شبکه نمایش خانگی در چند سال اخیر تنوع و گستردگی در تولید سریالها، مسابقات و تاک شوها داشته است و نقش مهمی در سبد فرهنگی نه فقط قشر الیت که عموم خانوادهها و ردههای سنی کودک و نوجوان و جوان داشته است.
همین اهمیت و تأثیرگذاری از یک سو و حواشی و چالشهایی که گاه سوژه فضای مجازی شده است از سوی دیگر بارها مناقشه اصلی نظارت و مدیریت بر این فضا شده و سکانداری آن به اتفاقی بحث برانگیز میان ارشاد و ساترا بدل شده بود.
در چند وقت اخیر این مناقشات اما به سوی یک تفاهمنامه دو سویه بین ساترا و ارشاد پیش رفته و مجالی پیش آمد تا به جزئیات این تفاهمنامه و همچنین روند مدیریت شبکه نمایش خانگی در دوره رئیس جدید آن بپردازیم.
بر همین اساس در خبرگزاری مهر گفتگویی با سعید مقیسه رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر «ساترا» داشتیم که به بخشی از این جزئیات در دوره مدیریتی خود اشاره کرده است.
این گفتگو را در زیر میخوانید:
از اینجا شروع کنیم که تفاهمها و مذاکراتی بین ساترا و وزارت ارشاد در حال انجام بود برای مدیریت شبکه نمایش خانگی میتوان گفت از آخرین تصمیمات و خروجیهای این مذاکرات چه بوده است؟
آنچه که انجام آن جزو شرح وظایف ساترا است و در هماهنگیها و جلسات اخیر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مورد تاکید بوده است، موضوع صوتو تصویر فراگیر است که نمایش خانگی و سریالها جزو مصادیق آن است. ساترا در حال حاضر سه نوع مجوز صادر میکند؛ مجوز پلتفرمها و سکوهای صوت و تصویر فراگیر، مجوز تولید سریال و مجوز انتشار. بنابراین سه گونه مختلف از تنظیمگری زیستبوم صوت و تصویر فراگیر به عهده ساتراست. در این زمینه آئین نامههای نسبتاً مفصلی طی سالهای اخیر ابلاغ و تدوین شده است. در سایت ساترا، همه آئیننامهها موجود و قابل استفاده است، با نهادهای زیربط هم هماهنگی لازم انجام شده است. بهعنوان نمونه با وزارت ارتباطات و وزارت فرهنگ و ارشاد هماهنگی به عمل آمده است و حتی در توافقات اخیر درخواست کردیم دوستان وزارت ارشاد نمایندهای در شورای انتشار و شورای تولید ساترا داشته باشند تا باعث همافزایی شود.
ما تقاضا کردیم دوستان وزارت ارشاد نماینده رسمی در شوراهای ساترا داشته باشند و خود وجود این نمایندگان به نزدیک شدن رویکرد تنظیمگری در وزارت ارشاد و ساترا کمک میکند.
یعنی تا الان وزارت فرهنگ و ارشاد نمایندهای در شوراهای ساترا نداشته است؟
خیر. ما تقاضا کردیم دوستان وزارت ارشاد نماینده رسمی داشته باشند و خود وجود این نمایندگان به نزدیک شدن رویکرد تنظیمگری در وزارت ارشاد و ساترا کمک میکند. وقتی اثری در مرحله اول برای سینما تولید میشود اقتضائاتی دارد و مسیر جدایی را پیش میبرد. آنجا ابتدا پروانه تولید میگیرد و بعد هم پروانه نمایش که در سینما اکران شود اما قاعدتاً زنجیره ارزش یک اثر ویدئویی نباید به سینما ختم شود و ادامهاش در شبکه خانگی و وی.او.دیها اتفاق میافتد که این امر مستلزم هماهنگی با ساترا برای پخش از شبکه نمایش خانگی و سکوهای نمایش ویدئوی درخواستی است.
امروزه در دنیا هم بخش اصلی حیات اقتصادی این آثار در پلتفرمهاست.
بله. اگر به استثناها کار نداشته باشیم که آثار فقط برای سینما تولید میشوند، به طور معمول فیلم یا اثر ویدئویی فارغ از اینکه ترکیبی باشد یا مستند یا… متمایل است زیستبومهای مختلفی را طی کند؛ از وقتی وارد فضای بزرگتری میشود که افکار عمومی بیشتری را درگیر میکند؛ یعنی وارد وی.او.دیها میشود اسمش صوت و تصویر فراگیر میشود که حوزه فعالیت و مأموریت ساتراست. ممکن است فیلمی در سینما با شرایطی قابل پخش باشد همان فیلم در وی.او.دی قابل پخش نباشد که به دلیل تفاوت این زیستبومهای مختلف است. مثلاً ما در صداوسیما که یک برودکست محسوب میشود باید دقت کنیم چه مقدار فیلم تلخ یا طنز یا غمبار کنار هم چیده میشود. مخصوصاً در چه زمانی و مناسبتی میتوان فیلمی را نمایش داد. اینها ملاحظات شبکههای زنده و بهخصوص تلویزیون است و وقتی اثری به پلتفرمها میرود این ملاحظات کمتر میشود و زمانیکه به سینما میرود خیلی خیلی کاهش مییابد که تأثیر آن قابل مقایسه با تلویزیون نیست.
اینجا نگاه دیگری هم وجود دارد که آقای اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد هم خیلی صریح درباره آن صحبت کردهاند؛ مشخصاً متفاوت بودن استانداردهای ممیزی در سینما و تلویزیون را مورد نقد قرار دادند و از حرکت به سمت نوعی یکسانسازی سخن گفتند.
بله، این حرف کاملاً درست است.
پس خیلی به تفاوت زیستبومها برنمیگردد و میتواند یکدست هم باشد.
اصل حرف کاملاً درست است. ما در تلویزیون از شبکه قرآن تا نسیم و پرس تیوی داریم که لزوماً ممیزی اینها یکی و منطبق نیست. چهارچوب دارد اما این ملاحظات به اقتضای شبکه، موضوع و… میتواند انعطاف کم و زیاد داشته باشد. شاید یک آیه قرآن با یک خطای حتی کوچک در شبکه قرآن قابل پذیرش نباشد اما همین خطا در شبکه ورزش و توسط مجری ورزش قابل اغماض است و یکباره برنامه را غیرقابل پخش نمیکند درحالیکه در شبکه قرآن شاید غیرقابل پخش شود. موضوعات مختلف فرهنگی و عرفی در برنامه خبری یک اقتضائاتی دارد در برنامه فرهنگی ملاحظات دیگری دارد و در مجموعه نمایشی هم متفاوت است. اینها در پلتفرمها و سینماها هم متفاوت است. نمیشود کلاً اول و آخر طیف هیچ ارتباطی با هم نداشته باشد و هماهنگی نباشد. فرمایش آقای اسماعیلی هم این است که باید چهارچوب هماهنگ وجود داشته باشد.
گاهی اوقات روی یک اثر خاص باید اجتهاد رسانهای کرد و گفت این اثر امروز قابل پخش است یا نه و یا در کدام پلتفرم قابل پخش است. مثلاً پخش ۱۰ سریال غمانگیز و تلخ در یک زمان یک معنا دارد و هر کدام در یک ماه و با فاصله پخش شود معنای دیگری دارد. این موضوع در تلویزیون تبلور بیشتری دارد و در وی.او.دیها کمتر است و در سینما و تئاتر هم بسیار محدود است.
با طیفبندیهای مختلف...
بله ما هم دنبال ضوابط و مقررات هستیم. البته گاهی اوقات روی یک اثر خاص باید اجتهاد رسانهای کرد و گفت این اثر امروز قابل پخش است یا نه و یا در کدام پلتفرم قابل پخش است. مثلاً پخش ۱۰ سریال غمانگیز و تلخ در یک زمان یک معنا دارد و هر کدام در یک ماه و با فاصله پخش شود معنای دیگری دارد. این موضوع در تلویزیون تبلور بیشتری دارد و در وی.او.دیها کمتر است و در سینما و تئاتر هم بسیار محدود است اما به هر حال اینها وجود دارد.
بنابراین محدوده تنظیمگری نهادهای مختلف مشخص است. به طور مثال «پخش زنده» جزو انحصارهای قانونی و قانون اساسی برای صداوسیماست. این انحصار یک اختیار برای سازمان نیست بلکه یک تکلیف است و ما طبق قانون اساسی حق نداریم این را به دیگران واگذار کنیم اما آیا راهکاری وجود دارد که بتوانیم پخش زنده را فراتر از شبکههای تلویزیونی داشته باشیم که با نظارت صدا و سیما باشد؟ بله این راهکارها وجود دارد و قابل مذاکره است.
این استانداردها را مشخصتر میتوان بیان کرد که وارد چه مرحلهای شده است؟
ضوابط همگی مشخص است. ما ضوابط محتوایی داریم، ضوابطی در خصوص عدالت رسانهای داریم، ضوابطی هم برای رقابت سالم در بازار داریم که قوانین رایجی در همه تنظیمگران دنیاست در ساترا هم متناسب با اقتضائات حکمرانی رسانهای کشور تدوین و ابلاغ شده است. متن این ضوابط روی سایت است و هم برای کسانیکه درخواست مجوز رسانه صوت و تصویر فراگیر دارند کلاسهای آموزشی گذاشته و گواهینامه رسمی ارائه میشود و استادان مختلف و برجسته کشور آموزش میدهند.
بخشی از اینها در دوره سابق ساترا هم بود؛ آن دورهها کامل نبود یا اتفاق جدیدی است؟
بله این دورهها در دوره قبل شکل گرفته بود و الان برخی سرفصلها هم تغییر کرده و هم برخی قوانین و آئیننامهها اضافه شده است. شرکتکنندهها هم هر بار تغییر میکنند.
این دوره آموزشی یک امکان حمایتی است یا یک الزام قانونی؟
هر دو.
اگر کسی بگوید از این آموزشها مطلع است باز هم باید از طرف شما این صلاحیت احراز شود؟
بله. امتحان میدهد تا اشراف او به قوانین احراز شود و گواهینامه به او تعلق میگیرد. این دوره کاملاً رایگان و جذاب است و اساتید، ویژه هستند و درنهایت به گونهای است که خود فرد هم علاقمند خواهد بود. اما الزام هم وجود دارد که یا فرد در این دوره شرکت کند یا امتحان بدهد و نمره قبولی را کسب کند. چون وقتی رسانه فرهنگی کشور را در اختیار شخصی میگذاریم باید اطمینان داشته باشیم او از قوانین زیستبوم خود اطلاع دارد. اشخاصی که به ساترا برای اخذ مجوز مراجعه میکنند اگر شرایط دریافت مجوز را داشته باشند ابتدا یک مجوز موقت شش ماهه دریافت میکنند. بعد از گذشت این دوره شش ماهه و شرکت در دورههای آموزشی و با توجه به ارزیابی ساترا از نحوه عملکرد رسانهها، در صورت رعایت شرایط قانونی و آئیننامههای مرتبط، مجوزها به قطعی تبدیل خواهند شد و رسانههای صوتو تصویر فراگیر، مجوز قطعی خود را دریافت خواهند کرد.
بنابراین شما در این شش ماه روی افراد رصد و ارزیابی دارید؟
بله، البته رصد و ارزیابی برای کل زیستبوم رسانههای صوت و تصویر فراگیر است. فقط منحصر به رسانههایی که مجوز گرفتهاند نیست. ما برخی رسانههایی داریم که باید مجوز بگیرند و هنوز نگرفتهاند و باید مطابق قانون با آنها مواجه شد. اینها هم رصد میشوند.
با آنها که مجوز ندارند شما خودتان مستقیم برخورد میکنید یا باید با آنها برخورد قضائی شود؟
با همکاری بین بخشی با دستگاه قضائی، وزارت ارتباطات، وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما نسبت به تخلفات صورت گرفته واکنش نشان میدهیم. گاهی این واکنش شامل محرومیت از تسهیلات است، گاهی کاهش امتیاز در نظام رتبه بندی ساترا است. گاهی تعلیق و گاهی هم اقدام حقوقی و کیفری توسط دستگاه محترم قضائی کشور است. هر چند طبق قانون نمیتوانیم راءسا برخورد مستقیم داشته باشیم اما از طریق نهادهای دیگر و نهادهای قضائی اقدام میکنیم و برخورد از طرف آنها انجام میشود.
تخلف یک رسانه عواقب مختلفی دارد گاهی باید مجوز را لغو کرد گاهی باید از حمایتها محرومش کرد و گاهی باید جریمه شود. در این مدت هم بودند کسانیکه تخلف کردهاند و بسته به این تخلف با آنها برخورد شده است که برخی اصلاح کردهاند، برخی با تأخیر اصلاح کردهاند که از آنها امتیاز کم شده و اگر پلتفرم تخلف کرده باشد و تخلف را اصلاح نکرده است، حتماً این موارد به قوه قضائیه و نهادهای ذیربط ارجاع داده شدهاند و در نهایت بعداً تبعیت کردهاند
ما در این چند وقت چند باری شنیدیم که برخی سریالها بدون مجوز پخش شده است؛ چطور اینها بدون مجوز عرضه شدهاند؟
این اخبار عمدتاً مربوط به سریالهای خارجی است. حجم بالای محتوا در فضای مجازی امکان ممیزی پیشینی همه محتواها را از ما سلب کرده است. ما نمیتوانیم بگوییم هر محتوایی که در رسانههای صوت و تصویر فراگیر فضای مجازی بارگذاری شده است از محتوای کاربرمحور تا سریال خارجی و … را ممیزی میکنیم.
تلاش ما این است که تمام محتواهای صوت و تصویر فراگیر را بررسی کنیم و انشا الله به این چشمانداز خواهیم رسید. در حال حاضر در قسمتی از محتوا خصوصاً در رسانههای کاربرمحور نظارت ساترا به صورت پسینی است؛ یعنی پلتفرم ملزم است که سامانه کنترل و نظارت بر محتوا را از طریق هوش مصنوعی و نظارت انسانی راه اندازی کرده باشد، اما با این حال اگر محتوای آسیب رسان یا مجرمانه سهواً یا عمداً بارگذاری شد، با نظارت ساترا یا ناظران مردمی از طریق سامانه ساپرا، این محتوا تشخیص داده خواهد شد و تذکر داده میشود. م
مکن است پلتفرمها بعد از اخطار بلافاصله آن محتوا را اصلاح یا حذف کنند و یا از زمان دریافت تذکر تا زمان اصلاح یا حذف محتوا، مدت زمانی طی شود. اینها در ارزیابی پلت فرمها تأثیر میگذارد. تخلف یک رسانه عواقب مختلفی دارد گاهی باید مجوز را لغو کرد گاهی باید از حمایتها محرومش کرد و گاهی باید جریمه شود. در این مدت هم بودند کسانیکه تخلف کردهاند و بسته به این تخلف با آنها برخورد شده است که برخی اصلاح کردهاند، برخی با تأخیر اصلاح کردهاند که از آنها امتیاز کم شده و اگر پلتفرم تخلف کرده باشد و تخلف را اصلاح نکرده است، حتماً این موارد به قوه قضائیه و نهادهای ذیربط ارجاع داده شدهاند و در نهایت بعداً تبعیت کردهاند.
اینها چالشهای ذات کار ماست که در انتشار هر اثری این مسائل را داریم. گاهی یک قصه در مرحله طرح خوب است اما در مرحله فیلمنامه که ابعاد موضوع آشکار میشود، مشکلاتی پیش میآید. رویکرد ساترا در این زمینهها، رویکرد سلبی نیست بلکه تلاش میکنیم تا جایی که امکان دارد محتوا اصلاح شود. به هر حال کسانیکه در این زمینه ممیزی میکنند کارگردانان و استادان پیشکسوت کشور هستند و پیشنهاد میدهند که مثلاً این درام اشکال دارد یا باورپذیر نیست و… و بعد با هم به تفاهم میرسیم که چه فیلمنامهای شکل بگیرد. گاهی فیلمنامه کاملاً مورد تأیید است، در مرحله ساخت به گونهای پیش میرود که قابل پخش نیست. حتی گاهی در مرحله ساخت هم مشکلی نیست بلکه زمان انتشار به مشکل برمیخورد و میگوئیم همزمانی انتشار مثلاً دو سریال با هم به مشکل برمیخورد. مثلاً ۱۰ فیلم جنایی پلیسی بالای ۱۵ سال را نمیتوان با هم پخش کرد. نمیتوان همزمان همه پلتفرمها فیلم و سریالهای سیاه و تاریک پخش کنند. باید عرضه به گونهای باشد که امیدآفرینی و آرامش جامعه هم حفظ شود.
اینکه همه محتوا قابل نظارت پیشینی نیست حرف به شدت درست و منطقیای است اما مشخصاً درباره سریالها میپرسم؛ همه اینها نظارت پیشینی ندارند؟
اکثر سریالها نظارت پیشینی دارند. سریالها هم چند دسته دارند. ما سریالهای خارجی و تأمینی داریم که شاید طی چند سالی که عرضه شده است بیشتر از صد نفر هم آن را ندیدهاند. گاهی یک کلیپ اهمیت بیشتری از برخی سریالها پیدا میکند. ما به «میزان مخاطب» توجه میکنیم هرچه فیلم و سریالی مخاطب بیشتری داشته باشد نوبت ارزیابی آن سریعتر است. گاهی قبل از اینکه سریالی منتشر شود پیشبینی میکنیم که حتماً اثری پرمخاطب است و حتماً باید نظارت پیشینی داشته باشد مثل سریالهای تولید داخلی.
یعنی همه سریالهای تولید داخل نظارت پیشینی دارند؟
سریالهای تولید داخل همه باید این نظارت پیشینی را داشته باشند. ممکن است در عمل حجم کار این اجازه را ندهد و یا زمان پخش با زمان ارائه کار به ساترا، آنقدر فشرده و همزمان شود که نظارت به شکل دقیق به سهولت امکان پذیر نباشد ولی فرایند اصلی ساترا این است که همه سریالها نظارت پیشینی داشته باشند که قبلاً توسط شرکتهای بیرون سازمان انجام میشد و خودش ممکن بود باعث اختلاف سلیقه باشد. آن طیف که وزیر ارشاد فرموده بود باید یک طیف با چهارچوب مشخص باشد از چنین فرایندی تبعیت نمیکرد. ما الان این چهارچوب را رعایت کردهایم و همه بازبینهای صداوسیما در حال حاضر کار شرکتها و کارگذاریهای سابق را برای نظارت انجام میدهند. لذا هماهنگی بیشتری دارند و سیاستگذاریها را میدانند. همافزایی بیشتری هم وجود دارد و یکسان عمل میشود و سعی میشود که استانداردهای پلتفرمها مختلف نباشد.
به هر حال امور محتوایی بسیار سخت است تا دقیقاً یک آئیننامه در تمام فیلمها رعایت شود. چون هر فیلمی یک فرامتن دارد که ممکن است نمایش سر و وضع یک بازیگر در یک برنامه ورزشی و مسابقه رئال یک قاعده داشته باشد و همان وضعیت در سریال نمایشی قاعده دیگری داشته باشد. حتی این ظاهر بازیگر در قاجار و پهلوی یک معنا دارد و الان معنای دیگری میتواند داشته باشد و کار راحتی نیست که یک قانون بنویسید و همه بروند آن را اجرا کنند؛ واقعاً نیاز به کار کارشناسی است و افراد خبره باید بتوانند در این زمینه کار کنند. در عین حال پیش از این شرکتهای کارگزاری بازبینی سریالها برای ممیزیشان از پلت فرمها پول دریافت میکردند اما الان این کار توسط ساترا و رایگان انجام میشود و ساترا خودش هزینهی اشخاص بازبین را پرداخت میکند و پلت فرم هیچ هزینهای برای ممیزی پرداخت نمیکند.
این بازبینها همان ناظران پخش صداوسیما هستند؟
اینها کسانی هستند که در صداوسیما کار ارزیابی انجام میدهند. در شبکههای مختلف حضور دارند. ما در شورای انتشار برای سریالها نظرات بازبینها را داریم که به کارشناسان ارائه شده و بعد آنها تحلیل میکنند و باز در شورای دیگری هم تصمیمگیری درباره هر سریال یا برنامه صورت میگیرد و نظر کارشناسان بررسی میشود. خیلی وقتها لازم است با کارگردان و نویسنده اثر گفتوگو شود و در شورای صدور مجوز تولید و یا شورای مجوز انتشار، ساعتها بحث در میگیرد درباره اینکه مثلاً صحنهای را که اشکال دارد چطور کمک کنیم که قابل پخش شود و به نوعی تعامل با پلت فرمها و تولید کنندگان برای پخش آثار صورت میگیرد.
این سیاست را دارید که در بازههای زمانی مختلف اعضای این شوراها معرفی شوند؟
بله بارها معرفی شدهاند و در اخباری که از شورای تولید و انتشار منتشر میشود تصاویر اعضای شورا هم توسط معاونت کاربران و تنظیم گری اجتماعی ساترا در اختیار رسانهها قرار میگیرد. ما هر هفته گزارشهایی تولید میکنیم. هم شورای نمایش و هم شورای تولید، جلسات منظم دارند و محتوا دائم بررسی و بهروز میشود. البته این کار دشواری است و خوب است که مردم بدانند اینگونه نیست که یک نفر یک فیلمنامه ۶۰۰ صفحهای بیاورد، ما در ساترا بتوانیم آنرا بخوانیم و بعد بگوییم خوب بود یا بد. این را به کارشناسان خبرهای که اتفاقاً تعدادشان هم در کشور زیاد نیست میدهیم تا با دقت کافی چندین بار بخوانند و در خصوص تکتک دیالوگها چندین بار با یکدیگر بحث کنند و بعد هم تحلیل کنند که ببینیم قابل پخش است یا خیر.
یک نگاه بیرونی داریم که گویی همکاری و تعامل با کارگردانان کمتر شده است یعنی ممیزیها را اعمال نمیکنند و یا از یک پلتفرم سریالی با ممیزی پخش میشد و از پلتفرم دیگری بدون ممیزی، الان این تعامل به چه صورت است؟
مواردی تخلف داشتهایم اما الان پلتفرمها تولیدات فیلم و سریالی خود را ارائه میکنند. کارها باید به مرور انجام شود و زمان لازم است تا کارها بررسی شود. سرعت بارگذاری فیلم و سریالها خصوصاً فیلمها و سریالهای خارجی همراه با دوبله، خیلی بیشتر از سرعت ممیزی اینهاست اما کاری است که بهزودی انجام خواهد شد و تمام محتواهای پلتفرمها بازبینی میشود. این کار تا حد زیادی انجام شده است و به زودی به سرانجام خواهد رسید. در عین حال نحوه بازبینی در پلتفرمها به این گونه است که مخاطبان هم باید فعال باشند. در رسانههای کاربرمحور مخاطب اگر مورد منفی میبیند باید هم به پلتفرم و هم نهاد تنظیمگر که ما هستیم گزارش دهد. این نیازمند سواد رسانهای است و همچنین لازم است خبرگزاریها و رسانهها به آن توجه کنند و مخاطب باید بداند که اگر محتوای بدی دید، فقط در شبکههای اجتماعی این اعتراض را علنی و عمومی نکند و در همان جایی که محتوا را دیده است، آن را گزارش کند. ساترا بخشی به نام ساپرا دارد که سامانه پذیرش شکایتهای مردمی است و همکاران معاونت کاربران و تنظیم گری اجتماعی، محتوای شکایتهای ثبت شده در ساپرا را بررسی و پیگیری میکنند. یکی از قوانین ما این است که همه وی.او.دیها باید مسیر شکایت برای مخاطب را فراهم کنند. نمیتواند پلتفرمی ایجاد شود و بگوید من به هیچ طریقی اجازه نمیدهم مخاطبم به من گزارش تخلف دهد. البته ما هم به عنوان نهاد تنظیمگر باید مسیر اعلام تخلف از مخاطبان را برقرار کنیم که کردهایم. اینکه آیا مردم این را میدانند و آیا فرهنگ استفاده از اینها را آموزش دیدهاند یا خیر؟ اینها نقطه ضعفهاست و باید مسیری را توسعه دهیم که این آموزشها داده شود و ما هم هدفمندتر بتوانیم آثار را ممیزی کنیم.
بخشی هم به ساترا برمیگردد و شاید برای سریالی مثلاً محدودیت سنی ایجاد شود که برای زیر ۱۵ سال ممنوع است اما کاربر شاید همچنان پیروی نکند.
قوانین در وی.او.دیها به این ترتیب است که اگر فیلمی ردهبندی دارد از روز اول باید با ردهبندی منتشر شود. ردهبندی باید به نحوی باشد که مخاطب آن را ببیند و حتی بسیاری از پلتفرمها همان لحظه ورود از کاربر میپرسند که بزرگسال است یا کودک و برخی اجازه تعریف کاربر مجزا میدهند که اگر والدین در خانه نیستند و اگر فرزند خانواده میخواهد از آن استفاده کند پسورد مجزای خودش را داشته باشد و در این صورت فیلم و سریالهایی که برای سن او مناسب نیست خود به خود نمایش داده نمیشود. این مسیری است که باید همه پلتفرمها به آن مجهز شوند. البته این سوالها هم پیش میآید که اگر کودک به پسورد خانواده دسترسی داشته باشد چه میتوان کرد یا اگر پدر و مادر بیتوجهی کردند و پسورد خود را دادند چه؟ یا موارد دیگر که نیاز به مقوله سواد رسانهای است و حتی اینکه مردم خودشان خودکنترلی داشته باشند و کمک کنند. وقتی میگوئیم رده سنی لزوماً محتوای نامناسب نیست بلکه گاهی محتوا ترسناک است یا ژانری است که نباید کودک ببیند. اگر هم پدر و مادری رعایت نکردند و کودکشان این محتوا را دید احتمالاً ضرر روانی آن را بعداً مشاهده خواهند کرد.
بخشی از این ممیزیها ناظر به سیاستهای محتوایی است؛ وجه دیگر این نظارت روی پلتفرمها در کدام بخش هاست مثلاً حقوقی که به مخاطب تعلق دارد؟ اعم از سریالی که نامنظم پخش میشود یا سریالی که اطلاعرسانی نادرستی در فرایند پخش دارد و یا سریالی که ناتمام میماند و حتی کیفیت آن با اعتراض مخاطب مواجه است. در این بخش هم ساترا ورود دارد؟
بله، ما در این حوزه هم قوانینی تدوین کردهایم که به طور مثال پلتفرمی که بخواهد سریالی را بی دلیل برای مخاطب پخش نکند مورد سوال واقع میشود. گاهی اتفاقی رخ میدهد مشکل فنی پیش میآید و گرفتاریای وجود دارد که مستدل است اما زمانی هست که قابل قبول نیست و حقی از مخاطب ضایع میشود و ما ورود میکنیم.
جالب است که در اکثر موارد، فضا به گونهای میرود که تقصیر را به گردن ساترا به عنوان یک نهاد بالادستی میاندازند و اگر سریالی نمیرسد یا حتی پخش آن متوقف میشود ساترا را مقصر میدانند.
بله، متأسفانه گاهی اخبار جعلی و شایعاتی وجود دارد. تاکید میکنیم حقوق مخاطب باید رعایت شود و حقوق مخاطب هم فقط این نیست که برنامهای که قولش را دادهاند به موقع پخش شود، حتی اطلاعات شناسنامهای برنامه هم نباید متناقض باشد. اگر گفتهاند کیفیت اثری اچدی است نباید با کیفیت اسدی به پخش برسد. ما در صداوسیما استانداردهای ویژهای داریم که کمتر از آن را اجازه پخش نمیدهیم. در وی.او.دیها این استانداردها متفاوت است و تا حدی اختیار هم میدهیم. با این حال باید آنچه اعلام میشود منطبق با خود اثر باشد.
در این حوزه هم ورود شما منوط به مخاطب است یا رصدی هم دارید؟
رصدهای خود ما هم مؤثر است. ما بسیاری از شبکهها را بررسی میکنیم. ابزار رصد داریم و ابزار مکانیزه این کار هم فراهم شده است و در حوزههای کیفیت فنی پخش، از نهادهای مرتبط مثل وزارت ارتباطات کمک میگیریم. تا حدی اشراف اطلاعاتی ایجاد شده ولی حتماً کامل نیست و نیاز به گزارش مخاطب هم داریم. نه تنها در این موارد بلکه حتی اگر مخاطب اعلام کند که فلان فیلم و سریال باید مثبت ۱۵ میبود و الان نیست چنین مواردی هم قابل پیگیری است. اخیراً با سایتهای تحلیل محتوا مثل کدومو که سایتی متعلق به سازمان تبلیغات است تفاهمنامهای هم برقرار شده است و خانوادهها میتوانند از آن طریق هم فیلم و سریال مورد نظر خود را انتخاب کنند و حتی بدانند که بعد از دیدن آن فیلم و سریال کودکشان چه ذهنیتی خواهد داشت. پروژه دیگری که در حال تکمیل است «فهرست جامع» است که اگر مخاطب میخواهد فیلمی را از یک بازیگر یا موضوع یا کارگردان یا ژانر یا.... پیگیری کند میتواند از طریق آن فهرست جامع جستوجو کند و این فهرست هم اطلاعات لازم را به او ارائه دهد.
در زمینه گزارشهای مردمی میتوان مثالی هم زد که بیشتر در چه زمینهای بوده است در حوزه سریال خارجی بوده یا ایرانی یا چه موضوعاتی؟
بله گزارشهایی بوده است. شاید اعلام اینها کار درستی نباشد چون تخلفی وجود داشته و برطرف شده است و الان دیگر اعلام آن دلیلی ندارد.
میتوان گفت مردم بیشتر روی محتوای داخلی حساس هستند یا خارجی؟
محتوای داخلی. چون آثار داخلی را بیشتر دنبال میکنند و مصرف بیشتری دارند. برخی از محتواها مخاطب خاص دارند و این مخاطب اهل گزارش نیست. مخاطب عام اهل گزارش است. از طریق تلفن یا ثبت گزارش اینها را گزارش میدهد و گاهی حتی به ما اطلاع نمیدهد و از طریق پلتفرم اقدام میکند چون در مرحله اول، مسئولیت بر عهده خود پلتفرمهاست. وقتی گزارش به ما میرسد و از طریق ساترا به پلتفرم اعلام میشود، انتظار داریم خیلی سریع پلتفرم اقدامی انجام دهد و اگر هم انجام ندهد به کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه دادستانی کل کشور اطلاع داده میشود که بر اساس نظر کارگروه منجر به تذکر یا اگر رسانه متخلف فاقد مجوز باشد صرفاً در این شرایط معمولاً رسانه متخلف فاقد مجوز، فیلتر میشود. یک نکته هم خوب است اشاره شود که در فروشگاههای اینترنتی پس از استفاده از محصولات مختلف، کاربر به آنها امتیاز میدهد. گاهی به خود فروشگاه هم امتیاز داده میشود که فروشگاه معتبری است یا خیر. مشابه این کار در ساترا برای رسانههای دارای مجوز انجام میشود. این کار در نظام رتبهبندی ساترا مورد توجه قرار گرفته است و سرویسی در اختیار خانوادهها قرار خواهد گرفت که از طریق آن به اعتبار رسانهها یا پلتفرمها پی ببرند و بدانند چه سرویسی مقید است. ممکن است ما مجوز رسانهای را لغو نکنیم ولی آن را با اعتبار پایین معرفی کنیم که قابلیت اعتماد آن نسبت به باقی سرویسها کمتر یا بیشتر است.
نکته دیگری را هم خوب است اینجا بگویم که برای اطلاع تولیدکنندگان از حقوق خود مهم است. برای تولیدکننده محتوا، یک امکانی در درگاه ملی مجوزها پیشبینی شده است که تولیدکننده محتوا اگر از سایت ساترا برای دریافت مجوز اثری اقدام کند، به درگاه ملی مجوزهای کشور منتقل میشود. تولیدکنندگان، اثر خود را آنجا به ثبت میرسانند و برای مجوز درخواست خود را ثبت میکنند. در حال حاضر مجوز تولید محتوا و انتشار محتوا کارهایش انجام شده است که بتواند در سایت درگاه ملی بارگذاری شود و افراد بتوانند در جریان مراحل پیشرفت مجوز خود قرار بگیرند. این کار این امکان را به آنها میدهد که ساترا از مالکیت معنوی تولیدکنندگان محتوا محافظت کند.
چقدر در جریان دستمزدها و مبالغ نجومی ورود میکنید؟ حتی کارگردانان در تلویزیون هم گلایه کردهاند که این بازیگران دیگر به تلویزیون نمیآیند.
در حال حاضر قانون مستقلی برای این مساله تدوین نشده است که نرخ نامهای برای بخش خصوصی داشته باشیم و پیچیدگیهای زیادی دارد. صداوسیما یک ارگان متمرکز است و یک نفر پولش را میدهد و سود و زیانش یک قاعده و قانون مشخص دارد و راحتتر میشود چنین کاری انجام داد ولی برای بخش خصوصی، باید قانونی در این خصوص وجود داشته باشد تا طبق آن بشود عمل کرد. در حال حاضر خود رقابت بین پلتفرمهاست که این مسیر را تعیین میکند و آنچه ما نظارت میکنیم این است که دامپینگ در بازار اتفاق نیفتد و کسی در این زیستبوم دیگر رقبا را به صورت غیرحرفهای از دور خارج نکند. ما با این مساله مقابله میکنیم. قوانین رقابتپذیری جزو قوانین کشور است و ما طبق این قانون عمل و از رقابت ناسالم جلوگیری میکنیم. رقابت سالم و سازنده برای این زیستبوم لازم است.
نمیگویم سالم یا عرف است، میگویم آنچه که این فضا را تنظیم میکند در حال حاضر به جهت خلاء قانونی، بیشتر از نهاد تنظیمگر، خود بازار است.
پس به نظر شما مبالغی که رد و بدل میشود عرف است؟
خیر. نمیگویم سالم یا عرف است، میگویم آنچه که این فضا را تنظیم میکند در حال حاضر به جهت خلاء قانونی، بیشتر از نهاد تنظیمگر، خود بازار است. فعلاً با توجه به قوانینی که داریم، در این زمینه بیشتر خود بازار، تنظیمکننده است. وقتی ما انحصار را بشکنیم و نگوییم که فقط دو یا سه پلتفرم حق کار دارند، خود این امر تا حدودی باعث تنظیم بازار میشود. نکته دیگر هم این است که یک رسانه یا سرویس تخصصی را نباید با یک رسانه عام مقایسه کرد. اگر رسانهای فقط برای محتوای عکاسی طراحی شده است که مخاطبش چند صد نفر یا نهایتاً چند هزار نفر است نباید آن را با رسانهای که چند میلیون مخاطب دارد قیاس کرد و باید در زیستبوم خودش گفت که کدام سرآمد است. ما شرایطی را فراهم کردهایم که رسانهها، پلکانی میتوانند رشد کنند. کمک میکنیم حتی در یک جاهایی که قوانین ما سهلگیرانهتر است بتوانند به این رشد برسند. تسهیلات، تجهیزات و حتی مکان در اختیار آنها قرار میدهیم.
چون در مقدمه هم درباره تفاوت زیستبومها اشاره کردید دوست دارم درباره فعالیت عوامل بپرسم آیا احتمال دارد در مقطعی محدودیتی برای عوامل حوزه هنر اعم از بازیگر و… وجود داشته باشد که با محدودیتهای عوامل در تلویزیون متفاوت باشد؟
بله. قطعاً نهادهای نظارتی و صیانتی در کشور مواردی را اعلام میکنند. موارد حرفهای هم وجود دارد که ما فعلاً ورود نکردهایم. فعلاً یک سریالی اگر بخواهد از یک تصویربردار غیرحرفهای استفاده کند ما او را مجبور نمیکنیم که بخواهد از فلان تصویربردار حرفهای سود ببرد. اما از نظر ملاحات دیگر، کسی صلاحیت کار را نداشته باشد نهادهای نظارتی نظر میدهند و لازم الاجراست.
یعنی امکان دارد فردی یا هنرمندی الان در پلتفرمها فعال باشد منتها امکان فعالیت در تلویزیون را نداشته باشد و یا بالعکس؟
ممکن است. همانطور که قوانین موضوعی طیفی دارد و چهارچوببندی بر آن حاکم است افراد هم همینطور هستند. مثلاً پزشکی که در شبکه سلامت میآورند حتماً باید تخصص بالاتری از پزشکی که در آیتمی در یک شبکه دیگر حضور پیدا میکند داشته باشد. همین نگاه و رویکرد که در صداوسیما وجود دارد در پلتفرمها هم هست.
از آنجایی که خود شما بین مباحث حرفهای و دیگر حوزهها مثل سیاسی و اجتماعی تفکیک کردید مشخصاً میتوان گفت که اکنون در ساترا فهرست ممنوعالکار وجود دارد یعنی افرادی که نتوانند با پلتفرمها همکاری کنند؟
خیر. فهرست ممنوعالکار هیچ گاه وجود ندارد بلکه اقتضایی استعلام میشود.
یعنی درباره هر فرد؟
بله.
از کجا استعلام میکنید؟
از نهادهای ذیربط و صاحب صلاحیت.
و خودتان لزوماً مرجع تصمیمگیری نیستید؟
نه لزوماً. ضمناً درباره انحصار در پایان این را تاکید کنیم که ما راهکارهایی داریم که از انحصار جلوگیری شود. انحصار در بازار، خرابکننده صنعت است. اگر یکی بیاید و رقیب نداشته باشد ما به روشهای مختلف سعی داریم بازار برای همه فراهم باشد و جلوی ایجاد انحصار را بگیریم.
منبع: مهر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد