۱- سوران، یک سریال فعال در برابر تهاجم رسانه ای دشمن است و نه منفعل. جریان ضدانقلاب جهانی، صدسال است که روی مسائل قومی ایران برای تکه پاره کردن کشوری که بالقوه امکان عظمت و رقابت دارد سرمایهگذاری کرده است و هر بار مثل گرگی تکهای از شمال و جنوب و شرق و غرب ایران را کنده و بهویژه توطئه تجزیه طلبی پس از انقلاب رهاییبخش ایران صدچندان شده و در اغتشاشات اخیر به وضوح نقش اینان با همه جنایاتشان، تهاجمی بوده و رسانه ما در سریالسازی همواره منفعل بوده است. سوران در کنار سریال ملهم از زندگی خانم صباغ در دوره اخیر، نمونههای کنشمندی رسانه در افشا و حمله به جنایتکارانی است که با شعارهای عوامفریب، بهجای مجازات، جایزه میخواهند.
۲- ویژگی ساختی سوران، زبانی واقعگرا است. وقتی از واقعگرایی میگوییم، نباید درکی سهلالوصول داشته باشیم. یک فرم رئالیستی نیازمند شناخت عمیق محیط زیست، روابط انسانی و فرهنگ و تویه و درونه زندگی محیطی است که روایت واقعگرایانه از آن ارائه میدهیم. وقتی بیسوادانه و بدون تحقیق در زندگی مردم مینویسیم، البته لاطائلات میبافیم. واقعگرایی محصول خرد و پژوهش است و یک ظاهر فریبنده و ادا نیست.
۳- سادگی بیان، روایتی سر راست و درست و بلد بودن کار فیلمنامه سوران متجلی است. از فرط فقر مصالح روایت به این در و آن در نمیزند، خردهداستانهای چرت و بیربط و آببندی موهن مرتکب نمیشود. اگر هم در ریتم کمی کند است، محصول تفکر و کاری بیمقدار و ناشرافتمندانه و خر شمردن تماشاگر نیست. روایت سالم پیش میرود و پیرنگ را دنبال میکند. البته مدت سریال کوتاه است و پس از یک هفته انتظار، شتابان زمان هر قسمت به پایان میرسد و مخاطب کمی سرخورده، تشنه، ناکام و عصبی به تیتراژ پایانی نگاه میکند.
۴- سوران بیرودربایستی یک موضوع انقلابی و منطقهای را موضوع داستانش قرار داده و امیدوارم حق نگاه منطقهای و توطئه جهانی را در آگاهی بخشیاش ادا کند. مردم ایران، عراق، ترکیه، سوریه، لبنان و... را به حقیقت استراتژیک گروههای ظاهرا انقلابی ابزار سیا و موساد و ماهیتشان آشنا میکند.
۵- سوران سرشار است از آداب و سنن قومی اصیل و روحیه زنده و خاص و فرهنگ ژرفبینانه بخشی از مردم ایران، حتی نگاه، تعارفات و زبان بدن بازیگران کردی است و قلوب مردم ما را در احساساتشان، در حیای زنان و حکمت مادران همدم میسازد و ایران را به مردم کرد، پیوند میدهد و آشنا مینماید.
۶- عشق در سوران متین و باحیا و نیز درآمیخته با عشق سرزمین مادری و عشق به مردم است. این عشق باحیاست و نمایش واقعگرایانهاش حرفهای زیادی در دل دارد که باید در باره امتیازات دراماتیکش بهویژه در چالش با سنن کهنه سخن بگویم .
۷- نقاب برافکنی از خباثت ضدانقلاب و فریبکاری کومله باورپذیر و کل زندگی در سریال سوران باورپذیر، ملموس و قابل قبول است. فضاسازی و حتی جغرافیای پایگاهشان معنادار است. به سراشیبی بردن زن اسیر به سگدانی دقت کنید !
۸- سوران مثل هر سریال واقعگرا ساخته شده و محصول نیروی تصویرپردازی خلاق ذهن سازندگان در هر نماست اما تاریخ را به مضحکه اوهام بهجای خیال متصل به واقع، بدل نمیکند به تاریخ احترام مینهد و آن را بزرگ، عبرتآموز، تجربهاندوزانه، حقخواهانه و عادلانه روایت میکند. با وفاداری به زندگی و حرمت رویدادها و بدون افسانهبافی گمراهکننده. زحمت میکشد، پژوهش میکند؛ در اتاق نمینشیند و از خود لاطائلات نمیبافد.
۹- سوران به ما شناخت مفید در تقابل با رویدادهای ضدانقلاب میدهد. یعنی در برابر وانمودههای رسانههای مهاجم نه حقه مرغابی بلکه سلاحشناختی علیه جعلیاتشان عرضه میکند. یک نقاب و عنوان انقلابی فریبنده و پر از خطاهای جبرانناپذیر، مغلوط و بیهوده به ما نمیدهد.
۱۰- این سریال برخلاف پارهای سریالها، انسان وهمی و قهرمان بیریشه، صوری و بیتاریخ نمیسازد. انسان واقعی در میزان و تراز انقلاب اسلامی و متن چالشهای آن با پوست و گوشت میسازد. فرد مشخص دارای خصوصیت، دارای کم و کاست اما شریف، راستگو، خالص قابل اعتماد در متن زندگی. با همه اشتباهات انقلابیون نظیر اعتماد بیوجه رستگار به جاسوس کومله و بدون هیچ تحقیق راه دادنش به درون قرارگاه و....
۱۱- تصویری که سوران از حیات انسان، از زندگی اجتماعی، از مبارزه خیر و شر میسازد، تصویر ارجمند منطبق با واقعیات وحقیقت روشن دین حق و باطل، خوبی و بدی است.
۱۲- در سوران عدالتخواهی و هویتطلبی، امری مهآلود، جعلی، تردیدانگیز و اسیر نیروهای غیرمردمی نیست، در دل تجربه زیسته مردم سر برمیآورد و با شدیدترین نور، ظلم و عدل را در برابر هم مینشاند، نمایش میدهد و تصویر روشنی از رخداد منتقل میکند. نه به وسیله شعار و زبان و نریشن بلکه با عمل و زندگی و تصویر و کشمکش عبنی و داستانی.
۱۳- سوران دعوت به امر مدرن، آن هم چهره فریبنده شعارهای پوچش نیست، بلکه چهره این دعاوی را عریان میکند. پرچم سرخ عدالت و آزادی مدرن و انقلابیگری مدرن را عریان میکند و نشان میدهد از درونش لجن فوران مینماید .
و.......بدینسان تا همین جا باید بگویم سوران روایتی شرافتمندانه از زندگی ماست. نمیگویم شاهکار و پرطمطراق است، سریال ساده و سالم و در خور انقلاب اسلامی است که امیدوارم روز به روز بهتر شود و در تفکر و ساختار پس ننشیند و تعادلش را حفظ نماید. در پایان معتقدم مقایسه تمایزات سوران و گیلدخت خیلی چیزها را روشن مینماید.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد