با مریم مطهری‌راد درباره موفق‌ترین داستانش ‌«معجزه معلق» گفت‌وگو کردیم

بخش هیجانی زندگی‌ام «خانه‌داری» است

بیست‌وهشتمین نشست نقد کتاب پارک‌شهر به نقد «ماضی قریب» گذشت

دهه ۶۰ در تاریخ ما استثناست

بیست‌وهشتمین نشست نقد کتاب پایگاه بزرگسال پارک‌شهر با همکاری تم استوری به نقد کتاب «ماضی قریب؛ روایت‌هایی از زیستن در دهه‌ شصت» با حضور نویسنده غلامرضا طریقی و منتقد خسرو‌باباخانی اختصاص داشت. این نشست یکشنبه ۲۸خردادماه، در کتابخانه مرکزی پارک‌شهر، سالن جلسات برگزار شد.
بیست‌وهشتمین نشست نقد کتاب پایگاه بزرگسال پارک‌شهر با همکاری تم استوری به نقد کتاب «ماضی قریب؛ روایت‌هایی از زیستن در دهه‌ شصت» با حضور نویسنده غلامرضا طریقی و منتقد خسرو‌باباخانی اختصاص داشت. این نشست یکشنبه ۲۸خردادماه، در کتابخانه مرکزی پارک‌شهر، سالن جلسات برگزار شد.
کد خبر: ۱۴۱۳۹۱۳

باباخانی در ابتدای این نشست گفت: در کتاب ۱۸ قصه کوتاه بیان شده است. این کتاب گاهی مخاطبش شامل نوجوانان می‌شود و گاهی بزرگسال و این کتاب را از یکدستی خارج کرده است. از سوی دیگر مجموعه بین داستان، روایت و خاطره سرگردان است البته مرزها به هم نزدیک است اما به‌هرحال این‌طور نیست که خاطره و داستان با هم فرقی نداشته باشند.
او با اشاره به داستان اول کتاب بیان کرد: داستان اول درباره پسری به نام نصیر است که اصرار دارد خانه را خالی کند. زاویه دید در این داستان دانای کل نصیر است و آنچه در ذهن و قلب او می‌گذرد را می‌بینیم و این زاویه دید بسیار پرکاربرد است اما از یک جایی به بعد نویسنده تغییر زاویه می‌دهد که موجب افت داستان و برهم زدن تمرکز مخاطب می‌شود.
این منتقد درباره قصه دوم هم توضیح داد: این داستان مردی را توصیف می‌کند که کارش توزیع نفت بوده است. در این داستان روایت ساده‌ای از این فرد ارائه می‌شود و تعلیقی در داستان بیان نمی‌شود. البته عدم تعادل‌هایی هم داریم که قابل گسترش نیستند.
باباخانی بیان کرد: اگر این کار به دست من می‌رسید آیا این کتاب را می‌خواندم؛ بله ایشان نثر پاکیزه و دقیق دارند و صداقتی در کتاب وجود دارد. در نهایت نیز حس حزن و شادی توامان در آن ایجاد می‌شود گویی انسان چیز عزیزی را که در گذشته جا مانده دوباره مرور کند. دهه ۶۰ در تاریخ ما استثناست و کسی روی آن کار نکرده است. آن زمان نه‌تنها موقعیت‌ها استثنایی بود که آدم‌ها استثنایی بودند و زندگی زنان و مردان آن دهه افسانه بود. امروز زندگی این افراد برای ما غیرقابل‌باور نیست و همین افراد جنگ و کشور را اداره کردند.
این منتقد ادبی درباره داستان سوم عنوان کرد: راوی تعریف می‌کند پسرعمه‌ای به نام امیر دارد که فرد مجرب و نترسی است و آزادی‌عمل‌هایی دارد که آنها فاقد این هستند. امیر ساعت و وسایل جذابی دارد که دیگران ندارند. اولین دوچرخه را امیر دارد، بعد یک روز امیر می‌آید و از سینما می‌گوید آن‌هم در زمانی که در بهترین حالت افراد به‌سختی برنامه‌های تلویزیون را می‌دیدند.
او ادامه داد: ای‌کاش نویسنده کار را در حرکت بچه‌ها به سوی خانه تمام می‌کرد اما داستان ادامه می‌یابد. طراحی داستانی در این داستان وجود ندارد و ای‌کاش در لذت بچه‌ها در دیدن سینما داستان تمام می‌شد.

نمی‌توانستم کتاب بخرم!
طریقی در ادامه این نشست گفت: من شعر را از سال ۱۳۷۲ آغاز کردم و این شانس را چون زنجانی بودم داشتم که با حسین منزوی آشنا شدم و غزل‌های عاشقانه و غیرعاشقانه می‌سرایم. نزدیک به ۱۲ کتاب دراین‌باره دارم.
او افزود: نثر در زندگی من حضور مداوم داشت چون من به توصیه حسین منزوی فقط شعر نمی‌خواندم و از سویی هم در شرایط مالی نبودم که بتوانم فقط کتاب بخرم. بنابراین از کتابخانه سهروردی و کتابخانه امام کتاب امانت می‌گرفتم و تا ظهر در مدرسه می‌خواندم و دوباره برمی‌گرداندم و کتاب دیگری می‌گرفتم.
طریقی گفت: این خواندن کتاب‌ها باعث شد تا در برخی از آثارم درباره شعر بنویسم و هیچ‌گاه به نوشتن ادبیات داستانی فکر نمی‌کردم. چند سال پیش مسعود دیانی در سفری به من گفت روایت آن سفر را برایم بفرست و بعد آن روایت‌ها منتشر و خیلی هم دیده شد.

تفاوت شعر و نثر در چیست؟
او با اشاره به تفاوت شعر و نثر بیان کرد: شعر بخش زیادی از عواطف انسانی را در کلماتی محدود روایت می‌کند به همین دلیل شاعر تلاش می‌کند سمباده‌ترین کلمات را برای بیان شعر انتخاب کند. از سوی دیگر در شعر باید سریع به نماد و نشانه پناه ببریم.
طریقی عنوان کرد: در نثر برعکس این است و همه چیز باید با جزئیات بیان شود به‌همین‌دلیل سختی‌هایی داشت. به برکت همان ۳۰سال سرایش غزل من به‌شدت آدم دقیقی شده بودم . این برای من هم حسن داشت هم دریغ؛ حسن‌اش این بود که آدم‌ها را می‌دیدم و دریغش این بود که همه آن آدم را نمی‌توانستم بنویسم. او با اشاره به ویژگی‌های این کتاب بیان کرد: داستان‌های ماضی قریب واقعی است البته در «رنجین‌کمان» هم این شیوه را داشتم و حتی اسم افراد هم پنهان شده بود اما در این کتاب کمتر اهمیت داشت. بسیاری از روایت‌های کتاب واقعی است.
مولف ماضی قریب گفت: اما نوشتن نثر بسیار سخت است، چون من عادت نداشتم روزی چندین صفحه بنویسم انگار شکنجه می‌شدم. ماضی قریب ادعای داستانی ندارد و به بهانه‌ای درباره شیوه زیستن در دهه ۶۰ است و این شیوه زیستن اصلا برای نوجوانان قابل
درک نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها