به گزارش
جام جم آنلاین، «مرگ با هزاران زخم» راهبرد جنگ هیبریدی جدیدی بود که دشمن سعی داشت در چند لایه «اقتصادی و رسانهای»، «عملیات اطلاعاتی با هدف خرابکاری و ایجاد نارضایتی» و «ضربه هدفمند به کشورهای محور مقاومت» آن را دنبال کند و فشارها را بر ایران در وجهههای مختلف ادامه دهد؛ سناریویی که از شهریور ۱۴۰۰ اتود اولیه آن زده شده بود.
وقتی تابستان سال گذشته نفتالی بنت، نخستوزیر رژیمصهیونیستی به دیدار بایدن رفت تا راهکارهای نوین مقابله با ایران را به رئیسجمهور آمریکا ارائه کند، از یک استراتژی به نام «مرگ ایران با هزاران زخم» نام برده بود.
در پرده اول از این راهبرد، شاهد سناریوی اختلافافکنی مذهبی هستیم، کما اینکه سوژه ترور و موقعیت مکانی این اقدام تروریستی حرم مطهر رضوی در مشهد مقدس بود و این اتفاق احتمالا ذیل یک سناریوی بزرگتر یعنی جنگ رسانهای قرار میگرفت؛ حادثه مشهد در رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب بهسرعت به اختلافات شیعه و سنی گره خود و تیتر اول آنها به این سمتوسو مایل شد.
بهطورمثال سایت رادیوفردا، وابسته به کنگره آمریکا، خط رسانهای آمریکا را علنی کرد؛ این رسانه آمریکایی حادثه حرم رضوی را به کشته شدن دو روحانی اهلسنت در گنبدکاووس ارتباط داد و موازی با آنهم، سایت ایراناینترنشنال وابسته به رژیم سعودی موضوع کشتهشدن دو طلبه اهلسنت در استان گلستان را برجستهسازی و آنرا به ماجرای مشهد گره زد.
اختلافافکنی منطقهای علیه ایران
اما سناریوی دوم این جنگ رسانهای که بسیار عمقیتر دنبال میشود بحث اختلافافکنی منطقهای علیه ایران بود؛ پس از حادثه مشهد که مشخص شد ملیت ضارب مربوط به یکی از کشورهای همسایه ایران بوده است، این رسانههای فارسیزبان خارجی سعی داشتند به این بهانه بین دو کشور همسایه ایران و افغانستان اختلافافکنی و دو ملت را به یکدیگر بدبین کنند.
پیش از این هم اخبار کذب زیادی درباره مهاجران افغانستانی و درگیری بین دو ملت در فضای مجازی دستبهدست شده بود ازجمله خبری که با تیتر «هجوم صدهاهزار نفری افغانستانیها به مرزهای ایران» میخواست این موضوع را به سطح یک واکنش اجتماعی بکشاند. دقیقا به همین دلیل فاز جدید این پارادایم رسانهای برجستهکردن ملیت افغانستانی ضارب بود، اما این رویکرد کینهتوزانه در ایران ترند نشد و نتوانست در ایران موج اجتماعی منفی علیه کشور همسایه افغانستان ایجاد کرده و گسلهای مذهبی و قومیتی را شعلهور کند.
یک دلیل آن همدردی و پیامهای محبتآمیز کاربران افغانستانی در فضای مجازی بود، کمااینکه کاربران افغان در محکومیت حمله تروریستی مشهد با هشتگ «خانه امنتان آباد همسایه» به ایرانیها دلداری دادند.
عامل دیگر هم در خنثیشدن این راهبرد پیچیده دشمن، افزایش و تعمیم سواد رسانهای در بین مردم بود که نمیخواستند یک مورد را به یک ملت نسبت دهند. توییتر بهعنوان نمونهای اظهارنظر اجتماعی بهخوبی موید این حرف بود و کاربران شبکههای اجتماعی با تاکید بر توطئه انگلیسی در این سناریو تاکید داشتند با حادثه غمبار حرمرضوی، همانقدر که شیعه غمگین است، اهلسنت هم داغدار است.
هشدار وزیر اطلاعات
این سناریوی دشمن برای اختلافافکنی مذهبی مانند یک اختاپوس در همه جا ردپای آن دیده میشد تا بالاخره در یک اتفاق به این وحدت زخم بزند؛ ماجرا وقتی جدیتر شد که سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات هم به تشریح این اتفاق و تلاش برای فعال شدن گسلهای قومیتی در ایران پرداخت و گفت: «ایجاد تضاد قومیتی و مذهبی بین شیعه و سنی و دیگر قومیتها برای انحراف افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی است و آنها در تلاشند تا معضلات امنیتی جدیدی با استفاده از فضای رسانهای و فناورانه در ایران به وجود بیاورند که لازم است علما، فرهیختگان و آحاد مردم با هوشمندی و روشنگری این فتنهها را از اساس خنثی کنند.»
وزیر اطلاعات این را هم گفت که «یکی از مراکز مورد توجه تکفیریها، اماکن مذهبی است و این نمونه اقدامات تروریستی اخیر که در صحن مطهر حضرت امامرضا (ع) انجام شد نشان از کینه و عنادی است که در گروههای تکفیری بروز و ظهور پیدا میکند. رژیمصهیونیستی نیز در تلاش است که نقش ژاندارم منطقه را با حمایت استکبار جهانی و همراهی برخی کشورهای عربی ایفا کند که تلاشهای این رژیم منحوس با اقدامات شهادتطلبانه و جهادی فلسطینیها مواجه و خنثی شده است.»
۳ راهبرد سیاسی رسانهای در جنگ قومی ــ مذهبی
اتاق فکر عربها و صهیونیستها در سفارتخانه اسرائیل در امارات، مرکز توطئه مشترک صهیونیستی و وهابی علیه ایران است. بعد از نزدیک شدن اسرائیل به کشورهای عربی ازجمله امارات و بحرین نشست نقب با حضور چهار کشور سازشکار عربی مصر، امارات، مراکش و بحرین بهعنوان مهندسی امنیت برای ناامنکردن محور مقاومت ازجمله ایران برگزار شد. در این نشست که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا هم پای ثابت آن بود، آنها مدعی بازدارندگی ایران پس از این نشست بودند. درست بعد از این خیانت کشورهای اسلامی برای ارتباط با اسرائیل، جوانان فلسطینی با وجود تدابیر شدید امنیتی، ناامنی را با عملیات استشهادی به قلب تلآویو بردند تا کشورهای سازشکار بدانند اسرائیل خودش از خانه عنکبوت هم سستتر است و قابلاعتماد نیست و هرکس باد بکارد توفان درو خواهد کرد.
پس از سرنگونی اشرف غنی و تسلط طالبان در افغانستان عوامل موساد و استخبارات امارات و عربستان سعی کردند عوامل داعش را به سمت ایران روانه کنند و این اقدام کاملا سازمانیافته بود. هدف از این اقدام آشوب اجتماعی داخلی و تقابل بین ایران و مهاجران بود و میخواستند از این طریق بر روابط افغانستان و ایران اثر بگذارند. از این رو تعیین ملیت عامل تروریستی هم از پیش طراحی شده بود تا سازوکار رسانهای تردید بهدرستی کار کند.
اما خطی که افکار عمومی ایران بر آن تاکید داشت این سناریو را نقش بر آب کرد؛ خلاصه بسیاری از مواضع سیاسی و توییتری این بود که درست است ضارب، ملیت افغانستانی داشته، اما اقدام تروریستی او به گرایشهای سلفی و وهابیاش مرتبط است. مراقبت کنید در دام نفرتپراکنی سازمانیافته که با هدف بهراهانداختن فتنه قومی و مذهبی و ایجاد ناامنی در کشور طراحی شده نیفتید. درواقع کاربران بعد از این حادثه سعی داشتند به تبیین شرایط بپردازند.
اسرائیل بهعنوان بزرگترین بازیگر نظامی ــ امنیتی ضد ایران به واسطه خیانت اعراب به آرمان آزادی قدس و سازشکاری برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس برای برقراری ارتباط در همسایگی ایران قرار گرفته است و در نقطه مرزی مشترک با همسایگان ما ازجمله امارات و بحرین قرار داده شده است. از سوی دیگر امارات و عربستان مرکزیت هدایت یک جنگ فرقهای علیه ایران را بر عهده دارند و اسرائیل هم در اینجا به مغز متفکر این اتاق فکر تبدیل شده است. جنگی قومیتی که از دهه ۷۰ شروع شده است.
این اتاق فکر تلاش دارد با بزرگنمایی غفلت و سهو برخی از جریانهای شیعی و سنی زمینه تحریک عواطف و احساسات دینی را فراهم آورد و در چنین وضعیتی میطلبد جریانهای مذهبی اعم از شیعه و سنی بهدرستی شرایط را مدیریت کنند و جلوی هرگونه فتنهانگیزی را بگیرند چراکه ایران از تنوع قومی و مذهبی برخوردار است، اما در طول تاریخ اقوام در کنار هم همزیستی مسالمتآمیز داشتند و باید از چنین ظرفیتی به عنوان یکی از مولفههای قدرت برای پیشرفت کشور استفاده کرد.
امین صبحی دبیر سیاسی / روزنامه جام جم