این مستند با توجه به اهمیت نگاهی که به موضوع اعتیاد داشته، در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران در بخش مستندهای نیمهبلند مسابقه ملی شد. مهدی شامحمدی، تهیهکننده این اثر کوشیده تا در کنار مهدی بخشیمقدم (کارگردان) چهره تاریک و تلخ اعتیاد را در واقعیترین شکل ممکن به تصویر بکشد. گفتوگوی حاضر با مهدی شامحمدی درباره خونه مامان شکوه و تلاشی که معتادان برای رهایی از اعتیاد متحمل میشوند، انجام شدهاست که در ادامه میخوانید.
چطور به سوژه ترک اعتیاد دختران جوان و این موقعیت رسیدید؟ موقعیت نمایش یک کمپ ترک اعتیاد در تهران دارای وضعیت ویژهای است.
تفاهمنامهای میان مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و ستاد مبارزه با موادمخدر بسته شدهبود. حدودا سه سال پیش پیرو همین تفاهمنامه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از من دعوت کرد در جلسهای که نماینده ستاد مبارزه با موادمخدر هم در آن حضور داشت شرکت کنم. متوجه هدف دعوت به این جلسه بودم، اما از آنجا که درباره موادمخدر آثار بسیاری ساخته شدهبود، از پیش تصمیم گرفتهبودم هرگونه دعوت به همکاری را رد کنم اما به هر حال به احترام دوستان مدعو، به این جلسه رفتم. در آن جلسه نماینده ستاد مبارزه با موادمخدر نکته دردناکی را بیان کرد که پیرو آن بحث جذابی شکل گرفت و همین نکته بعدا نقطه شروعی برای ساخت مستند خونه مامان شکوه شد. ایشان در آن جلسه آماری را مربوط به نوجوانان و جوانان نیمه دوم دهه ۷۰ و دهه ۸۰ ارائه کرد که بیش از ۹۷ درصد کسانیکه درگیر اعتیاد هستند وقتی تصمیم به ترک اعتیاد میگیرند، موفق نمیشوند.
چرا موفق به ترک اعتیاد نمیشوند؟
این نسل به دلایل متعدد گرایش زیادی به موادمخدر دارد و امروزه موادمخدر عجیب و غریب زیادی در ایران و جهان تولید میشود که صدمات و تلفات زیادی به همراه دارد. من خودم تا پیش از این نام چهار پنج ماده مخدر را میدانستم اما طی ساخت این پروژه، با موادمخدری آشنا شدم که میزان توهمزایی و شیمیایی بودنشان مضرات غیرقابل جبرانی دارد. یعنی فرد حتی اگر بخواهد هم دیگر به لحاظ ذهنی و روانی نمیتواند اعتیادش را ترک کند. حالا نکتهای که نماینده ستاد مبارزه با موادمخدر برای ما توضیح داد این بود که تنها ۳ درصد نوجوانان و جوانان درگیر اعتیاد موفق به ترک آن میشوند که آنهم استثنا هستند. حالا کاری که سینما و تلویزیون ما کرده این بوده که تمرکزش را روی عملکرد این ۳ درصد برده که چطور موادمخدر را رها کردهاند و سالها پاک ماندهاند. این رویکرد هرچند ویژگیهای مثبتی دارد، اما تاثیر بدی هم دارد. انگار که گرفتار اعتیاد شدن و ترک کردن آن به همین راحتی است! در صورتیکه واقعیت اینطور نیست و پدیده اعتیاد مخوفتر از چیزی است که ما سالها در آثارمان نظارهگر آن بودیم. ما در خونه مامان شکوه دست روی بخش مغفول مانده اعتیاد گذاشتیم. در این مستند کسانی را میبینیم که مدام میخواهند اعتیادشان را ترک کنند اما نمیتوانند. حتی در آمار انتهایی مستند هم متذکر میشویم زمانیکه ما مشغول فیلمبرداری این پروژه شدیم ۲۵ نفر در کمپ مامان شکوه حاضر بودند که ۲۳ نفرشان ترخیص و فقط ۲ نفرشان توانستند پاک بمانند. تمام سعیمان را کردیم کار تاثیرگذاری ارائه دهیم که حتی اگر موفق به اکران عمومی نشود، مسئولان آن را ببینند و پیرو آن جلسات تخصصی آسیبشناسی برگزار کنند.
چرا فکر میکنید این مستند اکران عمومی نمیشود؟
به این دلیل که چهره دختران این کمپ را میبینیم و دیدن چهره آنها در ملأعام شکل درستی ندارد. بالاخره این دختران در خانواده و جامعه میخواهند زندگی کنند. به همین دلیل هم بود که ما حتی جلوی پخش آنلاین فیلم را گرفتیم و فقط در جشنواره حقیقت به نمایش درآمد.
یعنی به این دختران نمیگفتید از آنها برای یک فیلم مستند تصویربرداری میکنید و موافقتشان را جلب نمیکردید؟
قطعا این کار را انجام دادیم. در ابتدا متوجه شدیم بچههای کمپ تصویر درستی از مستندی که میخواهیم کار کنیم، ندارند. بنابراین در تلفنهمراه مستندی را که مشترکا با مهدی بخشی (کارگردان) کار کردهبودیم، نشانشان دادیم و برای آنها راجع به چند و چون ساخت این مستند و نحوه اکران داخلی و خارجیاش توضیح دادیم. به عبارتی در وهله اول سعی کردیم تصویر درستی از مستند به بچههای کمپ نشان دهیم و اعتماد آنها را جلب کنیم. حتی برایشان شرح دادیم ساخت و نمایش چنین مضامینی چه تاثیری بر کلیت جامعه و جوانان همسن و سالشان دارد. حتی از بچهها رضایتنامه برای فیلمبرداری هم گرفتیم و جالب است بدانید آنها ناراحت بودند از اینکه چرا ما این مستند را از تلویزیون پخش نمیکنیم! که البته برایشان توضیح دادیم این کار برای تامین امنیت خودشان در جامعه است.
شما جزو آن دسته از مستندسازانی هستید که با داوری قبلی سراغ سوژه میروند و بیطرفانه به سوژه میپردازند؟
در مورد این پروژه، پژوهش بسیار دقیقی داشتیم و از قبل میدانستیم دقیقا باید به چه برسیم و چه هدفی در پیش داریم. این کار یک استثنا بود اما اصولا مستندساز از پژوهش نتایجش را کسب میکند. یعنی در زمان فیلمبرداری شاید حدودا ۲۰-۱۵ درصد به نتایجی برسد که پیش از آن نتوانسته کشف کند. در حقیقت اصل اتفاق در طول تحقیقات و پژوهش میافتد و اصولا پژوهش است که به مستندساز میگوید چطور باید به سوژه ورود کند. در نهایت قضاوت، کار مستندساز نیست و مستندساز باید لایههای خاکستری سوژهاش را ببیند و منصفانه برای مخاطب بازگو کند.
یک جور نگاه توام با بیارزشی هم در مستندتان دیده میشود...
تمام تمرکز ما در حین ساخت این مستند این بود که مخاطب ما، خانواده یا نوجوان یا جوانانی هستند که میتوانستند جای خانواده این دختران یا حتی خودشان باشند. هدفمان این بود که به نوجوانان و جوانان بگوییم جرات «نه» گفتن را داشتهباشید. نماینده ستاد مبارزه با موادمخدر در نگاه به مقوله اعتیاد در نسل جوان بسیار به ما کمک کرد. ایشان به ما گفت ۹۰ درصد جوانانی که گرفتار موادمخدر میشوند دفعه اول مواجهه با این مواد، نتوانستهاند «نه» بگویند. تمام تلاشمان را کردیم عمق فاجعه اعتیاد را به جوانانمان نشان دهیم تا قدرت «نه» گفتن را پیدا کنند و اصلا سراغ این ماجرا نروند که بعدا بخواهند درگیر پروسه ترک و نگاه جامعه و ... شوند. باید از اعتیاد پیشگیری کرد. کما اینکه به گفته نماینده ستاد مبارزه با موادمخدر، مستند خونه مامان شکوه اولین قدم تصویری برای سیاستگذاری به سمت پیشگیری از اعتیاد است.
به عنوان آخرین سوال، با توجه به تاثیرگذاری زیادی که مستند خونه مامان شکوه داشت، قصد ندارید داستان و قالب این مستند را در یک فیلم بلند سینمایی به کار بگیرید؟
فیلمهای سینمایی زیادی حول محور اعتیاد ساخته شدهاند اما این فیلمها اغلب بر اساس مدیوم سینمایی ساخته میشود و همین باعث میشود مخاطب با آن مثل یک اثر دراماتیک معمولی روبهرو شود و اصلا آن را حس نکند. در حال حاضر مشغول اولین اثر بلند سینماییام در گونه دفاع مقدس هستم که درباره شهید مهدی زینالدین است، اما اگر روزی به سمت سینمای اجتماعی رفتم، خونه مامان شکوه در قالبی درست و باورپذیر حتما از اولویتهایم است.
خانهای بی شکوه
در «خونه مامان شکوه» خانهای را میبینیم با دخترانی که برای ترک اعتیاد در آنجا حضور دارند؛ یعنی حالتی مانند کمپ دارد. این کمپ در ابتدا در اسلامشهر بود ولی ساکنانش به دلیل اتفاقاتی جابهجا شده و امروز سمت خیابان وحدت اسلامی ساکن شدهاند. این مستند روایتگر زندگی نوجوانان و جوانانی ۱۸تا۲۵ساله است که هر کدام با آرزوها و رویاهایی وارد این خانه شده و با داستانها و امیدهای مختلفی از این خانه خارج میشوند. بچهها مدیر این کمپ را به عنوان مادر خودشان قبول دارند و او را «مامان شکوه» صدا میکنند.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: