به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، کولینا اظهارنظر ماندگار و زیبا درباره مقوله داوری در فوتبال کم ندارد. به این یکی هم توجه کنید: « هیچ داوری وجود ندارد که برای همه بازیها خوب کار کند. داور باید یک ظرفیت تقریبا "آفتاب پرست گونه" برای خودش ایجاد کند تا بتواند تواناییهای خود را با نیازهای مسابقه تطبیق دهد.»
حرفهای این مرد ایتالیایی بسیار به درد فوتبال ایران و داورانش میخورد. کافی است به اتفاقات این فصل و حواشی چند هفته اخیر نگاه کنیم. بحران داوری به بدترین شکل ممکن خودش را نشان میدهد و کلی هم حاشیه از خودش بر جا میگذارد.
مسائل مربوط به داوری بیشتر در رابطه با تیمهای استقلال و پرسپولیس پررنگ میشود اما کیست که نداند این بحران در سرتاسر لیگ وجود دارد. در هر مسابقهای بالاخره یک مربی یا بازیکن پیدا میشود که بابت مشکلات مربوط به داوری شکایت دارد و ناراحتیاش را اعلام میکند. این وضعیت غیرعادی نیست؟ برای این غائله داوری حالتهای مختلفی را میتوان در نظر گرفت.
داور زیر ذره بین بدبین ها
این یکی شاید غیرمنصفانه به نظر برسد اما بالاخره یکی از حالتهایی است که میتوان برای بحران به وجود آمده داوری در نظر گرفت. یک توهمی وجود دارد که برخی از باشگاهها در کل نسبت به مسائل داوری بدبین هستند و فکر میکنند هر داوری برای آنها در نظر گرفته میشود به ضرر آنها سوت میزند. جمله مشهور «نمیخواهند ما قهرمان شویم» نیز برخاسته از همین طرز تفکر است. همین میشود که اگر داور یک قدم کج بگذارد و خدای نکرده خطایی سهوی از او سر بزند مسئولان همان باشگاه زمین و زمان را به هم میدوزند و به شدیدترین و بیرحمانهترین شکل ممکن به داور حمله میکنند.
توهم «داور علیه ماست» و یا «داور یار دوازدهم حریف بود» و یا «داور جهتدار سوت زد و به آن طرف غش کرد» به شکلی پررنگ و غلیظ در تفکرات غیرحرفهای بسیاری از باشگاههای لیگ برتری به خصوص مدعیان سنتی پایتختنشین نفوذ کرده است.
ایجاد این توهم بیپایان ریشه در سالهای گذشته دارد که اعتبار جامعه داوری را آن زمان مخدوش کرد.
«توهم داور ناعادل» ممکن است ریشه قوی در بیفرهنگی هم داشته باشد. در واقع از آنجایی که فرهنگ اجتماعی و ورزشی نزد بسیاری از اهالی فوتبال کیمیایی نایاب است نتیجهاش این میشود که هر حرف و اظهارنظری که بتوانند به زبان میآورند و فرصتش دوباره پیش بیاید بدتر از آن را درباره داوران میگویند.
فقدان جرایم بازدارنده در فوتبال ایران نیز میتواند مزید بر علت باشد. وقتی که خاطیان و تهمتزنندگان با جریمهای چندان جدی روبرو نمی شوند شرایطی پیش میآید که طی آن حمله به داوران مدام و بیوقفه در فوتبال ایران مدام اتفاق میافتد.
خب بپذیرید دیگر!
یک طرف ماجرا هم این است که داوران مقصر هستند، البته نه به صورت عمدی بلکه کاملا سهوی و غیرعمد. محال است که یک داور در مسابقهای سهوا قضاوت ناعادلانهای داشته باشد اما بعد از مسابقه بیاید بگوید: «از همه عذرخواهی میکنم، من قضاوت بدی داشتم که ریشه این قضاوت بد در دانش کم من در این حوزه است. بنده به عنوان داور هنوز تجربه کافی ندارم و هنوز یاد نگرفتهام در حساس ترین مواقع چه تصمیمی بگیرم. دانش داوری من بسیار کم است و دورههایی که دیدهام هرگز کامل نبوده است. »
در بهترین حالت ممکن شاید یک داور پیدا شود که بعد از یک قضاوت بد صرفا عذرخواهی کند و هیچ توضیح دیگری درباره سطح پایین داوری خود ندهد. این خود یک مشکل است. پذیرش اشتباه به صورت خودکار میزان غلظت برخی از توهمهای اهالی فوتبال را پایین میآورد و باعث میشود عدهای کمتر علیه داوری جبهه بگیرند. اما خوب میدانیم کمتر کسی پیدا میشود که مسئولیت اشتباه خودش را بر عهده بگیرد. کاش داوران این را یاد بگیرند. اگر اشکالات را بپذیرند بسیاری از هیاهوها ساکت میشود.
البته لازم به توضیح نیست این داوران در ضعف قضاوت خود به تنهایی مقصر نیستند، در واقع کسانی (دقیقا فدراسیون فوتبال) مقصر هستند که فرصت رشد و پیشرفت بیشتر داوران ایرانی را فراهم نمیکنند.
اسمشو نبر!
برخی از واقعیتها را دوست نداریم بپذیریم. همانطور که در سطور پیشین ذکر شد برخی از بدبینیهای کنونی ریشه در اتفاقاتی دارد که به سالهای گذشته برمیگردد. اما اگر بگوییم این اتفاقات ریشه در زمان حال دارد چطور؟ بگذارید واضحتر بگوییم، شاید حق با کسانی باشد که به یک طرفه بودن برخی از قضاوتها انتقاد دارند. این فقط یک احتمال است. چطور برخی از اهالی فوتبال در طول یک فصل بدون هیچ رودربایستی با تند و تیزترین ادبیات به داوران میتازند و آنها را رشوهبگیر معرفی میکنند، آن وقت ما در اینجا با رعایت احترام حتی به احتمال واقعی بودن این اتفاقات اشاره نکنیم؟ این برای ما یکی از آن مناطق ممنوعه خبری به شمار میرود، در واقع «اسمشو نبر». ناگفته نماند تا حد زیادی یقیق داریم نظریه «درآوردن بازی» احتمال بسیار کمرنگی دارد و منصفانه نیست داوران زحمتکش را که یک صدم فوتبالیستهای درجه چندم هم درآمد ندارند با اتهاماتی بیاساس روبرو کنیم. اما به هر حال گاهی اوقات مشکلاتی جدی در برخی از قضاوتها دیده میشود.
داور دقت کن
برمیگردیم به سخنان کولینا. داوران ایرانی چه زمانی میخواهند به این نتیجه برسند که مردم به آنها اعتماد کردهاند؟ و چه زمانی میخواهند یاد بگیرند خودشان و تواناییهای داوریشان را با هر مسابقه به طور جداگانهای وفق بدهند؟
البته مربیان ایرانی چه زمانی میخواهند یاد بگیرند آنقدر احترام داوران را زیر پا نگذارند؟ اگر میخواهند اعتراضی از خود نشان بدهند حداقل این اعتراض مثل گواردیولا باشد که به نشانه اعتراض بعد از پایان بازی به سمت داوران میرود، با آنها دست می دهد و با صدایی بلند و البته لحنی مملو از عاصی بودن تشکر می کند.
در نهایت اینکه چیزی جز این باقی نمیماند که «داور، دقت کن... »
لزوم شکل گیری تعامل بین داوران و مربیان
حیدر سلیمانی – کارشناس داوری
بزرگترین موضوعی که در رابطه با داوران وجود دارد این است که جایگاهی برای آنها در فوتبال ایران نیست و به همین دلیل حمایتی هم از آنها نمیشود. داوران بیپشتوانهترین قشر در فوتبال ما هستند.
اگر همین الان مربیان وطنی را وادار کنید در کنفرانسهای خبری خود هیچ حرفی درباره داور نزنند واقعا دیگر حرفی برای گفتن ندارند. همین مربیان هر وقت میبازند دیواری کوتاهتر از داور پیدا نمیکنند.
منظور این نیست که داوران ایرانی اشکال ندارند. مشکل اصلیتر این است که آنها حرفهای نیستند. اگر آنها واقعا به سطح حرفهای بودن رسیده بودند اکنون لیگ ما همتراز لالیگا و یا لیگبرترانگلیس بود. وقتی تفکر حرفهای وجود نداشته باشد اشتباهات هم زیاد میشود. از سویی عدم هماهنگیها در تصمیمات اتخاذ شده از سوی داوران زیاد است. به عنوان مثال یک داور در یک صحنه میگوید خطای هند رخ داده اما کمک داور چنین اعتقادی ندارد.
مشکل مهمتر این است که داوران ما کم آموزش میبینند. کمیته داوران فدراسیون فوتبال یک یا دو بار در پیشفصل و یا نیمه فصل آموزشهای کلیشهای ارائه میدهد. به دلیل فقدان بودجه کافی، اعزامی جهت آموزش برای داوران ما وجود ندارد.
هم اکنون کشورهایی نظیر ژاپن، کرهجنوبی و قطر داوران خود را به کشورهایی همانند انگلیس، ایتالیا و یا اسپانیا اعزام میکنند تا آموزش ببیند. پروتکلهای همکاری دو جانبهای بین این کشورها جهت آموزشهای داوری شکل گرفته است اما سهم ما چیست؟ اگر داوران ما یک بار قضاوتهای لیگ برتر انگلیس را از نزدیک ببینند قطعا شجاعانهتر و بهتر قضاوت میکنند.
داوران ما از لحاظ مدیریت بازی نیز به روز نیستند، اگر بلد بودند این همه جنجال کنار زمین شکل نمیگرفت.
البته انتقاد جدی بر فرهنگ فوتبال ایران این است که یک مربی همیشه داور را مقابل خودش میبیند. داور، مربی و بازیکن سه ضلعی هستند که منجر به زیبا شدن مسابقه میشوند. این سه باید با هم تعامل داشته باشند نه تقابل.
همه میخواهند همه چیز را سر داور خراب کنند و این حس دشمنی را ایجاد میکند.
در ایران شدیدترین حملهها به داور میشود اما با یک جریمه سبک و مصلحتی سر و ته قضیه هم میآید و در نتیجه این داستان ادامه دارد. در این میان کمیته داوران هم حمایتی قوی از خود نشان نمیدهد.
ما الان باید نگران شش هفته باقی مانده لیگ برتر باشیم. با این حجم از هجمه و بیانیه اکنون داوران ما دچار استرس و بیانگیزگی شدهاند. انتخاب چیدمانهای داوری باید در نهایت وسواس باشد. اگر این کار را نکنیم در آینده ضررهای بیشتری را میبینیم، ضرری که هم متوجه داوران است، هم فدراسیون و هم باشگاه ها.
آنقدر استرس به وجود آمده که من پیشبینی میکنم داوران یکی پس از دیگری با قضاوت خداحافظی کنند. حملات به داوران باید کاهش یابد وگرنه اوضاع از چیزی که هست بدتر هم خواهد شد.
هیلدا حسینی خواه - گروه ورزش
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد