محمدرضا ستاره استاد فیزیک دانشگاه کردستان در اثر حادثه رانندگی در جاده بیجار به دیواندره در استان کردستان درگذشت. دکتر ستاره متولد ۵۲ در محلهای حاشیهای به نام ریگ سیاه در بیجار گروس بود. او از همان کودکی به فیزیک علاقه داشت و رد این علاقه را میتوان در نامههایی که در دوران دبیرستان به مجله دانشمند میفرستاد، پیدا کرد. محمدرضا سال ۸۰ دکترای تخصصی فیزیک ذرات بنیادی نظری را از دانشگاه صنعتی شریف دریافت کرد و به دلیل علاقهای که به شهر و خانوادهاش داشت به بیجار برگشت و تا هنگام مرگ عضو هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه کردستان بود. او تجربه تدریس در دیگر دانشگاههای همجوار استان کردستان را نیز در کارنامه دارد و در دورهای هم ریاست دانشکده مهندسی در حال تاسیس بیجار گروس را بر عهده داشته است. از جمله افتخارات دکتر ستاره باید به کسب رتبه اول جشنواره جوان خوارزمی در سال ۱۳۸۰ و نفر سوم جشنواره بینالمللی خوارزمی در پژوهشهای بنیادین در سال ۱۳۸۳ اشاره کرد. در سال ۱۳۸۸ نیز او رتبه اول پژوهشگران برتر کشور در علوم پایه را کسب کرد. دریافت مدال نقره اینشتین از طرف یونسکو و عنوان دانشمند برتر جهان اسلام از دیگر افتخارات اوست. مرگ دکتر ستاره اما از جمله اتفاقات دردناکی است که پس از رخ دادنش، انگشت تقصیرهای زیادی را به این سو و آن سو نشانه رفت. وضعیت نابسامان جادههای استان کردستان، تخصیص ندادن وسیله نقلیه و راننده برای فیزیکدان برجستهای که هر روز برای رفت و آمد از خانه تا محل کار باید در چنین جادههایی تردد کند و بر اساس گزارشهای موجود از زمان حادثه، سهلانگاری در مراقبتهای پزشکی از دکتر ستاره در بیمارستان، موجب از دست رفتن چنین سرمایه عظیم علمی شده است. سؤال مهمی که امروز باید پرسید این است که آیا این اتفاق دردناک درس عبرتی شده است؟
چرا تعامل نجوم حرفهای و آماتوری مهم است؟
نجوم حرفهای در واقع فرآیندی علمی است که میان متخصصان تحصیل کرده همین زمینه در دانشگاهها، پژوهشگاهها و رصدخانهها جریان دارد. نجوم آماتوری، شاخه دیگری از این علم است که در آن صرف تحصیل در حوزه نجوم ملاک نیست و افراد علاقهمند میتوانند با یادگیری و فعالیت در زمینههای آماتوری در شاخه آماتوری نجوم حضور داشته باشند. فعالیتهایی مانند رصد آسمان شب، عکاسی نجومی و غیره از جمله فعالیتهای آماتوری است که گاهی ممکن است دادههای علمی ارزشمندی هم از دل آنها استخراج شود. شاخه حرفهای و آماتوری نجوم در واقع میتواند مکمل یکدیگر و دادههای هرکدام برای دیگری ارزشمند باشد. اما این موضوع در جامعه نجوم ایران باید نقش به شدت پررنگتری داشته باشد؛ بهویژه از سوی بخش حرفهای. در ایران دانشگاهها و رصدخانههای زیادی نیستند که ارتباط علمی مداومی با جامعه یا حتی بخش آماتوری نجوم داشته باشند. مگر مواردی خاص و در زمانهایی خاص مانند هفته نجوم. این مورد حتی درباره بزرگترین رصدخانه ایران یعنی رصدخانه ملی هم صدق میکند. رصدخانهای که همین چندماه پیش نخستین نورگیریاش را انجام داد و سپس حداقل تا لحظه نوشتن این یادداشت ارتباطش با جامعه و مخاطبانش قطع شده است. بهبود کیفیت چنین تعاملاتی است که میتواند نسل جوان را به نجوم علاقهمند کند و نوید حفظ و گسترش جامعه پویای نجومی در ایران را بدهد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد