«الازهر»؛ شناختهشدهترین مجتمع آموزشی دینی در میان مسلمانان آفریقا، و خاورمیانه؛ با اینکه: همیشه خود را از سیاستها و حکومتها و زد و خوردهای سیاسی و بینالمللی، دور نگه میدارد، و از کنار حکومتها و سیاستها، آهسته و زبان خاموش، عبور میکند؛ اما، نتوانست، دربرابر «اتاق تبلیغات جهانی کاخ سفید» مقاومت کند؛ و درهای تاریخی این مدرسه کهن را، بسته؛ نگه دارد؛ و چنین شد، که «اوباما»، پس از پیروزی در انتخابات، و تصرف «کلید شیطانی کاخسفید»، به خاورمیانه آمد؛ تا در این پایگاه تاریخی-مذهبی، در همسایگی «اهرام» و «فرعونها»، با صدای رسانهای بلند، بگوید: اینک، «فرعون جهان»، کلیددار برنده «کاخ سفید» است... و افراد این کاخ، هستند که سرنوشت «خاورمیانه» را، تعیین خواهند کرد و هیچ قدرتی نمیتواند، در برابر نقشه ما ایستادگی کند و برای مسلمانان منطقه، اسلامی پر از خشونت و نفرت و خونریزی، بخواهد.
«اوبامای کاخنشین»، هنگامی که تصمیم میگیرد «استراتژی سیاست خارجی و جهانی» آمریکا را، نه در سالنهای مجلل سرزمین آمریکا و نه در سالنهای تاریخی قاره اروپا؛ بل، در یک سرزمین عربی و آفریقایی، آن هم در یک نهاد آموزشی دینی شناسنامهدار، به جهان سیاستورزان و حکومتگران و رسانههای خاورمیانه بزرگ، عرضه کند؛ چهمعنای بازنشدهای دارد؛ که تا اکنون درباره آن، رسانههای پرموج و پرقدرت سلطهگران، سکوت کردهاند و به جنبههای کاملا تبلیغاتی سفر به «قاهره» ... پرداختهاند.
«کلیددار کاخ سفید»، در آن زمان، لبریز از نگرانیهای پایانناپذیر بود... نگرانی از استراتژیهای گسترش «خط مقاومت» در سرتاسر خاورمیانه و فروپاشی سیستمهای دفاعی آمریکاییها و غربیها، از «اسرائیل بیریشه و تاریخ و هویت» و البته: از منافع درجه اول تمدن غرب، در سرتاسر خاورمیانه...
بنابراین، «اوباما»، با یک دنیای ترسآلود، مواجه بود و نتوانست در طول هشت سال ریاست بر کاخ سفید، سیستم دفاعی آمریکاییها را، در منطقه، نگهداری کند و نگذارد، «خط پیچیده و پیشرونده مقاومت، در خاورمیانه به پیشروی خویش ادامه دهد.»
تولید پرخرج و پرهزینه و پرخون «گسترش بنیادگرایی افراطی» بهنام «داعش» هم، نتوانست، به داد «اوباما» و «پادشاهی عربستان» برسد و... از ترسهای زیادشونده و نگرانیهای کشنده آنها، بکاهد...
و هماینک که: «کلیددار جدید کاخ سفید»، با رئیسجمهور فرانسه، بیانیه مشترک شگفتآفرین، درباره «ایران قوی» صادر میکنند، حقیقتی نیست، مگر، اینکه، بگوییم، نگرانیهای غرب و «اوباما» به اوج تکامل خویش رسیده و تبدیل به یک «ترس بزرگ» و یک «بیم پردامنه»، در دل قدرتمندان و سیاستسازان تمدن غرب گشته است؟!
همانگونه که، تاریخ نشان داد: گردنکشی سیاسی «اوباما» در قاهره، هیچ به سود سیاستهای سنتی و تاریخی غرب و آمریکاییها، نبوده و زوال و بیچارگی آنها را مضاعف کرد؛ گردنکشی دونفره «مکرون» و «بایدن» هم در کاخ سفید، به زوال و بیچارگی بیشتر آنان و همه قدرت دفاعی تمدن غرب در منطقه خاورمیانه خواهد انجامید و سرانجامی، جز «تسلیم» و «تسلیم بیشتر...» در برابر خط پرهیجان و پرشور مقاومت، نخواهند داشت.
تمدن غرب و رهبران پرسروصدای آن، اینک، در ایستگاه «ترس بیپایان» از «ایران قوی» و «مقاومت قویتر» نشستهاند و هیچ امیدی، برای نجات بادبانهای شکسته و کشتی درهم شده منافع و قدرت خوبش ندارند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد