روند اخبار و پیگیری تحولات جاری درخصوص مذاکرات احیای برجام نشان میدهد که این گفتگوها به مرحله فرسایشی و خستهکننده رسیده و نمیتوان در آیندهای نزدیک به موضوع رسیدن به توافق امیدوار بود. دلایل این مسأله هم کاملا مشخص است.
در یک طرف ماجرا ایالاتمتحده و کشورهای غربی قرار دارند. روندی که آمریکا در پیش گرفته کاملا نشان میدهد که مقامات این کشور بهطور کلی در پی فرافکنی هستند و در عین حالی که در مواضع رسمی خود از آمادگی برای رسیدن به توافق سخن میگویند، اما در عین حال عنوان میکنند که این جمهوری اسلامی ایران است که باید موضع خود را در قبال رسیدن به توافق روشن کند. البته این رویکرد کاملا مشخص میکند آمریکاییها هم چندان تمایلی به برجام فعلی ندارند و خواهان تغییر کلی محتوای آن هستند تا زیادهخواهیهای خود را در قالب نگارش متن جدیدی تامین کنند.
طرف دیگر ماجرا کشورهای اروپایی هستند که گرچه حداقل در بیانات رسمی خود وانمود میکنند که نسبت به فرآیند مذاکرات نرمش نشان دادهاند، اما شواهد موجود حاکی از آن است که در طول ۱۰ماه گذشته بهرغم همه هیاهوهای تبلیغاتی و رسانهای هیچ ابتکاری برای پیشبرد گفتگوها ارائه ندادند و این طرف ایرانی است که ضمن نشان دادن جدیت خود در مذاکرات برای جلوگیری از وقفه، طرحهای پیشنهادی خود روی میز مذکرات گذاشته است. در دیگر سوی ماجرا جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که علاوه بر نشان دادن حسننیت خود در جریان گفتگوها هم ابتکار عمل بهخرج داده و هم بر مواضع اصولی خود پافشاری میکند، اما با این وصف، این رویکرد بههیچوجه به معنای پذیرش هرگونه توافقی از سوی ایران نیست. برجام و توافق جزو مسائل مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی است، اما همانطور که دولت سیزدهم اعلام کرده است مذاکرات هستهای در کنار دیگر مسائل اولویتدار نظام قرار دارد و ایران برای حل مسائل داخلی و بهبود وضعیت اقتصادی راهکارهای متعددی ازجمله برقراری ارتباط با کشورهای همسایه و پیرامونی و همچنین تقویت دیپلماسی اقتصادی را در پیش گرفته و به همین دلیل تعجیلی برای رسیدن به هر توافقی ندارد.