ارتباط با خدا از چشمی دیگر
محمدامین پرواس، تهیهکننده «بیانتها» درباره شباهت این برنامه با برنامه «با حسین حرف بزن» که چند سالی است در ایام ماهمحرم آن را روی آنتن شبکه نسیم میبرد، میگوید: شاید کسی که برنامه را از دور نگاه میکند، میتواند به این مساله پی ببرد که شبیه با حسین حرف بزن است، البته نه به لحاظ فرمی، بلکه به لحاظ محتوا اما من با این نظر زاویه ندارم، چراکه احساس میکنم اینگونه برنامهسازی را بلد هستم و حال درستی بر آن حاکم است. همچنین خوشحال میشوم اگر برنامهسازی در این فضا پیشرفت کند و شبیه آن را بسازند.
وی با اشاره به اینکه چهار سال پیش در ایام ماهرمضان که نزدیک سحر کانالهای تلویزیون را جابهجا میکرد، تصمیم به ساخت این برنامه گرفته است، میافزاید: آن زمان به این نتیجه رسیدم که برنامهها، حرف دل من مخاطب را نمیزند یا حداقل من اینگونه با خدا حرف نمیزنم. همچنین احساس کردم درصدی از جامعه اطراف من نیاز دارند مدل دیگری که غیرمستقیم و مهربانتر است، با خدا ارتباط بگیرند.
تهیهکننده بیانتها ادامه میدهد: همچنین مخاطبان را اینگونه در نظر گرفتم که ممکن است افراد مذهبی و بهاصطلاح روزهگیر نباشند اما ارتباطشان با خدا خوب است. در حقیقت ما قصد داریم بگوییم که نشاندادن فرمول و مسیر برای ارتباط با خدا شاید درست نباشد، چرا که هرکس میتواند به گونهای با خدا ارتباط بگیرد و حال دلش را خوب کند.
حرف دل مردم
پرواس مطرح میکند: ایدهای که در ذهن داشتم به ساخت آیتمهایی در سه سال گذشته منتهی شد. بهعنوانمثال آیتمی با سیدمهدی شجاعی داشتیم و کارهای مشترکی با صابر خراسانی، علی فانی و ... انجام دادیم. سال ۱۴۰۰ نیز تغییراتی ایجاد کردیم به گونهای که باران نیکراه و محمدحسین پویانفر به تیم ما اضافه شدند و حامد عسکری نیز اجرای آیتمی در مسیر نجف به کربلا را برعهده گرفت.
به گفته وی، ضبط بیانتها، ۱۴۰۱ به پایان رسیده است و تدوین آن بهصورت روزپخش در حال انجام است. این برنامه حاصل یک تیم حدود ۴۰ نفره است که نوروز خود را با حال خوب برای تولید آن گذاشتهاند.
پرواس درباره بخشهای مختلف بیانتها تصریح میکند: این برنامه که هنگام افطار و سحرهای ماهرمضان روی آنتن شبکه نسیم میرود، پنج آیتم دارد. نام اولین آیتم برنامه «حرفدل» است که ما با حضور در لوکیشن مشاغل مختلف که برای مردم قابل لمس است و هر روز آن را میبینند، از زبان آنها با خدا ارتباط گرفتیم. البته صدای افراد را نمیشنویم بلکه نریشنی داریم که سعی میکند شبیه شخصیت در شغل مورد نظر صحبت کند.
تهیهکننده بیانتها ادامه میدهد: پس از آن حامد عسکری را در استودیوی برنامه با دکوری بسیار ساده میبینیم که هرشب درباره یکی از اسامی خداوند که قابل لمس است، صحبت میکند. ناگفته نماند که آیتمها براساس مفهوم اصلی برنامه که یکی از نامهای خداست، طراحی شده. بعد از آن در آیتم «با تو حرف میزنم» که برای سال گذشته است، باران نیکراه متنی را که با کودکی و ارتباط با خدا در آن زمان بازمیگردد، میخواند و مخاطب فقط صدای ایشان را میشنود. البته نقطه ویژه این آیتم اجرای دو نفر از مترجمان ناشنوایان برای آنهاست.
پرواس یادآور میشود: پس از بازگشت به استودیو و شنیدن قصه از زبان حامد عسکری که داستانهای شیرین و دلنشین تعریف میکند و شخصیتاش بهگونهای است که در لحظه میتواند چیزی خلق کند، آیتم «کنج خلوت» را داریم که در حرم امام رضا (ع) ضبط شده است. مفهوم آیتم هم از اینجا میآید که آدمها در هر موقعیتی و با هر نگاه مذهبی، کنجی برای خلوتکردن دارند و برای من جالب بود که به آن راه پیدا کنم. آن زمان در دسترسترین فضایی که ما بتوانیم از حضور دوستان بهره ببریم، حرم اهل بیت بود که به لطف امام رضا (ع) این اتفاق افتاد.
وی میافزاید: برای این آیتم از سبک دوربین مخفی استفاده شد؛ یعنی با دوربین به صحن انقلاب حرم رضوی میرفتیم و از برخی افراد درخواست کردیم چند دقیقهای از وقتشان را در اختیار ما قرار بدهند چرا که امام رضا (ع) هدیه ویژهای برایشان درنظر گرفته است. وقتی کسی قبول میکرد، از او خواهش میکردیم چشمانش را ببندد و او را به طبقه دوم حرم میبردیم و روبهروی گنبد مینشاندیم. موقعیت خاصی برای زائر امام رضاست گرچه برای امام هشتم تفاوتی نمیکند. شخصیتهای مختلفی در این آیتم حضور پیدا کردند و من با آنها بدون آنکه مرا ببینند، شروع به صحبت میکنم.
تهیهکننده بیانتها با اشاره به اینکه پس از بازگشت به استودیو و صحبتهای راوی برنامه درباره موضوع مورد نظر، آیتم «سیپند» پخش میشود، میگوید: مجید خسروانجم اجرای این آیتم را برعهده دارد و در حقیقت با ۳۰ نفر که شخصیتهای متفاوت دارند، در سنین مختلف هستند و از شهرهای متفاوت آمدهاند، به مدت ۳۰ شب درباره موضوع محوری برنامه صحبت و آن را باز میکند. پس از آن حامد عسکری را دوباره در استودیو میبینیم و سپس مخاطب، مناجات محمدحسین پویانفر که شعرهای فاخری دارد و از ملودیهای سنتیتر استفاده کرده است، میشنود و در پایان راوی، برنامه را به کسانی که در اطرافمان هستند، تقدیم میکند.
پرواس درباره انتخاب حامد عسکری بهعنوان راوی برنامه اظهار میکند: ویژگی تسلط روی اجرا و بداههگویی باعث شد به سراغ ایشان برویم. حامد عسکری قصهگویی ویژه خود و حال خوبی دارد که دلنشین است و مخاطب هم میپسندد.
وی در پایان با اشاره به اینکه باید نگاه تازهای به برنامههای رمضانی شود، خاطرنشان میکند: من مشکلی با اینکه افراد در این ماه به کارهای بعضا بدی که در طول سال انجام دادهاند، فکر کنند، ندارم و اساسا شاید کارکرد ماه رمضان این باشد که انسان در خود تاملی کند اما نمیدانم این فرم تکراری برنامههای تلویزیونی که شاید از سر ایده نداشتن و حتی تنبلی میآید، از چه زمان باب شده و هنوز هم تکرار میشود. ما تلاش کردیم متفاوت باشیم و فرم را تغییر دهیم، گرچه بیانتها هم برنامهای شاداب و سرحال نیست اما ریسک را پذیرفتیم و حال برنامه بهزعم مخاطبان خوب است. البته علاقه دارم برنامهای ویژه این ماه بسازم که وجه شادابی در آن باشد که امیدوارم این اتفاق رخ بدهد چرا که احساس میکنم جامعه ما نیاز دارد با خداوند بهگونه دیگری ارتباط برقرار کند.
صدای تلویزیون خود را برای شنیدن بیانتها بلند کنید
حامد عسکری، راوی بیانتها است که اعتقاد دارد آرامش برنامه بهنوعی عمدی است و این ویژگی حتی در دکور مینیمال و ساده برنامه نیز قابل مشاهده است. در حقیقت عوامل به این مساله فکر کردند که چون برنامه هنگام سحر و افطار پخش میشود، آرام حرف بزنند تا مردم صدای تلویزیون را بلند کنند. این نجوای آرام بهگونهای اتفاق میافتد که حال مردم را خوب میکند.
برخلاف دیگر برنامههای مناسبتی ماه رمضان، شما راوی «بیانتها» هستید و خبری از اجرا در این برنامه نیست. چه تفاوتی بین اجرا و روایت وجود دارد؟ و شما کدامیک را بیشتر میپسندید؟
تفاوت بین اجرا و روایت این است که راوی، خود مولف است. مینویسد، به مسائل ورود میکند اما مجری پلاتو میخواند و آن را اجرا میکند. من در بیانتها تنها راوی برنامه هستم و ادبیات مختص اجرا را ندارم و شاید تنها سلام و احوالپرسیام با مخاطب شبیه اجرا باشد.
من روایت را به این دلیل که صمیمیت بیشتری دارد و مردم احساس همدلی بیشتری با برنامه میکنند، میپذیرم و میپسندم. از سوی دیگر قطعا بین یک مجری که با پوشیدن کت و شلوار در قاب تلویزیون ظاهر میشود و با مردم صحبت میکند، با کسی که کت را از تن در میآورد، حصار دور خود را میشکند و با مردم صمیمیتر برخورد میکند، تفاوت است.
برایمان بگویید چگونه به بیانتها رسیدید؟ این برنامه چندمین تجربه حضور شما در برنامه پیش از افطار است؟
من سال گذشته در بیانتها صرفا نیایش میخواندم اما محمدامین پرواس، برای ویژهبرنامه رمضان ۱۴۰۱ به من پیشنهاد داد که بهعنوان راوی در برنامه حضور پیدا کنم که پس از گپوگفتهایی که صورت گرفت، پیشنهاد ایشان را پذیرفتم. همچنین باید بگویم که بیانتها سومین تجربه اجرای برنامههای مناسبتی ویژه ماه رمضان است.
تفاوت بیانتها با دیگر برنامههای مناسبتی ماه رمضان که در آن حضور داشتید، چیست؟
اگر بخواهم درباره تفاوت این کار با دیگر برنامههایی که در آن حضور داشتم، صحبت کنم، باید بگویم دستم بازتر بود، تهیهکننده نیز اعتماد بسیاری به من داشت و تقریبا کار را به خودم واگذار کردهبود. البته با دیگر عوامل این برنامه نیز که بسیار جوان و صمیمی بودند، همفکری میکردم و کار را جلو میبردم.
شاید بتوان گفت بیانتها یک شاعرانگی خاصی دارد که این موضوع با حضور شما در تیم نویسندگان بیارتباط هم نیست. چگونه میتوان به این شاعرانگی در برنامهها رسید؟ آیا مخاطب تلویزیون از این اتفاق استقبال میکند؟
ببینید از آنجا که شبکه نسیم مختصات خاص خودش را دارد و شعارش «نشاط و سرگرمی» است، ما هم سعی کردیم در کلان روایت به این شعار پایبند باشیم؛ یعنی اتوکشیده جلوی دوربین ظاهر نمیشویم، از موضع بالا حرف نمیزنیم و نصیحت نمیکنیم. از سوی دیگر تلاش کردهایم قالبهای مرسوم برنامه را بشکنیم و بسیار عاطفی با مردم حرف بزنیم که شاید شما این موضوع را به عنوان شاعرانگی برداشت میکنید؛ حتی عنوانهای گرافیکی برنامه را هم به زبان شکسته، صمیمی و محاوره تغییر دادهایم تا از حالت مرسوم خارج شود. از آنجا که مخاطبان نیز بیشتر به دنبال برنامههایی هستند با زبان خودشان با آنها سخن بگویند، از این اتفاق استقبال میکنند.
آرامش خاصی در این برنامه حاکم است. این مساله از کجا نشات میگیرد؟
این آرامش به نوعی عمدی است و ما حتی در دکور مینیمال و ساده برنامه نیز آن را میبینیم. در حقیقت دو آینه در دکور بیانتها قرار دارند که شاید بتوان گفت فرشتههای چپ و راست هستند که ما را به خودمان در فضایی که بعد ندارد و نمیتوان عمق آن را دید نشان میدهد. از سوی دیگر به این مساله فکر کردیم چون برنامه هنگام سحر و افطار پخش میشود، ما آرام حرف بزنیم تا مردم صدای تلویزیون را بلند کنند. در حقیقت این نجوای آرام به گونهای اتفاق میافتد که حال مردم را خوب میکند.
بیانتها شبیه دیگر برنامههای ویژه افطار ماه رمضان نیست. به عنوان یکی از نویسندگان و راوی چقدر تلاش کردهاید از این اتفاق فاصله بگیرید؟
این برنامه با نام امام رضا (ع) آغاز شد و ابتدا هم قرار بود در مشهد تولید شود که به دلایلی اتفاق نیفتاد اما هرچه بوده لطف امام هشتم است. نکته دیگر اینکه ما در بیانتها مانند دیگر برنامههای تلویزیونی مهمان نداشتیم؛ چراکه به این نتیجه رسیدهایم، گفتوگو سادهترین نوع ساخت برنامه است اما میزبان کسانی بودیم که از متن جامعه و کوچه پسکوچههای شهر خودمان بودند؛ به همین دلیل مردم در بیانتها حس میکنند نمایندهای از خودشان مشغول گفتوگوست.
این برنامه چه اهدافی را دنبال میکند؟
زمانی که تصمیم گرفتیم در این پروژه حضور داشتهباشیم، با خود گفتم حالا که من مهمان خانه مردم هستم و وقت آنها را میگیرم، تلاش کنم با آنها از جنس خودشان صحبت کنم. همچنین ما در هر قسمت از این برنامه به یکی از صفات خداوند اشاره میکنیم. جالب است بدانید سوالهایی که مجید خسرو انجم از مهمانهایش در اتاق تاریک بیانتها میپرسد، سوالهایی است که امکان دارد مردم از خود بپرسند تا خودشان را مرور کنند؛ چراکه ماه رمضان، ماه بندگی و حساب و کتاب است.
تا چه اندازه صحبتهای شما وابسته به متن و چقدر بداهه است؟ اصولا بداهه صحبت کردن در اینگونه برنامهها جواب میدهد؟
متنهایی داشتم که صرفا موضوع را از پیش تعیین میکرد؛ یعنی کارگردان به من میگفت در این قسمت از برنامه قصد داریم درباره رحمان صحبت کنیم. من درباره این واژه مطالعه میکردم، مینوشتم و از دوستان نویسنده هم کمک میگرفتم اما برخی مسائلی که درباره آن صحبت میکنم، بداهه است. همچنین بیشتر پرداخت و تاملی که روی موضوعات داشتیم تا به این برسیم که چگونه آن را روایت کنیم، روی دوش من بود.
از سوی دیگر بداهه صحبت کردن، هم خوب است هم بد؛ یعنی اگر راوی روی ابعاد موضوع تسلط داشتهباشد و بتواند خوب به آن بپردازد، عالی است اما اگر این تسلط را نداشتهباشد، قطعا باید نویسندهای پشت کار باشد که فکر و حساب شده حرف را به مخاطب برساند.
ماه رمضان به ماه مهمانی خدا معروف است اما برنامههایی که ویژه این ماه تولید میشود، بیشتر غم و غصه را به مخاطب القا میکند. نظر شما درباره این برنامهها چیست؟
حضرت عبدالمطلب(ع) میگفت من خدای شتران خویشم. هر چیزی خوبش خوب است و اگر یک اتفاق درست رخ بدهد، جذاب است اما اینکه بخواهیم نسخه موفق از یک برنامه را دائما کپی کنیم، تاثیر آن کمرنگ و کمرنگتر میشود. قطعا شکی نیست همه عزیزانی که در این ماه زحمت کشیدهاند، عمدی نداشتند که بخواهند برنامهای فاقد کیفیت تولید کنند بلکه همه توان، قدرت و تخصصشان را گذاشتهاند اما این مردم نازنین هستند که باید تصمیم بگیرند و قضاوت کنند.
سپیده شریعت رضوی - رسانه / روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد