سلبریتی‌ ها و حامیان رسانه‌ای‌شان دور تازه‌ای از حمله به سازمان سینمایی را آغاز کردند

هیاهو با اسم رمز «ممنوعیت»

سازمان سینمایی از رصد و کنش به موقع درخصوص رویدادهای حوزه خود غفلت کرده است

پاتک فرانسوی

فیلم سعید روستایی که تصویر یک جامعه ایرانی در بحران را ترسیم می کند، در کشور زادگاهش سانسور شده است. این فیلم که جشنواره کن نظر منتقدان را جلب کرد، از چهارشنبه 24 آگوست وارد سینما فرانسه می شود.
کد خبر: ۱۳۷۷۳۳۸

روستایی تنها در 32 سالگی جایزه بین‌المللی منتقدان (فیپرشی) را گرفته و نشان داده تجسمی از یکی از فیلمسازان جدید و مهم سینمای ایران است. اما در کشور خودش سرنوشت فیلمش با پایانی تکان دهنده روبرو شد.

مسئولین سینمایی ایرانی فیلم را تا اعلام بعدی ممنوع کردند، اتهام او چه بود؟: «شکستن قوانین با شرکت در جشنواره‌ کن و سپس مونیخ بدون اجازه آنها!»...در قلب فیلم، زنی به نام لیلا با بازی درخشان ترانه علیدوستی، بازیگر نقش اول فیلم است.

دست اندرکان فیلم در کن به خبرگزاری فرانسه در کن گفتند این نقش، راهی است برای اینکه کارگردان و بازیگرش بر نقش زنان به عنوان ستون جامعه ایران تاکید کنند اما سعید روستایی به توصیف یک خانواده ناکارآمد بسنده نمی کند بلکه با ظرافت یک جامعه ایرانی را چه از نظر سیاسی و چه اقتصادی در انتهای مسیر خود توصیف می کند.»

آنچه خواندید بخش هایی از مطلبی بود که روزنامه فیگاروی فرانسه درباره اکران فیلم «برادران لیلا» در این کشورنوشته است.

تحلیل محتوای این مطلب کار سختی نیست، یک کارگردان بسیار هوشمند و برجسته در ایران در حال ظهور است. او مجموعه ای از بازیگران فوق العاده بخصوص ترانه علیدوستی را گرد خود جمع کرده و فیلمی ساخته است که در آن واقعیت های جامعه ایران تحت تاثیر بحران های اقتصادی ناشی از سوء مدیریت، نشان داده شده است! در برابر آنچه نصیبش شده است، سانسور و ممنوعیت نمایش فیلم در سرزمین مادری است.

کارگردانی که تنها در سی و دو سالگی چنین فیلم درخشانی ساخته است، مجبور است به جای نمایش فیلم نبوغ آمیزش! در تهران، شهر خودش، فیلم را در پاریس پایتخت کشور هنر و فرهنگ اروپا نشان دهد. چتر حمایت دموکراسی فرانسوی باز است تا هنرمندان رانده شده از سانسور، به دامن عروس اروپا پناه آورند.

البته فیگاور به چندمورد مهم اشاره نمی کند یا با استفاده از جابه جایی مفاهیم، مقاله اش را با سوگیری پیش می برد.

اولین نکته این است که فیلم روستایی اگرچه در بستر وقایع ایران امروز پیش می رود اما بیشتر سویه ای نیش دار و جعل واقعیت درباره خانواده ایرانی دارد.

به همین دلیل این گزاره که او تصویر روشنی از وضعیت خانواده های ایرانی به نمایش گذاشته است، از اساس نادرست است.

نکته دوم این است که در وضعیت اقتصادی ایران، نقش تحریم ها غیرقابل کتمان است. خوب است روزنامه فرانسوی به نقش کشورش در جنگ اقتصادی علیه مردم ایران هم اشاره ای می کرد و بعد برای مردم ایران و وضعیت اقتصاد و معیشتشان دل می سوزاند.

اما همه این حرف ها به کنار، بحث بر سر این است که حمله به نهادهای تصمیم گیر هنری و فرهنگی در ایران، یک بازی همزمان داخلی – خارجی است. فیلمی بدون مجوز در دو جشنواره کن و مونیخ شرکت کرده است.

قوانین رسمی کشور می‌گوید برای ارسال فیلم به جشنواره‌های خارجی باید مجوز نمایش رسمی دریافت شود. این قاعده را بسیاری از فیلم‌هایی که همینک در جشنواره‌های خارجی شرکت کرده اند و برخی محتواهای تند و انتقادی هم داشته‌اند، رعایت کرده‌اند و کسی معترضان نشده است.

در این میان سازندگان «برادران لیلا» در برابر قانون ایستادگی کردند و فیلم را به کن و مونیخ فرستادند و وقتی در برابر اقدام قانونی وزارت ارشاد قرار گرفتند، مجموعه ای از اقدامات رسانه ای به منظور جنجال سازی در مقابله با قانون از داخل و خارج کشور به حمایت آنان آمده است.

فیلم در ایران ساخته شده بود و در پیچ و خم فرآیندهای دریافت مجوز از سازمان سینمایی قرار داشت که به صورت غیرقانونی به کن ارسال شد.

پس سازمان سینمایی از طریق رسانه‌ها، از اینکه یک فیلم ایرانی بدون مجوز در کن حضور یافته است خبر یافت اما تازه بعد از جنجال آفرینی هایی که تیم سازنده فیلم در کن کردند و انعکاسی که حاشیه‌های فراوان آن در جشنواره یاد شده داشت، سازمان سینمایی درباره این فیلم و مجوزش موضع گرفت و در اقدامی دیرهنگام اما درست اجازه اکران فیلم را نداد.

در همین حال، فیلم دیگری هم با داشتن تیمی از ایران، در جشنواره حضور یافت. «عنکبوت مقدس» که یک فیلم ضد ایرانی، ضد اسلامی بود با وجود همه ضعف‌های ساختاری و سینمایی، جایزه بهترین بازیگر زن را برد تا وجه خبری و رسانه‌ای این فیلم ضعیف نشود و اگر فیلم، از نظر سینمایی حرفی برای گفتن ندارد، با اضافه کردن فرامتن به داد فیلم برسند.

نکته مهم در این میان این است که در تولید این فیلم ضد اسلامی و موهن، عواملی از داخل کشور نیز همکاری داشته اند.

این موضوع بخصوص تدوین این فیلم توسط یکی از تدوینگران شناخته شده ایران تا زمانی که روزنامه جام جم در یک گزارش خبری کوتاه به آن اشاره نکرد، مورد توجه قرار نگرفت و تازه بعد از آن بود که رئیس سازمان سینمایی کشور در این باره موضع گرفت و البته موضع گیری او هنوز به نتیجه ای منجر نشده است چرا که فهرست افراد ممنوع از فعالیت هنوز رسما اعلام نشده است و گویا چانه زنی‌هایی در پشت پرده در حال انجام است.

اینجاست که نقش رسانه‌ها و ضرورت همکاری نهادهای فرهنگی و هنری با خبرنگاران در جهت گردش سریع و به موقع اطلاعات بیشتر مشخص می شود.

فیلم «عنکبوت مقدس» در جشنواره کن در حالی پخش شد که ایران به صورت رسمی در کن نماینده داشت و بنیاد سینمایی فارابی غرفه ای در بازار کن برپا کرده بود و به صورت روزانه از دیدارها و ملاقات های نمایندگان ایران با کشورهای دیگر، برای رسانه ها ارسال می شد اما آنها حتی یکبار درباره عوامل سازنده فیلم، به تهران اطلاع رسانی نکردند.

آیا سازمان سینمایی و امور بین الملل بنیاد فارابی نباید در این خصوص رصد به هنگام و درستی می داشت؟ در ساختار معاونت سینمایی وزارت ارشاد، معاون نظارت و ارزشیابی داریم که باید این موارد را رصد کرده، به سرعت اظهار نظر و موضع‌گیری کند.

انتظار رصد و واکنش به موقع در برابر رویدادهایی اینچنین، انتظار و مطالبه به جایی از سازمان سینمایی است که دیگربار به دلیل تعلل و غفلت، از جریان رسانه‌ای فرانسوی ( یا فرانسوی – ایرانی) پاتک نخورند.

البته با توجه به شنیده‌ها و اطلاعات خبرنگار جام جم به نظر می‌رسد سازمان سینمایی دستورالعمل مشخص و روشنی درخصوص تخلفاتی مانند آنچه درباره فیلم «برادران لیلا» اتفاق افتاده است، ندارد و به صورت موردی درخصوص تخلفات تصمیم گیری می‌کند.

بی خبری سازمان سینمایی از تولیدات داخلی

یک منبع آگاه در سازمان سینمایی در پاسخ به اینکه چرا این نهاد گاهی در بحث رصد مسائل مرتبط با فیلم‌ها غفلت می‌کند و منجر به ایجاد حاشیه‌هایی از قبیل فیلم ضد ایرانی «عنکبوت مقدس» می‌شود، به جام‌جم گفت: سازمان سینمایی از قبل هم فیلم «عنکبوت مقدس» را رصد می‌کرد، اما چون فیلم ضعیفی بود، فکر نمی‌کردیم با حضور در جشنواره فیلم کن بتواند از امتیاز ویژه‌ای برخوردار شود، تا حدی که به بازیگر آن جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را اهدا کنند. سازمان سینمایی متوجه کیفیت و سطح نازل این فیلم بود و معتقد بود که بها دادن به چنین فیلمی و هرگونه واکنش زودهنگام یا حتی پیش‌دستی‌کردن باعث می‌شد این ظرفیت و فضا از سوی مسئولان جشنواره فیلم کن جدی‌تر گرفته شود و بهای بزرگتری به آن بدهند. حتی هیاهوهای بعدی هم که پیرامون این فیلم به راه افتاد، از اشتباهات محضی بود که از طریق برخی رسانه‌های داخلی به آن دامن زده شد. مرور صحبت‌های اخیر آقای مجید مجیدی درباره این فیلم حائز توجه است؛ اینکه چرا ما باید در داخل کشور تا این حد به یک فیلم نازل و سطحی مثل «عنکبوت مقدس» بها دهیم و کارکرد تبلیغاتی برایش ایجاد کنیم.

این مساله اتفاقا باعث توجه بیشتر به فیلم شد. حتی علی عباسی، کارگردان فیلم هم رسما از برخی رسانه‌های ایران و بعضی از مسئولان ایران هم که علیه این فیلم موضع گرفتند، تشکر کرده است، این تشکر هم جنبه کنایه و متلک داشت و هم واقعیت تلخی را بیان می‌کند.

پخش بین‌المللی فیلم «عنکبوت مقدس» بعد از این هیاهوی ایجادشده، موفق به عقد قراردادهای زیادی برای اکران آن شد و خیلی از کشورها حق پخش و نمایش این فیلم را خریداری کردند. همه اینها نشان می‌دهد ما نتوانستیم هوشمندی و تدبیر درستی در مواجهه با این فیلم داشته باشیم. حتی به خاطر جو و هیاهوهایی که راه انداختند، در تدبیر سازمان سینمایی هم مانع ایجاد کردند. اگر مابقی هم همراه با رویکرد سازمان سینمایی، بی‌تفاوت از کنار یک فیلم ضعیف – ولو اینکه به هر دلیلی در جشنواره کن موردتوجه قرار گرفته باشد- رد می‌شدند، با تدبیر و هوشمندی این فضا مدیریت می‌شد.

این منبع آگاه درباره اینکه چرا سازمان سینمایی زودتر از هشدار رسانه‌ای درباره همکاری سینماگران داخل با فیلم «عنکبوت مقدس» مثل هایده صفی‌یاری (تدوینگر) وارد عمل نشد هم توضیح داد: گاهی سازمان سینمایی درباره پروژه‌های داخل کشور هم اطلاعات به‌روز و کاملی ندارد و زمانی متوجه شناسنامه فیلم‌ها می‌شود و به قطعیتی درباره عوامل می‌رسد که این آثار برای دریافت پروانه نمایش ارائه شده باشند، وگرنه در بحث درخواست پروانه ساخت، تنها نام چند تن از عوامل اصلی فیلم مشخص است و نامی از سایر عوامل فنی یک فیلم نیست. گاهی حتی برخی عوامل فیلم‌ها طی فرآیند پیش تولید و تولید تغییر می‌کنند.

این بی‌اطلاعی از عوامل فیلم‌ها طبیعی است و تا نسخه نهایی فیلم آماده نشود، نمی‌توان با قطعیت از عوامل آن مطلع شد. فیلم‌ها پروسه عجیب و غریبی را طی می‌کنند و هر سال معمولا 100 تا 150 فیلم پروانه ساخت می‌گیرند و تنها 40 تا 50 فیلم به مرحله ساخت می‌رسند. در بین همین فیلم‌ها هم ممکن است چند بار عوامل ساخت تغییر کند.

او در حالی این دلایل را برمی شمارد که توقع منطقی این است که سازمان سینمایی از تغییرات تولیدات علاوه بر عوامل تولید حتی درمورد محتوا به صورت به‌روز مطلع باشد.

او تشریح امکانات موجود رصد در این سازمان هم گفت: برخلاف این تصور، رسانه‌های داخلی خیلی برای ما اهمیت دارد و جدا از نظرسنجی تلفن آنلاین روابط عمومی سازمان سینمایی و کسب نظرات طیف‌های مختلف مردم، بازخوردهای روزانه مثبتی دریافت می‌کنیم. اگر حساسیت موضوعی بالا باشد، در جلسات فوق‌العاده و اگر نه در جلسات مدیران گزارش‌دهی صورت می‌گیرد و درباره مسائل مطرح شده صحبت و درباره آنها تصمیم‌گیری می‌شود. هم آقای دکتر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم آقای محمد خزاعی، ریاست سازمان سینمایی تعامل خیلی خوبی با رسانه‌ها دارند و به نظرات آنها توجه می‌کنند. این دقیقا نقطه مقابل تصور و نگاهی است که شما مطرح می‌کنید. اهتمام مدیران ارشاد و سازمان سینمایی در تعامل با رسانه‌ها قابل تمجید است و نشان می‌دهد رسانه‌ها به‌عنوان رکن اصلی در بحث شکل‌گیری رویدادهای فرهنگی اهمیت ویژه‌ای دارند.

این منبع آگاه بدون توجه به اشکال اصلی یعنی نبود رصد پیشگیرانه توسط سازمان سینمایی با تفکیک رسانه‌های رسمی و غیررسمی ادامه داد: الان گاهی صفحه یک شخص در فضای مجازی کارکرد رسانه‌ای خیلی بالایی داشته و حتی بازخوردش از یک خبرگزاری بیشتر باشد. بنابراین وقتی از رسانه صحبت می‌کنیم باید درنظر بگیریم از کدام رسانه حرف می‌زنیم؛ رسانه‌های شخصی و سلیقه‌ای که معمولا منویات خصوصی و دغدغه‌های باندی و جناحی خود را مطرح می‌کنند یا رسانه‌های رسمی و معتبر که رسالت حقیقی را پیگیری می‌کنند. متاسفانه بخش عمده‌ای از رسانه‌های ما مبتلا به ژورنالیسم زردی شدند که آفتی خطرناک است و تاثیرگذاری‌شان محدود به حواشی و دامن زدن به آن است، نه به متن و اصل حوزه فرهنگ و سینما.

او درباره گزارش مغرضانه روزنامه فرانسوی فیگارو درباره فیلم «برادران لیلا» و علیه تصمیم قانونی سازمان سینمایی هم گفت: سوال ما این است که چرا فیلم «تفریق» مانی حقیقی به مشکل نخورد؟ چرا مشکلی برای فیلم «جنگ جهانی سوم» هومن حقیقی مشکلی پیش نیامد؟ «برادران لیلا» فیلمی بود که تشریفات و مسیر اداری خود را طی نکرد. با این وجود، مسئولین مربوطه در اداره کل ارزشیابی و نظارت سینمایی با سازندگان این فیلم تعامل کردند و درنهایت سه دقیقه اصلاحیه برای آن درنظر گرفتند که این مقدار هم به دلیل عدم انطباق با فیلمنامه تصویب شده و پروانه ساخت بوده است. یعنی باز هم مساله به تخلفی برمی‌گردد که خودشان انجام دادند. آنها زیربار اصلاحیه این سه دقیقه هم نرفتند و بعد از آن هم موضع‌گیری‌هایی را در تریبون رسمی جشنواره کن داشتند. درعین حال الان این فیلم، در مرحله آماده شدن شرایط برای اخذ صلاحیت پروانه نمایش است. ممکن است اگر شرایط مناسبی فراهم شود، در زمان مقتضی به اکران برسد. وضعیت موجود ماحصل کمی جوسازی و فشار رسانه‌ای است. در این یکی دو سال اخیر، به شدت شاهد یک هم‌صدایی و هم‌افزایی رسانه‌ای از سوی شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور هستیم. به‌نظرم باید علت این فضا را در تئوری‌های دیگری جستجو کرد، از جمله استراتژی وزارت امور خارجه آمریکا و آن جمله مارک پالمر که گفته: «ایران را فقط می‌شود با جنگ رسانه‌ای به زانو درآورد نه با جنگ نظامی و اقتصادی». این تحرکات حوزه فرهنگی و سینما هم در همان راستاست و باز به همین دلیل است که بودجه 20 میلیون دلاری را به صدای آمریکا اختصاص می‌دهند یا سرمایه‌گذاری‌های نجومی در شبکه‌های بی‌بی‌سی فارسی، من و تو و ایران اینترنشنال می‌کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها