از مستوفیالممالک در مجموعه «امیرکبیر» گرفته تا سیدجمالالدین اسدآبادی در مجموعه «شاهشکار» و نقش روحانی در «اخراجیها» و حتی نقش شیطان در «ابراهیم خلیلا...». از حضور در سریالهای تاریخی مثل «معمایشاه» و «ایراندخت» گرفته تا بازی در آثار دفاعمقدس. او توانسته رنگینکمانی از نقشها را در آثار نمایشی تلویزیونی تجربه کند. نقشهای بهیادماندنی بسیاری که در ذهن مخاطبان تلویزیون، سینما و تئاتر به یادگار گذاشته است، اما مدتی است که مانند بسیاری از هنرمندان پیشکسوت، حضور کمرنگی در بازیگری دارد و فقط سریال «گیلدخت» را آماده پخش دارد که دراینباره نکاتی را با جامجم بیان کرد. او این اواخر بازپخش سریال «دختران» را نیز در شبکه آیفیلم داشت. با او درباره حالوهوای این روزهایش همکلام شدیم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
گویا نقش متفاوتی را در سریال گیلدخت بازی کردهاید. درباره حضورتان در این سریال بگویید.
داستان سریال «گیلدخت» در زمان مظفرالدینشاه قاجار اتفاق میافتد که من نقش کدخدای یک روستا را در آن بازی میکنم. بههرحال هر نقش از ویژگیهای خاص برخوردار است و قطعا چالشهایی را برای بازیگر به همراه دارد. این نقش هم با وجود اینکه حذفیاتی توسط کارگردان در دیالوگ و سکانسها داشت، اما نقش بدی نبود.
از آنجا که داستان در یک روستا میگذرد و شما کدخدای آنجا هستید، با گویش خاصی صحبت میکنید؟
نه، از اول هم قرار بر این نبود که با گویش و لهجه خاصی صحبت کنم.
شما مثل بسیاری از پیشکسوتهای این عرصه سالهاست که حضور چندان فعالی در بازیگری ندارید. دلیل این اتفاق شناختنداشتن نویسندهها از روحیات و ویژگیهای دوران میانسالی است و اینکه نمیتوانند نقشهای چالشبرانگیز برای بازیگرانی مثل شما بنویسند یا به کارگردانهای جوانی برمیگردد که شناختی از بازیگران پیشکسوت ندارند تا از آنها دعوت به همکاری کنند؟
برخی به پیشنهادهایی برمیگردد که چندان جذاب و چالشبرانگیز نیستند و بازیگر را ترغیب به بازی در قالب آن نقش نمیکنند، اما در کل در کارهایی که ساخته میشود، نسبت به پیشکسوتها بیمهری رواج پیدا کرده است. برخی مواقع هم به قدری سطح دستمزدهایی که برای پیشکسوتها در نظر گرفته میشود پایین است که من بهعنوان بازیگر ترجیح میدهم اصلا کار نکنم. خیلی وقتها هم اصلا پیشنهادی وجود ندارد. یکی دیگر از دلایلش همین شناختنداشتن جوانها از پیشکسوتها و تواناییشان است. همین موضوع باعث میشود با شرایط نهچندان مطلوبی مواجه شویم و از این رو این سؤال برای شما و مخاطبان پیش میآید که دلیل کمرنگشدن حضور ما در سینما و تلویزیون چیست.
شما در کنار بازیگری کار تدریس هم انجام میدادید، اما شنیدهایم که مدتی است تدریس را هم به نوعی کنار گذاشتهاید. دلیل خاصی دارد؟
بههرحال وقتی یکسری هنرجو وارد کلاسهای بازیگری میشوند، همه انتظار دارند در یک بازه زمانی دعوت و مشغول به کار شوند. از طرفی شاید خیلی به مدیر آموزشگاه هم کاری ندارند و بهعنوانمثال میگویند صدیقشریف استاد ما بود، اما برای ما کاری نکرد. این مسائل ممکن است مشکلات روحی برای آدم ایجاد کند؛ بنابراین ترجیح میدهم تدریس نکنم. واقعیت این است حتی افرادی که بازیگری را بهصورت آکادمیک دنبال میکنند هم با توجه به میزان تولید در سینما و تلویزیون نمیتوانند به کار گرفته شوند و کار به همه آنها نمیرسد؛ بنابراین برایشان نبود امنیت شغلی پیش میآید و به نوعی سرخورده شده و دچار مشکلات روحی میشوند. همه این مسائل باعث میشود که در این مسیر حرکت نکنیم.
با توجه به تجربیاتی که در این عرصه دارید و با مسائل و مصائب این حرفه آشنا هستید، مهمترین معضل این روزهای بازیگری را در چه میدانید؟
با توجه به جذابیتهای خاصی که این حرفه دارد یکی از بزرگترین معضلاتی که در این میان وجود دارد این است که ناخودآگاه عدهای هستند که رفیقبازی یا باندبازی میکنند. البته عدهای هستند که حاضرند پول کلانی بدهند و یک نقش در یک کاری بازی کنند. همین در اصل بازیگری اشکال ایجاد میکند. چون ممکن است که بتواند با پرداخت مبلغی در یک کار بازی کند، اما نمیتواند روی مخاطب تاثیر بگذارد. چون بازیگر باید یک «آن» داشته باشد که بتواند روی مخاطب تاثیر بگذارد. تحصیلات و تجربه در این کار لازم هست، اما کافی نیست. بازیگر باید یک کاریزما داشته باشد که متاسفانه در برخی چهرههای جدید و جوان نیست. بههمیندلیل خیلی وقتها کارهایشان ماندگار نیست و در ذهن مخاطب نمیماند و تاثیر نمیگذارد. از این رو افرادی که در این کار فعالیت میکنند، واقعا باید دلشان برای فرهنگ و هنر این کشور بسوزد تا بتوانند کارهای خوب تولید کنند، اما متاسفانه گاهی این اتفاق نمیافتد و کارهای خوبی در سینما و گاهی در تلویزیون ساخته نمیشوند و اصلا برخی کارها مخاطب ندارند. دلیلش همین است. این مشکل نیاز به یک کار کارشناسی دارد که البته من بارها این موضوع را بیان کردهام. اینکه ما آدمهای حرفهای و توانمند بسیاری داریم که متاسفانه خانهنشین شدهاند و لازم است که به کار گرفته شوند تا بازهم بتوانند آثار ماندگار بسازند.
بازپخش سریال «دختران» با بازی شما روی آنتن شبکه آیفیلم بود. سریالی که در دوران خود به دلیل مضمونی که داشت، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. خاطرهای از آن سالها به یاد دارید؟
این سریال مربوط به سالهای بسیار دور است؛ بنابراین چیزی خاطرم نیست، اما آنچه که مهم است این است که تلویزیون باید آینه جامعه باشد که البته در برخی سریالها این اتفاق میافتد و به این وظیفه درست عمل میشود. گاهی هم مورد غفلت قرار میگیرد. در آن سالها هم بهدلیل مشکلاتی که دختران جوان دانشجو داشتند، این سریال مورد توجه قرار گرفت؛ بنابراین حتی بازپخش چنین سریالهایی میتواند برای برخی برنامهسازان تلنگری باشد که دنبال ساخت کارهای جذاب باشند و دلیل موفقیت سریالهای قدیمی را کشف کنند.
نباید بگذاریم گوشهای از خاک میهن به خطر بیفتد
فخرالدین صدیقشریف در پاسخ به این سؤال که شما تجربیاتی هم در تلویزیون و هم در سینما در زمینه آثار دفاعمقدس داشتهاید. به نظر شما برای توجه نسل جدید به این موضوع مهم، از چه زوایایی میتوان به دفاعمقدس پرداخت و چه لایههای پنهانی هنوز وجود دارد که به آن پرداخته نشده و جای کار دارد میگوید: به نظر من بحث دفاعمقدس هیچوقت کهنه و قدیمی نمیشود. چون بحث رشادت و فداکاری است. بحث نوعی ازخودگذشتگی است برای اینکه یک سرزمین بتواند روی پای خود بایستد و گوشهای از خاکش به خطر نیفتد. من تصور میکنم هنرمندان و بهخصوص نویسندههایی که خانهنشین شدهاند، میتوانند از زوایای مختلف به این موضوع مهم بپردازند و برای نسل جدید جذابیت هم ایجاد کنند؛ بنابراین افرادی که دست به قلم هستند، میتوانند کارهای جذاب خلق و نسل جدید را با این موضوع بیشتر آشنا کنند. از این رو یک نگاه نو و یک قلم قوی و جذاب میخواهد.
روزنامه جام جم