نسخه‌هایی که فقط اوضاع اقتصادی جهان را بدتر می‌کند

ناقوس مرگ در داووس

برگزاری سالانه اجلاس داووس در کشور سوئیس، فرصتی برای کشورها و تئوریسین‌های اقتصادی مطرح جهان است تا ایده‌های خود را در قبال عبور از بحران‌های مشترک بین‌المللی و تقویت شاخصه رشد اقتصادی کشورها ارائه دهند.
برگزاری سالانه اجلاس داووس در کشور سوئیس، فرصتی برای کشورها و تئوریسین‌های اقتصادی مطرح جهان است تا ایده‌های خود را در قبال عبور از بحران‌های مشترک بین‌المللی و تقویت شاخصه رشد اقتصادی کشورها ارائه دهند.
کد خبر: ۱۳۶۷۲۶۵

با این حال، میان این هدف اعلامی و واقعیات جاری در این نشست، تناقضات معناداری وجود دارد. اجلاس داووس طی سال‌های گذشته به کانونی برای ارائه استدلال‌های یکطرفه و غیرعملیاتی کشورهای غربی در مواجهه با نظم تجاری و اقتصادی جاری در جهان تبدیل شده است.

معترضان ضد نظام سرمایه‌داری همانند سال‌های گذشته در اعتراض به برگزاری اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصادی موسوم به داووس، در آستانه برگزاری این اجلاس در تفرجگاه آلپاین داووس در سوئیس تظاهرات برپا کردند که مانند سال‌های گذشته از سوی پلیس به خشونت کشیده شد.

از دید پلیس سوئیس، اعتراض‌ها علیه نظام سرمایه‌داری و اجلاس اقتصادی در داووس یک رویداد مرسوم غیرقانونی است که باعنوان «در هم شکستن مجمع اقتصادی جهان» هرساله قبل از گردهمایی نخبگان سیاسی و اقتصادی جهان در فاصله 120کیلومتری با قطب مالی سوئیس برگزار می‌شود.

طبق گزارش رسانه‌ها، نیروهای پلیس شهر زوریخ با استفاده از اسپری فلفل و گلوله‌های پلاستیکی تلاش کردند جمعیت معترضان را متفرق کنند.

یکی از گروه‌های معترض با دعوت از مردم برای شرکت در اعتراض علیه نظام سرمایه‌داری در وبسا‌یت خود نوشت: «مجمع اقتصادی جهان و سوئیس می‌کوشند تا به قدرتمندان این جهان، سرزمینی آرام ارائه دهند تا بتوانند تبادل نظر کنند و بدون مزاحمت خود را به عرضه نمایش بگذارند. لازم است که آرامش را در سرزمین آنها برهم زد و علیه عملکرد نظام سرمایه‌داری اقدام کرد».

چرا راهکارهای اقتصادی غرب کارگشا نیست

واقعیت این است که در ادوار گوناگون برگزاری اجلاس داووس، موضوعات متعددی در خصوص وقوع و تشدید بحران‌های اقتصادی و تجاری در جهان مورد طرح و بررسی قرار گرفته است اما سران کشورهای غربی در این اجلاس و نشست‌های مشابه (مانند آنچه در گروه7 و گروه20 به صورت سالانه برگزار می‌شود) نتوانسته‌اند بر سر مواجهه با بحران‌های مزمن اقتصادی موجود در کشورشان به یک راهکار جمعی و قابل اتکا برسند. هم اکنون سال‌ها از وقوع بحران اقتصادی در آمریکا و اروپا سپری شده و سیاست‌های ریاضتی نیز در بسیاری از کشورها جریان دارد. شیوع ویروس کرونا و تبعات اقتصادی ناشی از آن، اوضاع را بدتر کرده است.

در حال حاضر، علاوه بر بحران‌های زیربنایی حاکم بر اقتصاد جهانی که اتفاقا معلول بحران‌سازی‌های مزمن امنیتی، اجتماعی و اقتصادی غرب در سطح نظام بین‌الملل است، شاهد شرایط سخت ناشی از شیوع پاندمی نیز هستیم.

مقامات آمریکایی به صورت علنی یا غیر اعلامی، چندجانبه گرایی مدنظر سازمان تجارت جهانی را زیر سؤال برده و قوانین تجارت بین‌الملل را با اقدامات یک‌جانبه گرایانه خود نقض می‌کنند.

در شرایطی که آمریکا و بیشتر بازیگران اروپایی به مثابه بازیگران بحران‌ساز در نظام بین‌الملل، مسؤولیت تشدید بحران را در دنیای امروز به عهده دارند، اساسا فرصت و بستری برای همگرایی جهانی بر سر مواجهه با بحران‌های اقتصادی جمعی وجود ندارد.

معضلات و آسیب‌های اقتصادی جاری، شامل دو آسیب زیربنایی (ساختاری) و روبنایی بوده و غرب به‌طور قطع زیر بار حداقلی‌ترین مسؤولیت خود در قبال مواجهه با این بحران‌های خودساخته نخواهد رفت.

تمرکز بر ریشه‌های بحران، ممنوع

یکی دیگر از موضوعاتی که به ناکارآمدی اجلاس داووس منجر شده است، مربوط به تمرکز نداشتن عامدانه برگزارکنندگان و اکثر سخنرانان این اجلاس بر ریشه‌های وقوع بحران‌های اقتصادی در جهان برمی‌گردد.

این سانسور هدفمند، سبب شده تا راهکارها بدون توجه به ریشه‌ها و علت‌ها مورد توجه قرار گیرند و در نتیجه، کارآیی خود را به صورت مطلق از دست بدهند.

نکته دیگر این‌که مناسبات پشت پرده امنیتی و سیاسی موجود میان بازیگران غربی بر مناسبات اقتصادی آنها سایه افکنده است.

نمونه بارز این مسأله را در بحبوحه جنگ اوکراین مشاهده می‌کنیم، جایی که واشنگتن و لندن سعی دارند با اتخاذ راهکارهای سلبی، دیگر اعضای ناتو را وادار به قطع مناسبات اقتصادی با روسیه کنند. این واگرایی روز به روز در غرب تشدید می‌شود.

آنچه مسلم است این‌که به جز عکس‌های یادگاری و حواشی خبری جالب توجهی که در اجلاس داووس شاهد آن بودیم، این نشست پرهزینه خروجی قابل توجهی در راستای حل بحران‌های اقتصادی موجود در جهان امروز ندارد. بی‌شک تا زمانی که معضلات زیربنایی موجود در پروسه تصمیم سازی جمعی در جهان حل و فصل نشود، این ناکامی به قوت خود باقی خواهد ماند.

وحشت آمریکا در خصوص آینده دلار

بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا تصمیم گرفت سلطه دلار را بر نظام بین‌الملل تحکیم و تثبیت کند و آمریکا از آن زمان تاکنون بر این مبنا عمل کرده است. متحدان آمریکا نیز در این روند با واشنگتن همراه شدند.

در این میان واشنگتن نگران است هم‌افزایی کشورهایی که مورد تحریم یا ظلم آمریکا قرار گرفته‌اند، می‌تواند سلطه دلار را از بین ببرد. بر اساس آمار، بین 31 تا 33 کشور، تحت تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌اند. هر‌کدام از این کشورها ظرفیت‌های بالقوه و بالفعلی دارند که باید تجمیع و درون یک ساختار کلان هدایت شوند.

اگر هم‌افزایی کشورهای تحت تحریم آمریکا به صورت جمعی صورت گیرد، زمینه در هم شکستن تحریم‌های آمریکا وجود دارد. کشورهایی که مورد تحریم آمریکا هستند، می‌توانند با هم‌افزایی در جهت بهره‌مندی از ظرفیت‌های دو جانبه به مقابله با تحریم بپردازند.

بدیهی است که در چنین شرایطی کشورهای دیگر نیز تمایل بیشتری در خصوص عبور از دلار خواهند داشت. کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار دارند نسبت به تشکیل یک اتحادیه مشترک احساس واقعی دارند و زمینه آن نیز وجود دارد، زیرا خیلی از کشورها مانند چین، روسیه، لبنان و کشورهای آمریکای لاتین به این نتیجه رسیده‌اند که ظرفیت‌های دور زدن تحریم را در قالب یک تلاش جمعی فعال کنند.

سعید سبحانی - بین الملل روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها