اگرچه همچنان اسکار با همه نشیبها، در صدر توجهات رسانهای و مردمی در سراسر دنیا قرار دارد و خیلیها جوایز آن را مهمترین و جذابترین جایزه سینما میدانند، اما دومینوی نقاط ضعف و اشتباههای اسکار در این چند دوره، لطمه اساسی به نام و اعتبار آن زدهاست و حتی در یک شخم تاریخی، خطاها و گافهای سالهای دور آن و بیمهری به برخی بزرگان تاریخ سینمای جهان را همچون چماقی بر سرش میکوبند، نظیر اینکه فیلمسازان درجه یک و جاودانهای مثل آلفرد هیچکاک، چارلی چاپلین، فریتس لانگ، هاوارد هاکس، ارنست لوبیچ، سیسل ب دومیل، سام پکین پا، استنلی کوبریک، رابرت آلتمن، اورسن ولز و بعضی از ستارههای بازیگری هیچگاه برنده اسکار نشدند که از جنبهای آن را نشانه بیاعتباری اسکار و جوایز هنری میدانند. با این حال نود و پنجمین اسکار که صبحگاه دوشنبه برگزار شد، تیر خلاصی بر سقوط، روند نزولی و بیاعتباری این جایزه بود، فارغ از زمان طولانی و کشدار چهار ساعته مراسم، که دست اطالههای مرسوم اختتامیه جشنواره فیلم فجر را هم بست و جذابیت و هیجان اندک برنامه و انبوه تبلیغات و آگهیهای بازرگانی که هر کدام دو میلیون دلار به جیب شبکه ABC شرکت پخش رسانهای آمریکا (متعلق به کمپانی دیزنی و پخشکننده رسمی جوایز سالانه آکادمی اسکار) سرازیر کرد، شوک و رسوایی اصلی مربوط به موفقیت فیلم «همهچیز همهجا به یکباره» میشود که در کمال تعجب هفت جایزه اسکار دریافت کرد، آن هم در حضور فیلمهای به مراتب جذاب و شایستهتر. این شگفتی در برخی رشتههای دیگر هم به چشم آمد تا اسکار ۲۰۲۳ برود و در یکی از تاریکترین دورههای این جایزه جا خوش کند.
ناگهان اسکار
فیلمی که هفت اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردان (دنیل شاینرت و دنیل کوان)، بهترین بازیگر نقش اول زن (میشل یئو)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (کی هوی کوان)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (جیمی لی کورتیس)، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی (دنیل شاینرت و دنیل کوان) و بهترین تدوین فیلم (پل راجرز) را دریافت کرد، ملغمهای ناامیدکننده از اکشن، ماجراجویی، کمدی، فانتزی و علمی-تخیلی است که قصه یک مهاجر سالخورده چینی را روایت میکند که درگیر ماجراهای خطرناک میشود. او تنها فردی است که میتواند با کاوش در جهانهای دیگر و ارتباط با زندگیهای تحت هدایتش، دنیا را نجات دهد.در هر یک از فضاهای اکشن و فانتزی و علمی- تخیلی با محوریت جهانهای موازی، فیلم خوب و جذاب در سینمای جهان کم ندیدهایم اما همه چیز همه جا به یکباره، همه اینها را با شلوغکاری و ایجاد زرق و برقی کاذب مخلوط کرده و معجون غریبی را پیش روی مخاطب میگذارد، طوریکه نه میتوان اکشن و صحنههای نبرد و کتککاری آن را جدی گرفت، نه به کمدیاش خندید و نه طرح آن مسائل مربوط به جهانهای دیگر پرداختی ظریف و هنرمندانه دارد. هیاهوی فیلم باعث میشود همه چیز در سطح حرکت کند و مفاهیمی چون معنای زندگی و ابزوردیسم، چندان عمیق و تاثیرگذار عرضه نمیشود. اینجا به نظر میرسد آن چیزی که باعث این حجم از توجه بیش از حد و به دور از شایستگی به فیلم شده و با کسب جوایز متعدد و موفقیت در اسکار، گلدن گلوب، اتحادیه زنان روزنامهنگار سینمایی، جایزه آماندا، جوایز مؤسسه فیلم آمریکا، جوایز انجمن کارگردانان هنری، جایزه انجمن کارگردانان آمریکا، انجمن منتقدان هالیوود و ... گویا با پشت سر گذاشتن «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» عنوان پرجایزهترین فیلم تمام تاریخ را به دست آورد، بیشتر ناظر به بحث تنوع نژادی، توجه به رنگینپوستان (به ویژه تبار آسیای شرقی) و اقلیت جنسی باشد که پیرو سیاست و ایدئولوژی جدید آمریکا و هالیوود، نقشی پررنگ در فیلمها و سریالهای تولیدی داشته باشد و با چنین تحسینها و جوایزی هم در عادیسازی، تثبیت و رواج آن گام برمیدارند. چه بسیار فیلم و سریالهایی که بدون ضرورت و اقتضائات فیلمنامه، روابط مربوط به اقلیتهای جنسی را چنان دافعه برانگیز مطرح میکنند که حتی باعث لوث شدن کل قصه میشود. سران آکادمی اسکار هم امسال بهترین گزینه را برای مانور روی این موضوعات در «همهچیز همهجا به یکباره» دیدند و چشمهایشان را روی محاسن و امتیازات فیلمهای خوب نظیر بنشیهای اینیشرین، تار، مثلث غم و... بستند.
تار و مار
یکی از شگفتیهای اسکار نود و پنجم در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن رقم خورد. با اینکه خیلی از علاقهمندان و کارشناسان سینما منتظر بودند مجسمه طلایی این بخش را در دستان کیت بلانشت ببینند که بازی نفسگیر، سخت و خیرهکنندهای به نقش یک رهبر ارکستر در فیلم «تار» داشت، اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن به میشل یئو برای بازی در «همهچیز همهجا به یکباره» رسید. هرچند حضور یئو با توجه به تسلطش در هنرهای رزمی، جزو تنها نقاط قوت این فیلم است اما پیشتر بازیهای بهتری از این بازیگر در سینما دیده بودیم و هم در مقام مقایسه هم بازی او در برابر نقشآفرینی دشوار و تماشایی بلانشت پرفروغ و چندان شایسته به نظر نمیرسد.
نامردی در حق دختر الویس
بیچاره لیزا ماری پریسلی قبل از اینکه مدتی قبل در ۵۴ سالگی از دنیا برود، فیلم «الویس» درباره پدر فقیدش الویس پریسلی را قبل از رونمایی در جشنواره فیلم کن دیده و کلی هم ذوق کرده بود. لیزا ماری، به ویژه به تمجید از بازی آستین باتلر در نقش خواننده مشهور و محبوب راک اند رول پرداخت و ضمن اصیل و تماشایی خواندن آن، گفت: «آستین باتلر قلب و روح پدرم را به زیبایی تجسم بخشیدهاست. کاری که او انجام داده بیسابقه بوده و با نهایت دقت و احترام اجرا شدهاست. باید برای این کار به او اسکار داد.» اما داوران اسکار ۲۰۲۳ در یک بی احترامی ناخواسته حرف میت را زمین گذاشتند و اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به برندن فریزر برای بازی در «نهنگ» اهدا کردند. نقشی که از قضا باز هم در راستای سیاست تمرکز روی اقلیتهای جنسی است و فریزر در نقش مردی ظاهر میشد که به خاطر عشق به یک همجنس، ترک زن و زندگی و خانواده کرد. البته فارغ از این بحث، بازی فریزر جزو نقشآفرینیهای خوب امسال است اما بیشتر تاثیرگذاری بازی او در نقش مرد تنها و افسردهای را که از چاقی مفرط رنج میبرد، باید به حساب گریم سنگین و جلوههای ویژه رایانهای نوشت. وگرنه گزینههای شایستهتر از او برای دریافت جایزه اسکار نقش اول مرد، همین آستین باتلر برای «الویس» و کالین فارل در «بنشیهای اینیشرین» بودند.
دستهای خالی مک دونا و اسپیلبرگ
درحالی نود و پنجمین اسکار به محل خوش خوشان دو دنیل (کارگردانان همهچیز همهجا به یکباره) تبدیل شد که کارگردانهای سرشناسی چون استیون اسپلیبرگ و مارتین مک دونا دست خالی این دوره را به پایان رساندند. اینکه میگوییم دست خالی، شما نهایت آن را در نظر بگیرید؛ چرا که هر دو فیلم «بنشیهای اینیشرین» به کارگردانی مارتین مک دونا و «خانواده فیبلمن» ساخته استیون اسپیلبرگ باوجود نامزدی در چند رشته، هیچیک از جایزهها را به دست نیاوردند. البته هر دوی این فیلمسازان محبوب و معتبر، اسکارهایی در کارنامه فیلمسازی دارند و با این جایزه بیگانه نیستند؛ اما سطح و کیفیت تازهترین ساختههای آنها چیزی از فیلم برنده اسکار امسال نداشت به ویژه فیلم مک دونا که به دلیل روایت قصهای خاص از پایان دوستی و صمیمیت دو دوست، شایسته دریافت عنوان بهترین فیلم و حتی موفقیت در برخی بخشهای دیگر هم بود. چرا باید تنها دستاورد بنشیهای اینیشرین در مراسم اسکار، حضور بازیگر الاغش ـ یکی از شخصیتهای فیلم- همراه جیمی کیمل (مجری) روی صحنه باشد؟
بلاهت هم حدی دارد
اعطای جوایز نود و پنجمین اسکار با انتقادات فراوانی در فضای رسانهای و مجازی همراه بود و به ویژه منتقدان هم با نوشتهها و اظهارنظرهایی از خجالت انتخابها درآمدند. حسین معززی نیا، منتقد سینما با انتشار نوشتهای در کانال تلگرامیاش نوشت: «در یکی از سرحالترین و خوشریتمترین دورههای تاریخ اسکار مشتی از ابلهانهترین جوایز تاریخ اسکار توزیع شد. بله خودم میدانم، لازم نیست تذکر دهید جوایز اسکار از ابتدا هم معیاری برای داوری اعتبار فیلمها نبوده و دادن جایزههای ابلهانه رفتاری سابقهدار است اما بلاهت هم حدی دارد با اینکه ناپلئون گفته ندارد...... خود برندهها هم باورشان نمیشود مراسم اسکار به مضحکهای تبدیل شده که نه قدردان جیمز کامرون و تام کروز است تا دلمان خوش باشد از صنعت سینما حمایت شده، نه به فیلمهایی مثل تار و بنشیهای اینیشرین اعتنا میکند که بگوییم ظرافتهای این فیلمها را درک کردهاند.»
مهرزاد دانش هم یکی دیگر از منتقدان سینماست که اینچنین طعنهآمیز با داوران اسکار تسویه حساب میکند: «در اسکار به فیلم «همه چیز همه جا به یکباره» ناگهان اجحاف شد. جوایز فیلمبرداری و موسیقی و طراحی و ترانه و اثر بینالمللی و بازیگر مرد را هم باید میگرفت. اصلا جدای فیلمنامه غیراقتباسی، جایزه فیلمنامه اقتباسی را هم باید میگرفت. امسال ظالمانهترین و غیرتخصصیترین دوره اسکار بود. شرمتان باد.»
فهرست کامل برندگان اسکار ۲۰۲۳
بهترین فیلم: «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین بازیگر مرد: برندن فریزر «نهنگ»
بهترین بازیگر زن: میشل یئو «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین کارگردان: دنیل شاینرت و دنیل کوان «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین ترانه: ام. ام. کیراوانی و پاندرابوس برای آهنگ ناتو ناتو از فیلم «آر آر آر»
بهترین بازیگر نقش مکمل زن: جیمی لی کورتیس «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: کی هوی کوان برای «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین فیلم بینالمللی: «در جبهه غرب خبری نیست»
بهترین فیلمنامه اقتباسی: سارا پلی «حرفهای زنانه»
بهترین فیلمنامه غیراقتباسی: دنیل شاینرت و دنیل کوان «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین موسیقی فیلم: فولکر برتِلمان «در جبهه غرب خبری نیست»
بهترین طراحی لباس: روت کارتر «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه»
بهترین گریم: آدرین موروت، جودی چین و ماری بردلی «نهنگ»
بهترین صدابرداری: جیمز مدر، ال نلسون و کریس بردن «تاپگان: ماوریک»
بهترین جلوههای ویژه: جو لتری، ریچارد بانهام و اریک سیندون «آواتار: راه آب»
بهترین طراحی صحنه: کریستین ام.گلدبک و ارنشتین هیپر «در جبهه غرب خبری نیست»
بهترین فیلمبرداری: جیمز فرند «در جبهه غرب خبری نیست»
بهترین تدوین فیلم: پل راجرز «همه چیز همه جا به یکباره»
بهترین فیلم کوتاه: تام برکلی و راس وایت «یک خداحافظی ایرلندی»
بهترین انیمیشن بلند: پینوکیوی گیرمو دل تورو
بهترین انیمیشن کوتاه: پیتر بینتون و چارلی مکسی «پسرک، موشکور، روباه و اسب»
بهترین مستند کوتاه: کارتیکی گونسالوس «نجواگران فیل»
بهترین مستند بلند: دنیل روهر «ناوالنی»
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: