به گزارش جام جم آنلاین، پس از شكایت زن جوان، تحقیقات پلیسی آغاز و كارآگاهان با شكایتهای مشابه دیگری مواجه شدند.
راننده خودروی پژو، زنان و دختران دیگری را هم قربانی نقشه سرقت كرده بود. در ادامه بررسیها و با شناسایی هویت راننده پژو، ماموران وارد عمل شده و متهم جوان را دستگیر كردند. این هفته رو در روی این متهم نشستیم و او به تشریح نقشه سیاه خود پرداخت.
سابقهداری؟
بله. به خاطر زورگیری از مسافران پیش از این نیز بازداشت شده بودم. مدت زیادی نیست كه آزاد شدهام.
و چرا باز هم سراغ كار خلاف رفتی؟
دلیلش را بگویم، شاید باورتان نشود.
و دلیل غیرقابل باور چیست؟
چند سال قبل مجبور شدم پول قرض كنم و چون این پول قرضی سود زیادی داشت، نتوانستم بدهیام را برگردانم. كسی كه از او پول قرض گرفته بودم، خودش پیشنهاد سرقت را داد.
شما هم قبول كردی؟
اوایل سخت بود، اما یا باید سرقت میكردم یا باید به خاطر بدهی كلانی كه داشتم، به زندان میافتادم. با خودم گفتم چند تایی سرقت میكنم و بدهیام را كه پرداخت كردم، دور كار خلاف را خط میكشم. اما چند سرقت كه انجام دادم، به دام پلیس افتادم و دستگیر شدم.
شگردت برای سرقت چه بود؟
دختران و زنان جوان را به عنوان مسافر سوار میكردم و به بهانه ترافیك، در خیابانی خلوت طلاهایشان را سرقت میكردم.
چرا فقط از زنان و دختران سرقت میكردی؟
دو دلیل داشت، اول اینكه طلا همراه زنها و دختران هست. حتی اگر كسی وضع مالی خیلی بدی هم داشته باشد، باز هم یك گوشواره یا یك انگشتر طلا دارد، چه رسد به خانمهای میانسال كه كلی به خودشان طلا آویزان میكنند. از طرفی زنها، زور مقابله ندارند و خیلی زود تسلیم میشوند.
چرا فقط طلا سرقت میكردی؟
طلا، پول نقد است. هر وقت بخواهی میتوانی آن را بفروشی. گوشی و وسایل دیگر دردسر دارد. مالخر پیدا كنی و گوشی ۱۰ میلیون تومانی را یك میلیون تومان بفروشی، زور دارد. برای همین من فقط در خط سرقت طلا هستم.
با وسایل سرقتی چه كردی؟
همه را در صندوق خانهام نگهداری میكردم. گاوصندوقی پر از طلاهای سرقتی دارم.
اگر نیاز مالی نداشتی و طلاها را نگهداری میکردی، پس چرا سرقت میكردی؟
مشكل مالی كه دارم. اما علت نفروختن طلاها چیز دیگری بود. قیمت طلا روز به روز بیشتر میشد و با خودم گفتم همه طلاها را نگه میدارم و قیمت كه خیلی بالا رفت، میفروشم تا پول بیشتری گیرم بیاید.
فكر نمیكردی دستگیر شوی؟
دستگیری كه برای متهم است و از طرفی پلیس هم كه همیشه یك قدم جلوتر است، اما شكات را تهدید میكردم.
چطوری تهدید میكردی؟
زمان سرقت یا با آنها عكس میانداختم یا مجبورشان میكردم یك عكس شخصی برایم بفرستند. با این تهدید كه اگر شكایت كنند، میگویم با من دوست بودهاند و عكسها را نشان میدهم، كاری میكردم كه شكات بترسند و شكایت نكنند.
هلیا نصرتی - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد