به گزارش جام جم آنلاین این كودتا با حضور افسران سلطنت طلب كه در داخل از كشور فعالیت داشتند صورت گرفت. طبق هماهنگی سران كودتا با ارتش عراق قرار بود در پی عملیات هوایی نیروهای بعثی آژیر قرمز پایگاه نوژه كه رمز شروع كودتا بود به صدا درآید و پرسنل هواپیماها را مسلح و آماده پرواز كنند، به طور همزمان خلبانان وابسته به كودتا در ظاهر برای حركت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق و در واقع برای حركت به سوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده پرواز كنند.
در طرح عملیات قرار بود مراكز مهم قدرت همچون بیت امام (ره)، پادگانهای اصلی و رادیو تلویزیون توسط هواپیماهای جنگی بمباران شده و با خاك یكسان شود و سپس نیروی زمینی كودتا با حمایت برخی از واحدهای زرهی وارد عمل شوند و هر نوع مقاومت در برابر كودتا را از بین ببرند. كودتاچیان اعتراف كردند كه برای اجرایی شدن این طرح با سازمان سیا هماهنگ بودند. حتی عراق هم از نحوه اجرای كودتا اطلاع داشت و با آماده باش نیروهای نظامی در پی فرصتی بود تا در صورت پیشرفت طرح كودتا اقدمات لازم را برای حمایت از كودتاچیان انجام دهد اما با پشت كردن دو نفر از نظامیان شركت كننده در كودتا به كودتاچیان در شب قبل از عملیات و آگاه كردن مسوولان جمهوری اسلامی، كودتا در نطفه خفه شد.
طراحی دشمن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران
بعد از پیروزی انقلاب و گسترش تفكر اسلام شیعی تلاشهای زیادی از سوی عوامل داخلی و خارجی برای مانع تراشی از نضج گیری این تفكر در بین آزادیخواهان منطقه صورت گرفت. دامن زدن به اختلافات داخلی، آشوبهای شهری، ترور و تحمیل جنگ و... از جمله اقداماتی بود كه برای مقابله با جمهوری اسالمی صورت گرفت و دركنار همه این طرح موضوع براندازی از طریق كودتا هم یكی از پژوههایی بود مخالفان انقلاب بارها پیرامون آن بحث كردند. طبعا پیرامون این موضوع ساعتها طرحهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در نهایت پروژهای با طراحی مهندس قادسی كه از طرفداران شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاهنشاهی بود در دی 1358 مورد توجه سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی سیا و موساد قرار گرفت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از چهرههای سیاسی و نظامی وابسته به درباره از كشور فرار كردند و آنهایی كه در گذشته روابط تنگاتنگی با محافل سیاسی و امنیتی نظام سلطه داشتند به امید گرفتن بودجه و هزینه از آنها برای سرنگونی نظام تازه پا گرفته جمهوری اسلامی با سیا و موساد همكاری كردند.
حباب آرزوهای آخرین نخست وزیر رژیم شاهنشاهی
یكی از این چهرههای شاپور بختیار بود. او كه بعد از پیروزی انقلاب و فرار از كشور همچنان خود را نخست وزیر قانونی ایران میدانست بارها در نشستهای مطبوعاتی شركت كرد و شرایط كشور بعد از پیروزی انقلاب را بسیار بعد توصیف میكرد و همواره مترصد فرصتی بود تا با كمك خارجیها یك روزی به ایران برگردد و دوباره در صدر قدرت قرار گیرد. او در كنفرانسهای مطبوعاتی خود را با شارل دوگل مقایسه كرد و مدعی شد كه برای آزادی كشورش میجنگد.
در این مسیر البته همكاریهای را با همه دشمنان جمهوری اسلامی آغاز كرد. برغم این هیاهوها نگاه اپوزیسیون نسبت به بختیار یكسان نبود. برخی از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی معتقد بودند كه غرب باید از بختیار حمایت كند و اپوزیسیون باید تمام تلاش خود را بكار گیرد تا یك دولت در تبعید تحت رهبری بختیار در فرانسه تشكیل شود.
در همین راستا برخی از نظامیان فراری مثل غلامعلی اویسی بر این باور بودند كه با توجه به شروع جنگ از سوی عراق علیه ایران و حمایت كشورهای عربی از دیكتاتور بغداد، ارتش بعث این قدرت را پیدا خواهد كرد كه ظرف یك هفته ارتش ایران را شكست دهد و با سرنگونی حكوت اسلامی، نیروهای اپوزیسیون امكان تشكیل دولت انتقالی را در مراكز اشغال شده از سوی عراق پیدا خواهد كرد.
در این میان برخی از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی كه عمدتا جزو هواداران سلطنت بودند مخالف رهبری اپوزیسیون از سوی بختیار بودند چون اعتقاد داشتند كه بختیار زمانی در بین مخالفان انقلاب مشروعیت پیدا خواهد كرد كه حمایت خود را از نظام سلطنت و پادشاهی اعلام كند و در غیر این صورت به هیچ وجه نمیتواند نظر كلیت اپوزیسیون را به خود جلب كند.
در این بین برخی از عناصر دستگاه وزارت خارجه انگلیس اما امیدهایی به موفقیت آخرین نخست وزیر رژیم شاهنشاهی داشتند و البته هدف نهایی آنها جلب همكاری صدام حسین دیكتاتور عراق با بختیار بود و به همین منظور لرد پیتر كرینگتون وزیر خارجه وقت انگلیس از یكی از بازرگانان یهودی ایرانی تبار به نام داود آلیانس میخواهد تا زمینه با هماهنگی بین این دو جریان همكاری میان صدام و شاپور بختیار را محقق سازد.
تلاش برای براندازی حتی به قیمت خیانت
در تداوم چنین تلاشهایی جولیان ایمری معاون سابق وزارت خارجه انگلیس ملاقاتهایی با بختیار در پاریس داشت و آخرین نخست وزیر شاه در این دیدارها مدعی شد كه حكومت نوپای ایران بواسطه ضعف درونی تدوام چندانی پیدا نمیكند و در شرایط كنونی هم كمونیستها و هم نیروهای تجزیه طلب در حال جولان برای به دست گرفتن قدرت در ایران هستند و بنابراین باید كشور را از این خطرات حفظ كرد و یكی از طرحهای احتمالی وقوع كودتا در جنوب كشور و بازگرداندن سلطنت و قدرت گرفتن رضا پهلوی است. در همین دیدارها بود كه بختیار از ایمری درخواست كرد تا میانجی جلب حمایت حكومت صدام حسین در عراق از تلاش وی برای سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران شود. پیرو این مذاكرات، لرد جورج براون از وزیران پیشین انگلیس با صدام حسین رئیس جمهور عراق ملاقات كرد و با اشاره به امكان همكاریهای بختیار و حكومت عراق، خواهان همكاری بغداد و بختیار علیه حكومت اسلامی ایران شد. آغاز فعالیتهای رادیویی و تبلیغاتی طرفداران بختیار در داخل عراق از تبعات دیدار براون با صدام حسین بود. متعاقب آن دیكتاتور عراق پیشنهاد گشایش دفتری در بغداد را به بختیار داد و از سویی دیگر غلامعلی اویسی در حركتی هماهنگ با بختیار طرح تشكیل گروههای كماندویی در عراق برای فرستادن آنها به داخل ایران را ارائه كرد.
در ظاهر همه چیز برای انجام كودتا در كشور مهیا بود و البته كودتاگران نیازمند تامین منابع مالی بودند كه این دغدغه هم با همدستی داود آلیانس و لابیهای صهیونیست و همچنین صدام حسین برطرف شده بود.
عناصر كودتاچی برای هماهنگی بیشتر اقدام به تشكیل یك شورای 15 نفری به نام نقاب (نجات قیام ایران بزرگ) كردند و برنامه آنها این بود كه زمینه بازگرداندن بختیار را ظرف سه ماه به ایران را با انجام كودتا فراهم كنند.
موانع پیش روی كودتاگران
كودتاگران نوژه در پیاده كردن طرح كودتا با دو مشكل اساسی مواجه شدند. اول آنكه چگونه نیروهای درگیر كودتا در اجرای ماموریتهای محوله دچار تردید نشوند و دیگر آنكه پس از وقوع كشتاری وسیع چگونه میتوان به دولت كودتا مشروعیت بخشید. شاخه ایدئولوژیك كودتا بخوبی دریافته بود مردم آرام نخواهند گرفت و دولت كودتا را به رسمیت نخواهند شناخت، مگر آنكه كودتا از سوی مراجع دینی مورد تایید واقع شود. از این رو، آنان نیاز به جایگزینكردن یك رهبر دینی به جای امام خمینی داشتند. پس برای نیل به مقصود در پی فردی بودند كه جدای از جایگاه علمی و اجتماعی قابل تامل، با امام خمینی نیز همسو نباشد. در ادامه رایزنی در میان روحانیون، آیتالله سید كاظم شریعتمداری كه آن موقع در میان آذریزبانان مقلدان زیادی داشت، بهترین گزینه برای كودتاگران بود. او كه در امور سیاسی، محافظهكار بود به موجب اسناد ساواك با دخالت علما در امر سیاست نیز مخالف بود.
آمریكا با پیگیری طرح كودتای نوژه، دو هدف را دنبال میكرد. اول اینكه اگر كودتا پیروز میشد، یك نظام وابسته بهآمریكا در ایران بر سر كار میآمد و دیگر آنكه اگر كودتا شكست میخورد، حداقل زمینه تضعیف نیروهای ارتش را در برابر تهاجم نظامی رژیم بعثیعراق فراهم میآورد
2 عامل سبب انتخاب آیتالله شریعتمداری از سوی كودتاگران بود. یكی ناآرامیهایی بود كه حزب خلق مسلمان در آذربایجان برای حمایت از وی به راه انداخته بود و كودتاگران امیدوار بودند با جلب نظر وی حمایت این حزب و مقلدان آذری او را بهدست آورند. دوم اینكه بختیار از قبل با این روحانی بلندپایه حوزه آشنایی داشت و مطمئن بود كه وی از این اقدام حمایت خواهد كرد.
با جلب نظر آیتالله شریعتمداری، عوامل اصلی كودتا در مقابل كسانی كه دچار شك و تردید بودند میگفتند: خیلیها از جمله شریعتمداری این كودتا را تایید كردهاند.
بنا بود كودتاگران پس از موفقیت در عملیات نقاب (كودتای نوژه) و تسخیر مراكز مهمی چون صدا و سیما بهواسطه آیتالله شریعتمداری از مردم بخواهند با حفظ آرامش با كودتاگران نظامی همكاری داشته باشند.
پایگاه شاهرخی پس از پیروزی انقلاب به پایگاه حر تغییر نام داد. به دنبال واقعه پاوه در دهه سوم مرداد 1358 و صدور فرمان تاریخی امام خمینی در 27 مرداد 1358 خطاب به نیروهای مسلح، جهت پاكسازی كردستان از عناصر آشوبگر، یكی از خلبانان شجاع پایگاه حر به نام نوژه به یاری دكتر چمران شتافت و در ماموریت كردستان به شهادت رسید. به همین مناسبت نام پایگاه حر دوباره تغییر كرد و پایگاه شهید نوژه نام گرفت.
پایگاه شهید نوژه در 50 كیلومتری همدان واقع شده و به علت دارابودن هواپیما، نزدیكبودن به تهران، خارج از شهر قرارداشتن و وجود عناصر مستعد و قابل جذب برای كودتاچیها مكان مناسبی ارزیابی شد. شیوه جذب افراد برای كودتا متفاوت بود اما بنا به اعترافات ستوانیار بازنشسته، سیاوش پورفهمیده، سران كودتا بهدنبال افراد بازنشسته ارتش بودند و پیش از هر گونه همكاری، به آنان كمك مالی شد.
رهبران كودتا سعی وافری داشتند تا برخی را در نیروهای زمینی و هوایی با خود هماهنگ كنند. حتی گروهی كه حاضر به حضور مستقیم در كودتا نبودند، بعضا قبول میكردند در جریان كودتا به حالت خنثی عمل كنند و علیه كودتاگران در صحنه حاضر نشوند. لشكر یكم و سوم نیروی زمینی ارتش تا حدودی با كودتاگران هماهنگ بودند و لشكر 92 زرهی اهواز نیز مدنظر كودتاگران بود. در این لشكر، سرهنگ عزیز مرادی توانست علاوه بر مسلحكردن برخی شیوخ و عشایر عرب، تعدادی از نظامیان داخل كشور را نیز با خود همراه كند. بنا به گفته محمدی ریشهری، حاكم شرع وقت دادگاههای انقلاب و ارتش بیشتر نیروهای كودتا از وفاداران به شاه و سلطنت بودند و در حادثه مدرسه فیضیه و كشتار 15 خرداد نیز شركت داشتند.
شكست كودتاچیان
عوامل كودتا درصدد بودند با بمباران مراكزی چون فرودگاه مهرآباد، دفتر نخستوزیری، ستاد مركزی سپاه پاسداران و كمیتههای انقلاب اسلامی، مجلس شورای اسلامی و تعدادی از پادگانهای مهم سپاه و كمیته، كاخ سعدآباد، كمیته مركزی روبهروی حسینیه ارشاد (كه انبار مهمات بود)، كمیته مستقر در خیابان وزرا و صدا وسیما، حكومت جمهوری اسلامی را زمینگیر كنند. انهدام مدرسه فیضیه در شهر قم نیز از دیگر اهداف كودتاگران بود ولی چون این مدرسه در كنار حرم حضرت معصومه(س) بود، بنابراین از بیم ایجاد هیجان و اقدام خشونت بار مردم در صورت بمباران آن نواحی از این كار صرف نظر شد. اما مهمترین هدف بمبارانها، بیت امام خمینی در جماران بود كه باید به وسیله 3 فروند هواپیما و مجربترین خلبانها بمباران میشد، زیرا در نظر آنها از میانرفتن حضرت امام به معنای پایان جمهوری اسلامی بود. ستوان ناصر ركنی در گوشهای از اعترافات خود به این نكته اشاره میكند: «بر سران كودتا كاملا مشخص بود تا زمانی كه امام زنده است، مردم با یك كلمه ایشان به خیابانها ریخته و عمل كودتا را عقیم خواهند كرد.»
پس از گذشت 3 دهه از كشف كودتای نوژه توسط نیروهای انقلاب اسلامی هنوز این سوال مطرح است كه چه عامل یا عواملی منجر به لورفتن و در نهایت شكست كودتا شد. در این باره 2 نظریه اصلی وجود دارد.
1ـ افسران چپ و چپهای اسلامی از كودتا و كشتار وسیع مردم جلوگیری كردند و توانستند طرح كودتای نوژه را كشف كرده و آن را با جزئیات دقیق و كامل در اختیار دولت قرار دهند و به همین دلیل كودتا شكست خورد.
2ـ كلیه برنامهها تا 38 ساعت قبل از كودتا طبق برنامه پیش میرفت اما شب قبل از حادثه یكی از خلبانانی كه برای كودتا درنظر گرفته شده بود، دچار تردید شد و سرانجام وی موفق به ملاقات با آیتالله خامنهای شد و اطلاعات موثر و كارا از كودتا را افشا كرد. همچنین یكی از درجهداران تیپ 23 نوهد هم به ستاد مشترك مراجعه و جریانی مشابه را بازگو میكند.
محمدی ریشهری، در مورد كشف جریان كودتا میگوید: «حدود یكی دو ماه قبل (زمان كودتا) برخی از برادرانی كه با ما همكاری میكردند و الان هم بسیار فعال هستند، سازمانهایی را كشف كرده بودند، كشف این توطئه از آنجا شروع شد كه در تاكسی یك مسالهای را كسی به دیگری میگوید و همان نقطه عطفی میشود برای تحقیقكردن و مساله را دنبال میكنند و میرسند به یك سازمان كوچكی در همین رابطه، بعد این مساله ادامه پیدا میكند، شبكه دومی كشف میشود و از آنجا به كشف شبكه نقاب یعنی شبكه نظامی در تیپ نوهد منجر میگردد و در همین رابطه 13 نفر هم دستگیر شدند. البته این جریان مربوط به یك الی یك ماه و نیم قبل بود اما اینكه بناست كودتایی در سطح مملكت و در زمانی معین شكل بگیرد را كسی نمیدانست.»
همچنین سرهنگ شهید جواد فكوری، فرمانده نیروی هوایی وقت، درباره میزان و چگونگی اطلاع از توطئه كودتا گفت: «حدود یك ماه پیش (از زمان كودتا) ما به شواهدی برخورد كردیم كه آمریكا درصدد توطئهای علیه انقلاب اسلامی ایران برآمده بود. از یك ماه پیش توانستیم جریان را پیگیری كنیم، عوامل توطئه را دقیقا شناسایی و نقشه خائنانه آنها را نقش برآب بكنیم.»
كودتاگران كه برای انتقال به همدان در پارك لاله تهران تجمع كرده بودند، با اقدام ضربتی سپاه پاسداران مواجه و دستگیر شدند، عدهای نیز در سهراهی تهران ـ همدان ـ نوژه، توسط نیروهای سپاه دستگیر شدند. همچنین تعدادی از كودتاچیان كه در تلاش برای خلع سلاح نیروهای پاسدار برآمدند در درگیری با نیروهای سپاه كشته شدند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد