آذربایجان شرقی سرزمین اولینهاست. قهرمان است و قهرمان پرور؛ تفاوتی نمیکند در مقابله با هجوم ارتش تزاری روسیه باشد، یا در دست یاریدادن به ستارخان و باقرخان برای رقمزدن اولین انقلاب مردمی خاورمیانه و تشکیل حکومت مشروطه.
تفاوتی نمیکند لبیکگفتن به امام راحل در مسیر انقلاب اسلامی برای قیام خونین ۲۹بهمن باشد یا در روزهای جنگ تحمیلی و در دل سپاه دلاور عاشورا.
مردم قهرمان این سرزمین همیشه جزو اولین کسانی بودهاند که در میدان حضور یافته و جانانه حماسهها آفریدهاند. تبریزش شهر اولینهاست.
اولینهایش را که کنار هم ردیف کنیم از چاپخانه و ترجمه کتبخارجی و نگارش رمان ایرانی بگیرید تا دایرهالمعارف اسلامی، مدرسه ناشنوایان، کودکستان، مدرسه به سبکنوین، کتابخانه عمومی، سینما، نمایشنامه و تئاتر، عکاسی، دانشکده فرش، دانشکده پرستاری، کشاورزی مکانیزه، پایگاه لرزهنگاری، خلبان، شرکت سهامیعام، کارخانه برق، برج آتشنشانی، شهرداری، نظمیه و مهمانخانه را باید نام ببریم.
آذربایجان سربلند است چون سهند و سرسبز است، چنان ارسبارانش. در جنگلهایش بانگ مارال ها و غزالها و در کوچههایش نوای شعر شهریار، صائب، خاقانی، پروین و نسیمی به گوش میرسد.
همچون قلعه بابکش دستنیافتنی و بهسان فرشهایش پر نقشونگار است. تبریزش آنچنان فرهنگ غنی و تاریخی کهنی داشت که سازمان کنفرانس اسلامی آن را بهعنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال۲۰۱۸ معرفی کرد؛ ظرفیت بینظیری که البته آنطور که باید و شاید از آن استفاده نشد.
آذربایجان شرقی با وسعت بیش از ۱۶هزار و ۲۰۰کیلومتر مربع در شمالغربی کشور قرار گرفته است. رود پر خاطره ارس، این خطه ایران را از کشورهای آذربایجان، ارمنستان و ایالت نخجوان جدا میکند؛ استانی که با بیش از ۴۸۰۰ واحد صنعتی و سرمایهگذاری بالغ بر ۲۵هزار میلیارد تومان زمینه اشتغال ۱۲۷هزار و ۵۵۰نفر در صنایعغذایی، آشامیدنی، منسوجات، محصولات شیمیایی، چرم، کفش، فلزی، کانی غیرفلزی و... را فراهمکرده و یکی از صنعتیترین استانهای کشور است.
از سالهای دور و دراز چرم و فرشش زبانزد عاموخاص بوده و صنعتش پیشتار صنایع کشور. آذربایجان نامی پر افتخار دارد اما چند صباحی است از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و دیگر اثری از اولینبودن در این سرزمین بهچشم نمیخورد.
تولیدکننده و صادرکننده خوب محصولات کشاورزی
آذربایجان شرقی در باور بسیاری، یکی از استانهای صنعتی کشور است که هر جای آن قدم بگذارید، واحدهای تولیدی و صنعتی متعددی را مشاهده خواهید کرد.
گرچه این مساله درست است اما بد نیست بدانید در کنار صنعت، این استان از نظر کشاورزی نیز یکی از استانهای پیشرو در کشور است.
آذربایجان شرقی در تولید پنج محصول رتبه اول کشور، شش محصول، رتبه دوم و در تولید ۱۱محصول دیگر رتبههای سوم تا پنجم کشور را دارد. سیب، انگور و گیاهان گلخانه ای بیشترین محصولات تولیدی این استان هستند که به ۴۵کشور دنیا صادر میشوند.
سرمایهگذاری این استان در بخش فرآوری محصولات کشاورزی سبب شده تا آذربایجان شرقی با صادر کردن بیش از ۲۰هزار تن خرما در سال، بزرگترین صادرکننده این محصول در کشور باشد، در صورتی که در سراسر این استان حتی یک نخل خرما وجود ندارد.
در کنار همه این ظرفیتها و موفقیتها، کشاورزان این استان اما هنوز مشکلات زیادی دارند که رفع نشدن آنها میتواند به بخش کشاورزی آذربایجان شرقی، آسیبهایی جدی وارد کند.
انگور بناب یکی از مهمترین محصولات کشاورزی استان است که در بارگاههای این شهر به کشمش تبدیل شده و به سراسر دنیا صادر میشود.
محمدعلی محمودی انگورکار بنابی ـــ که فرآوری این محصول را نیز انجام میدهد ـــ فراهم آوردن کود و سموم مناسب را مهمترین مشکلات این استان میداند.
تعلل در پرداخت تسهیلات برای آبیاری قطره ای
محمودی، افزایش سالانه قیمت آلات و ادوات کشاورزی را در مختل کردن کشاورزی استان مؤثر دانسته و روند طولانی و چندساله پرداخت تسهیلات برای تبدیل آبیاری زمینهای کشاورزی به قطرهای را یکی از مهمترین عوامل در هدر رفتن منابع آبی کشور و کاهش بهرهوری حوزه کشاورزی استان میداند.
سالار عهدنو، یکی از باغداران شاخص استان که محصولات متنوعی را در باغات خود تولید میکند، افزایش قیمت کود و سموم کشاورزی همزمان با کاهش کیفیت آن را معضلی جدی برای آذربایجان شرقی میداند. وی بارش تگرگ را یکی از عوامل مخرب در افزایش میزان محصولات کشاورزی استان دانسته و وعدههای جهاد کشاورزی را در اعطای تسهیلات برای مقابله با مشکل تگرگ ، محقق نشده توصیف میکند.
مرتضی پورعباس که صاحب یک گلخانه در شهر جلفاست درخصوص موانع پیشروی کشاورزان در آذربایجان شرقی به ما میگوید: یکی از مهمترین مشکلات ما تهیه بذر مرغوب با بازدهی بالاست. بذری که جهاد کشاورزی وارد میکند، متأسفانه نسبت به آفات و بیماریها مقاوم نیست، باردهی آن کم و کیفیتش پایین است. وی افزایش قیمت نهادهها، نبود کریدور سبز برای انتقال سریع محصولات کشاورزی به خارج از کشور و دشواریهای تامین آب را از دیگر مشکلات مهم کشاورزان این استان عنوان میکند.
با توجه به اهمیت بالای بخش کشاورزی در کشور و ظرفیت بینظیر استان آذربایجان شرقی در کشت و فرآوری محصولات کشاورزی، لزوم توجه ویژه به این بخش اهمیت زیادی دارد، چراکه با افزایش میزان کشت، افزایش بهرهوری و نوسازی تجهیزات و ماشین آلات کشاورزی در کنار اشتغالزایی و افزایش درآمد استان میتوان یک حرکت رو به جلوی اقتصادی را در آذربایجان شرقی مشاهده کرد.
پیشتاز در بافت قالی و فرش
بافت فرش و قالی یکی از هنرهای اصیل و کهن ایرانی است. مردم خطه آذربایجان نیز همواره مهارت بالایی در این حرفه و هنر داشتهاند و آنچنان شاعرانه رنگ و گره را در هم آمیختهاند که آوازه فرش این سرزمین مرزها را درنوردیده و شهرت و زیباییاش عالمگیر شدهاست.
فرش، تابلوفرش، قالیچه، جاجیم، ورنی، گلیم، شال و گلیمچه از صنایعدستی آذربایجانشرقی است که طراحی منحصر بهفرد، رنگآمیزی و کیفیت بینظیری دارد.
بافت فرش و دستبافهای مشابه آن در آذربایجانشرقی به صورتی است که تنها در شهر سراب به گفته رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت این شهرستان، ۶ کارگاه قالیبافی غیرمتمرکز وجود دارد که بیش از ۱۰هزار نفر در آنجا به قالیبافی مشغولند. در این شهر سالانه حدود ۱۵۰هزار مترمربع قالی در رج شمارهای مختلف بافته میشود که ارزش تقریبی آن بیش از ۳۰۰۰ میلیارد ریال است.
در سردرود نیز که پایتخت تابلوفرش جهان است. بیش از ۸۰۰ کارگاه صنفی و خانگی وجود دارد که بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم در آن مشغول کارند.
این آمار نشاندهنده بخش کوچکی از صنعت فرش در آذربایجانشرقی و بیانگر این است که توجه به آن میتواند در عین اشتغالزایی و رشد اقتصادی استان، زمینه افزایش درآمد ارزی کشور را نیز فراهم کند.
متاسفانه فعالان حوزه فرش این استان مشکلات زیادی در مسیر تولید و کارآفرینی دارند. جعفر طالبنژاد، مدیر سابق شرکت سهامی فرش ایران در اردبیل که ۳۰ سال سابقه تولید قالی سراب را داشته و کارشناس فرش است، درخصوص وضعیت نامناسب فرش سراب میگوید: حمایت نکردن دولت از این صنعت فاخر کشور در زمینه ارائه تسهیلات مالی، بیمه بافندگان قالی، بازاریابی نامناسب، تطبیق نداشتن سلیقه مشتریان خارجی با تولیدات، نبود نظارت و ساماندهی بافندگان، آموزش ندادن به بافندگان، وجود واسطههای فروش و در نهایت دستمزد پایین بافندگان، از مشکلات کلی فرش این منطقه است. با این توصیف بافنده فرش در سطح استان بهدلیل دستمزد پایین، کم و کمتر شده و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود چند دهه دیگر شغلی بهعنوان بافنده فرش دستباف نخواهیم داشت.
یکی از بافندگان فرش نیز در گفتوگو با جامجم وضعیت معیشتی قالیبافان را نامساعد توصیف کرده و میافزاید: بالاترین دستمزد برای بافنده، روزانه ۳۰ هزار تومان است، به همین دلیل بسیاری از قالیبافان مجبورند از این هنر خود بهعنوان شغل دوم استفاده کرده و به کار دیگری نیز مشغول شوند که این مساله زمان بافت یک فرش را طولانیتر کرده و از کیفیت آن میکاهد. احمد سلطانپور سردرود نیز که از بافندگان قدیمی تابلو فرش سردرود است، افزایش قیمت مواد اولیه را یکی از مهمترین معضلات صنعت فرش و تابلو فرش دانسته و خواستار لزوم توجه بیشتر بخشهای نظارتی برای کنترل قیمت مواد اولیه است.
شهرت بر باد رفته چرم تبریز
چرم آذربایجانشرقی -مخصوصا تبریز- یکی از معروفترین انواع چرم در کشور است که آوازه آن به خارج از مرزهای ایران نیز رسیده و سالانه میزان قابلتوجهی از آن صادر میشود.
امروزه نیز این استان با داشتن بیش از ۳۰۰ واحد چرم، بخش عمده تولید چرم سنگین کشور را بر عهده دارد اما حال نامساعد چرم استان، نام نیک این محصول با کیفیت را نیز تحتالشعاع خود قرار دادهاست، طوری که بخش بزرگی از بازارهای خارجی را از دست دادهایم و اتخاذنکردن راهکار مساعد میتواند بازار این محصول را برای همیشه از دسترس ایران خارج کند.
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان چرم آذربایجانشرقی کیفیت پایین پوست خام را یکی از مهمترین مشکلات این صنعت دانسته و مسائلی چون نبود دامپروری صنعتی و شرایط نامساعد کشتارگاهها را از علل کاهش کیفیت پوست خام میداند.
مسعود بنابیان با اشاره به اینکه افزایش قسمت مواد اولیه، قیمت محصولات چرم استان را افزایش داده و قدرت رقابت این استان در بازار جهانی چرم را کاهش میدهد، ماشینآلات مستهلک را یکی دیگر از معضلات این صنعت معرفی میکند.
موسی باستانیان شاهگلی، عضو هیات مدیره انجمن صنایع چرم ایران نیز محدودیتهای غیرکارشناسی برای واردات مواد اولیه و ماشینآلات با عمر بیش از پنج سال را یکی از موانع تولید در صنعت چرم معرفی میکند.
به گفته وی حفظ پوست پس از ذبح دام مسالهای مهم در صنعت چرم است که هم اکنون در بسیاری از کشتارگاهها به آن توجهی نمیشود.
تیغ تیز بیتدبیری، زیر گلوی تاریخ و فرهنگ
آذربایجانشرقی بهویژه شهر تبریز پیشینهای کهن دارند و از نظر آثار تاریخی و فرهنگی یکی از غنیترین نقاط کشور محسوب میشود اما متاسفانه بافت تاریخی این استان در خطر تخریب قرار دارد و تا الان هم ۶۰هکتار از ۴۳۰هکتار بافت تاریخی تبریز یعنی ۱۵درصد آن تخریب و نابودشده است.
حیدر تکیه سی (تکیه حیدر) در محله سرخاب تبریز، خانه تاریخی میرزا ابراهیمخان باغمیشهای ملقب به کلانتر و گورستان عموزینالدین از مهمترین آثاری است که بیتوجهی به آنها میتواند به هویت تاریخی سیاسی تبریز خدشه وارد کند. آثاری که هر کدام نشانهای از فرهنگ و تاریخ پر افتخار آذربایجان است.
احد نژادابراهیمی، عضو هیاتعلمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز تهدید آثار تاریخی تبریز را در همه سطوح دانسته و عنوان میکند: ما در حال از دستدادن نمای تاریخی تبریز هستیم. در جدارهسازیهای تبریز بیش از ۲۳۰نوع آجرکاری شناساییشده و بهعقیده من بعد از دزفول، زیباترین آجرکاری در جدارههای شهری و سردرهای تاریخی را در تبریز داریم.
خیابانهای قدیمی مانند خیابان امامخمینی، فردوسی، تربیت و خاقانی در حال از دستدادن چهره تاریخی خود هستند. آجرها و نماکاریهای سنگی با قدمت تاریخی روزبهروز تخریبشده و کمتر میشوند و مالکان نماهای جدید را جایگزین آنها میکنند که وصلهای نچسب بر صورت این خیابانهای قدیمی است.
معادنی که بلای جان طبیعت شدهاند
آذربایجانشرقی با داشتن بالغ بر 8.7 میلیارد تن ذخایر معدنی، رتبه نخست را از این نظر در کشور دارد. تعداد ۸۲۰ معدن در استان شناسایی شده که بیش از نیمی از این تعداد، در حال فعالیتند.
از ۶۸ نوع ماده معدنی شناساییشده در کشور، ۵۲ نوع ماده معدنی در استان وجود دارد و از این حیث، تنوع معدنی قابلتوجهی در این استان موجود است.
معادن فلزی نظیر مس، طلا، منگنز و آهن، معادن غیرفلزی نظیر کائولن و سیلیس و معادن مرتبط با مصالح ساختمانی مانند سنگگچ، سنگلاشه، سنگهای تزئینی و شنوماسه ازجمله مواد معدنی مهم موجود در استان است.
وجود این همه معدن، لزوم توجه به این بخش و سرمایهگذاری در آن را دوچندان میکند. ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری مواد معدنی سبب میشود از خامفروشی مواد ارزشمند جلوگیری شده و علاوهبر افزایش درآمد کشور از محصولات فرآوریشده، فرصتهای شغلی زیادی برای جوانان استان فراهم شود.
از سوی دیگر وجود معادن با اینکه ظرفیت بزرگی برای استان است، درصورتیکه استفاده درستی از آن صورت نگیرد میتواند زمینه تخریب و نابودی محیطزیست آذربایجانشرقی را فراهم نماید.
فریدون آرمانفر، مدیر محیطزیست و کیفیت منابع آب شرکت آب منطقهای آذربایجانشرقی، آمارهای سازمان حفاظت محیطزیست از سایت اندریان و چشمههای آن را موید وجود سیانور در منابع آبی این منطقه دانسته و میگوید: نگرانی اصلی ما در خصوص استفاده از سیانور در فرآیند انتقال این ماده به معادن منطقه است. سیانور از طریق جاده حملونقل شده و به معادن اندریان برده میشود. اگر حادثهای حین این انتقال رخ دهد، همه منطقه با آلودگی بسیار شدیدی مواجه خواهد شد.
معدن طلای اندریان و معدن مزرعه، آلودگیهای زیادی را برای آذربایجانشرقی به همراه داشتهاند. فعالان محیطزیست خشکشدن درختان و تلفشدن دامها و حیوانات در حاشیه این معادن را دلیل موجهی برای آلودگی این معادن میدانند.
البته این تنها مورد آلودگی ناشی از فعالیتهای معدنی در آذربایجانشرقی نیست. مقصود قدرتیانجرد، از اهالی روستای انجرد شهرستان اهر که کشاورز و باغدار است، تغییر طعم و رنگ آبهای سطحی روستا را یکی از آلودگیهای ناشی از فعالیت معدن انجرد دانسته و اضافه میکند: آبهایی که برای آبیاری باغها، زمینها و آشامیدن دامها از آن بهره میبردیم بهکلی آلوده شده است. در سالهای اخیر بیش از ۵۰۰ راس از دامهای اهالی روستا تلف شدهاند و احشام دیگر باروری ندارند. باغها و زمینهای کشاورزی نیز آسیب جدی دیده و محصولات ما بیش از ۷۵درصد نسبت به گذشته کاهش یافته است. معدن برای فعالیتهای خود آب را پمپاژ میکند که این مساله باعث کمبود آب در روستا شده است.
وی به آلودگی صوتی ناشی از انفجارهای معدن نیز اشاره کرده و میگوید: فاصله معدن تا روستای انجرد بسیار نزدیک است و این باعث میشود انفجارهای معدن مشکلات زیادی برای اهالی روستا ایجاد کند. با هر انفجار گردوغبار زیادی وارد روستا شده و ساختمانهای روستا آسیب میبیند.
تبریز سردسیر و مشکل کم آبی؟
آذربایجانشرقی و بهخصوص شهر تبریز همواره با مشکل کمآبی روبهرو بوده است و متاسفانه از سال ۹۴ این معضل شکل جدیتری به خود گرفته است، بدون آنکه چارهای برای آن اندیشیده شود. شروع کمآبی در سالهای دورتر معمولا با آغاز فصل تابستان همراه بود اما در چند سال اخیر بهدلیل افزایش دمای هوا در بهار، معمولا از اردیبهشت مشکل کم آبی در تبریز پدیدار میشود. شیوع کرونا هم باعث شد تا افزایش ۵درصدی سالانه مصرف آب به ۳۸درصد رسیده و کمآبی را به معضلی پیچیدهتر برای شهر تبریز تبدیل کند. هماکنون میانگین مصرف آب مردم تبریز ۲۰۰ لیتر در شبانهروز است که ۵۰ لیتر بیشتر از استاندارد کشور است.
گفته میشود در شرایط فعلی تنها راهحل رفع مشکل کمآبی تبریز، اجرای پروژه انتقال آب ارس به این شهر است که عملیات اجرایی آن از چند سال پیش آغاز شده و تا امروز حدود ۳۵ کیلومتر از این پروژه ۱۴۰کیلومتری از حد فاصل سد ارس تا ایستگاه پمپاژ با هزینهای بالغ بر ۲۵۰۰ میلیارد تومان اجرا شدهاست. اما ۱۰۵ کیلومتر دیگر از مسیر (شامل یک ایستگاه پمپاژ و یک تصفیهخانه بزرگ) از هرزندات تا تبریز حدود هشت سال است که راکد مانده.
گفته میشود این طرح میتواند بخشی از نیاز آبی تبریز و شهرهای اطراف را تامین کند. پروژه انتقال آب ارس برای عملیاتیشدن به حداقل سه سال زمان و ۵۱۰ میلیون یورو اعتبار نیاز دارد اما گفته میشود پس از اجرای آن، آب مورد نیاز تبریز حداقل برای ۲۵ سال بدون کوچکترین خللی تامین میشود (البته با فرض بارشهای خوب و پرآب بودن سد). استاندار جدید آذربایجانشرقی، اتمام پروژههای نیمهتمام را اولین برنامه دولت سیزدهم در این استان معرفی کرده و امید میرود این پروژه هم مورد توجه قرار گیرد.
قرارگرفتن در موقعیت جغرافیایی مناسب و نزدیکی با کشورهای آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، ایالت نخجوان و اقلیم کردستان عراق و دارابودن امکانات پزشکی، درمانی و تندرستی قابلتوجه، ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر سلامت از استانهای همجوار و کشورهای اطراف برای آذربایجانشرقی ایجاد کرده است. این امکانات و شرایط بینظیر زمینه لازم را برای استان فراهم کرده تا بهعنوان قطب گردشگریسلامت شمالغرب و یکی از قطبهای اصلی این حوزه گردشگری در کشور شناخته شود. گردشگری سلامت میتواند بهعنوان یک پیشران در گردشگری منطقه و کشور عملکرده و زمینه رشد اقتصادی و توسعه گردشگری را فراهم کند.
آذربایجانشرقی ۲۹بیمارستان دولتی، هشت بیمارستان عمومی غیردولتی و هفت بیمارستان خصوصی دارد که با دارابودن پرسنل، تجهیزات و امکانات مختلف، توانایی جذب گردشگران داخلی و خارجی را دارد. درحالحاضر هشت مرکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علومپزشکی تبریز و چهار بیمارستان غیردانشگاهی مجوز IPD یا دپارتمان پذیرش بینالمللی بیمار را دارند.
گردشگری سلامت؛ ظرفیتی که آن را جدی نگرفتهایم
۱۵بیمارستان در استان خدمات داخل استانی و ۱۲بیمارستان هم برحسب ضرورت و تخصص خدمات بینالمللی ارائه میکنند که این مزیت بهندرت در دیگر استانهای کشور دیده میشود.
آذربایجانشرقی در زمینه جذب گردشگر داخلی در حوزه سلامت کارنامه موفقی دارد و کیفیت بالای خدماتدرمانی در این استان سببشده بسیاری از استانهای همجوار برای استفاده از خدماتدرمانی به آذربایجانشرقی سفر کنند. البته این تنها ظرفیتهای استان در بخش گردشگری سلامت نیست.
چشمههای متعدد آبگرم از قبیل آبگرم شهرستان کلیبر، مرکز آبدرمانی اهر و تاپ تاپان آذرشهر ظرفیتهای قابلتوجهی است که میتوان با سرمایهگذاری مناسب روی آنها سالانه تعداد زیادی گردشگر تندرستی جذب کرد.
از سوی دیگر همجواری با دریاچه ارومیه این امکان را برای آذربایجانشرقی فراهم میکند تا از ظرفیت این دریاچه برای ایجاد مراکز نمکدرمانی و لجندرمانی استفاده کند.
طبسنتی در کشور ما پیشینهای طولانی دارد و تاسیس یک مرکز طبسنتی که در آن درمانهایی مانند نمکدرمانی، لجندرمانی و درمان بیماریها با گیاهان دارویی انجام میگیرد، میتواند یک جاذبه فوقالعاده در حوزه گردشگری سلامت باشد.
از سوی دیگر باید گفت آذربایجانشرقی مزیتهایی علاوه بر ظرفیتهای درمانی و تندرستی خود دارد که گردشگران خارجی حوزه سلامت را به انتخاب این استان بهعنوان مقصد علاقهمند میکند.
این استان دارای زیرساختهای لازم برای جذب گردشگر است و مراکز اقامتی و هتلهای آن میتواند گردشگران با توان مالی مختلف را در خود سکونت دهد؛ البته استفاده از این ظرفیتها نیازمند تدوین استراتژی، برنامه عملیاتی، بازاریابی، تبلیغات و آموزش در حوزه گردشگری سلامت است.
امروزه حوزه گردشگریسلامت آذربایجانشرقی با مشکلات و چالشهای مختلفی روبهروست. رعایتنشدن موازین رفتاری، نبود برنامه عملیاتی مشخص، مدون و هدفگذاریشده، نبود نظارت ناکافی، ارائهنشدن خدمات مطلوب در برخی موارد و پایینبودن IPD برخی مراکزدرمانی باعث میشود که بیمار درنهایت با نارضایتی این استان را ترککرده و به کشور مبدا برگردد.
پایتخت پروژههای ناتمام
آذربایجانشرقی در کنار همه ظرفیتهای بالقوه و بالفعلی که دارد، پایتخت پروژههای ناتمام ایران هم است. پروژههایی که گرچه پیشترها هم اتمام آنها یک دهه بهطول میانجامید اما در دوره کنونی در عین ناباوری، متوسط زمان اتمام پروژهها در این استان به ۲۰ سال رسیده است.
این درحالی است که در بسیاری از کشورها، پروژههای عظیم در بازه زمانی سهساله به بهرهبرداری میرسند. پروژههای ناتمام آذربایجانشرقی آنچنان متعددند که در هر نقطه از استان میتوانید آنها را مشاهده کنید.
راهآهن تبریز- بستانآباد- میانه و ایستگاه خاوران بهعنوان ایستگاه پایانی، مدول دوم تصفیهخانه تبریز، طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه، طرحهای متروی تبریز و پروژه نوسازی مجموعه مقبرهالشعرا تنها بخش کوچکی از پروژههای نیمهتمام این استان است.
استاندار آذربایجانشرقی تعداد پروژههای نیمهتمام استان را ۱۵۰۰ پروژه ذکر کرده و گفته، برخی از این پروژهها تا ۹۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشتهاند اما متاسفانه بهدلیل نبود اعتبار لازم نیمهتمام رها شدهاند.
عابدینخرم، بروکراسی خستهکننده اداری را دلیل استقبال نکردن سرمایهگذاران از پروژههای استانی دانسته و میافزاید: این مشکلات در حالی است که ما باید منت سرمایهگذاران را بکشیم و زمینه فعالیت آنها را فراهم کنیم. البته به نظر میرسد عزم دولت سیزدهم در آذربایجانشرقی بر اتمام پروژههای نیمهتمام است و این میتواند خبر خوبی برای این استان که بیش از ۱۵۰۰ پروژه نیمهتمام دارد، باشد. شروع پروژههای جدید در صورتیکه پروژههای زیادی در این بخش از کشور هنوز به بهرهبرداری نرسیده است، نه تنها اثری در رشد و توسعه استان نخواهد داشت، بلکه تنها زمینه هدر رفتن بیتالمال را فراهم میکند.
۲۰ تا ۴۰ سال زمان برای اجرای یک پروژه
یکی از این پروژهها بازسازی مجموعه مقبرهالشعرا است که از اواسط دهه ۸۰ آغاز شده و هنوز با گذشت دو دهه به پایان کار هم نزدیک نشده است. برخی کارشناسان اتمام این پروژه با شرایط و اعتبار تخصیص داده شده فعلی را در ۲۰ سال آینده غیرممکن میدانند.
تصور کنید ۴۰ سال زمان برای اجرای یک طرح فرهنگی شهری نهچندان پیچیده برای استان توسعهیافتهای مانند آذربایجانشرقی میتواند شرمآور باشد. نبود متولی و مدیریت واحد برای پروژه عظیمی مانند مقبرهالشعرا، کمبود اعتبار لازم برای اتمام پروژه و گودبرداری اشتباه و غیراصولی، بخشی از مشکلات پروژه مقبرهالشعراست.
مسأله دیگری که درخصوص این پروژه وجود دارد، استفاده از مصالح و ساخت بناهایی است که هیچ تناسب بصری و زیباییشناختی با مجموعه مقبرهالشعرا ندارد.
ساختمانها و مصالحی که اگر اصلاح نشود، بعد از اتمام پروژه، آسیبهای جبرانناپذیری به بافت فرهنگی مجموعه و زیبایی بصری آن وارد خواهد کرد.
امیرعلی کامرانی، معاون فنی و اجرایی سازمان عمران شهرداری تبریز اعتبار لازم برای اتمام این پروژه را ۲۵۰۰ میلیارد ریال اعلام کرده و میگوید: اگر تامین اعتبار این پروژه بهطور کامل انجام گیرد، میتوان متصور بود که در سه سال آینده پروژه خاتمه یابد، در غیر این صورت اتمام پروژه به میزان اعتبار تخصیصیافته به آن بستگی خواهد داشت.
هزار راه ناتمام
یکی دیگر از معضلات استان، پروژههای مواصلاتی متعددی است که ناتمام مانده است و حمل و نقل بینشهری و ترانزیت در این استان را تحت تاثیر خود قرار داده است.
جادههای غیراستاندارد و بعضا خطرناک باعث میشود سالانه تعداد زیادی از هموطنان در این استان جان خود را از دست بدهند در صورتیکه احداث یک راه ایمن، میتواند علاوه بر سهولت حمل و نقل و افزایش ایمنی سفر، زمینه تردد آسان خودروهای ترانزیتی از این استان را فراهم کند.
همجواری استان آذربایجانشرقی با کشورهای آذربایجان، ارمنستان و ایالت نخجوان، لزوم دسترسی این استان به راههای باکیفیت و امن را بیش از بیش میکند بنابراین لازم است که دولت سیزدهم پروژههای ناتمام راه این استان را در اولویت تکمیل و بهرهبرداری قرار دهد چرا که این راهها، شریانهای حیات اقتصادی کشور و استان هستند.
پروژههای رینگ جنوبی تبریز، آزادراه تبریز- مرند، بزرگراه صوفیان- شبستر- سلماس، بزرگراه مشگینشهر- اهر، آزادراه مراغه- هشترود و بزرگراه تبریز- بازرگان تنها بخشی از پروژههای مواصلاتی استان آذربایجانشرقی است که سالها از شروع عملیات عمرانی آنها میگذرد و مسؤولان محلی و کشوری هربار با سرکشی از آنها قول مساعد برای اتمام و بهرهبرداری پروژه در آینده نزدیک دادهاند اما هنوز مراحل ساخت آنها پایان نیافته است و با مشکلاتی نظیر نبود اختصاص اعتبارات کافی، تهیه مصالح و سیمان دست و پنجه نرم میکنند.
جای امیدواری است که سیاست دولت جدید مبنی بر شروع نشدن پروژه جدید، سبب شود تا این پروژهها که عمر برخی از آنها به بیش از دو دهه میرسد، هر چه زودتر به بهرهبرداری برسد تا علاوه بر فراهم آوردن آسایش، امنیت و رفاه برای مردم استان، اعتماد از دست رفته آنها را نیز مجددا جلب کند.
برای پوشش گیاهی و جانوری هم دردسرساز شدیم
بخش مهمی از زیباییهای آذربایجانشرقی مختص طبیعت زیبای گیاهی و جانوری آن است. طبیعتی که علاوه بر منظر زیبا و گردشگرپذیرش در صورت استفاده درست از آن میتواند یک سرمایه ارزشمند باشد و زمینه رشد و ترقی مستمر استان را مهیا کند اما متاسفانه محیطزیست این استان هم مثل سایر نقاط کشور با تهدیدات زیادی روبهروست.
فعالیتهای مختلف انسانی باعث شده برخی گونههای جانوری در معرض خطر و تهدید قرار بگیرند و اگر جدیت کافی برای مقابله با این مساله وجود نداشته باشد، شاید بخشی از این طبیعت ارزشمند برای همیشه ازبینبرود.
در آذربایجانشرقی ۱۰ گونه جانوری خرسقهوهای، شوکا یا گوزنمینیاتوری، سیاهخروس قفقازی یا سیاهخروس ارسباران، غاز پیشانیسفید کوچک، قوچومیش، آهو، قرقاول ارسباران، کبکدری، مارال یا گوزنقرمز خزر، سیاهگوش یا لینکس بهعنوان گونههای شاخص و در معرض تهدید در صدر برنامههای حفاظتی سازمان حفاظت محیطزیست قرار دارند.
داوود غنیپور، معاون محیط طبیعی حفاظت محیطزیست آذربایجانشرقی میگوید: توسعه زیرساختها و جوامع انسانی، انسداد مسیر مهاجرتی جانوران، فعالیتهای گردشگری بدون توجه به ملاحظات زیستمحیطی، ازبینبردن منابع غذایی جانوران با چیدن منابع گیاهی و شکار منابع جانوری بخشی از تهدیدهایی است که در کمین این ۱۰ گونه کمیاب و ارزشمند آذربایجانشرقی نشسته است.
امین بیلساز - ایران / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: