حاج ماشاءالله عابدی فرد، متولد محله مولوی تهران. پدرش همواره مراسم روضه خانگی برپا میکرد. همان روضهها و دعاهای پدر و مادر به گفته خودش سبب شد از کودکی وارد وادی خدمت به اهل بیت (ع) شود.
حاجماشاءا... باور دارد: «مداحی و مداحشدن در اصل و درواقع هدیهای الهی است همچنآنکه سوز صدا خیلی دست مداح نیست. سوز و گداز را خودشان باید بدهند. آن سوز را که به دل بنشیند باید خود ائمهاطهار(ع) بدمند تا سوز و گداز به وجود بیاید.»
شهرت حاجماشاءا... عابدیفرد بیش از «مداحی» به «مناجاتخوانی» و پسندیدگی اخلاق و رفتارشان است.
از 16سالگی در هیأت «محبانالعباس» (تأسیس سال 1345) توفیق خدمت یافت. این هیأت به گفته ایشان «شهدای بسیاری تقدیم انقلاب کرده. بسیاری از رزمندهها و شهدای نامآور دفاعمقدس از سینهزنان همین هیأت بودند.» حاجماشاءا... و حاجمنصور ارضی پای ثابت جلسات مرحوم سیدعلی میرهادی در مسجد امینالدوله بودند و پس از درگذشت او، رونق ویژهای به این جلسات بهخصوص در شبهای روزهداری دادند.
شبهای آدینه دعای کمیل در مسجد شهدای بزرگراه آهنگ/ محلاتی پر است از عطر صدای استاد همچنین ماههای رمضان همراه حاجمهدی سماواتی مراسم دارند.
مدیر بازنشسته مدرسه، درسهای طلبگی را هم خوانده. به گفته خودش، استادان او روحانی بودند: «استادانی مانند آیتا... جاودان و آیتا... شیخمحمود تحریری، شهید حجتالاسلام محمود غفاری که افتخار داشتم خدمتشان شاگردی کنم.»
چهرههای شاخصی همچون مهدی سماواتی، منصور نورایی، شهید جواد رسولی، آقای نریمان، حسام حسینی و مهدی عسکری از پروردگان محضر حاجماشاءا... عابدیفردند.
اهلبیت (ع) و قرآن از هم جداییناپذیرند. قرآن، کتاب هدایت و راهنمایی است. برای بیرونبردن ما از ظلمات بهسوی روشنایی، ولی قرآن در میان ما بهشدت غریب است. چهکارکنیم، چگونه قرآن را وارد مراسم روضه و بزرگداشت اهلبیتی کنیم؟
در قرآن فرموده: انا نحن نزلنا الذکر و ... ما ذکر را یعنی قرآن را فروفرستادیم و خودمان از آن محافظت میکنیم. در روایت معتبر پیامبر که شیعه و سنی نقل میکنند میفرماید: قرآن و اهلبیت(ع) از هم جدا نمیشوند لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ تا اینکه به من در حوض کوثر وارد شوند. آنجا قرآن میفرماید خودم حفظ میکنم و اینجا میگوید از هم جدا نمیشوند یعنی قرآن و اهلبیت(ع) را خود خدا حفظ میکند، این قدم نخست.
ما نسبت به هرکدام از اینها وظیفهای داریم. اینکه میگویند قرآن و اهلبیت(ع) را با هم داشته باشیم به این معنا نیست که هرکسی زیاد قرآن بخواند و توسل کند، هردو را دارد. لزوما اینچنین نیست. همین که نماز ما، رفتار و کردار ما انشاءا... همانی است که اهلبیت(ع) گفتهاند، همین با قرآن پیوست دارد. مصداق اصلی با قرآن بودن فقط خواندنش نیست بلکه آن است که رفتارما بدانگونه باشد که اهلبیت(ع) گفتهاند زیرا اهلبیت(ع) قرآن راستین و واقعی را گفتهاند. البته لازمه اهلبیتیبودن، انس با قرآن است. یعنی مداحی که با قرآن سروکار ندارد این واقعا از ضعفش است، باید حداقل به فرموده 50 آیه بخواند و در مراسم و توسلات هم تا جا دارد به مناسبت از قرآن استفاده کند.
مثلا این ایام، روضه راس مطهر امامحسین را میخوانند که فراز نیزه قرآن خواند، باید این قرآن خواندن را هم در توسلات بیاورند.
آیهای که راس مطهر خواند: (افحسبت... آیا گمان داری اصحاب کهف از آیات و نشانگان عجیب و شگرف ما هستند) و بعد راس مطهرشان ندادند که بله! من از اصحاب کهف و رقیم عجیبترم؛ این را با سر بریده فرمودند.
منظور این که مداحان از آیات قرآنی میتوانند و باید استفاده کنند، در عین حال همین که رفتارشان اهلبیتپسند باشد، در واقع رفتار قرآنی است.
معیار ارزشمندی عزاداریها به درگاه خدا چیست؟ در قرآن آمده دوزخیها میگویند چون خردمند نبودیم و عقلمان را به کارنبستیم، دوزخی شدیم؛ منظور اشکی که در عزاداری از چشممان میجوشد، برآمده از دلآگاهی و شور شعورمند و دریافت درست و خرد حسینی باشد؟
عزاداری امامحسین(ع) مسلما یکی از عبادات است و در عبادت هم خلوص نیت معیار است. نمازی که با خلوص نیت نباشد، باطل است. این در توسلها به اهلبیت و امامحسین هم جاری است؛ یعنی خلوص نیت برای خدا خواندن، بجا خواندن و مناسب خواندن دخالت دارد. همچنین در روضهها در رفتارهای اهلبیت درخصوص کربلا درس و آموزش هست. من باید آن درس را بیاموزم سپس به مستمعان منتقل کنم.
مثلا در عزاداریها میخوانیم قضیه معجرکشیدن از سر حضرتزینب(س) را و مردم گریه میکنند و سزاوار هم است. همین به ما درس میدهد معجرکشیدن از سر دختر علی (ع) خیلی برای همه سخت است؛ پس باید مراقب حجاب ناموس خودمان باشیم، که اگر بد است برای ناموس ما هم بد است که بدحجاب باشد.
یا روز عاشورا امامحسین به دشمن میگوید شکمهایتان از حرام پرشده که حرف من در شما کارگر نیست و درک نمیکنین؛ بنابر این ما باید مراقب باشیم خدای ناکرده شکممان از حرام پر نشود. این اختلاس و دزدیها بعضا از سوی کسانی است که خودشان را امام حسینی هم میدانند. پس در روضهها درسهای بسیاری هست که نقطه به نقطهاش درس عملی و کاربردی و رفتاری است. باید هم اول قدم،آن کسی که میخواند در خودش پیاده کند و چنانچه خودش اهل عمل باشد، در دیگران هم تسری پیدا میکند.
روضه امامحسین با خلوص نیت با درس گرفتن و عبرت پذیرفتن از قسمتهای مختلف روضه و روضهخوانی نتیجهبخش است.
آغاز سوره انفال بدترین جمبندگان زمین را «لایعقلون» دانسته؛ کسانی که خردورزی نمیکنند. با چشم خرد که به عزاداریها بنگریم برخی رفتارها دور از خرد است و پسند اهلبیت نیست، مثالش بین خودمان بماند. همچنین تحریفات عاشورایی مانند آبخواستن امام در لحظه آخر و... به نظرتان کجاهای برگزاریها را باید اصلاح کنیم؟
همچنان که اشاره کردم روضه و عزای حسینی عبادت است و باید عبادت خالص برای خدا باشد. همچنین درست عین همانی باشد که خدا میخواهد. نماز صبح سهرکعتی که قبول نیست؛ زیرا هماهنگ با فرمان خدا نیست. عبادت این چنین است. وقتی قبول داریم روضه امامحسین به فرموده امام راحل از افضل «قربات»است، یعنی از همان چیزهایی که انسان را به خدا نزدیک میکند، عزاداری امامحسین، یکی از بافضیلتترینهایش است. وقتی این چنین است، پس باید طبق دستور باشد. اگر ائمه فرمودهاند این کار نه! باید گفت چشم. امام زمان(عج) الان غایب هستند ولی نواب عام ایشان که هست؛ یعنی اگر به حرف و فتوای این علما را عمل نکنیم، در واقع حرف امام زمان را نشنیدهایم و به آن عمل نکردهایم؛ چون خود ایشان فرموده در حوادث و واقعهها به علمای راوی سخن ما رجوع کنید. اعتبار اینها به خود امام زمان است. عمل ما هم به اینهاست. در عزاداریها هم باید کاملا دقت کنیم در مرز شرع باشد و هرجا پایمان را فراتر بگذاریم، اثرش را از دست میدهد، درست مثل نماز صبحی که سه رکعت خوانده شود که فایده ندارد. عزاداری هم عبادت است و باید عین دستور باشد. البته چنین نیست که ما دستور نداشته باشیم، در تمام زمینهها دستور داریم و عزاداری هم یک نمونهاش است. چگونه عزاداری کنیم و چه کارهایی نکنیم و... بالاخره اینها را علما و بزرگان ما میگویند. خدای ناکرده اگر حرف مراجع و بزرگانمان رارد کنیم، خود امام زمان هم بیاید رد میکنیم.
پس آن عزاداری درست، شایسته و سزاوار اجر و پاداش است که طبق دستور باشد، دستور از امامان؛ الان که امام غایب است از نوابش باید دستور بگیریم. به فرمایششان عمل کنیم.
من به مداحان توصیه میکنم به نظر علما توجه کنند، چنانچه نظر کسی خلاف خواسته ما باشد، طردش نکنیم. به ویژه که علمای شناخته شده نظر میدهند. شاید برخی بگویند فلان عالم که معصوم نیست، شما هم معصوم نیستی. یک نظر شما میدهی و یک نظر هم آن عالم شناختهشده بزرگوار دارد، کدام را بگیریم؟ سخن شما را با آن تحصیلات اندک یا این بزرگان را با غور و تفحص فراوان در روایات و اسلام؟ مسلما عقل میگوید این را بگیر. پس باید عزاداری ما باید به گونهای باشد که ائمه میپسندند و سخن ائمه را هم علما و بزرگان ما گفتهاند. فتوا را هم اهل فتوا و مراجع تقلید میگویند که در بسیاری موارد که ما نیازداریم نظرشان را دادهاند.
شور و شعوری در عزاداری حسینی هست که بسیاری از عرفا و انسانهای کامل از این طریق به کمال رسیدهاند و راه حسینی را میانبر و زودبازده میدانند؛ پس دشمنان خدا نیز میکوشند در اینباره کژنمایی کنند و انحراف ایجادکنند، به ویژه این عزاداریها را از مفهوم راستینشان تهی کنند. برای هرچه زیبنده و نابتربودن عزاداریها از راههای جلوگیری از نفوذ دشمن میفرمایید؟
ما باید عین همان را انجام بدهیم که بزرگانمان درباره عزاداری فرمودهاند. باید گوش به فرمان باشیم اگر میخواهیم در زمین دشمن بازی نکنیم، باید تمام قسمتهای عزاداریهایمان به فرموده رهبر معظم انقلاب پیام داشته باشد؛ نوحه، شور و شعر پیام داشته باشد. به بیان دیگر آموزش داشته باشد. اگر در عزاداری ما برای مخاطب پیامی نباشد، باید تغییرش بدهیم.
در خدمت مقام معظم رهبری میخواندم سپس که خدمتشان رفتم همین را فرمودند.پیام داشته باشد یعنی مستمع و مخاطب را بالا بیاورد به همان سطحی که خدا و دین اسلام میخواهد قرار بدهد. متاسفانه چنان که گفتید برخی مجالس از چنین پیامهایی خالی است. خداینکرده در زمین دشمن دارند بازی میکنند. چنین چیزی مورد پسند شخص امام حسین نیست. بالاخره باید نوحه و شعری که میخوانیم، شوری که میگیریم روی حساب باشد. خدابیامرز استاد ما شهید حجتالاسلام آشیخ محمودغفاری گاهی اوقات که مثلا از موضوع خارج میشدیم و درباره دلتنگی برای کربلا میخواندیم سینه نمیزد. مرا کناری میکشید و تذکر میداد: اینها برای سینهزنی نیست هرچند دلتنگی برای کربلا باشد. منظور، این همه دقیق بودند. حالا هم آقای جاودان نقاط حساس و ظریفی را به ما تذکر میدهد. اگر میخواهیم نقشه شوم دشمنان را خنثی کنیم به ویژه درباره یکی از دو بال ترقی اسلام یعنی امام حسین (بال دیگرش امام زمان است) که دشمنان میخواهند از محتوا خالیاش کنند که البته نمیتوانند اما مراقبت ما نیز از اهم وظایفمان است به خصوص وظیفه مداح است که طوری عمل کند تا دشمن برایش کف نزند، تشویقش نکند و پسندخاطرش نباشد. دشمن به او چشم ندوخته باشد اگر چنین شود فکرکند کارش پسند خدا و امام نیست که آنها توجهی به او دارند باید خودش را تصفیه کند. از طریق علما و بزرگان دین است که پسند و ناپسند عبادات روشن میشود. تکرار میکنم اگر سعادتمندی را میخواهیم سعادتمان در پیروی از بزرگان دین در تمام موضوعات است. یکیش همین عزاداری! شاید میبینیم شور و هیجان خیلی بیشتر شده و دشمن برای تضعیف این وادی خیلی تلاش کرده و میکنه، ولی باز دنیا میبیند هرسال شور اربعین و گسترهاش بیشتر است .آن جمعیت عظیم که مانور اسلام است برای اهل دنیا که این قدرت اسلام است و خود ما باید مراقبش باشیم. همه عاشورا برای خدا بوده و خدا از امام حسین راضی بوده چون کارش در راه توحید و معرفت و دین و خدا بوده مثل این که این حزبا... شهادتطلبی کرده و عدهای از این صهیونیستها را به درک واصل میکنند خودشان و وابستگانشان به اینها میبالند و افتخار میکنند چون در راه خدا و اعتلای کلمه حق مبارزه میکنند زیرا از امام حسین آموختهاند که در راه دین و اعتلای حق جانشان را بدهند.
امام حسین یک ویژگی شگفتانگیز دارد که حتی بدترین دشمنانشان ایشان را ستودهاند در کتاب ویژگیهای حسینی علامه شوشتری (خصائص الحسینیه) دقیق آمده؛ راز این بلندآوازگی و نیکنامی آقا چیست؟
عامل اصلیش خلوص نیت امام حسین است. امام صددرصد برای خدا قیام کرد. هیچ هدفی جز خدا نداشت. اهدافی هم میگویند تابع خلوص نیت آقاست همه برای خدا بود حالا اگر نتیجه میداد و فرض کنیم حکومت را به دست میگرفت فبهالمراد البته نه که برای حکومت رفته باشد. فقط برای خدا و انجام وظیفه بوده. خلوص نیت ایشان سبب شده جریان حسینی و نهضت و شهادتش دارد روز به روز روشنتر و گستردهتر میشود. یزیدیان گمان میکردند پایان یافت ولی فراگیری نهضت امام تازه پس از عاشورا شروع شد تا امروز که دنیا را گرفته. خدابیامرز آقای بهجت میفرمود وقتی امام زمان میآید و خودش را معرفی میکند مردم امام حسین را بیشتر از امام زمان میشناسند به همین خاطر میگوید من فرزند حسینام. میبینیم که دنیا دارد امام حسین را کمکم میشناسد.؛چه دستههایی در روسیه یا چه جمعیتی در امریکا در استرالیا و انگلیس... این نشان میدهد اسلام جهانی شده و جهان میخواهد در زیر چتر اسلام بیاید و عامل اصلیش امام حسین است که کار خودش و نفرات قلیلش فقط برای خدا بود پس خدا دارد فراگیر میکند این نهضت حسینی را. هرکسی میخواهد کارش ماندگار باشد باید به خدا متصل شود. خدا باقی است و هرکسی هم کارش به خدا اتصال داشته باشد باقی خواهدبود به بقا و ماندگاری خدا که نامحدود است.
همه عاشورا و نهضت آقا برای خدا و تجلی خداست. شناخت ما از خدا اگر کاستی ندارد چرا چنآنکه باید خدایی و حسینی نیستیم؟
باید قدم به قدم کار کنیم. قرآن میگوید: واعبد ربک حتی یاتیک الیقین، قرآن راه را به ما یاد داده پروردگارت را بندگی کن تا به یقین برسی. اگر میخواهیم به یقین برسیم راهش عبادت و بندگی است. از همین قدمهای اول که نماز را به وقت و شایسته بخوانیم کارهامان طبق دستور باشد و برای خدا باشد. قدم به قدم که برداریم به واسطه عبادت خلوص ما هم نابتر میشود و به امام حسین نزدیکتر میشویم .رفتار و خلوص نیتمان به آقا نزدیکتر میشود و ما نیز دوام پیدا میکنیم و میشویم آن حسینی واقعی. الان مثل من و مایی فقط اسم امام حسین را میبرد و رسم امام حسین خیلی با ما فاصله دارد. کمکم باید درحد خودمان به آن رسم بندگی امام حسین نزدیک شویم و هرچه نزدیکتر شویم لذت زندگی را بیشتر میبریم. پس امام حسینیشدن واقعی به این است که در عملمان با خلوص نیت به امام نزدیکتر شویم. مثل آنها که به هیچ وجه نمیشویم، ولی میتوانیم شبیه آنها قدم برداریم.
با حاجآقامهدی سمواتی خیلی ذکر خیر شما را داشتیم. حالا که شما در آموزش مداحان نیز اثرگذار هستید، برای مداحان نوپا چه سفارشی دارید؟
من که خودم را قابل نمیدانم و نظر لطف دیگران است و عنایت خدا. امام علی در دعای کمیل دارد که چه بسیار خوبیهایی که سزاوارش نبودم و خدا نشر داد. هرچه ستایش و خوبی است از خداست. از جانب خداست و برای خداست. ما هرچه داریم لطف و عنایت و مرحمت خداست. همین که مداحان جوانتر سعی کنند برای خدا قدم بردارند و پنهان و آشکارشان دستکم مساوی باشد بلکه پنهانشان بهتر از آشکارشان باشد. جلوهای که بالای منبر و میان جمعیت دارند در خلوت بیشتر داشته باشند و خدای نکرده مصداق شعر حافظ نشویم که میگوید: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند/ چون به خلوت میرسند آن کار دیگر میکنند. حالا واعظان را بردار و به جایش مداحان بگذار. نباید چنین باشد که پشت بلندگو یک جور باشیم و در پنهان مخالف با ظاهرمان باشیم. خدا که میبیند. پس اگر در ذهن ما چنین جا بیفتد دیگر مراقب همه رفتارهامان هستیم.
مداحان بهخصوص آنها که چهره و شهره میشوند، بیشتر باید مراقب رفتارشان باشند. چون چه بخواهند چه نخواهند، الگوی عدهای قرار میگیرند. از رفتار ظاهرشان الگوبرداری میکنند تا حرف و کردارشان. پس تحتنظر چشمهای بسیاری هستند، باید خیلی مواظب باشند الگوی خوبی باشند و باشیم. خدانکرده اسوه ناصحیحی نباشند و نباشیم که جوانها آموزش بد بگیرند. باید از رفت و آمدها و زن و بچه و اعمالمان بهشدت مراقبت کنیم. اثر بدی در جامعه نگذاریم که بعدها اگر اثر منفی بگذاریم جمع و جور کردنش بسیار مشکل و گاهی نشدنی است. چون باید چوب انحراف دیگران را بخوریم و تاوان انحراف دیگران را پس دهیم. کسانی که چهره و سرشناس شدهاند، بالاخره امام حسین(ع) لطفی به اینها کرده و از این لطف آقا نهایت استفاده را بکنند. ممکن است حرف یک مداح، راه جوانانی را صحیحتر بکند یا جوانانی را به راه بیاورد و ممکن است حرفش یک عدهای را منحرف کند! خیلی بین این دو تفاوت هست. جایی که موجب هدایت شود، درجهاش بالا میرود و جایی که موجب گمراهی شود، زمین میخورد و باید پاسخگو باشد. در عین حالی که خیلی باارزش است، خیلی هم خطرناک است. گاهی میبینیم چندهزار جوان پای منبر یک جوان دیگر نشستهاند، آدم لذت میبرد. زمان طاغوت که اینطور نبود. این جوانی که خدا چنین موقعیتی به او داده که این همه دورش جمع میشوند، باید از این موقعیت برای همان خدای بخشنده استفاده کند. و استفاده از موقعیت خداداده، یعنی جوانانی که دورش را گرفتهاند در مسیر خداپسندانه ارشاد کند. قبول که ما کسی نیستیم که هدایت کنیم اما خدا این را از ما خواسته است. ما نباید عملی انجام دهیم و آنها منحرف شوند. نباید حرفی بزنیم که موجب انحراف شود، چنین چیزی چوب دارد! خدایناکرده عذاب الهی درپی دارد و آدم موقعیتش را از دست میدهد. خدا نعمتی را که بخشیده از او نمیگیرد، مگر اینکه خودش سبب شود. یعنی کاری کند، خلاف خداخواسته و خداداده. یک وقت همان آدم با آنهمه مستمع، چنان میشود که ده تا شنونده ندارد که این هم کار خداست. نباید کاری کنیم به اینجا برسد و خدا از ما بگیرد.
در مجلس قدیمیها نشست و برخاست و حتی نوع لباس سوگواریها... وقار خاصی دارد اما برخی مجالس لباسها با مارکهای نامناسب و... برگزاریها از آن وقار به دور است در اینباره چه میفرمایید؟
بارها این را گفتم که امروزه در مجموع، مداحی به مراتب بهتر از گذشته است. من چون در مداحی بودهام از اول، تغییرات و تحولات را دیدهام، حالا را میبینم. در عین حالی که عیب و ایرادها و نواقصی هم که هست، باید همت کنند برطرف شود. اول قدم از خودشون شروع کنند، مداحانی که پشت بلندگو میآیند، همه دارند آنها رامیبینند و باید همه شئون را مانند لباس، حتی ظاهرش، موی سرش و صورتش، ریشش و... رعایت کند، زیرا عدهای الگوبرداری میکنند. اینها را به خاطر امام حسین(ع) دقت بکند، زیرا روی دیگران اثرگذار است. در گذشته مثلا مداحانی با لباس خاص مداحی بودند، امروزه شاید آن پوشش اقتضا نکند به هرجهت کسانی که الگو شدهاند، کاری کنند، الگوی خوبی باشند و آنگونه بپوشند که جامعه و جوانان را از این نظر درست کنند.
خدابیامرز حاجمحمد علامه، مداح درباره ادب برخی مداحان میگفت دیدم فلان مداح در مجلسی تنها بود و میخواند اما مودبانه ایستاده بود، گفتم کسی که نیست. گفت امام زمان (عج) که به مجلس جدش نظر دارد. احترام به بزرگتر، پدر، مادر و اهل مجلس سزاوار یک مداح بایسته و شایسته است. بالاخره مؤدبترین آدمها در زیر آسمان از هرجهتی پیامبر، اهل بیت و امامان بودند ما هم که داریم خودمان را به آنها میبندیم، باید مؤدبترین باشیم. از هرجهتی، پوشش، کردار، رفتار و گفتار تا انشاا... در جامعه هم اثرش هرچه بیشتر مشهود باشد.
بسیاری مجالس، معرفتافزا بود. فقط احساسبرانگیز نبود. الان در برخی مراسم متاسفانه شعرهای سست و بیاندیشه کم خوانده نمیشود. همچنین وابستگی به نام برخی مداحان (نه وابستگی به مجلس حسینی) شبیه جاگزینی اصل با بدل نیست؟
اولا درباره اشعاری که میخوانند؛ یکی از نواقصی که حس میشود، همین است که بسیاری از مداحان، شهرهای ضعیف میخوانند. توصیهای دارم به مداحان و شاعران البته قابل تقدیر است که در این وادی وارد شدهاند، ولی عرض میکنم تا شعر میگویید، سریع به مداح ندهید بخواند، بلکه قبل از انتشارش به چند آدم وارد (و نه در حد خودتان) شعر را نشان بدهید به مانند آقای انسانی، سازگار و مؤید یا ادبای بزرگواری که در این وادی هستند. این آقایان که اشکال اشعار را بگویند، بسیاری از این شعرها را نه شما حاضرید منتشر کنید، نه مداح حاضر است بخواند.
گاهی به جوانها توصیه میکنم شعری انتخاب کنید که 50 سال دیگر هم بتوانید آن را بخوانید. انتخاب باید درست و صحیح باشد. من گاهی از مداحان مشهور میشنوم که شعرهای بسیار ضعیف میخوانند به نوعی که برایم قابل تحمل نیست. امیدواریم به مرور این اشکالات برطرف شود. چقدر آقا توصیه میکنند جلسات بررسی شعر برگزار کنی. چرا هنوز نتوانستند شعرای ما در حد صائب و سعدی شعر بگویند. حافظ که جای خود دارد. برای اینکه نرفتند کار کنند. و قبل از انتشار، به کارشناس برجسته شعرهاشان را نشان نمیدهند.
آقای مداح مشهور قبل از اینکه شعری را بخوانی به چند نفر کارشناس ورزیده نشانش بده ببینند آیا سزاوار هست خوانده شود. در مداحان گذشته این اشکال (نمیگویم نبوده ولی) دامنهاش در زمان طاغوت اینقدر وسیع نبود. بهویژه که صداوسیما پخش میکند.
توصیهای هم به صداوسیما دارم. صداوسیما باید کارشناسان درجه یک در وادی مداحی داشته باشد که بررسی کنند چه شعرهایی خوانده شده و قرار است پخش شود. اگر بخواهم نمونههایی بگویم که صداوسیما پخش میکند و ضعف و سستی از اشعارش میبارد، کم نیست. انشاءا... حرف من به مقامات بالای صداوسیما برسد که کارشناسان خبره، آگاه، دقیق، وارسته و وارد به شعر و شاعری و ادبیات باشند تا هر شعر ضعیفی پخش نشود. این مسئولیت صداوسیما را سنگین میکند. قبول دارم که صداوسیما در این وادی دارد خدمت میکند ولی این دقت را هم داشته باشند که چهچیزی پخش میشود. حتما کارشناسان برجسته شعر را بسنجند تا این ضعف به مرور برطرف شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد