برابر با ۳۰مردادماه روز جهانی مسجد، فرصت مناسبی بود تا در گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام کمال خداداده، رئیس ستاد هماهنگی کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد کشور با نیم‌نگاهی به جایگاه مساجد در میان مردم به بررسی شعار «بازگشت به مساجد» که محوری‌ترین هدف سال۱۴۰۲ است، بپردازیم:

مساجد از دیرباز هم پایگاه اعتقادی و ایمانی و هم پایگاه اجتماعی، سیاسی و بالاخص فرهنگی بودند، یک نهاد مردمی که به نظر در سال‌های اخیر آن‌گونه که انتظار می‌رود، مورد توجه قرار نگرفت. موضوعی که به عقیده برخی کارشناسان، این شائبه را ایجاد کرد که برخی حمایت‌های دولتی از این پایگاه که همواره با کمک مردم اداره می‌شد بر آن تأثیرگذار بوده است.

اگر اجازه دهید، گفت‌و‌گو را با همین موضوع شروع کنیم؟

به عنوان شخصی که سال‌ها امام جماعت در مسجد بودم و تمام ابعاد کاری و زندگی‌ام مدت‌هاست با مسجد آمیخته شده است، باید تأکید کنم که این موضوع به هیچ وجه مورد تأیید نیست و مساجد هیچ وقت رویکرد دولتی نداشته و نخواهد داشت. چون به عنوان بزرگ‌ترین تشکیلات توحیدی، عرض و طولش به اندازه‌ای است که هیچ دولتی نمی‌تواند عهده‌دار آن باشد. من نمی‌دانم دلیل این ادعا چیست اما هیچ‌وقت دولتی نبوده‌ است. شاید دولت حمایت یا تسهیل‌گری در امور داشته باشد، اما مطمئنا این به معنای دولتی شدن مساجد نیست.البته این شائبه شاید از آنجا به ذهن برخی ناآشنایان به امور مسجد خطور کند که امام‌جماعت از طریق امور مساجد یا نهاد متولی امر انتخاب می‌شود که این از گذشته نیز بوده و شبکه علمای بلاد و اتصال آن به دستگاه مرجعیت، همیشه هیات امنای مساجد را به این سمت هدایت می‌کرد که برای انتخاب امام جماعت نظر مراجع و بزرگان را جویا شوند. برای ایستادن در محراب مسجد باید تأیید ولی را داشت و تولیت و تمشیت امور را نمایندگان ولی‌فقیه بر عهده دارند.در حقیقت مساجد مشروعیت خود را از ولی جامعه و مقبولیت خود را از مردم می‌گیرند.امام باید عادل باشد، این نگاه تمدنی اسلام است. امام، جایگاه امامت دارد و آن‌که امام را صیانت می‌کند عدالت اوست. در این نگاه اگر مردم کسی را به‌عنوان امام در محله یا مسجد قبول ندارند و عادل نمی‌دانند طبیعتا آن برادر عزیز باید سنگرش را با فرد دیگری عوض کند.باید عنوان کنم موضوعی که بعد از پیروزی انقلاب مورد تأکید قرار گرفت، تشکیلاتی‌شدن مسجد بود. این عنوانی است که از فرمایشات حضرت آقا گرفتیم. ایشان تأکید دارند که کار باید تشکیلاتی باشد. معظم له در سال ۶۹ با تأکید بر توجه تشکیلاتی به مساجد می‌فرمایند: «تا قبل از انقلاب اسلامی، کسی جرأت نمی‌کرد دم از اسلام بزند. در این کشورهای اسلامی که امروز ائمه‌‌جمعه و جماعات‌شان، تشکیلات به‌وجود می‌آورند و مسجدها رونق پیدا می‌کنند و کانون تحرک می‌شوند، تا دیروز مسجدها متعلق به یک مشت پیرمرد از کار افتاده بود. امروز آن مسجدها، جای جوانان و کانون جنبش‌هاست. این را شما کردید. این را حرکت شما و قائد عظیم‌الشأن‌تان ــ آن مرد الهی ــ بود که انجام داد.»

ما می‌دانیم مسجد قدیمی‌ترین کانون مردم‌نهادی است که هنوز هم فعال است. شاید قبل از آن نیز در تاریخ کانون‌های مردم‌نهاد بوده باشند اما الان اثری از آنها نیست. حالا براساس فاکتورهای دیگری که در حوزه تخصصی و تجربه شما هست باید بپذیریم که در برهه‌ای از بعد از انقلاب این نهاد مردمی امکانات و اختیارات تاثیرگذاری را از دست داد و کمرنگ شد، نهادهای دیگری آمدند و جای آن را گرفتند. مثلا سالن‌های اجتماعات جمعیت را از مردم در موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی خارج کردند.

بحث‌های اختلاف بین حوزه، بسیج، امام‌جماعت و هیات‌امناها باعث شد خیلی از مخاطبان از مسجد فاصله بگیرند و این ارتباط کمرنگ شود. می‌شود خیلی کوتاه این موضوع را تحلیل و دلایل آن را عنوان کنید؟

اگر در طول تاریخ مروری به پیوند مردم با مساجد داشته باشیم، می‌بینیم که این ارتباط فراز و فرود زیادی داشته است. این‌گونه نبوده مساجدی که ما در دوران انقلاب تحویل گرفتیم پر بودند و حالا خالی شده‌اند. مساجد سنگر مهم و تأثیرگذاری هستند. عموما در ایام بحرانی مثل جنگ، سیل و زلزله... مساجد همیشه مؤثر بوده‌اند. در زمان‌هایی هم شاهد کمرنگ شدن این ارتباط بودیم، برای نمونه از دهه ۷۰ تا ۹۰ با این روند کاهشی مواجه بودیم که دلایل مختلفی داشت.بخشی مربوط به ناکارآمدی برخی از دستگاه‌های اجرایی است، چون مردم انقلاب و نظام را از مسجد و برخاسته از آن می‌بینند. امام خمینی(ره) می‌فرمایند: «ما انقلاب کردیم تا مسجد را اداره کنیم.» وقتی برای بنیان‌گذار انقلاب جایگاه مسجد به این میزان مهم است، با یک مدیریت غلط مردم ناراحت می‌شوند، برای نمونه وقتی اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی منتشر می‌شود مردم از مسجد و مسجدی‌ها انتظار پاسخگویی دارند. اینها همان مردمی هستند که وقتی سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیدند، آن تشییع میلیونی را برپا کردند.پس نبض جامعه با توجه به آن شوک‌هایی که وارد می‌شود یا تندتر یا کندتر می‌زند. برای نمونه امسال شبکه‌های معاند شروع به بمباران خبری کردند که ایرانیان سیاه نپوشید، به تکیه نروید و... چون با این حرکت حکومت را تأیید می‌کنید اما آیا این اقدام رسانه‌های ذره‌ای بر حضور مردم تأثیر داشت. به گواه مرکز افکارسنجی ایسپا، صداوسیما و... بیش از ۸۵ درصد مردم، در عزاداری‌ها شرکت کردند.
یکی دیگر از دلایلی که در کاهش این ارتباط دخیل است، عرصه حکمرانی مسجد است که به نظر بنده امروز دچار عیب‌ها و اشکالات زیادی است. عرصه حکمرانی مسجد اولا به روز نشده و ثانیا برای حضور نسل جدید مهیا نشده و سازگاری با نوجوان و جوان و کودک ندارد، یعنی ما باید این‌گونه نگاه کنیم آیا مسجد مشتاق حضور کودکان، نوجوانان و... هست.
از دیگر مشکلات را باید در راه‌اندازی ارگان‌های موازی همانند سراهای محله، فرهنگسراها و... جست‌وجو کرد، چرا که کارکردهای مساجد را از آنها گرفته‌اند. در گذشته کودکان درس را در مکتبخانه‌هایی می‌خواندند که در مساجد مستقر بودند. حوزه‌های علمیه در مساجد بودند. مسجد محل آموزش و تربیت، حل اختلاف و داوری و حتی طبابت بود. بسیاری از حکیمان قدیمی روحانی بودند، تمامی این موارد نقطه اتصال مردم به مسجد بودند.استدلال سراهای محله و مکان‌هایی مانند آن، گاهی بر این منطق استوار است که شما قشر متدین را جذب کنید، ما قشر خاکستری را. این نوع نگاه، نگاهی انحرافی است. چرا که این حرف درستی است که ما امروز در جمهوری اسلامی مدارس اسلامی و غیر‌اسلامی داشته باشیم؟ یا دو رستوران بسازیم یکی برای دیندارها و یکی بی‌دین‌ها؟ این انتهای انحراف و انشقاق از مبانی است که ما با این بهانه که عده دیگری را می‌خواهیم جذب کنیم، مسجد را از حضور مردم خالی کردیم.اکنون مساجد شهرهایی که فرهنگسرا و سرای محله ندارد، پررونق است. فکر می‌کنید چرا در تهران از ۳۰۰۰ مسجد، نمی‌توان به آمار قابل‌قبولی از مساجد برقرار(فعال) رسید؟ ما انتظار داریم همه مساجد باز باشند اما چرا باز نیستند؟ یکی آن‌که تردد نیست. اگر در مسجد تردد باشد مشکل تا حد زیادی رفع می‌شود. وقتی مردمی که تا سال‌ها قبل برای هر کاری به مسجد مراجعه می‌کردند، حالا نیازی به این حضور نمی‌بینند و مسجد خالی می‌شود و دیگر کادر اجرایی نمی‌تواند حضور دائمی داشته باشد.

آیا احساس نمی‌کنید دلیل آن را باید در کم‌کاری یا حتی با زمانه حرکت نکردن متولیان مساجد پیگیر بود؟

دقیقا؛ جبر روزگار و اقتضائات جدید دو عامل تأثیرگذار بودند. ما نتوانستیم خودمان را با شرایط جدید به‌روز کنیم که اگر به‌روز می‌کردیم، مساجدمان از این حیث منزوی نمی‌شدند. باید برگردیم به این اصل که مسجد پایگاه انسان‌سازی است و محل پرورش مجاهد انقلابی است. وقتی به این ادبیات برگردیم، آن‌وقت می‌گوییم مسجد محل حضور علمای ربانی است. مربیانی که باید کودکان را تربیت کنند.راهکار هم این است که باید به‌جای تربیت فقهی، تربیت توحیدی داشته باشیم. باید بپذیریم که تربیت فقهی، باید و نبایدها و امر و نهی‌ها در جوانان جواب نمی‌دهد، باید یک تربیت عاطفی توحیدی و غرق در محبت خدا را در مسجد بگسترانیم تا همه جذب مسجد شوند و مسجد را به‌عنوان پناهگاه خود بدانند. مسجد محل آرامش است. آن‌وقت مغناطیس امام جماعت همه را جذب می‌کند. به‌عقیده من با جذابیت‌های امروزی نمی‌توان جوان را جذب کرد، چون رقیب بهتر از تو در این زمینه کار می‌کند.او جوانان را جذب بازی‌های رایانه‌ای کرده و حالا هم یک‌قدم جلوتر رفته و الان خانه فرار و مافیا و... ساخته است و ما نمی‌توانیم با این چیزها رقابت کنیم. پس چه باید کرد؟ آیا باید دست روی دست گذاشت یا به‌دنبال راه چاره بود. راه چاره همان حلقه گمشده‌ای است که جوانان به‌دنبال آن مسیرهای دیگر را امتحان می‌کنند. راه چاره گرایش به معنویت است و اگر پای آن بایستیم همه جذب می‌شوند. رقبای داخلی ما هم ناجوانمردانه ما را زدند.

با شعار نهضت بازگشت به مساجد، مسئولیت ستاد هماهنگی کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد کشور را عهده‌دار شدید و همان‌طور که فرمودید در مسیر تحقق این وعده هم از داخل و هم خارج از کشور با چالش روبه‌رو هستید.

بفرمایید چه برنامه‌ای برای برون رفت از این چالش‌ها دارید؟

وقتی موضوع بازگشت به مسجد را مطرح کردیم، این شعار مورد استقبال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای رئیس‌جمهور قرار گرفت. حتی آقای رئیسی تأکید کردند نهضت بازگشت به مساجد، شاه کلید حل بسیاری از مسائل و گرفتاری‌های امروز اجتماعی ماست. این موضوع هم موجب تقویت سرمایه اجتماعی نظام می‌شود و هم در عرصه حکمرانی، تعاملات با مردم در مسجد شکل می‌گیرد که مردم در کارها نقش خود را درست انجام دهند.بالاخره حاکمیت وظایفی نسبت به مردم و مردم هم وظایفی نسبت به حاکمیت دارند، مطمئنا مساجد به بهترین شکل می‌تواند حلقه وصلی میان حاکیمت و مردم باشد تا این اتفاقات بزرگ رقم بخورد. با این مقدمه، سه لایه را برای نهضت بازگشت به مساجد تعریف کرده‌ایم.یک، مسئولان و حکمرانان کشور هستند. کسی که بر مسند حاکمیت نشسته، باید به این اعتقاد برسد که مسجد محل تحول در جامعه است. یعنی تمام تصمیم‌سازی‌های او حول محور مسجد شکل بگیرد. اگر می‌خواهد با گرانی، اختلاس، دزدی، رشوه و... مبارزه کند، محل حرکت مسجد است. این نگاه حکمرانی است.از طرفی عرصه تعاملات حکمرانی مسجد را نیز باید اصلاح کنیم. نمی‌شود در جایی حوزه علمیه، امام جماعت را تعیین کند، در جایی سازمان تبلیغات و جایی دیگر امور مساجد و... . باید به یک وحدت رویه مدیریتی برسیم.لایه بعدی حلقه‌های میانی است. واقعیت این است حلقه‌های میانی با مساجد قهر کرده‌اند یا آن را فراموش کرده‌اند. نمی‌گویم شرکت‌های دانش‌بنیان یا مجموعه‌های علمی به مسجد بیایند که اگر آنها هم بیایند، امکان حضورشان فراهم است اما این‌که مؤسسات قرآنی به مساجد نمی‌آیند، سؤال است؟ اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن؛ مساجد را برای قرآن ساختند، اما جالب آنجاست که ساختمان‌هایی را به عنوان دارالقرآن ساختیم و قرآن را از مسجد دور کردیم. این‌که مشکل کجاست، باید احصا شود و هرچه زودتر در رفع آن تلاش کنیم. مسجد که فقط جای نماز خواندن نیست. باید گفتمان قالب مسجد این باشد. باید ریشه‌یابی کنیم که عرصه حکمرانی سپهر فرهنگی کشور ما کجا ایراد دارد که نمی‌گذارد.

احساس نمی‌کنید جریان رقیب به دنبال ایجاد انحراف از مسیر اصلی فرهنگسازی، این فاصله را ایجاد کرده‌ و حتی تا حدودی در این مسیر موفق بوده‌ است؟

به عقیده من، اگر در اوایل جلوی آنها‌یی که هیأت‌ها‌، دارالقرآن‌ها را به جایی دیگر می‌بردند، می‌ایستادیم و مشکلات‌شان را در مسجد حل می‌کردیم، امروز وضع‌مان بهتر بود، چون مسجد یک سیستم ایمنی دارد و ناخودآگاه با خرافات و انحرافات مقابله می‌کند که در حقیقت یک نرم‌‌افزار مدیریتی نظام توحیدی است. خدا اگر مدلی بهتر از نظام امامت، ولایت و مسجد برای اداره جامعه بشری داشت، ارائه می‌کرد. وقتی خدا پای مسجد ایستاده و گفته از مسجد باید برای اداره تمام امور استفاده شود، پس بهترین مدل مدیریتی است و جامعه را از اینجا باید اداره کرد. باید گفتمان‌سازی کنیم. زیبایی‌های کار در مسجد را به قدری نشان دهیم که همه علاقه‌مند بازگشت به مسجد شوند. البته ما به دنبال آن هستیم تا حس خوب در مسجد بودن دوباره برگردد و جامعه از مسجد نشاط بگیرد. ما خادمان خانه خداییم. آنجا را خدا به ما امانت داده است.

پیشنهادتان دراین خصوص چیست. احساس می‌کنید راهی برای برون رفت از این چالش وجود دارد؟

حلقه میانی باید به مسجد برگردد. باید به این مهم برسیم که مسجد، دولت کوچک است؛ از کار عمرانی، شهرسازی و معماری گرفته تا خدمات. اگر افراد کار حزبی نمی‌کردند و در مقابل کار مسجدی را درست انجام می‌دادند، امروز برای انقلاب از حیث کارگزاران هم دست‌مان خالی نبود، چون در مسجد مدیریت یاد می‌گرفتند. همه آنچه در جامعه نیاز دارید با یک مدل کوچک در مسجد اتفاق می‌افتد. اگر مساجد به بهترین شکل بازیگران، عکاسان، هنرپیشگان، نویسندگان و... را تربیت و کادرسازی می‌کرد در بحران این‌گونه رفتارها را نمی‌دیدیم. باید بپذیریم فرد با تربیت دینی، آزادگی را یاد می‌گیرد. یاد می‌گیرد مزدور و مزد بگیر نباشد، حرف حق را بزند، آزاده باشد؛ چون پشتوانه‌ای به نام مسجد دارد، پس ترس و محافظه کاری ندارد. آنهایی که در مسجد رشد کرده‌اند، اهل محافظه کاری نیستند. مطالبه‌گری، عدالت‌طلبی، ظلم ستیزی و... همه در مسجد آموزش داده می‌شود.

عنوان کردید در نهضت بازگشت به مسجد سه لایه را مدنظر قرار داده‌اید، لایه سوم این نهضت بر چه گروهی متمرکز است؟

لایه سوم، مردم هستند. اگر ریل‌گذاری درست ایجاد و عرصه حکمرانی اصلاح شود، با دیدگاه مسجدی و نظام توحیدی منطبق شویم، حلقه میانی به مساجد اعتماد ‌کنند و نقش آفرینی داشته باشند، مردم عادی هم به این سیل اضافه می‌شوند و در ادامه مسیر می‌توانیم نهضت بازگشت به مساجد را ببینیم.

برای تحقق این هدف و به عبارتی بهتر اصلاح ریل‌گذاری در ستاد چه برنامه‌هایی دارید؟

ما با فضا و محفلی مواجه شده‌ایم که لطمه و ضربه بزرگی خورده است. این را بدانید متوجه ظرفیت کانون‌ها نیستیم اما دشمن کاملا ظرفیت ما را می‌فهمد. از وقتی آمده‌ایم و مقداری جنبش ایجاد کرده‌ایم، دو سه بار تیتر یکِ رسانه‌های معاند بودیم، این مهم است. آنها نمی‌خواهند ما را مطرح کنند اما نام برده‌اند تا صدمه بزنند. در اغتشاشات اخیر نه‌تنها مساجد و کانون‌‎ها بلکه حتی دو اداره کل ما را آتش زدند. چه کسانی به آنها گرا دادند؟ عضویت سامانه ما در زمان اغتشاشات دو برابر شد و دشمن اینها‌ را رصد کرد. در اوج اغتشاشات که برخی دل‌شان لرزیده بود و حتی برخی آقایان به فکر پاسپورت‌شان بودند، ثبت نام مردمی بیشتر شده بود و دشمن اینها‌ را می‌بیند، چرا؟
این نشان داد که باید یک تحول منطقی داشته باشیم تا هم نظام‌های فرهنگی مسجد و هم گفتمان‌سازی را تضمین کنیم. استقرار نظام‌نامه فرهنگی مسجد باید به یک گفتمان برسد. برای نمونه می‌گوییم مسجد باید مشتاق کودک باشد، چه استانداردی باید داشته باشد؟ در مسجد مشتاق کودک نمی‌توانیم خدام بی‌حوصله داشته باشیم، بانوان را در بالکن که سیستم تهویه مناسبی نداشته و نگاه کریمانه به بانوان ندارد، جای دهیم. مسجد را باید مشتاق حضور همه بسازیم. پس از همان ابتدا یعنی در عمران مسجد اشتباه کردیم. برای اینها طرح داریم. وقتی نظام‌نامه فرهنگی داشته‌باشیم، یعنی الگوهای مسجدی که نگاه کریمانه به بانوان نوجوان و جوان و سالمند دارد، چه اشکالی دارد فضاسازی به نحوی باشد که همه استفاده کنند و مسجد برای همه برنامه داشته‌باشد؟ بازسازی و بازآفرینی هویتی باید اتفاق بیفتد. همه اینها در برنامه است و قدم به قدم جلو می‌رویم. البته باید این نکته را نیز مدنظر قرار دهیم که هر مسجد نسخه اختصاصی به خودش را دارد که باید بومی‌سازی شود. باید به کارگزاران مسجد شیوه برنامه‌ریزی، رصد و حل مسأله را یاد دهیم که بتوانند نسخه اختصاصی مسجد خود را با توجه به آن زیست‌بوم محلی، ذائقه‌های مدیریتی و... طراحی کنند. بنابراین باید مهندسان فرهنگی را تربیت کنیم تا با توجه به آن آموزشی که دیده‌ و توانمند شده‌اند، به عنوان افسران جنگ نرم، افسران ارشد ما در محلات بایستند و برای محل و مسجد برنامه‌ریزی کنند. درباره افرادی که می‌توان به عنوان فرمانده و افسران میدان شناسایی کرد و آموزش داد، باید ارتقا، توانمندسازی، پیشرفت، مهارت‌آموزی را در نظر داشته‌باشیم و به صورت شبکه‌ای آنها را به یک دیگر متصل کنیم؛ شبکه‌ای که از وضعیت خود، آگاه باشد. وقتی این موضوع انجام شود، آن تحول رخ می‌دهد. در حقیقت باید یک هویت سازمانی را بسازیم. باید چهار عرصه «بازآفرینی هویت»، «ارتقا و توانمندسازی شبکه‌ای»، «کادرسازی» و «جریان‌آفرینی فرهنگی در اجتماع و اتکا و تعالی سازمانی» را که جزو برنامه‌های ستاد کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد هستند، از لحاظ سازمانی، تعالی، کادر و کارکنان ارتقا دهیم.

مدرسه شبستان با همین تفکر راه‌اندازی شده‌است؟

مدرسه تخصصی شبستان در حوزه‌های تئاتر، سرود، نویسندگی و... به دنبال این است که اولا دانش‌افزایی کنند، جریان و موج ایجاد کنند تا عده‌ای این عرصه را بشناسند و بدانند در مسجد می‌شود برای هنر فکر کرد. در مرحله بعد استعدادها را کشف کنیم. شما می‌توانید روی آنها سرمایه‌گذاری کنید تا عرصه‌های مختلف هنر کشور را به عهده بگیرند. اکنون تئاتر شبستان شروع شده، فیلم و سرود نیز در آینده نزدیک راه می‌افتد. اگر این کار را ادامه دهیم، به نظرم در سال‌های آینده قشری را که اعتقادات ایمانی دارند، تحویل جامعه هنری دهیم.

یکی از راه‌های موثر در کیفی‌سازی بهره‌گیری از تجربه‌های دیگر کشورهاست. در این زمینه آیا برنامه‌ای مدنظر دارید؟
بله، یکی از مهم‌ترین طرح‌های ما «اخوت بین مساجد» است. برای نمونه در تهران ۲۰ مسجد شاخص داریم که ادبیات کار بین‌المللی را می‌دانند، این مساجد باید با هم پیمان اخوت ببندند، دست اندرکاران‌شان رفت‌وآمد داشته و با یکدیگر آشنا شوند. این کار برای اولین بار در مساجد انجام می‌گیرد. مورد دیگر هم‌اندیشی است که با حضور طلاب مؤثر، در مساجد جهان اسلام خواهیم‌داشت که منجر به تشکیل مجمع یا اتحادیه مساجد جهان اسلام می‌شود. باید تأکید کنم که در عرصه شبکه‌سازی و تشکیلات مسجدی در ابتدای راه هستیم. متأسفانه پیشتر غفلتی صورت گرفته و اکنون می‌خواهیم بازگردیم. باید مشخص کنیم در تحولات جدید اجتماعی و تعاملات بشر، مسجد چه جایگاهی در نظم نوین کنونی دارد.

تاکید رهبری بر توجه به کانون‌های فرهنگی مساجد

مقام معظم رهبری در ۱۹مهرماه سال۹۱ در سفر به خراسان‌شمالی و دیدار با علما و روحانیون، در بیاناتی فرمودند: «من سفارش می‌کنم که کانون‌های فرهنگی ــ هنری مساجد را فراموش نکنید ... این کانون‌های فرهنگی ــ هنری مساجد را مؤثر کنید، برایش کار کنید. بنشینید فکر کنید، مطالعه کنید و سخنی که متناسب با نیاز آن جوانی است که آنجا حضور پیدا می‌کند، فراهم کنید. کتاب‌هایی وجود دارد که می‌شود از این کتاب‌ها استفاده کرد. کتاب‌هایی هست؛ بروید بپرسید، تحقیق کنید از کسانی که اهلش هستند. خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانون‌های فرهنگی ــ هنری بروید و پذیرای جوان‌ها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا». بعد از این فرمایشات با اطلاع دقیق عرض می‌کنم من رفتم بررسی کردم و فهمیدم دقیقا فراموشی ستاد کانون‌های فرهنگی ــ هنری مساجد از سال ۹۲ کلید خورد. از حیث اعتباری، بودجه و حتی کارآمدی. یعنی اگر آن ایام هر سازمانی آقا درباره‌اش این حرف‌ها را می‌زد متحول می‌شد. فراموشی از طرف کادری بود که در وزارت ارشاد مستقر شدند. یعنی اینها فهمیدند که باید کانون‌ها را فراموش کنند. جریان نفوذ خیلی ساختارمند کار کرد چون تنها جایی که می‌توانست واقعا بعضی فکرها و اندیشه‌ها جذب شوند یعنی طرفدار نظام و حکومت هستند بچه‌های مسجد هستند. آنها می‌دانستند اگر مردم را مقید به فرایض و احکام کنیم برای نظام هم یعنی سرباز درست کرده‌ایم اگر می‌شد با همان گروه‌های سرودمان، با تئاتر، با نقاشی، خوشنویسی و خیلی از کارهایی دیگری که وزارت ارشاد می‌توانست بیاورد و جذابیت برای نقش جوان ایجاد می‌کرد امروز چقدر مساجد پر بودند اما نخواستند. 

کار جهادی در عرصه سرود

در بازی‌های جام‌جهانی هیچ خواننده‌ای حاضر به خواندن سرودی برای تیم ملی نشد، حتی در تالار وحدت یک گروه کر بودجه گرفت و یک اثر خواند اما آن را برای پخش ارائه نکرد. در این شرایط گفتم ما حاضریم برای تیم ملی سرود بسازیم. از سه سرود در عرض ۱۵روز رونمایی کردیم که بسیار با استقبال روبه‌رو شد و جالب‌تر این‌که این سرودها توسط گروه‌های دیگر در ۵۲نقطه کشور با همکاری صداوسیما در میادین اصلی شهرها به اجرا درآمد. ما حتی در اوج اغتششات سنندج، در میدان اصلی این شهر سرود اجرا کردیم. یکی از این سرودها، نماآهنگ «مهد همدلی» توسط کانون فرهنگی ــ هنری غدیر استان یزد ساخته شده است. شعار این نماآهنگ سروده مشترک سیدجلال میرعسگری و سمانه خلف‌زاده بوده و آهنگسازی اثر توسط یوسف جهانی انجام شده است. نماآهنگ دوم «۸۰ میلیون قهرمان» به همت گروه رسانه‌ای کانون فرهنگی ــ هنری «دوستان آسمانی» جهرم تولید شد و سومین نماآهنگ «ایران عزیز» کاری از گروه سرود ری‌نوا، اعضای کانون فرهنگی ــ هنری حضرت زینب(س) شهرری بود که شعر آن سروده حسین رضائیان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها