برنامههای تاکشو و چتشو، ازجمله همین برنامههاست. وقتی از برنامه چتشو صحبت میشود، به معنای حضور چند نفر و صحبت درباره یک موضوع واحد است. برنامههایی که شاید مثالهای بسیاری بتوان درباره آن بیان کرد که در شبکههای تلویزیونی کشورهای مختلف روی آنتن میرود. برنامه «واقعیه» ازجمله همین برنامههاست که با حالوهوای گفتوگو درباره تجربیات زنان روی آنتن میرود. موضوعات متنوع، حضور طیفها و سنین مختلف و صحبت درباره تجربه زیسته، از ویژگیهای خاص این برنامه است که در ۲۶ قسمت روانه شبکه یک شده است. به بهانه بررسی این برنامه و حالوهوای آن، با سیدحسامالدین حسینی، تهیهکننده برنامه واقعیه گفتوگو کردیم.
سیدحسامالدین حسینی، تهیهکننده برنامه واقعیه درخصوص روال تولید این برنامه به جامجم میگوید: این برنامه یک ایده قدیمی است که بیشتر از هشت سال بود به آن فکر میکردم. تولید چنین برنامههایی سخت و تجربهنشده است. برنامههای ترکیبی یا آنهایی که بهاصطلاح به آن گفتوگومحور میگویند، بهطور معمول به این صورت است که ابتدای کار باید به دنبال یک مجری بهعنوان ادارهکننده بحث بود و بعد روی پیداکردن مهمانان متمرکز شد. درعینحال ممکن است یک مهمان خوب و دیگری بد از کار درآید اما این فرصت برای اصلاح خطا وجود دارد ولی برنامههای چتشو یک گفتوگوی گروهی است که مجری به معنای مرسوم ندارد.
یک تعداد میزبان ثابت در برنامه هستند و برای انتخاب آنها باید یک راه طولانی را طی کرد.
سختیهای ساخت برنامه چتشو
وی ادامه میدهد: برنامههای چتشو ــ بهخصوص آنهایی که زنانه است ــ برنامههای قدیمی و پرمخاطب در کشورهای مختلف است. بهخصوص در شبکههای مختلف تلویزیون آمریکا که برنامههایی مثل The View پخش میشود. فرمول همه این برنامهها یکی است. یعنی همهشان، روزپخش هستند و میزبانها هرکدام به دلایلی ــ یا جذابیت منحصربهفرد یا شهرت نسبی ــ در برنامه حضور دارند و جزو دستهبندی سلبریتی قرار نمیگیرند. هرکدام به دلایلی شهرتی دارند.
مثلا در یکی از این نمونههای خارجی، یکی از مهمانان در دوران نوجوانی سیتکام معروفی بازی کرده است. ما هم در برنامه خود خانم غبیشاوی را داریم که در «دنیایشیریندریا» بازی کردند و خوشدرخشیدند. او درواقع با حضور در برنامه یک بازگشت جدی به فضای رسانهای داشته. هرچند ایشان بازیگر حرفهای هستند و کارهای متفاوتی دارند اما چهرهشان به واسطه همان کار قدیمی در ذهن مخاطب مانده است. منظورم این است که کارهای اینچنینی پیچیدگی خود را دارد و پیداکردن گروهی که ایدههای ما را نمایندگی کند و با هم گفتوگوی سازنده و زنده داشته باشند کار سادهای نیست.
حسینی میگوید: همه این دشواریها باعث شده بود که تاکنون در این حوزه، سراغ ساخت برنامه نرویم. درعینحال، این تیپ کارها از نظر اجرایی هم سخت است. برنامه واقعیه طرحی بود که از ابتدای سال قبل با شبکه یک مطرح کردم و در تابستان کار جدی شد. عملا از پاییز وارد تولید شدیم که همزمانی آن با اتفاقهای سال قبل سختی کارمان را بیشتر میکرد، چون درست در شرایطی برنامه میساختیم که نسبت به مسائل زنان حساسیت ویژه ایجاد شده بود و ما برنامهای میساختیم که میزبانها خانم بودند و گفتوگوها پیرامون مسائل آنها دور میزد.
گونههای برنامهسازی محدود است
این تهیهکننده تصریح میکند: این گونه از برنامهها بسیار پرسابقه است و در تلویزیونهای دنیا سابقه بسیاری دارد. برخی تلویزیونهای فارسیزبان خارج از کشور هم از آنها الگو گرفتهاند. بهطورکلی گونههای برنامهسازی محدود است. مشابه چنین برنامههایی هم زیاد است اما به لحاظ گفتار و محتوا، فاصلههای بسیاری بین این برنامهها وجود دارد. به این نکته هم باید اشاره کنم که نمونههای خارجی این برنامهها بیشتر به دلیل جنس فضای سرگرمی کشورهای غربی، به سمت مسائلی میرود که بیشتر نوعی استفاده از جنسیت میزبان است. یعنی تلاش میکنند زنانگی میزبانها را برجسته و درباره ابعاد مختلف این زنانگی صحبت کنند. به نظرم برنامهای هم که براساس همین الگو در یکی از شبکههای فارسیزبان خارجی پخش میشد، اجرای بد و ضعف ساختاری داشت. این برنامه جنس اصلی کاراکترسازی را در برنامههای اینچنینی دنبال نکرده بود و مدام بهخاطر عجول بودن در ضربهزدن به فضای سیاسی جامعه ایرانی، تبدیل به یک بستر سوءاستفاده میشد و الگوهای برنامهسازی را دنبال نمیکرد.
حسینی میگوید: ما هم میتوانستیم رفتارمان را به این سمت ببریم که برنامه بهطورکلی یک پیام سیاسی صریح درباره زنان ایرانی باشد اما تلاش کردیم زنان ایرانی با شمایل مختلف ــ کارگر، خانهدار، هنرمند ــ در برنامه بیایند و بدون اینکه بهصورت مستقیم صحبت کنیم، مخاطب خودش با این واقعیت روبهرو شود. موضوعات برنامه هم کاملا موضوعات زندگی روزمره است و تلاشمان این است که این مساله زندگی روزمره را عمیق کنیم. مرسوم برنامههای گفتوگومحور، گفتوگوهای نظری است. اینکه میپرسند نظرتان راجع به فلان چیز چیست؟ در این برنامه اصلا اینطور نیست که نظر کسی را درباره چیزی بپرسیم، بلکه درباره تجربهها صحبت میکنیم. علاوه بر اینکه تلاش کردیم تجربه زیسته نسل و سنهای مختلف باشد، تاکید زیادی داشتیم که زندگی آنها سرشار باشد و تجربههای متعددی را پشتسر گذرانده باشند. هر جایی که احساس میکردیم صرفا نظرشان را میخواهند بیان کنند، به این سمت میرفتیم که مداخله کنیم تا بحث به تجربهشان بازگردد. این است که مخاطب را با خود همراه میکند. البته کاراکترهای برنامه واقعی هستند و هرکدام یک زندگی روزمره را دارند و همزمان، در زمینه خود افراد معتبری هستند. به همین دلیل نمیتوان بهراحتی وارد شد و مداخله کرد. تلاش ما برای هدایت برنامه، علاوه بر مراحلی که برای انتخاب هرکدام طی نمودیم، اینطور بود که متن را بهعنوان دریچه پیشنهادی به آنها ارائه میکردیم.
نحوه هدایت برنامه
وی ادامه میدهد: همزمان جلسات تحریریه را داشتیم و سردبیر ما دکتر دلاوری با آنها صحبت میکردند و حین بهاشتراکگذاشتن تجربیات، تبدیل به جلسات رواندرمانی گروهی میشد. این یک ویژگی خلقی ماست که کمتر عادت داریم درونیاتمان را به اشتراک بگذاریم. میزبانهای ما در این برنامه خیلی خوب همراهی کردند. برنامه ما اصلا قرار نیست افراد بینقص را نشان دهد، بلکه افرادی هستند که راحت درباره نقص یا شکستهایشان صحبت میکنند. همین هم باعث میشود که تبدیل به شخصیت دوستداشتنی شوند. این برنامه اولین تجربه بوده و قبلا برنامه «مامانها» را داشتیم که بیشتر به فضای مستند نزدیک بود.
حسینی درخصوص بازخوردهای مخاطبان عنوان میکند: دو بار در این چند قسمتی که برنامه روی آنتن رفته، زیرنویس شد که اگر مخاطبان نظری دارند پیامک کنند. در این مدت، حجم زیادی پیام به ما رسیده که علاوه بر تشکر، پیامهای بسیاری درباره محتوای برنامه بوده که این شکل از تولید برنامه را پسندیدهاند. پیامهایی درخصوص اینکه واقعا زنان هستند که درباره مسائل مربوط به خود صحبت میکنند و چقدر تجربهها مبتنی بر تجربیات زندگی است و صرفا توصیه نیست. از مخاطبان بازخوردهای اینچنینی بسیار گرفتیم.
به خاطر دغدغه خودمان برنامه ساختیم
حسینی درخصوص وجود اتاقفکر برای چنین برنامهای میگوید: شغل من برنامهسازی نیست و مجبور هم نیستم چیزی بسازم. من فارغالتحصیل علوماجتماعی هستم و به همین دلیل به سمت ساخت چنین برنامهای رفتم. دکتر دلاوری بهعنوان سردبیر حضور دارد که فلسفه خوانده و آقای خوشکام هم در قامت کارگردان تجربه سینما دارند. هسته اولیه این برنامه هم بهواسطه دغدغه ما شکل گرفته است. ضبط برنامه ما تمام شده و این فرصت را نداشتیم که با مخاطب همنفس شویم و طبق بازخورد آنها جلو رویم. موضوعات ما برآمده از زندگی روزمره است. مثلا درباره آیینها و مناسک ایرانی صحبت کردیم. یک قسمت درباره جشنهای ایرانی یا آیین عزا صحبت کردیم. یعنی فضاهایی که در زندگی روزمره داریم را بیان کردیم.
وی درباره بخشهای مختلف برنامه تاکید میکند: ما عملا یک بخش اصلی داریم که فضای گفتوگوی داخل استودیوست. یک بخش هم مربوط به مستند واقعی است که شاهد گفتوگوهای استودیویی است. مثلا اگر موضوع گفتوگوی داخل استودیو افتخارآفرینی است، تلاش کردیم در بخش مستند، با یک ورزشکار صحبت کنیم. تلاش کردیم تنوع اقلیمی، قومی و خاستگاههای مختلف را رعایت کنیم. یعنی فقط به سوژههای دم دست اطرافمان نپرداختیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد