پخش چنین برنامهای با این محوریت را میتوان اینطور تحلیل کرد که در شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی روی نمایندگان اقشار مختلف صنفی، سنی، جنسی، فرهنگی، قومی، سیاسی و مذهبی در یک سال اخیر بیشتر از دورههای قبل در رسانهملی باز شده است. همین موضوع نشان میدهد رسانهملی در مسیری قرار دارد تا توقعاتی را که مخاطبان از برنامههای تلویزیون و رادیو دارند، اجابت کند و همین یعنی امیدوارشدن مخاطبان در رسانهملی. اکنون برنامه شیوه که این روزها از شبکه چهار پخش میشود، توانسته نظر بسیاری از مخاطبان را جلب کند، زیرا سازندگان برنامه درباره مفاهیم روز و مبتلابه جامعه با کارشناسان صحبت میکنند. نکته قابل تامل در برنامه شیوه این است که از کارشناس هر دو جناح دعوت میکند. این اتفاق خط بطلان بر نظریههای اشتباه رسانههای معاند است که معمولا فرافکنی دارند و رسانهملی را متهم میکنند. ضمن اینکه بخشهای مختلف برنامه در شبکههای اجتماعی نیز وایرال شده و تیترهای داغ اختصاص به برنامه مناظره شیوه دارد. همین موضوع ما را بر آن داشت تا با عطاءا... بیگدلی مجری برنامه شیوه، دکتر امیدعلی مسعودی استاد دانشگاه، حسین سلطانمحمدی کارشناس رسانه و منتقد، امانا... قراییمقدم جامعهشناس و اهالی رسانه صحبت کردهایم که در این صفحه خواهید خواند.
عطاءا... بیگدلی، مجری برنامه شیوه در پاسخ به این سؤال که وقتی اجرای برنامه شیوه به شما پیشنهاد شد، آیا فکر میکردید این برنامه بتواند تا این میزان در شبکههای اجتماعی داغ و پرتیتر شود و بتواند نظرات مخاطبان را در ردههای سنی مختلف جلب کند به جامجم میگوید: قرار بود در شبکه چهار، چهار شب گفتگو به صورت یکطرفه و یک شب مناظره برگزار شود و در قالب برنامههای جدیدی که شبکه چهار میخواست تولید کند، روانه آنتن شود و قرار بود شنبهشبها شیوه با محوریت بحثهای حقوقی و علوم سیاسی، یکشنبهها برنامه تاریخی ماجرا، دوشنبهها فلسفی، سهشنبهها سوره و چهارشنبهها زاویه باشد و کارهای پیشتولید هم انجام شد. همچنین یک تا دو جلسه هم مصادف با اربعین، برنامهها را رفتیم، اما وقایع اخیر منجر به این اتفاق شد تا برنامه شیوه به صورت مناظره برگزار شود.
برنامهای برای همه
وی ادامه میدهد: شخصا فکر نمیکردم برنامه این قدر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد، ولی بعد از یک تا دو قسمت که از پخش برنامه گذشت، متوجه شدیم مورد استقبال زیادی قرار گرفت. این موضوع نشان میداد فضا برای دیده و شنیدهشدن برنامههایی که مناظرههای جدیتری دارند، خیلی فراهم است. تقریبا از شب دوم برای گروه تولید روشن شد که با استقبال خوبی از این به بعد مواجه خواهیم بود، اما در ابتدا چنین حدسی نمیزدیم.
این مجری در پاسخ به این سؤال؛ حالا که برنامه به این شکل جا افتاده برای خودتان چه ویژگیهایی دارد و وقتی بازخوردها را میبینید چه حسی از این ماجرا دارید، عنوان میکند: شخصا چهره حرفهای رسانهای نیستم و بیشتر در دانشگاه مشغول درسدادن، مطالعه و پژوهش بوده و هستم و به همین علت فضای رسانه برای ما دانشگاهی ها، ترسناک و غیرمنتظره است. واقعیت این است وقتی برنامه این طور دیده شود به این ترس افزوده میشود، چون برنامههایی که در شبکه چهار تولید میکنیم حالت نخبگانی داشته و مخاطبان خیلی محدود و ویژهای دارد و اگر چنین برنامهای مورد پسند عموم قرار بگیرد، مسئولیت را سخت میکند و ملاحظاتی را در کار به همراه میآورد که با ساخت برنامه برای مخاطب دانشگاهی متفاوت است و این قدر ترسناک است، مخصوصا برای ما که چندان چهره رسانهای نداریم که بخواهیم مرتبا دیده شویم. بیگدلی در پاسخ به این سؤال که یکی از نقاط مثبت این برنامه از دید مخاطب این است که وقتی برنامه را اجرا میکنید، حالت بیطرفانه دارید و سعی میکنید این موضع بیطرفیتان حفظ شود، آیا این انتخاب خودتان بوده است، توضیح میدهد: واقعیت این است که من حقوق خواندم و به حوزه تاریخ و فلسفه هم علاقهمند بودم و، چون دکترایم را از دانشگاه امام صادق گرفتم مثل اکثر دانشجویان این دانشگاه که مطالعاتشان فراتر از رشتههایشان است، من هم همین طورم. ضمن اینکه فلسفه، قرآن و حدیث خواندهام و تاریخ تمدن درس میدهم و حوزه اصلی تدریسم تاریخ تمدن و قرآن و حدیث است. مجریان صداوسیما یک نقطه ضعف عمده دارند که شاید، چون کمی این نقطه ضعف را ندارم و تلاش کردم آن را تقویت کنم، به همین دلیل برنامه خوب درآمده است. یک تلقی قدیمی از صداوسیما داشتیم که مجری به شکلی محافظ حاکمیت و سخنگوی رسمی نظام و صداوسیما در برنامه است، اما چارچوبهایی را اعمال و ابلاغ میکنند که مجریها موظفند آن را رعایت کنند و موقعی که مهمانان روی این چارچوبها و خط قرمزها میروند، احساسی به مجریان دست میدهد که برنامه دارد از دست میرود و خیلی بد میشود و تبعاتش در سازمان صداوسیما برای مجریان میتواند خیلی ناگوار باشد. من در استخدام صداوسیما نیستم و بهعنوان همکار در برنامه دعوت شدم و از همان ابتدا گروه تولید با توجه به این نکته مجریای دعوت کردند که چنین تعلق سازمانی ندارد؛ بنابراین از همان آغاز دو مورد برایم مهم بود که یکی خط قرمزهای شرعی است که شریعت برایمان معین کرده و دیگری چیزهایی است که چارچوب نظام است و این تنها چارچوب اصلی است که برنامه دارد؛ یعنی تنها خط قرمزی است که قرار بود داخل این برنامه رعایت کنیم.
این مجری توضیح میدهد: البته این به آن معنی نیست که در صداوسیما نمیشود برنامههایی ساخت که راجع به آنها هم صحبت کنیم، اما در این برنامه گفتیم چارچوب این قدر باز است؛ یعنی من در جایی در بحث مداخله جدی میکنم که مهمان یک حرف خلاف شرع بزند. مثلا به ارکان نظام یا یک فرد توهین کند وگرنه غیر از این چارچوبی نیست و بنده هم سخنگوی نظام و مدافع رسمی مواضع رسمی نیستم و یک کارشناسم که نشستم خیلی راحت با دو نفر گفتگو میکنم و برایم مهم نیست که هرکدام از طرفین متعلق به چه گروه و جریان فکری هستند و هرجا که به نظرم آمد مبهم است از آنان میپرسم که آیا منظورشان این است و اگر یک نکته انتقادی داشته باشم، سعی میکنم خیلی کوتاه در قالب یک پرسش مطرح کنم و این به یک گفتوگوی راحت منجر میشود.
بیگدلی در پاسخ به این سؤال که برنامه شیوه بیشتر حالت مناظره دارد، ولی برخی مواقع پیش میآید که حالت مناظره شکل نمیگیرد؛ مثلا گفتوگویی که خانم بهاره آرمین و آقای سیاح داشتند، هرکدام نظرات خود را گفتند و بیشتر در تایید حرف یکدیگر بود و اصلا حالت مناظره شکل نگرفت. انتخاب مهمانان بر چه اساسی است و چرا در برخی برنامههای شیوه، یک مناظره داغ را نمیبینیم و بعضی مناظرهها خیلی داغ هستند، بیان میکند: ما هم دوست نداشتیم چنین اتفاقی بیفتد. چند عامل دارد؛ بعضی مواقع انتخاب مهمانان درست نبود؛ یعنی تحلیلی که از مهمان داشتیم، درست نبود و نتوانسته بودیم مواضعشان را دقیق تحلیل کنیم و مهمان هم در برنامه فقط نظراتش را میگفت. دوم اینکه برخی موضوعات اشتباه انتخاب شده بود؛ یعنی اگر موضوع دیگری را انتخاب میکردیم بین همین دو نفر مناظره خوبی صورت میگرفت و سوم اینکه شاید گفت بعضی از مهمانان که روی آنتن زنده میآیند اندکی خودسانسوری دارند و محافظهکار میشوند؛ بهرغم این که بارها و بارها تاکید میکنیم از جانب ما هیچ محدودیتی برای صحبتها و نظراتی که دارد، نیست و خیلی راحت میتوانند آنها را طرح و گفتگو کنند. بسیاری موارد پیش آمده که حتی مهمان تا ۱۰دقیقه قبل برنامه گفته اینها را روی آنتن میگویم و در موردش بحث جدی دارم، ولی روی آنتن آنها را نگفته، حتی برخی مواقع دو سه بار روی آنتن بهصورت غیرمستقیم یادآوری کردم و گفتم بحثی که راجع به فلان موضوع داشتید را طرح کنید، ولی نگفتند و شاید در آن ۱۰دقیقه به این نتیجه رسیده که گفتن آن هزینههایی داشته باشد، اما از جانب برنامه هیچ محدودیتی نبوده است. این مجری درباره اینکه چنین ماجرایی در برنامههای بعدی شکل نگیرد، چه تدابیری داشتید و آیا شما هم در انتخاب مهمانان نقشی دارید، توضیح میدهد: ما برای اینکه برنامه ضعیف نشود با تصمیمات صورتگرفته قرار شد برنامه به سه شب در هفته کاهش یابد؛ یعنی شنبه، دوشنبه و چهارشنبه برنامه پخش شود. این فرصت بیشتری به گروه تولید میدهد تا بیشتر بخوانند، فکر کنند و بیشتر دقت کنند که مناظرهها، مناظرههای خوبی باشد که نمونهاش را در این شبها شاهد هستید. بهنظرم مناظرههای خیلی خوبی شده و سطح مناظره بالاست. یک کار دیگر این بود که یک گروه مشورتی شکل گرفت که حدود ۱۲ نفر از اساتید جوان دانشگاه در گروه حضور دارند و هر روز سر هر برنامهای، هم اساتید پیشنهاد میدهند و هم موضوع پیشنهاد میشود و سر دو استادی که میآیند نظرات دوستان گرفته میشود و این گام دومی است که کار را دقیقترمیکند. فرآیند هم اینطور است که از جانب همه دستاندرکاران برنامه و گروه ۱۲ نفری اساتید و گروه مناظره، پیشنهادها داده میشود و مسئول شبکه آقای شاهمرادی تصمیم نهایی را میگیرد.
بیگدلی تاکید میکند: صداوسیما این دست برنامههایی که خیلی باوقار، سنگین و علمی معضلات کشور را بررسی کند باید بیشتر داشته باشد. به نظرم این برنامهها خیلی کم است و جا دارد در صداوسیما اینگونه برنامهها بیشتر تولید شود. خیلی خوب است در شبکه چهار و سایر شبکهها این کار را ادامه دهیم. هیچگاه در طول تاریخ ایران از گفتگو با هم ضرر نکردهایم. قطعا گفتگو ما را قوی میکند. در جاهایی که مهمان توهین میکند یا یک حرف خلاف واقع بزند، مجری باید تذکر دهد و وارد بحث شود، ولی بقیهاش بحث علمی است.
شیوه ۲ با حضور جوانان موافق و مخالف تهیه شود
دکتر امیدعلی مسعودی، استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که ارزیابی شما از برنامه شیوه چیست و اینکه پخش چنین مناظرههایی تا چه میزان ضرورت دارد به جامجم میگوید: صداوسیما در مقطعی که انتخابات است، معمولا این کار را انجام میدهد و هر دورهای که انتخابات را داشتیم، این اتفاق میافتد. در مجموع تقابل و تضارب آرا کار خوبی است. مخاطبان وقتی شاهد بودند که دو نامزد انتخاباتی میآیند، با هم صحبت میکنند و از دل آن صحبتها متوجه مسائل مختلف میشوند و اینکه میدانند مردم با چه مشکلاتی گریبانگیر هستند و... از چنین برنامههایی استقبال میکردند؛ بنابراین صداوسیما بهعنوان رسانهملی که رسانهای متعلق به مردم است به سبب اعتماد و اعتباری که روی مخاطب میگذارد حتما باید برنامههایی مانند شیوه یا مانند آن که نمونهاش در رادیو گفتگو هست را همیشه داشته باشیم.
وی ادامه میدهد: اگر اختلافنظرها را با گفتگو، بیانات رودررو و احساساتی که رد و بدل میکنیم، حل نکنیم بعدا یا سرکوب میشوند و در ذهن باقی میماند یا به شکل دیگری در یک جای دیگر سر درمیآورد. برنامه شیوه اگر میخواهد موفق شود، باید برود سراغ جوانانی که اهل فکر و منطق هستند و از کسانی که موافق و مخالفند دعوت کند. «شیوه» برنامه خوبی است، اما این برنامه باید تریبون جوانان شود، نه اساتید. اساتید مشکلی ندارند و حرفهایشان را میزنند، حتی برنامه دیگری میشود گذاشت که جوانان در آن حرف بزنند. جوانان ما بسیار خوب هستند و علاقهمندند، اما حضورشان را در صداوسیما نمیبینیم. لازم است برنامه دیگری به نام شیوه ۲ درست شود و از دانشگاهها و افرادی که در سطح جامعه برای نظام دلشان میسوزد و انتقاد جدی دارند و کسانی که میتوانند به آنها جواب دهند، بیایند و کرسیهای آزاداندیشی را هم در دانشگاهها و هم در صداوسیما که به گفته حضرت امام یک دانشگاه بزرگ است، گسترش دهند. در این صورت صداوسیما، هم بر اعتماد مردم بر خودش میافزاید و هم اعتبار ملی خود را افزایش میدهد. بنده با برنامه شیوه و برنامههای مناظره رادیو گفتگو موافق هستم و برنامههایی که پخش میشود را - چه زنده باشد و چه ضبط شده - میبینم، زیرا بسیار کاربردی هستند. دکتر مسعودی در پاسخ به این سؤال که در برنامههایی مثل شیوه که مناظره است باید چه موضوعاتی دستمایه قرار گرفته شود، توضیح میدهد: برخی سوژههایی که منتقدان دارند، بحث عدالت اجتماعی و به صورت ریزتر مشکلات معیشتی، ازدواج جوانان، شغل جوانان، ارتباط جوانان با خانوادههایشان، ارتباطشان با یکدیگر و نظر و دیدگاه جوانان در مورد مسائل اخلاقی است. دیدگاه جوانان در مورد مسائل اخلاقی از مسائل مهم الان ماست. به دلیل این که از جوانان فاصله گرفتیم و خشونت کلامی و عفت کلامی در جامعه دارد مورد تهدید قرار میگیرد. در برابر این مسائل پیشرفتهایی نیز در جامعه داریم و بیانصافی است اگر کسانی که انتقاد میکنند پیشرفتهای علمی ما را هم زیر سؤال ببرند. پیشرفتهایی در علم داشتهایم و در حوزه سیاست و دیپلماسی کشورمان موفقیتهای بسیار بزرگی به دست آمده است. یکی از مباحث بسیار مهمی که به آن اعتقاد دارم استقلال سیاسی کشورمان است که این برای جوانان توضیح داده نشده است. مشکلاتی هم داریم که باید آنها را بپذیریم و نتوانستیم در حوزههای مختلف مثلا تفریحات سالم یا حوزه موسیقی خوب کار کنیم و در حوزه ورزش توانمندیهای جوانانمان خیلی بیشتر از این است. اینها مشکلات کشورمان است و باید هر دو طرف سکه را ببینیم؛ هم مشکلاتی که داریم و هم موفقیتهایی که همین جوانان به دست آوردند. در المپیادهای علمی جوانانمان خیلی سرافرازند و در حوزه فضای مجازی بیشتر پلتفرمهای بزرگ دنیا را دانشجویان ما در دانشگاههای صنعتی شریف و علم و صنعت طراحی میکنند، ولی متاسفانه جوانان ما بیخبرند و از هم هیچ خبری ندارند. در کنار مسائل و مشکلاتی که داریم پیشرفتهای بسیار قابل توجهی داریم. به نظرم صداوسیما در این عرصه میتواند یک میانجی خیلی خوب باشد تا برای جوانان در عرصههای گوناگون زمینههای شکوفایی را فراهم سازد و صدایشان را بشنویم. ما دیروز این جوانان هستیم و این جوانان آینده ما هستند و باید در آینده کار را به دست این جوانان بدهیم تا کشور را مدیریت کنند و لذا باید جوانان در همه عرصهها حضور داشته باشند و حرف بزنند و در برخی مسائل هم باید قانعشانکنیم.
شیوهمان در «شیوه» را بهبود ببخشیم!
حسین سلطانمحمدی، کارشناس رسانه و منتقد درباره برنامه شیوه به جامجم میگوید: در این روزها، علاوه بر تحرکات خیابانی، گفت و شنودهای بسیاری در سطح صاحبنظران و کارشناسان دانشگاهی و سیاسی، درباره زمینههای بروز وقایع اخیر صورت گرفته است. بعضیها با واکنشهای لحظهای به کوچکترین نکتهای که در فضای خبری و مجازی توزیع میشود و بعضی با اتکا به تجربیات و مطالعات سالیان سال، درباره این رویداد نظر دادهاند. هر دو نیز واجد سویههای سیاسی هستند. بعضیها در حمایت از وضع موجود که حتی شامل رفتارهای حاکمیتی نیز میشود و بعضیها در خردهگیری به آن در حال نظردادن هستند. عمده آنان، اعم از اینکه مسئولیتی داشته یا نداشتهاند، دل در گرو ایران دارند و البته فرهنگ حاکم بر آن و تنها از جهت روشهای اجرایی که خطوط منظم فرهنگی بایسته جامعه ایرانی معاصر را دچار خدشه کرده، منتقدند و بعضی دیگر با دلایل متفاوت با نگرش گروه نخست، به کلیت فرهنگی و ضروریات فعلی زندگی ایرانی رو کرده و منتقد چگونگی بروز وقایع اخیر. در این میان، از معدود مواردی که امکان داشته تا عمده دیدگاههای موافق و مخالف، در برابر هم قرار گیرند یا دور یک میز بنشینند و به بیان دلایل و نتیجهگیریها و پیشنهادهای خود بپردازند، به جز نشست استثنایی گردهمایی استادان دانشگاه تهران، برنامه «شیوه» شبکه چهار سیماست که این روزها با قید مدت زمان مشخص و در روزهای زوج هفته پخش میشود و انصافا خیلی از دیدگاههایی که بیرون از رسانههای رسمی بودند، ولی صاحب دیدگاه، در این برنامه آمده و بهصراحت سخن گفتهاند و برخلاف خیلی از تجربههای پیشین، فعلا کسی مانع ویژهای برای ادامه پخش آن ایجاد نکرده است.
این کارشناس رسانه بیان میکند: در این برنامه تاکنون، زمینههایی برای علل بروز رخدادهای خیابانی اخیر، تعریف شده و عمده سخنوران که از حوزه دانشگاهی در این برنامه بوده اند، متکی به نتایج عینی و کتابخانهای، وجوهات گوناگون، مدعای خود را بیان کردهاند. گاه در برابر این ادله، سخنوران مقابل یا به نفی دیدگاه طرحشده پرداخته یا ضمن همراهی کلی، موارد نقیضه خود را بیان کردهاند. از جمله نکات جالب، محترمانه بحثکردن با یکدیگر است و اینکه به حرمت، وجهه علمی، بحث بسیار منطقی به جلو میرود و با درایت مجری آگاه به حوزه علوم اجتماعی، محوریابی میشود و بحثها نامنظم نیست. تا اینجای مباحث از تاریخ اجتماعات انسانی بخصوص در قرنهای اخیر تا سوابق اندیشهای سخنوران و تلاش برای رد گفتهها، بسیار گفته شده است و همان طور که پیشتر یادآوری شد، مباحث آکادمیک است. این گونه سخنان، برای وقایع خیابانی که مغز اندیشهای ویژهای ندارد و بیشتر بر موج احساسات حرکت کرده، نوعی فرصت دستهبندی اعتراضات و شعارها و بهبود کلمات اظهارشده در خیابان و مانند آن را میدهد - البته اگر این سوارشدگان بر این موج متحرک، قائل به تفکر باشند! - به سخن دیگر، برای این حرکت سیال، هویت فکری طراحی میکند، هویتی مبتنی بر وحدت جامعه ایرانی. یعنی ما نوعی ساختار به این جنبش میدهیم و برایش فرماندهی داخلی به دور از اغراض طراحان مغرض خارجی تدارک میبینیم. با این حال، برمبنای گفتههای تاکنون شنیدهشده در این برنامه، به چند بعد مغفول هم باید پرداخته شود. سلطانمحمدی تاکید میکند: سخنوران دانشگاهی حاضر در این برنامه، حرکت خیابانی فعلی را به کل جامعه تعمیم میدهند؛ در حالی که در واقعیت، این تعمیم آشکار و حتمی نیست، اما استادان دانشگاهی حاضر در برنامه و همراهان فکری آنان در سطح رسانههای رسمی و مجازی معتقدند که این جریان، یک نسل را با تمام آحادش در نظر دارد. بماند که در آمارها میخوانیم بین ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر در کل وقایع این روزها، در خیابانهای تمام شهرها درگیر این موج شدهاند و این که در آمار واقعی حدود ۱۸تا ۲۰میلیون دهه هفتادی و هشتادی داریم و اصلا این آمار به کنار، حدود ۱۵ تا ۱۶میلیون دانشآموز داریم که اگر مقطع ابتدایی حدود ششمیلیونی را کنار بگذاریم و به ۱۰میلیون مقطع متوسطه برسیم، بدون لحاظ آمار دانشجویان که در آن ۲۰میلیون مستتر است، عملا میبینیم که این نگرش، سخن و اعتراض یک نسل نیست. البته در فضایمجازی بر این موضع مصر هستند که نه، این نسل، نسل «Z» یا نسل «C» هستند با مختصات خود و عام جمع میبندند، اما ما بهعینه میبینیم که مدعیان وقایع اخیر، عملا در اقلیت قابلتوجه هستند، حتی اگر بعضی سخنوران دانشگاهی، که با کمال تعجب در بعضی فضاهای مجازی هم بر این قاعده پای میفشارند، بگویند که همه این نسل، چنین نگرشی دارند. اینچنین رویهای، بیانگر نوعی تعصب سخنوران دانشگاهی حاضر در این برنامه است. این نمونه موضوعات، ترجیحا نه در جهت مکثدادن و مانع ایجادکردن برای بیان سخن مهمانان برنامه، که برای واقعیکردن بحثها، از سوی مجری باید مدیریت شود.
زینب علیپور طهرانی - گروه رسانه
لزوم ساخت برنامههای مناظره در رسانهملی
امانا... قراییمقدم، جامعهشناس سالهاست که در دانشگاه در رشته جامعهشناسی تدریس میکند و یکی از بینندههای ثابت برنامههای شبکه چهار است که درباره مسائل مختلف اجتماعی نظرات ارزندهای دارد. وی درباره لزوم ساخت برنامههای مناظرهای از جنس شیوه در تلویزیون به جامجم میگوید: در ابتدا بگویم که نظر من دراینباره مثبت است و در تلویزیون برنامههایی از این دست زیاد باید ساخته شود. در چنین برنامههایی مباحث بسیاری از زوایای مختلف که در ذهن جوانان امروز قرار دارد، بررسی میشود. وی ادامه میدهد: جوانان امروز جوانان خردگرا هستند. یعنی جوانان خودمختار هستند. یعنی جوانانی که از عقل و دانش و درک و دیدن و شنیدن خودشان پیروی میکنند و سنتها را شکسته و زیر پا گذاشتهاند و به دنبال چیز نو و جدید و تجددخواهی هستند. اینگونه مناظرهها میتواند راهگشا باشد؛ البته اگر گوشی برای شنیدن داشته باشند.
قراییمقدم همچنین در تکمیل صحبتهایش میافزاید: جوان امروز در دنیای خود و جوانی خودش است و سرش را با فضای مجازی و ماهواره گرم میکند و از این رو کمتر فرصت تماشای برنامههای تلویزیون و دنبالکردن برنامهها و سریالها را دارد؛ بنابراین اگر چنین برنامههایی بتواند نگاه حتی تعداد کمی از جوانان را به خود معطوف کند، اتفاق خوبی است. البته شنیدهام قسمتهایی از برنامه در فضای مجازی بازنشر شده است. همین هم میتواند اتفاق خوشایندی باشد. آنهم برای جوانی که مدام فضایمجازی را رصدمیکند.
این استاد جامعهشناس بیان میکند: جوانان امروز «دگر راهبر» شدهاند؛ یعنی به رفتار دوستان و اطرافیانشان توجه میکنند و همان کار را انجام میدهند و همان رفتار را دارند و از رفقایشان پیروی میکنند. چون تحت تاثیر همدیگر قرار میگیرند. این روزها هم که جوانان از مهمترین چیزی که تبعیت و به آن توجه میکنند، فضایمجازی است؛ بنابراین وقتی برنامهای از رسانه وارد فضایمجازی شده، بالطبع میتواند موثر باشد. چون جوانان بیشترین توجه و وقت را در فضایمجازی دارند و دیگر دنبال برنامههای سنتی و سنتخواهی و اینکه بزرگترها چه میگویند نمیروند.
برعکس دنبال این هستند که ببینند همسنوسالهایشان چه میگویند. یکی از مهمترین نکات در دیدگاه جامعهشناسی که موجب پیروی و دنبالهروی جوانان میشود، همین رسانهها و وسایل ارتباطجمعی و فضای جمعی است که بسیار تاثیرگذار است. قراییمقدم در ادامه تاکید میکند: نکته مهم دیگر این است که شیوه از شبکه چهار پخش میشود که شبکه اندیشمندان و متفکران و علماست که حرفهای مهم و ارزشمندی برای گفتن در برنامهها دارند، اما لازم است چنین برنامههایی در شبکههایی که مخاطبان جوان بیشتری دارند هم ساخته و پخش شود تا نگاه مخاطبان و بهخصوص جوانها را از ماهواره و فضایمجازی به خودش معطوف کند، اما نکته مهم در این زمینه این است که هر شبکهای مخاطب خاص خودش را با سلیقه و طرز تفکر خاص خودش دارد؛ بنابراین اگر قرار است مثلا شبکه یک چنین برنامهای داشته باشد، بهتر است متناسب با ادبیات و زبان مخاطبان خودش برنامهسازی کند. در نهایت اینکه جوانان دنبال حرفهای تازه و برنامههای نوگرایانه هستند؛ بنابراین خوب است که ساخت چنین برنامههایی در دستورکار رسانهملی قرار بگیرد.
فاطمه عودباشی - دبیر گروه رسانه
روزنامه جام جم