تخیلات واضح و وسواسگونه در بهترین حالت میتوانند منبع لذت و راحتی باشند، در عین حال عاملی جدی برای اهمالکاری و حواسپرتی هستند و ممکن است افراد را از حفظ ارتباطات اجتماعی، مراقبت از سلامت خود یا حتی خوردن وعدههای غذایی منظم بازدارند. نتایج این پژوهش جدید نقاط جدیدی را در خصوص دلایل بروز این رفتار روشن کردهاست.
در طول این مطالعه محققان با بیمارانی برخورد کردند که وارد شدن به خیالپردازیهای واضح را راهی برای تسکین دردهای روانی خود مثل شکست عاطفی یا تنهایی شدید توصیف میکردند. یکی از بیماران گفت خیالپردازی از نظر او راهی است برای فرار از آنچه در زمان حال اتفاق میافتد. این بیمار اضافه کرد شرایط زیادی در زندگی روزمره وجود دارد که او را میترساند و خیالپردازی کمک میکند این ترس را احساس نکند.
خیال پردازیهای عمیق روزانه
محققان برای این اختلال روانی اصطلاح رویاپردازی ناسازگار را ابداع کرده و در نشریه «روان درمانی معاصر» مقالهای درباره آن به چاپ رساندهاند. کمی بعد مشخص شد این نوع خیالپردازی بسیار متفاوت از سرگردانی ذهنی است که فردی معمولی ممکن است آن را تجربه کند. دکتر دیوید مارکوسون کلاورتز، روانشناس دانشگاه لینائوس سوئد میگوید: «سرگردانی ذهنی میتواند شامل افکار زودگذر باشد. برای مثال شما در حال خواندن یک کتاب هستید سپس خود به خود به یک دوست قدیمی فکر میکنید.»
هرچند افراد دچار رویاپردازی ناسازگار نیز ممکن است مستعد این نوع حواسپرتی باشند، اما خیالپردازیهای آنها پیچیده، دقیق و وسواس گونه است. تجربیات فردی به نام میشل با اختلال خیالبافی ناسازگار شامل سفرهای بینالمللی، کار به عنوان گزارشگر در مناطق فاجعهزده و انجام تحقیقات مهم در مورد کووید است.
داستانی که میشل میسازد اغلب آنقدر پیچیدهاست که میتواند ساعتها وقت برای پیدا کردن جزئیات خاص در اینترنت صرف کند و بیشتر و بیشتر در تخیلش غرق شود. میشل میگوید: «من در ذهنم، این اتفاقات را به وضوح میبینم، گویی کاری را که دیروز انجام دادهام به تصویر میکشم.»
بسیاری از خیالپردازان ناسازگار گزارش میدهند که با حرکات معمولی تحریک میشوند و حتی ممکن است از حرکتهایی مثل عقب و جلو رفتن یا گام برداشتن، برای وارد شدن به محدوده ذهنی صحیح استفاده کنند؛ کمی شبیه خود هیپنوتیزمی.
اعتیاد به خیالپردازی
خیالپردازیهای این افراد جزئیات بسیاری دارد، اما آنها تخیلاتشان را با واقعیت اشتباه نمیگیرند، و تمایلی به بیرون آمدن ناگهانی از تخیلشان ندارند. محققان میگویند: خیالپردازی این افراد خودخواسته است نه تحمیل شونده. این باعث میشود این نوع رویاپردازی با روانپریشی متفاوت باشد. در روانپریشی، فرد از وضعیت روانی خود آگاهی کمتری دارد و خیالپردازی به خودی خود برای سلامت روانی فرد مضر نیست. مشکل زمانی به وجود میآید که خیالپردازی بیش از حد باشد.
به گفته محققان بسیاری از افراد از رویاهای خود برای فرار از احساسات منفی استفاده میکنند. درواقع رویاها تسکین کوتاهمدتی ارائه میکنند، اما مانع رویارویی فرد با مسائلی میشوند که ممکن است منبع ناراحتی او باشند. در یکی از مطالعات، از شرکتکنندگان خواسته شد احساسات و رفتارهای روزانه خود را در طول یک دوره دو هفتهای ثبت کنند. محققان دریافتند پس از یک روز خیالپردازی بیش از حد، احساسات منفی اغلب افزایش مییابند. در همین حال، در مطالعهای پروفسور الساندرو موستی در دانشگاه پارمای ایتالیا، واکنش افراد به مراحل اولیه همهگیری کووید-۱۹ را مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد خیالپردازان ناسازگار به احتمال زیاد سطوح بالاتری از افسردگی و اضطراب را تجربه میکنند. برای بسیاری از افراد مبتلا به خیالبافی ناسازگار، خیالپردازیها آنقدر با ارزش هستند که بر تجربیات زندگی واقعی ارجحیت دارند و میتوانند در روابط افراد و حتی خوردن وعدههای غذایی منظم اختلال ایجاد کنند. یکی از بیماران میگوید: «وقتی گرسنه بودم، وعدههای غذاییام را دو یا سه ساعت به تعویق میانداختم.» چنین گزارشهایی باعث شده برخی روانشناسان رویاپردازی ناسازگار را اعتیادی شبیه اعتیاد به الکل بدانند.
چه باید کرد؟
بسیاری از خیالبافان ناسازگار با وجود مشکلات شدیدی که با آن روبهرو هستند، نمیخواهند تجربیات خود را با اطرافیانشان به اشتراک بگذارند. یکی از بیماران میگوید آشکار کردن رویاهای ناسازگار سختتر از بروز دادن اضطراب و افسردگیاش است، باوجود انگی که پیرامون این بیماریهای روانی وجود دارد. این نوع تجربیات به طرز شگفتآوری رایج هستند. طوری که گفته میشود از هر ۴۰ نفر یک نفر دچار این اختلال است. این یعنی اختلال رویاپردازی ناسازگار از نظر شیوع مشابه اختلال اضطراب فراگیر و شایعتر از بیاشتهایی عصبی یا اختلال وسواس فکری ـ اجباری است.
جالب اینجاست خیالبافی ناسازگار در میان افرادی که مبتلا به اختلال نقص توجه و بیشفعالی تشخیص داده شدهاند، بسیار رایج است. به نظر میرسد میل مداوم به رویاپردازی باعث ایجاد مشکلات تمرکز میشود. هرچند نشانههای امیدوارکنندهای وجود دارد مبنی بر این که افراد میتوانند یاد بگیرند عادت خیالپردازی خود را کنترل کنند، اما اینکه دقیقا چگونه باید با رویاپردازی ناسازگار برخورد کرد، سوالی است که هنوز به آن پاسخ قطعی داده نشده است.
محققان معتقدند در بسیاری از موارد ممکن است این امکان وجود نداشته باشد یا حتی مطلوب نباشد افراد رویاهای خود را به طور کلی حذف کنند. در عوض، هدف باید تنظیم کردن عادتها و پیدا کردن راههای جایگزین برای پردازش احساسات منفی باشد. برای مثال بیماران میتوانند خیالپردازی را به ساعتهای خاصی از روز محدود کنند یا از گفتگو با شخصیتهای خیالیشان برای به دست آوردن دیدگاهی درمورد مشکلات، استفاده کنند.
روزنامه جام جم