در بیشتر این گزارشها، به گرسنگی و بحران امنیت در افغانستان اشاره شده و خروج تعداد زیادی از افغانها ازکشورشان با هدف پناهجویی در دیگر کشورها به مثابه آشفتگی در این کشور مدنظر قرار داده شده است. بدیهی است کسی منکر ضعفهای جاری در افغانستان و بحرانهای این کشور نیست. اما سؤال اصلی اینجاست که چرا مقامات غربی، تاریخ ۲۰ساله اشغالگری در افغانستان توسط ناتو را که اتفاقا اصلیترین نقش را در تحقق شرایط کنونی داشته، سانسور میکنند؟
این روزها رسانههای غربی دستور کار مشخصی در قبال افغانستان و وقایع جاری در آن دارند! شبکه دویچهوله مانند بسیاری از رسانههای دیگر اروپایی با استناد به سخنان انتیا وب، معاون رئیس منطقهای برنامه غذایی برای آسیا و اقیانوسیه اعلام کرده است ۱۹.۷میلیون نفر که حدود نیمی از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، از گرسنگی حاد رنج میبرند. به گفته او، بهخصوص وضعیت در ولایت غور در شمال شرق افغانستان وخیم است. در این ولایت، ۲۰هزار نفر از گرسنگی فاجعهبار متأثر شدهاند که بدترین درجه گرسنگی است. به گفته او، این مردم بعد از سپری کردن یک زمستان سخت، چیزی غیر از نان خشک برای خوردن ندارند. بر اساس اظهارات انتیا وب، در تمام نقاط افغانستان، مردم از خشکسالی بیوقفه و بحران شدید اقتصادی رنج میبرند.
نقش غرب در قحطی افغانستان
بعد از تصرف قدرت توسط طالبان در ماه آگوست سال۲۰۲۱، بسیاری از کشورهای غربی، کمکهای پولیشان را به این کشور متوقف کردند. اما برخی آژانسهای سازمان ملل متحد و برنامه غذایی جهان به کمک مردم افغان ادامه دادهاند. در این میان، سیاستمداران و رسانههای غربی ترجیح میدهند درخصوص نقش اعضای ناتو در توقف این کمکهای مردمی و فراتر از آن، نقش مخرب اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در تزریق بحرانهای مزمن در افغانستان، کمترین سخنی به میان نیاورند. در ماورای دلسوزی ظاهری غرب برای ملت افغانستان، حقایق تلخی به چشم میخورد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت. واقعیت این است که ایجاد بحرانهای مزمن در افغانستان به مخرج مشترک راهبردی و نقطه اتصال دولتهای بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن تبدیل شده است. تصویری که امروز در افغانستان مشاهده میکنیم دل هر انسان آزادهای را میآزارد. در رسانههای غربی، همگان از دوگانه طالبان - دولت افغانستان سخن میگویند و بس. گویا این بحران، پیشزمینه یا نقطه آغاز دیگری نداشته و آنچه امروز در افغانستان رخ میدهد، در بستر زمانی روزها و هفتههای اخیر باید تجزیه و تحلیل شود.
غرب از صلح در افغانستان متنفر است
در یک کلام، میتوان گفت غرب با سانسور حقایق ۲۰سال اشغالگری در افغانستان، تنفر خود را از صلح در این کشور آشکارکرده است. تصویر نهان افغانستان، از تصویر آشکار آن به مراتب دردناکتر است. این تصویر آشفته و تاریک محصول ۲۰سال اشغالگری آمریکاییها و اعضای ناتو در افغانستان بوده است؛ هرچند رسانههای غربی گونهای است که گویا بحران افغانستان از سال ۲۰۲۱ آغاز شده تا ۲۰۰۱. صلح در افغانستان، خط قرمز بایدن است، چنانچه در دولت ترامپ نیز خط قرمز بود. با این حال، دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا هر دو اصرار دارند با کلیدواژه صلح افغانستان تا میتوانند بازی کنند. بسی مضحکانه است که غرب به عنوان مصدر تولید ترور و خشونت در افغانستان، اکنون ژست حامی مذاکرات صلح در این کشور را به خود بگیرد. ترامپ، اوباما و بوش پسر، هر سه در طول مدت حضور خود در کاخسفید، میلیونها مرد، زن و کودک افغان را به خاک و خون کشیده و حتی از سال۲۰۱۳ تاکنون، عدهای از بازماندگان داعش و گروههای تروریستی- تکفیری را به مناطق مرزی و قبایلی افغانستان و پاکستان سوق دادهاند.
روی نهان افغانستان
غرب به هر دری میزند تا روی نهان افغانستان را در مقابل افکار عمومی دنیا جلوه گر نکند. بهتر است هر چه سریعتر روی نهان بحران افغانستان در مقابل دیده افکار عمومی دنیا قرار گیرد. بهتر است مقامات آمریکایی پاسخ دهند که اگر واقعا درصدد ایجاد صلح و ثبات در این کشور جنگزده آسیایی و مسلمان هستند، چرا از سال۲۰۱۸میلادی و پس از درهم شکستن خلافت خودخوانده تروریستهای تکفیری در عراق و سوریه زمینه انتقال هزاران نفر از اعضای داعش را به افغانستان و مناطق قبایلی و مرزی فراهم کردند. ناآرامیهای امروز افغانستان را نباید به صحنه طنابکشی طالبان و دولت اشرف غنی تشبیه کرد. بهتر است کمی به جای طرفهای دعوا روی موضوع دعوا متمرکز شد. موضوع دعوا در اتاقهای فکر آمریکا، چگونگی ایجاد صلح واقعی در افغانستان نیست، بلکه چگونگی هدایت افغانستان بحران زده در ذیل واژه صلح است. بدون شک، دیری نخواهد پایید که از این بازی وقیحانه واشنگتن و شرکای آن در ناتو پرده برداشته شود.
منبع: روزنامه جام جم