بهروز و قاسم دوست بودند وفامیل، اما یک مساله مالی آنان را تبدیل به قاتل و مقتولکرد. ماجرای آنها به دو سال قبل و زمانی برمیگردد که قاسم ۳۶ساله سرآسیمه بهروز خونین را به بیمارستان برد، اما با مرگ او پرونده رنگ و بوی جنایی گرفت. قاسم بازداشت شد و در بازجوییها گفت بهروز از یکی از دوستانش طلبکار بود و فکر میکرد من آن را وصولکرده، اما به او نگفتهام و همین باعث درگیری و قتل شد.
برای قاسم کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. مادر بهروز در دادگاه برای قاسم درخواست قصاصکرد. سپس قاسم در جایگاه ویژه متهم ایستاد و از روز جنایت گفت. به گفته قاسم، بهروز از فردی به نام خسرو طلب ۵۰میلیون تومانی داشت، اما خسرو از مدتها پیش ناپدید شده بود. یک روز قاسم اتفاقی خسرو را دیدم و او را نزد بهروز برد که با هم حرف زدند و قرار شد تا ۱۰روز دیگر طلب را بپردازد و برای ضمانت هم ۱۰۰میلیون تومان سفته به بهروز داد.
چهار روز بعد، بهروز به قاسمگفت تو طلبم را گرفتهای اما به من نگفتی. قاسم گفت اشتباه میکند، اما بهروز باور نمیکرد و مدتی بعد با چاقو به خانه قاسم رفت و درگیر شدند. آن روز قاسم و همسر و پدرزنش در خانه بودند. همسر قاسم سعیکرد بهروز را آرام کند، اما نشد و با چاقو ضربهای به پهلوی قاسم زد. قاسم که ترسیده بود و فکر می کرد بهروز قصد جانش را دارد، از آشپزخانه چاقویی برداشت تا با آن بهروز را بترساند، اما چاقو به سینه بهروز خورد. قاسم سریع با اورژانس تماس گرفت، اما فکر کرد دیر میشود و برای همین با پسر صاحبخانهشان بهروز را به بیمارستان رساندند. او در دادگاه تاکید کرد که قصدی برای کشتن بهروز نداشت و فقط میخواست از خودش دفاع کند.
وکیل متهم هم در دفاع از قاسمگفت موکلش در دفاع از خودش چاقو کشیده و مستحق مرگ نیست. این بار همسر قاسم که با قرار وثیقه آزاد بود، درجایگاه ایستاد تا به اتهام اختفای ادله جرم از خود دفاع کند:«من ادله جرم را مخفی نکردم. وقتی بهروز زخمی شد، او را به بیمارستان رساندیم، لباسهای ما هم خونی بود. وقتی ماموران به خانه ما آمدند و متوجه شدند در خانه اثری از خون و درگیری نیست، به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت شدم. آن روز، پدر پیرم پارچهها و پتویی را که خونی شده بود به سطل زباله انداخته بود. بهروز پسرعمهام بود و من او را مانند برادرم میدانستم.»
با پایان دفاعیات متهم و ادعای وی در مورد دفاع مشروع، قضات ادامه جلسه را به بعد موکول کردند. در جلسه بعدی، مادر بهروز باز هم قصاص خواست. قاسم نیز همان حرفهای قبلیاش را تکرار و صحنه جرم را بازسازی کرد. همسر قاسم نیز مانند جلسه اول دادگاه اتهام اختفای ادله جرم را نپذیرفت.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده ادعای قاسم مبنی بر دفاع مشروع را پذیرفتند و وی را از قصاص معاف کردند.
وی به پرداخت دیه و ۱۰سال زندان محکوم شد. قضات دادگاه همسر وی را نیز تبرئه کردند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: