اهانت اسلامستیزان افراطی به قرآنکریم، کتاب آسمانی مسلمانان توسط سردمداران جریان اسلامستیز در کشور سوئد، خشم و تاسف پیروان دین مبین اسلام را برانگیختهاست. مسلمانان ساکن کشور سوئد از استکهلم و مالمو تا گوتنبرگ و اومئو؛ این اقدام وقیحانه را محکوم کرده و به خیابانها آمدهاند. آنچه امروز در غرب رخ میدهد، مصداق آشکار اسلامستیزی سیستماتیک است. در این میان، نکاتی وجود دارد که تمرکز بر آنها به رمزگشایی از فاجعه اخیر در سوئد و کشورهای غربی منجر خواهدشد:
نخستین مساله، به مانور آزادانه جریانهای اسلامستیز و حتی فعالیت رسمی آنها در ساختار سیاسی و حزبی غرب بازمیگردد. برخی از این جریانات تا سالهای پیش، حتی اجازه ابراز پیوندهای فکری ـ سیاسی خود با جریانات نئونازیستی، فاشیستی یا نژادپرستانه را نداشتند. با این حال اکنون برخی سیاستمداران غربی ابایی از ابراز این عقاید خطرناک و انحرافی نداشته و متعاقب آن، مسلمانان و مهاجران را هدف سختترین حملات لفظی خود قرار میدهند. ماجرا به این نقطه ختم نمیشود. وقوع سالانه هزاران حمله علیه مسلمانان در غرب، به وضوح نشان میدهد جریانهای اسلامستیز در حال هضمشدن در تار و پود جوامع اروپایی هستند. حتی در کشورهایی مانند سوئد که همواره به چند فرهنگی بودن جامعه خود در محافل بینالمللی میبالید، این مساله ظهور و بروز پیداکردهاست.
دومین نکته، به انفعال و حتی حمایت پشتپرده جریانات قدرت و تصمیمسازان پنهان و آشکار در غرب در خصوص حضور جریانات افراطی و اسلامستیز در مسند قدرت بازمیگردد. کمترین شبههای وجود ندارد اگر دستگاههای امنیتی و حتی برخی منابع رسمی و دولتی ارادهای برای هدایت جریانات ملیگرای افراطی و اسلامستیز به ساختار و هرم قدرت را نداشتند، امروز شاهد این حجم از بیپروایی اسلامستیزان و حاشیه امنیت بالای آنها نبودیم.
سومین و آخرین موضوع، به تصویرسازی کاذب دستگاههای تبلیغاتی، رسانهای و سیاسی غرب از دین مبین اسلام و مسلمانان بازمیگردد. یکی از اصلیترین ریشههای اسلامستیزی سیستماتیک در غرب، به همین تصویرسازی هدفمند و دروغین بازمیگردد. از سالها قبل، بسیاری از سران غربی با هدف جلوگیری از تبیین مبانی و اصول انسانساز دین اسلام که منطبق بر فطرت انسانی و ارزشهای ذاتی بشر است، تصمیم گرفتند با حمایت از جریانهای تکفیری (بعدها تروریسم تکفیری)، چهرهای خشن، غیرقابل انعطاف و بازدارنده از مسلمانان ارائه کنند. متاسفانه بسیاری از احزاب سنتی در غرب، اعم از سوسیال دموکراتها تا محافظهکاران در این تصویرسازی دروغین و القای آن به جوامع خود نقشی پررنگ ایفا کردهاند. اکنون شاهد هستیم پارلمانها، محافل قضایی و نهادهای امنیتی در غرب به جای تجدیدنظر در ترویج اسلامهراسی، آن را ادامه داده و حتی دست جریانهای اسلامستیز و نژادپرست را در تمامی سطوح فکری، عملیاتی، سیاسی و ... برای آسیبزدن به مسلمانان و توهین به مقدسات آنها باز گذاشتهاند.
محمد مهدی ایمانیپور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی / روزنامه جام جم