روایتی از زندگی شهید حبیب‌ا...جوانمردی

شهیدی که جای خالی پدر بود

لزوم تغییر در برنامه‌سازی کودک و نوجوان به بهانه تغییرات مدیریتی در رسانه ملی

جاهای خالی را پر کنید

بازی، زندگی کودک است. کودک در دنیای بازی نقش می‌پذیرد، می‌آموزد، شکست می‌خورد و زندگی را تجربه می‌کند. کودکان و نوجوانان با ذهنی باز و خالی از هر پیش‌فرضی نسبت به مسائل به دنیای پیرامون خود می‌نگرند.
بازی، زندگی کودک است. کودک در دنیای بازی نقش می‌پذیرد، می‌آموزد، شکست می‌خورد و زندگی را تجربه می‌کند. کودکان و نوجوانان با ذهنی باز و خالی از هر پیش‌فرضی نسبت به مسائل به دنیای پیرامون خود می‌نگرند.
کد خبر: ۱۳۴۳۹۳۸

دریافت‌شان از دنیا با آنچه می‌بینند و آنچه ما به آنها نشان می‌دهیم شکل می‌گیرد. در این شکل‌گیری شخصیت و نگاه، اولویت‌های ارزشی و آموزشی که دنیای اطراف به کودک‌ونوجوان عرضه می‌کند باعث می‌شو‌د که مسیر خود را در زندگی بر مبنای آنها انتخاب کند.

محتوای رسانه‌ای که مورد مصرف کودک‌ و نوجوان است در شکل‌گیری این مسیر نقش مهمی دارد. بخش مهمی از نگاه کودک‌ونوجوان نسبت به دنیای اطرافش از طریق دریافت‌هایش از محتوای رسانه‌ای اعم از انیمیشن و فیلم و سریال شکل می‌گیرد.

ظرفیت رسانه به گونه‌ای است که بسیاری از ارزش‌ها را می‌توان از طریق محتوای تصویری یا صوتی منتقل کرد.

رسانه‌ها در سراسر دنیا بر مبنای رویکردهای فرهنگی و ارزشی خود برنامه‌سازی می‌کنند. استفاده از برنامه‌های دیگر فرهنگ‌ها اگرچه در شرایط فعلی و نزدیکی فرهنگ‌ها به واسطه اینترنت و فضای مجازی سراسر اشتباه نیست اما باعث مغفول ماندن ارزش‌ها و آموزه‌هایی است که ما قصد انتقال به فرزندان‌مان را داریم. اما جای کدام برنامه‌ها در صداوسیما خالی است؟

جای خالی کجاست؟

از سال ۲۰۱۲ و اعلام قانون ازدواج همجنسگرایان در آمریکا توسط اوباما، در محصولات رسانه‌ای هالیوود اعم از فیلم و سریال و انیمیشن شاهد حضور همجنسگرایان بوده‌ایم.

اجبار بر حضور و عادی‌سازی این رفتار قبیح در محصولات رسانه‌ ای آمریکایی به اندازه‌ای بوده که حتی تعجب والدین کودکان در این کشور را از حضور چنین مفهومی در انیمیشن‌ها به همراه داشته است.

این الگوی پشتیبانی رسانه از قانون و تفکر اعلام‌شده از سمت دولت مساله تازه‌ای در رسانه‌های آمریکا و دنیا نیست.

هولوکاست، اسلام‌ هراسی و مساله همجنسگرایی یکی از مهم‌ترین رویکردهای فرهنگی و سیاسی بود که در رسانه پشتیبانی شد و به کمک رسانه توانست به تمام دنیا صادر شود و مردم نه‌فقط آمریکا را بلکه مردم دنیا را با این تفکرات همراه سازد.

مساله اصلی داشتن رویکرد دقیق و با چشم‌انداز صحیح فرهنگی و تربیتی است. فرهنگ و سیاست در مساله تربیت کودک مهم هستند از این جهت که کودکان و نوجوانان به‌عنوان نیروی آینده یک‌کشور برای پیشبرد اهداف آن تربیت می‌شوند. در تفکر سرمایه‌داری، افراد به‌عنوان چرخ‌دنده‌های یک سیستم در جهت تبدیل شدن به نیروی کار و ایجاد سرمایه تربیت می‌شوند.

انسان‌محوری در این تفکر باعث می‌شود که ارزش‌هایی چون ثروت و لذت در سرلیست ارزش‌های تربیتی قرار داشته باشد. اما در کشور ما با دورنمایی دینی و انقلابی، هدف از تربیت افراد نه‌فقط پرورش نیروی کار بلکه به گفته شهید بهشتی تربیت انسان کامل است.

اگرچه قابل درک است که چنین هدفی به‌مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر از تربیت انسانی به‌عنوان چرخ‌دنده است اما حرکت به سمت شفاف‌سازی این مسیر اولین گام در جهت تبیین ارزش‌های تربیتی است.

در صورت هرچه بیشتر شفاف شدن نگاه کلان به مبحث تربیت می‌توان این نگاه را به اهالی رسانه منتقل کرد. نگاه کلان تربیتی و مشخص شدن ارزش‌های تربیتی در یک جامعه می‌تواند باعث سفارش و تولید آثار رسانه‌ای شود که این ارزش‌ها را منتقل کند.

نسیم تازه

در شبکه‌های مربوط به کودک‌ونوجوان و محصولات رسانه‌ای که برای این دو گروه تولید می‌شود، نبود نگاه عمیق تربیتی و فرهنگی و بومی ایرانی - اسلامی قابل مشاهده است.

دو مبحث محتوا و فرم در بسیاری از آثار تولیدی این دو حوزه دچار مشکل جدی هستند و مهم‌تر از همه نخ تسبیح مورد نیاز آثار تولیدی کودک‌ونوجوان در این تولیدات کمرنگ و گاهی نامرئی است. کمبود نگاه کلان در این آثار به‌خوبی مشخص است. آثار ارزشمندی در راستای ارزش‌هایی چون وطن‌پرستی یا ارزش خودباوری ساخته می‌شود اما نیاز است که در به روی افراد باتجربه و با نگاه تربیتی جدید باز شود.

ازنظر برخی کارشناسان مدل و روش تربیتی که در اغلب برنامه‌های شبکه‌های پویا و نهال شاهد آن هستیم، روش تربیتی مناسب نسل گذشته و تنها با پوسته ظاهری خوش‌رنگ‌ولعاب است. پذیرش این مساله که نسل جدید به علت تفاوت محیط و روحیه و همچنین پیشرفت علم تربیتی کودک به روش‌های تربیتی جدید نیاز دارد مساله مهمی است که باید به آن توجه ویژه داشت.

رصد واقع‌بینانه جامعه به ما این امکان را می‌دهد که به نتیجه برسیم چه ارزش‌ها و صفاتی نیاز به پرورش یا حذف در کودکان‌ونوجوانان نسل بعدی دارد.

بررسی برخی صفات و ارزش‌ها ازجمله شجاعت، مسؤولیت‌پذیری، عدالت‌خواهی، خودباوری، غرور ملی و بسیاری از ارزش‌های دیگر که کمرنگ بودن آنها مشکلات فراوانی در جامعه ما به وجود آورده و رسیدن به پاسخ این سوال که از چه مسیری می‌توان این صفات و ارزش‌ها را در فردی نهادینه کرد ازجمله کارهایی است که یک رسانه پیش از تولید اثر باید انجام دهد. بررسی مسیر رسیدن به این ارزش‌ها خود می‌تواند ایده‌های فراوانی برای ساخت آثار رسانه‌ای شود.

این انتقال، ظرافت می‌خواهد

ساخت آثار رسانه‌ای بر مبنای ارزش‌های اصیل دینی کاری دشوار است، اما آیا لازم است که برخی مفاهیم دینی به‌جای ارزش‌های دینی بدون درنظرگرفتن سن کودک‌ونوجوان به آنها منتقل شود؟ رتبه‌بندی سنی و درنظرگرفتن محتوای مناسب هر سن با دقت کارشناسی و علمی کاری است که باید در این دو شبکه به صورت جدی انجام شود.

مفاهیمی چون شهید و شهادت، اگرچه مفاهیم ارزشمند و جدی در آموزش دینی ماست اما مناسب و حتی قابل درک برای کودکان زیر شش سال نیست، ولی ارزش اصیلی چون شجاعت که نتیجه آن پیروزی تا شهادت است، ارزشی است که می‌توان به کودک منتقل کرد.

برخی از مفاهیم و ارزش‌ها با توجه به دوره رشدی که کودک و نوجوان در آن قرار دارد قابل درک و فهم نیست اما ارزش پایه‌ای که آن مفهوم دنبال می‌کند قابل انتقال است. رعایت این نگاه و سطح‌بندی را نمی‌توان تنها از تولیدکننده و سازنده اثر انتظار داشت بلکه این سطح‌بندی در رده مدیریتی باید رعایت و اجرا شود.

در گروه سنی زیر شش سال جای آثاری در جهت شناخت و کنترل احساسات خالی است. کودکان در نخستین سال‌های زندگی بیش از هر چیز نیاز به درک دنیای درون خود دارند. مواجهه با احساسات متفاوت برای کودک در ابتدا سخت است و مدیریت آنها به‌شدت دشوار.

بسیاری از تصمیم‌ها و رفتارهای هیجانی که در جامعه شاهد آن هستیم از نبود چنین مهارتی می‌آید. مهارتی که در سال‌های ابتدایی زندگی باید کسب می‌شد. در ادامه انتقال ارزش‌ها در سنین نوجوانی آثاری که در آن مساله تصمیم‌گیری و انتخاب و تبعات آن نمایش داده شود کمتر در بین آثار این سن دیده می‌شود. شاهد ساخت آثار دینی در این دو شبکه هستیم اما برخی از این آثار از ارزش تربیتی و حتی کیفیت رسانه‌ای پایینی برخوردار هستند.

نکته اصلی اینجاست که لزوما بیان مستقیم مفاهیمی چون شهادت، ازخودگذشتگی و رشادت در شکل و قالب گلدرشت آثار دینی مناسب کودک‌ونوجوان نیست اما انتقال ارزش پایه‌ای این مفاهیم می‌تواند حتی روی گروهی از جامعه که از اعتقادات مذهبی برخوردار نیستند هم تاثیرگذار باشد.

به‌طورکلی نگاه حاکم بر تولیدات اگر بیش از آن‌که در جهت انتقال ارزش‌ها باشد در جهت معرفی مفاهیم دشوار باشد یا از سمت کودک‌ونوجوان قابل درک نیست و در نتیجه به درک اشتباه یا ناقص می‌انجامد یا از سمت کودک‌ونوجوان پس زده می‌شود.

زهرا صالحی نیا - کارشناس سواد رسانه / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها