این موضوعی است که دکتر معصومه درویشی، روانشناس کودک هم آن را تایید میکند: «البته که من همیشه چه بهعنوان روانشناس و چه در جایگاه یک مادر، با تکفرزندی مخالفم، اما معتقدم که تصمیم برای به دنیا آوردن فرزندان دوم به بعد، باید بهدلایل منطقی صورت بگیرد؛ آنوقت است که میتوانیم از مزایای داشتن دو یا چند فرزند لذت ببریم.»
پلهای برای رشد
در خانوادههای تکفرزند، غالبا احساس نیاز به فرزند دیگر احساس میشود؛ چه برای فرزند اول و چه برای والدین. کودکانی که دلشان خواهر و برادر میخواهد و والدینی که بعد از چند سال، دوست دارند دوباره پدر و مادر شدن را تجربه کنند. اما چرا چند فرزندی حامیان بیشتری نسبت به تکفرزندی دارد؟
«علم روانشناسی ثابت میکند که انسان در ارتباط با دیگر افراد است که به رشد کافی میرسد. در واقع، هرچقدر دیگر آدمهای اطرافمان از نظر عاطفی به ما نزدیک باشند، ما بالغتر میشویم.» درویشی معتقد است که اگر در سنین کودکی بهجز پدر و مادر که حامیان همیشگی کودک هستند، همسن و سالهای دیگری کنارمان باشند که از نظر عاطفی ما را حمایت کنند و از طرف دیگر رقابت سالمی بین آنها شکل بگیرد، میتوانیم بگوییم که رشد کاملی در این کودک شکل گرفته است. در واقع پیروزی و شکستهای سالمی که کودک در زمان داشتن خواهر یا برادر تجربه میکند. او را به یک تعادل میرساند. او میتواند عشق پدر و مادرش را با فرد دیگری شریک باشد، میتواند رقابت داشته باشد، میتواند در عین اینکه خواهر یا برادرش را دوست دارد، اما بداند که او نفر اول نیست و فرد دیگری هم در خانواده حضور دارد که لازم است گاهی اوقات، ازخودگذشتگی به خرج بدهد: «درواقع پدیده چندفرزندی، این فرصت را به بچهها میدهد که احساسهای متفاوتی را در زندگی تجربه کنند و همین برای موفقیت آنها در آینده، تاثیرگذار خواهد بود.»
فقط خودت را نبین
یکی از چالشهایی که در خانوادههای تکفرزند وجود دارد، خودمحور بودن فرزند خانواده است. دکتر درویشی معتقد است که بچهها خودمحور هستند. آنها نمیتوانند بپذیرند که عشق پدر و مادرشان برای دیگری باشد، اما زمانی که فرزندان بعدی به دنیا میآیند، با سهیم شدن در عشق، حمایت و داشتن پدر و مادر که اولین داراییهای هر کودکی است، میتوانند به رشد همدیگر کمک کنند: «آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ این باور به کودکان داده میشود که تو میتوانی دنیا را کمی ناخوشایند ببینی، اما در کنارش شیرینیهای متعددی را هم ببینی و تجربه کنی.» و این یعنی رشد! البته در این میان، فراموش نکنیم که پدر و مادرها هم خودمحورند؛ آنها هم بخشی از خودمحوریهای دوران کودکیشان را با خود به امروز آوردهاند. این را قریب به اتفاق کارشناسان کودکی میگویند که معتقدند بخشی از تکفرزند ماندن بچهها، نتیجه همین محور قرار دادن خود است: «برخیها میگویند من خواهر و برادر دارم و تجربه خوبی از داشتنشان ندارم. از طرف دیگر، برخی خواهر و برادری نداشتند و به قول خودشان، تکفرزندی خوش گذشته و به حضور خواهر و برادر نیاز پیدا نکردهاند. حالا این آدمها میخواهند فرزندشان هم تجربه خودشان را داشته باشد.» این را دکتر درویشی میگوید که معتقد است این همان خودمحوری آدمبزرگهاست که به جای کودک تصمیم میگیرد.
برای دلیلی منطقی
بهخاطر بچه، بچه نیاوریم! این پدیده در حالی نفی میشود که معمولترین و مرسومترین دلیلی است که والدین تصمیم به فرزندآوری مجدد میگیرند: «درست است که به دنیا آمدن فرزندان بعدی خانواده، برای فرزند اول خیلی خوب، کمککننده و رشددهنده است، اما راستش را بخواهید من برای فرزندآوری صرفا به این دلیل مخالفم.» این را معصومه درویشی میگوید که معتقد است تنها زمانی باید اقدام به فرزندان دوم و سوم و چندفرزندی کنیم که دلمان میخواهد دوباره طعم شیرین پدر و مادر شدن با همه چالشهایش را بپذیریم. بله، تکفرزندی اتفاقی نیست که چشممان را روی آن ببندیم و به فرزندان بعدی فکر نکنیم، اما واقعیت این است که فرزندآوری با وجود همه شیرینیهای بیپایانش، چالشهایی دارد که پدر و مادر باید بتوانند از پس آن بربیایند؛ باید آمادگی پذیرش عاطفی در ما وجود داشته باشد، حوصله شببیداریها را داشته باشیم و... آنوقت اگر تنها برای فرزند اولمان بچهدار شده باشیم و این آمادگیها وجود نداشته باشد، هم ما، هم فرزندانمان، اذیت خواهیم شد: «پس به فرزندان بعدی فکر کنیم، اما دلیل مهمی مثل شوق و ذوق خودمان به حضور دوباره کودک در خانهمان را داشته باشیم.» آنوقت است که بهخوبی از چالشهای تکفرزند بودن عبور کردهایم و با آمادگی و اطمینان خاطر، خانوادهمان را گسترشدادهایم.
همه همبازیهای من
همبازی داشتن یا نداشتن هم یکی دیگر از چالشهای تکفرزندی است. فرزندانی که جای خالی یک کودک همسن و سال خودشان در خانه را بهخوبی احساس میکنند. دکتر درویشی، اما تاکید دارد که بهتر است اول کودک بتواند با خودش بازی کند: «در واقع حضور دوست یا خواهر و برادر برای همبازی بودن کودک، خیلی اتفاق خوبی است؛ اتفاقی که باعث تعامل کودکان با همدیگر میشود، اما اولین شرط برای نتیجهبخش بودن این است که کودک بتواند به تنهایی هم خودش را سرگرم کند.» درواقع علم روانشناسی میگوید که من اول باید بتوانم با خودم ارتباط خوبی داشته باشم تا بعد با دیگران خوب باشم. حالا اگر چنین اتفاقی افتاد، میتوانیم بگوییم که با آمدن فرزندان بعدی، فرزند اولمان حال بهتری از داشتن یک همبازی همیشگی داشته باشد.
روزنامه جام جم