پیروزی بزرگ دولت لبنان در منازعه حقوقی با رژیم اشغالگر قدس در میدان کاریش از یک سو و عادیسازی روابط سوریه و حماس از سوی دیگر، اتصالات و پیوندهای جاری در بطن جریان مقاومت را مستحکمتر کرده و به همان میزان بر شدت ناتوانی دشمنان و طرفداران گفتمان سازش افزوده است.
این موفقیتها درحالی تحقق یافته که بسیاری از تحلیلگران غربی تا قبل از سال ۲۰۱۸ میلادی( زمان شکست داعش در سوریه و عراق) از تسلط جریان غربگرا و تروریستهای تکفیری وابسته به آن در منطقه سخن به میان میآوردند.
اکنون بار دیگر قدرت مقاومت نمایان شده است. در حالی که دولت ترکیه به عنوان یکی از حامیان ظاهری حماس، مخالف احیای روابط این جنبش با حکومت بشار اسد در سوریه بود، جمهوری اسلامی ایران توانست بار دیگر زمینه شکلگیری روابط مقاومت فلسطین و دمشق را فراهم آورد.
بدون شک این موضوع یک پیروزی منطقهای بزرگ در راستای گسترش جبهه مقاومت محسوب میشود. اگرچه مخالفان مقاومت تصور میکردند که «زمان» به عاملی تعیینکننده جهت تضعیف جریان مقاومت به شمار میآید. آنها تلاش داشتند در عرصه میدانی و نظامی رزمندگان مقاومت را تضعیف کرده و در عرصه فرهنگی نیز گفتمان مقاومت را هدف قرار دهند، اما امروز اتفاقات دیگری در جهان رخ داده است.
مقامات غربی و صهیونیستی نسبت به تثبیت مولفههای جبهه مقاومت شدیدا نگران هستند. آنها اکنون شاهد وقایعی هستند که تصور وقوع پی در پی آنها (و استیصال ناشی از آن به ضرر اهداف منطقهای تلآویو) را هرگز تصور نمیکردند. حماس با عادیسازی روابط خود با سوریه، سیگنال سلبی مهمی را به مهرههای منطقهای رژیم صهیونیستی و کشورهای طرفدار عادیسازی روابط با اسرائیل مخابره کرده است.
فراموش نکنیم که این اقدام حماس پس از احیای روابط دولت ترکیه با رژیم اشغالگر قدس و همچنین عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی از جمله امارات عربی متحده و بحرین با تلآویو صورت گرفته و به خودی خود حاوی یک پیام گویا برای بازیگرانی است که گفتمان سازش با دشمن قسمخورده امنیت منطقه را به گزینه واقعی و نجاتبخش مقاومت ترجیح دادهاند. قطعا آنچه درنهایت باقی خواهد ماند، گفتمان مقاومت و تمام متعلقات آن است. زمان زیادی تا درک این موضوع توسط دشمنان جهان اسلام باقی نمانده است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد