بعضی از این شادی گل ها به قدری خاطره انگیز است که با وجود گذشت سالها از آن اتفاق، در خاطره جمعی فوتبال دوستان دست نخورده باقی مانده است.
یکی از همین صحنهها درست 40 سال پیش و در فینال جام جهانی 1982 اسپانیا رقم خورد. ایتالیا بعد از پشت سر گذاشتن رقبای سرسختی همچون برزیل، آرژانتین و لهستان به مصاف آلمان غربی رفته بود که آن روزها ستارگانی همچون کارل هاینس رومینیگه، کلاوس فیشر و پل برایتنر در آن بازی میکردند. لاجوردی پوشان توانستند با نتیجه 3 بر یک پیروز شده و برای سومین بار قهرمان جام جهانی شوند.
به عقیده خیلی از فوتبالیها، زیباترین صحنه آن بازی و شاید یکی از زیباترین لحظات در تاریخ جام جهانی در دقیقه 69 رقم خورد. مارکو تاردلی با یک شوت والی توانست گل دوم تیمش را به ثمر برساند. بعد از آن بود که صحنه شادی گل تاردلی در تاریخ فوتبال ثبت شد.
او که میشد در تمام اجزای صورتش شادی و خوشحالی وصف ناپذیری را مشاهده کرد، شروع به دویدن کرد طوری که هم تیمیهایش به پای او نمیرسیدند. بعد از حدود چهار دهه از این اتفاق، خود تاردلی چند وقت پیش در مصاحبهای با سایت گل در مورد آن لحظه و جام جهانی 82 صحبت کرد.
او در این باره گفت: « آن لحظه را هنوز کاملا به یاد دارم. من خوش شانس بودم که در بهترین زمان و در بهترین نقظه زمین قرار داشتم. البته نباید از پاس فوقالعاده چیرا هم به راحتی گذشت». او حس و حالش در مورد آن گل را اینطور توضیح میدهد: اعتقاد دارم وقتی بازیکنی در فینال جام جهانی گلزنی میکند، به هیچ وجه نمیتوان به شیوهای اغراق آمیز شادی گل را انجام داد. تصور میکنم در آن لحظه چیزی فراتر از جنون به من دست داد. وقتی دیدم توپ وارد دروازه شد، یک لحظه احساس کردم کاملا تنها هستم. هیچ صدایی به گوشم نمیرسید و هیچ بازیکنی به چشمم نمیآمد. مثل این بود که در یک فیلم صامت در حال بازی کردن هستم. در آن سکوت و تنهایی، به یکباره همه اتفاقات زندگیام از جلوی چشمانم گذشت. از والدین و برادرهایم گرفته تا دوستان دوران کودکیام. چیزی که برایم جالب بود این بود که از دل آن تنهایی، یک شادی غیر قابل توصیف بیرون آمد.
البته آن جام جهانی برای تاردلی ماجرا و داستانهای دیگری هم داشت. خودش می گوید وقتی وارد اسپانیا شد، اوضاعش چندان رو به راه نبود. زیرا هم فصل سختی را تجربه کرده بود و هم یک مصدومیت جزئی داشت. با این حال، او هیجان عجیبی برای تک تک بازیها داشت. او ابتدا با کلودیو جنتیله، مدافع سرشناس آن روزهای آتزوری هم اتاق شد، اما در طول شب آنقدر هیجان داشت و صحبت میکرد، جنتیله مجبور شد اتاقش را عوض کند. خودش میگوید در شب قبل از بازی فینال هم آنقدر استرس و هیجان داشتم پیش دینو زوف، کاپیتان تیم و چیرا رفتم تا کمی آرام شوم اما اثری نداشت و کلا چند دقیقه بیشتر نتوانستم بخوابم.
گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد