شدت رقابت در این عرصه به حدی است که حتی استارتآپهای کوچکی که یکشبه و با حضور چند کارمند فعال شدهاند، پایههای غولهای فناوری را میلرزانند و در این عرصه یا شاهد رقابت تنگاتنگ هستیم و یا خرید رقبای کوچک با قیمتهای سنگین از سوی غولهای فناوری. این موضوع نیز به یکی از رویکردهای همه روزه شرکتهای بزرگ سایبری دنیا تبدیل شده است و خبر خرید شرکتها و محصولات کوچکتر به کرات شنیده میشود. شرکت متا یعنی مالک فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ نیز از این قاعده خارج نیست و اگرچه روزی مدیر جوان این شرکت با رهبران و روسای جمهور کشورهای مختلف نشست و برخاست داشت، اما این روزها نه تنها اثری از این تصاویر و اخبار نیست، بلکه به دلیل استراتژیهای اشتباه متا و خیزش رقبای جدید و خوش فکر، هر روز شاهد افول کاربران این غول مجازی هستیم.
شدت فشارها به اینستاگرام به حدی افزایش یافته که از ۶ سال قبل که تیکتاک چینی آغاز بهکار کرد، تخریب پایههای امپراتوری متا نیز آغاز شد. بد نیست بدانید متا پس از سالها آماردهی از رشد روزانه کسب و کار و کاربرانش در سراسر دنیا، از سال ۲۰۱۶ به بعد دیگر آماری منتشر نمیکند. دلیل این امر نیز ریزش شدید آمارهای متا محسوب میشود و این شرکت برای دورماندن از چشم و گزند رقبا، رسانهها، کاربران و سهامدارانش، جلسات پر هیجان آماردهی را متوقف کرده است.
مقصود این است که به هر حال و در روندی طبیعی و عادی از ابتدای شکلگیری اینترنت، شاهد طلوع و غروب ستارههای زیادی در آسمان فناوری دنیا هستیم. پیامرسان نه چندان قوی واتساپ هم حال و روز مشابه اینستاگرام دارد و به علت کندی در ارایه خدمات مطلوب در قیاس با رقبای سرسخت در سراسر دنیا، همه روزه در حال از دست دادن ضریب نفوذ و کاربران خود است.
آمارها نشان میدهد فیسبوک هم دیگر آن حال و هوای سابق میان کاربران آمریکایی را ندارد و به دلیل ناامنی، رسواییها و سواستفادههای کلان از اطلاعات کاربران به ویژه در انتخابات منجر به پیروزی ترامپ، با بحران بیاعتمادی گستردهای مواجه شد. در کشور ما نیز میلیونها کاربر و کسبوکار بر بستر اینستاگرام شکل گرفته است. البته هیچ بعید نیست با روند فعلی و خروج روزافزون کاربران به شبکههای مشابه، روزی خبر اعلام تعطیلی اینستاگرام نیز منتشر شود.
تغییر روال کسبوکارهای دنیا به شبکههای اجتماعی
با این حال رویههای جهانی، کسبوکارهای کوچک و بزرگ در دنیا را به این نتیجه رسانده است که یا باید با افزایش مستمر هزینهها به شکل دایمی بخشی از بساط کسب و کارشان را به شبکههای مکررا نو ظهور برده و قبلیها را تعطیل کنند، یا آنکه بستر کارشان را به پلتفرمها و سایتهای مطمئنِ داخلی و متکی به خود قرار داده و با تغییر جایگاه پلتفرمها از آنها صرفا به عنوان ابزار بازاریابی و جذب مشتری استفاده کنند، نه محلی برای کسب درآمد. در حال حاضر رویکرد دوم مورد استقبال و سرمایهگذاری کسبوکارهای کوچک و بزرگ در دنیا قرار گرفته و میدانند، چرخش لحظه به لحظه و مهاجرت از یک شبکه اجتماعی به شبکه اجتماعی دیگر که روز به روز در حال تهدید و کوچکتر شدن سهم بازارشان در رقابت هستند، به زیان ایشان است. به همین جهت همانطور که ذکر شد، شبکههای اجتماعی موجود، نوظهور و در حال گسترش، به عنوان بستری مطمئن برای کسبوکارهای دنیا شناخته نمیشود و میدانند که مستاجرانی هستند که هر لحظه و به هر دلیلی شاید انبوهی از مشتریان خود را از دست بدهند. لذ این تغییر رویکرد را در شرکتهای مختلف شاهد هستیم که دیگر نام انبوهی از پیامرسانها و شبکههای اجتماعی را در تبلیغات خود ذکر نکرده و تلاش میکنند تا کاربران را به سمت بسترهای مطمئنتر و سایتهای کسبوکارها بکشانند. تجربه غولهای موفق فروشگاهی نیز نشان میدهد که استراتژی و تمرکز آنها از ابتدا روی بسترهای خودشان بوده تا با اتکا به دادههای قابل پشتیبانگیری و عدم نگرانی از اختلال در خدمات شبکههای اجتماعی به دلیل افزایش روزانه کاربران و انواع تهدیدهای سایبری و هکرها، به توسعه کسب و کارشان پرداخته و از شبکههای اجتماعی صرفا به عنوان ابزاری تبلیغاتی استفاده کنند.
رویکرد کسبوکارهای ایرانی در اینستاگرام
کسب و کارهای شکلگرفته ایرانی بر بستر اینستاگرام را، اما از جهات مختلفی میتوان طبقهبندی کرد. بررسیها نشان میدهد ما با ۲ دسته کسبوکار ایرانی بر بستر اینستاگرام مواجه هستیم. نخست کسبوکارهایی که تمام مشتریان آن ایرانیها و داخل کشور هستند. دوم کسبوکارهایی که مشتریان آنها اعم از ایرانی یا خارجی در خارج از کشور هستند. در این میان مروری اجمالی بر کسبوکارهای ایرانی حاضر بر بستر اینستاگرام نشان میدهد که نزدیک به ۹۸درصد آنها با هدف جذب، فروش و عرضه کالا و خدمات به ایرانیان داخل کشور فعال هستند و کمتر از ۲ درصد دارای مشتریانی در خارج از کشور هستند؛ لذا پر واضح است که استفاده از شبکه اینستاگرام برای کسبوکارهای ایرانی به دلایلی که ذکر شد بسیار پرریسک است و مهاجرت به پلتفرمها و سایتهای داخلی با توجه به مزیتهای متعدد اعم از سرعت بالاتر، نرخ ارزانتر دسترسی و برخورداری از انواع تسهیلات و معافیتهایی که در راه است، به صرفهتر و مطمئنتر است. اما ۹۸درصد کسبوکارهایی که مشتریان داخلی دارند را نیز به دو دسته میتوان تقسیم کرد.
نخست کسبوکارهای قانونی و مجاز
دوم کسبوکارهای غیرقانونی و غیرمجاز
در خصوص کسبوکارهای مجاز و قانونی پر واضح است که دلیل و نگرانی خاصی از مهاجرت به سایتها و پلفتورمهای داخلی وجود ندارد. چراکه هم تخلفی رخ نمیدهد و هم از مزایایی زیاد و مطمئنی به شکل بلند مدت برخوردار میشوند و کاربران و مشتریان خود را نیز به شکل مستمر و قابل اتکا در داخل خواهند داشت. در خصوص کسبوکارهای غیرقانونی و احیانا کلاهبردار و متخلف، که کالاها و خدمات غیرمجاز و ممنوعه را در بستر اینستاگرام عرضه میکنند، قاعدتا حضور در بسترهای داخلی، امکانپذیر نیست.
چراکه فارغ از عرضهکنندگان غیرمجاز، کلاهبرداران نیز میدانند که حضور در بسترهای داخلی، الزامات و مناسبات خاص خود را دارد که به احقاق حقوق مشتری انجامیده و امکان تخلفات را به صفر نزدیک میکند.
از این رو این دسته از به اصطلاح کسبوکارها، بیشترین مخالفت و مقاومت را برای چرخش به سمت فضای سایبری داخل کشور داشته و ترجیح میدهند تا در فضای تاریک و غیرپاسخگوی اینستاگرام بمانند؛ لذا به طور خلاصه توصیه به کسبوکارهای داخلی این است که با بررسی روند رشد و توسعه کسبوکارهای خارجی و بزرگ دنیا، در استراتژی حضور محض در پلفتورمهای خارجی و شبکه اجتماعی اینستاگرام، تجدید نظر کرده و مسیری دایمی و مطمئن را برای تداوم کسبوکار، آموزش و حفظ مشتریان ایرانی خود در پیش بگیرند.
روزنامه جام جم