به گزارش جام جم آنلاین، در این لحظه که این گزارش را میخوانید، کشورهای فرانسه، ژاپن و کره جنوبی از موضع پیشین خود درباره کنار گذاشتن انرژی هستهای پشیمان شد و اتفاقا بنا دارند به سمت ساخت نیروگاههای اتمی جدید حرکت کنند. برنامه چین نیز گسترش انرژی هستهای با نرخی بیسابقه در مقیاس جهانی است. این موضوع چنان اهمیت دارد که باید یکبار برای همیشه هم که شده، تکلیف برق هستهای روشن شود بهویژه آنکه بحران برق از چند سال پیش آغاز شده و طی سالهای آینده بحران بزرگتری را به کشور تحمیل میکند.
یارانه انرژی
آخرین بازنگری در برنامه تأمین انرژی ژاپن نشان میدهد انرژی هستهای تا سال ۲۰۳۰ بزرگترین منبع تأمین برق خواهد شد.
استفاده از برق هستهای در جهان بهقدری در حال توسعه است که کشورهای مهم همسایه ما، امارات، ترکیه و پاکستان در حال افزایش تعداد نیروگاههای هستهای جدید هستند. عربستان و عراق نیز برای ساخت اولین نیروگاه تمایل خود را اعلام کردهاند.
برای درک چرایی عقب ماندن ما از توسعه توان هستهای به منظور تنوعبخشی به شبکه تولید برق، باید به چالشهای خاص صنعت انرژی ایران نگاهی دوباره بینداریم.
حامد محرمی از کارشناسان ارشد حوزه انرژی در این باره میگوید: «طی سالهای گذشته فقط در خصوص تولید برق حدود 12.5 میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت شده است. از آنجا که بخش اعظم تولید برق در کشور از طریق سوزاندن گاز است، این رقم قابل توجه در این حوزه هزینه میشود. اگر فقط سوخت مصرفی را برای تولید برق (بدون هزینههای دیگر) در نظر داشته باشیم و هر مترمکعب گاز حدود ۲۴ سنت قیمت داشته باشد و اگر از هر ۲/۰ مترمکعب گاز بتوان یک کیلووات ـــ ساعت انرژی به شکل ایده آل تولید کرد، هزینه تولید هر کیلووات ـــساعت انرژی به قیمت روز ۱۳۰۰ تومان میشود. با وجود این، دولت انرژی را به قیمت حدودی هر کیلووات ـــ ساعت ۱۰۰ تومان به مشترکین میفروشد.»
او معتقد است: «اگر همه هزینهها لحاظ شود به مراتب این رقم افزایش مییابد. این رقم بالایی است و دولت نمیتواند صرفا با آزادسازی یارانهها مشکلات اقتصادی را در صنعت انرژی حل کند. باید علاوه بر سیاستهای هدفمندی یارانهها بهای تمام شده انرژی تولیدی را نیز کاهش دهد. برای همین باید به سمت منابع ارزان انرژی حرکت کند تا یارانه پرداختی انرژی کاهش یابد.»
به گفته این کارشناس، مبلغ خرید هر کیلووات ـــ ساعتبرق تضمینی انرژی بادی و خورشیدی از این نیروگاهها حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ تومان در سال ۱۴۰۰ بود که این مبلغ منتقدان بسیار زیادی بین فعالان این نوع انرژی دارد. این اعداد نشان میدهد هزینه تولید برق در ایران بسیار بالاست بهجز برق هستهای. طبق اعلام رئیس سازمان انرژی اتمی، هزینه تولید برق در نیروگاه اتمی بوشهر معادل ۲۲۰ تومان در هر کلیو واتساعت است که این رقم، شامل هزینه تولید و هزینههای سرویس و بهره برداری است؛ بنابراین در صورت مدیریت درست، انرژی هستهای حتی با شرایط توسعهنیافته فعلی در کشور ما انرژی ارزانی محسوب میشود و میتواند دهها میلیارد دلار سرمایه کشور را آزاد کند.
مقایسهای با پیشفرضهای اشتباه
مهدی صدیقی، یکی دیگر از کارشناسان اقتصاد انرژی هم در این باره به جامجم میگوید: در مقایسه انرژی هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر، مشخصا بادی و خورشیدی، معمولا یک نکته کلیدی فراموش میشود و آن این که شبکههای برق، حداقل به یک منبع دائمی و پیوسته نیاز دارند. انرژیهای خورشیدی و بادی ذاتا قابلیت تأمین انرژی در همه ساعات شبانهروز به طور پیوسته و منظم و طبق نیاز ندارند. این ناپیوستگی (intermittency) چالش بزرگی است که در عمل فقط به وسیله پشتیبانی دائمی نیروگاه گازی یا برقابی مرتفع میشود. در دهههای اخیر دائم اینگونه تبلیغ میشد که با ظهور روشهای مدرن ذخیرهسازی برق مثل فناوری هیدروژن میتوان به مشکل ناپیوستگی انرژی بادی و خورشیدی غلبه کرد، اما باید دانست تا این لحظه حتی در بلندپروازانهترین طرحهای اعلام شده از سوی کشورها، قسمت قابل ذکری از برق کشورها قرار نیست با باتری یا سایر روشهای ذخیره برق تأمین شود.
او ادامه میدهد: برای درک مسأله از نظر مهندسی در نظر بگیرید براساس یک شبیهسازی دقیق برای تأمین برق آلمان از طریق منابع تجدیدپذیر به ۳۶ تراوات ـــ ساعت ظرفیت ذخیره برق نیاز است. این میزان معادل ۳۶هزار واحد ذخیرهسازی برق با باتری یا هیدروژن که هرکدام به اندازه یک زمین فوتبال است، خواهد بود. همچنین این عدد، ۲۲برابر مجموع ظرفیت همه سدهای پمپی ذخیرهای جهان است. نتیجه اینکه با یک منبع سرشار انرژی دائمی (Base Load) با هر هزینهای را باید انتخاب کرد: زغالسنگ، گاز، برقابی یا هستهای».
داستان انرژیهای نو
از نظر کارشناسان، مکررا در رسانهها عنوان میشود انرژی بادی و خورشیدی از سدی مهم عبور و قابلیت رقابت با سایر انرژیها را پیدا کردهاند. منبع اصلی ادعای رقابتپذیر شدن انرژی بادی و خورشیدی دادههای تئوریک و دستچین شده، مؤسسه Lazard است. در این مقایسه هزینه سرمایه لازم برای ساخت رآکتور چندبرابر میانگین دهههای اخیر در نظر گرفته شده است.
با نگاهی به دادههای عملیاتی و واقعی نهاد بیطرفی مثل آژانس بینالمللی انرژی (IEA) انرژی هستهای با انرژیهای فسیلی از این نظر قدرت رقابت دارد و نیروگاه هستهای که عمر آن طولانی شده باشد در حال حاضر رکورد ارزانترین برق را دارد.
محرمی دراینباره میافزاید: «در همه کشورها بهمنظور توجیهپذیر نگهداشتن انرژی بادی و خورشیدی یارانه سرشاری تخصیص یافته است. برای مثال در کشور آمریکا در بازه سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ به انرژی خورشیدی حدود۴۳ برابر و به انرژی بادی حدود ۱۰برابر بهازای واحد برق تولیدی، نسبت به انرژی هستهای یارانه داده شده است. گزارشهای مالی نشان میدهد نیروگاه بادی فراساحلی Beatrice بریتانیا، با 2.5 میلیارد دلار سرمایهگذاری و دارا بودن پیشرفتهترین توربینهای بادی، بهازای فروختن ۹۱میلیون پوند برق به دولت در سال ۲۰۲۰، بیش از ۲۸۱میلیون پوند یارانه دریافت کرده است. این تصور که در اقلیم بیابانی ایران میتوان مزیت خاصی برای انرژی خورشیدی ایجاد کرد نیز مانند سایر ادعاهای پیرامون انرژی تجدیدپذیر نشانی از حقیقت ندارد. به عنوان یک نمونه مشخص، پیشرفتهترین و بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان در بیایان موجاوه کالیفرنیا، ضمن استفاده از یارانه ذکرشده، تنها در یک مورد بیش از ۵۰۰میلیون دلار کمک دولتی برای جلوگیری از ورشکستگی طلب کرده است.»
امنیت انرژی
امنیت انرژی با امنیت تامین پایدار انرژی متفاوت است. از نقطهنظر امنیت انرژی، وابستگی بیش از حد به گاز و نفت کشور را آسیبپذیر میکند. به این منظور باید برای تامین امنیت انرژی سبد انرژی گسترش پیدا کند. از دید شبکه، تامین نیاز پایه شبکه تنها با انرژیهای پایدار امکانپذیر است.
صدیقی در تشریح این موضوع، به نکته مهمی اشاره میکند: «انرژیهای فسیلی، آبی، زمینگرمایی و هستهای تنها گزینههایی هستند که در کشور ظرفیت تولید دارند. با توجه به کمبود منابع آبی طی سالیان گذشته و ضرورت سیاست مهار آب و از طرفی با توجه به لزوم فاصله گرفتن از گونههای فسیلی به سبب وابستگی بیش از حد به گاز، تنها گزینه در دسترس انرژی هستهای است. از طرفی، سوخت نیروگاههای هستهای قابلیت ذخیره به شکل بلندمدت به اشکال مختلف را دارد و این خود به پایداری تامین انرژی کمک شایانی میکند.»
چالشهای توسعه انرژی هستهای
در این شرایط، اما ایران در استفاده از انرژی هستهای در تولید برق درجا میزند. دلایل این مضوع چیست؟ حامد محرمی میگوید: «متاسفانه بررسی اجمالی توسعه برق هستهای در ایران، نوعی از نمایشی بودن و جدی نگرفتن رقابت را به ذهن متبادر میسازد. بهعنواننمونه میتوان به بلاتکلیف ماندن پروژه نیروگاه اتمی دارخوین که طرح اولیه آن مربوط به قبل از انقلاب است اشاره کرد. تنها پس از توسعه جدی انرژی هستهای در امارات و ترکیه بود که مقامات ایرانی از ضرورت تسریع در روند توسعه ظرفیت برق هستهای سخن گفتند.»
از نظر محرمی، در سالهای اخیر تمرکز زیادی بر فناوری غنیسازی بومی صورت گرفته است. استخراج انرژی هستهای جز موارد نادری همیشه به غنیسازی در چرخه سوخت نیاز دارد. با عنایت به اینکه در چالشهای سیاسی و اقتصادی اخیر جهانی، صادرات اورانیوم نیز همانند گاز و زغالسنگ محل مناقشه قرار گرفته است، ضروری است کشور یک برنامه جامع برای تامین مطمئن سوخت هستهای، در همه مراحل چرخه سوخت از معدن تا نیروگاه داشته باشد.
درعینحال باید با کاهش جو سیاسی حاکم بر صنعت هستهای زمینه میل آن به سمت بازار آزاد را نیز فراهم کرد. این موضوع مستلزم مشارکت دادن بیشتر بخش خصوصی در صنعت هستهای و تسهیل همکاریهای بینالمللی است. طبیعی است که ممکن است انتخاب بازار آزاد تامین سوخت هستهای یا خدمات دیگر از خارج از کشور باشد.
صدیقی هم عوامل دیگری را مورد اشاره قرار میدهد: «توسعه جدی صنعت هستهای در کشورهایی مثل فرانسه (حدود ۸۰درصد برق از هستهای) و امارات (حدود ۲۵درصد برق از هستهای) به کمک تامین مالی خاص و ویژه از سوی دولتها بوده است. در ایران تخصیص بودجه برای توسعه انرژی هستهای متناسب با نیاز مبرم کشور به انرژی برای رشد اقتصادی نیست. با هزینه تنها یکسال یارانه پرداختی به برق از محل گاز میتوان ساخت دورآکتور ۱۲۰۰ مگاواتی تایپ VVER-TOI را در کشور شروع کرد. این یعنی طی ۱۰ سال میتوان ۲۵ رآکتور ۱۲۰۰ مگاواتی را تامین مالی کامل کرد. با بهرهبرداری رآکتورهای جدید سهم سوختهای فسیلی از شبکه کاهش مییابد و درآمد ناشی از محل مصرفنکردن این سوختها خود باعث افزایش درآمد کشور و بازگشت سرمایه میشود.»
نگاهی نو به انرژی هستهای
ضروری است که کارشناسان ایرانی حوزه انرژی مرز مشخصی بین انرژی هستهای که منبع اول برق اروپا، و منبع دوم برق پاک در جهان بعد از برقابی است با انرژیهایی که گسترش جدی آنها تنها در سطح ایده و نظریه است قائل شوند.
بر اساس آخرین برآورد آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به منظور پیشبرد برنامه هستهای کشورهای جهان، هیچگونه کمبودی از نظر منابع اورانیوم در آینده وجود نخواهد داشت. انواع رآکتورهای نسل آینده، موسوم به نسل ۴، که هماکنون در حال توسعه و تجاریشدن هستند، منابع اورانیوم را چندینبرابر بهینهتر مصرف میکنند و حتی قدرت تامین انرژی از پسماندهای موجود رآکتورهای فعلی و عنصر توریوم را نیز دارا هستند. همانند نفت و گاز شیل، در صورت ضرورت، اورانیومشیل فراوانی به عنوان محصول جانبی سایر معادن مثل معادن فسفات قابل استخراج است. در سالهای اخیر عملیاتی بودن استخراج اورانیوم از منبع بیپایان دریاها نیز به اثبات رسیده است که میتوان در آینده بسیار دور روی آن حساب کرد.
راه هستهای شدن
تفاوت نیروگاه هستهای با سایر روشهای تولید انرژی، هزینه سرمایه بالاتر آن است. از این رو مناسب است به دلیل ماهیت زیرساختی نیروگاههای هستهای، آنها را همچون فرودگاههای بینالمللی کشور دید: هزینه ساخت بالا، بازگشت سرمایه طولانی و البته بسیار سودآور. در ساخت یک نیروگاه هستهای به دلیل پیچیدگیهای فنی خاص این صنعت، بخش اعظم سرمایه به کاغذبازی (هزینه طراحی، مجوزها و تاییدیههای ایمنی) یا تمهیداتی همچون مدیریت سوخت و پسماند اختصاص مییابد. دادههای واقعی نشان میدهد پس از ساخت رآکتور چهارم در یک کشور، قیمت نهایی برق هستهای ۴۰درصد کاهش خواهد داشت.
از این رو کشورهای نوهستهای مانند امارات و ترکیه نیروگاههای هستهای خود را در واحدهای چهار ردیفی متحدالشکل میسازند. به نظر میرسد ذهنیتهای مرسوم در حوزه انرژی هستهای، به حدی منسوخ و سیاسی است که سیاستگذاران بخش انرژی، بهراحتی از کنار آن میگذرند بهویژه در این سالها که کمبود برق به دلیل کمبود گاز و کاهش بارشها روزبهروز بیشتر شده و دیگر خوراکی برای تولید برق نیست.
محمد حسین علی اکبری / روزنامه جام جم