به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، اولی از اردیبهشت ماه 98 که از سایپا اخراج شد دیگر به لیگ برتر برنگشت. دومی بعد از پایان تجربه نهچندان موفقیتآمیز در سپیدرود رشت دیگر در لیگ برتر رویت نشد و امکان مربیگری پیدا نکرد.
سومی هم با وجود اینکه فصل گذشته با فولاد در لیگ برتر فوتبال ایران خوب نتیجه گرفت و این تیم را قهرمان جامحذفی هم کرد اما اکنون جایی در فولاد ندارد.
حالا این سه با کوهی از افتخار و محبوبیت بیرون نشستهاند. به خصوص دایی و کریمی که حداقل در دو فصل اخیر تماشاگر محض بودهاند.
یک سوال مهم این است؛ اصولا برگشتن یا برنگشتن این سه اسطوره فوتبال ایران به لیگبرتر چه اهمیتی دارد؟ واضحترین پاسخ به این سوال این است که حجم زیادی از هیجان به رقابتهای لیگبرتر تزریق میشود. تصور کنید دایی و کریمی هر کدام سرمربی یک تیم باشند و آنگاه تیمهایشان مقابل هم قرار بگیرند. یا اینکه همین تقابل مشابه اگر بین کریمی و نکونام و یا دایی و نکونام رخ بدهد، چقدر جذاب است.
از سویی دیگر هر یک از این سه ستاره سابق ملی فوتبال ایران به خصوص دایی و کریمی کلی هوادار دارند و بازگشت به لیگ برتر یعنی بازگشت شور و اشتیاق این هواداران به لیگ.
اما نشانههای بازگشت آنها کمرنگ است. این مثلث طلایی به لیگ برتر برمیگردند؟ لیگ کرونازده و لیگی که باز هم قرار است چندان از حضور تماشاگران بهرهمند نباشد نیاز به حضور این اسطورهها ندارد؟
شایعات پرزرق و برق
کل اخبار مربوط به علی دایی در مدت دو فصل دوریاش از فوتبال به این چند مورد اختصاص داشت: شکستن رکوردش به دست رونالدو، شایعات پرزق و برق و البته بیفرجامی مثل پیوستن به تیم اورتون در سِمَت یک ناظر فنی و انتخاب دوبارهاش به عنوان سرمربی تیم ملی و دزدیده شدن گردنبندش در روز روشن! در حالی که کمکم به آغاز لیگ بیستویکم نزدیک میشویم خبری از علی دایی نیست که نیست. بر اساس آخرین اخبار باز هم قرار نیست او را در کسوت مربیگری هیچ یک از تیمهای لیگبرتری ببینیم. دایی همچنان یک گوشه نشسته و بیسر و صدا به کارهای تجاریاش میرسد. اسطوره ای که میتوانست نماینده ایران در فیفا باشد اکنون به کارهای تجاری و رستورانداری میرسد و این چقدر بد است. انگار که فوتبال ایران چندین و چند علی دایی دارد و اگر یکی از آنها نباشد اصلا اشکالی ندارد. انگار نه انگار که او سالها آقای گل بیرقیب فوتبال ملی جهان بود. بر اساس آخرین اخبار هیچ خبری _حتی شایعه_ در رابطه با بازگشت علی دایی به فوتبال وجود ندارد. حالا رابطه شهریار و فوتبال کاملا وارد مرحله تازه ای شده است. نه شهریار فوتبال را می خواهد و نه فوتبال شهریار را. این غمانگیز نیست؟
کریمی؛ فعلا خبری نیست
علی کریمی هم که میتوانست یک عامل بسیار جذاب برای لیگ بیست و یکم باشد اما از او خبری نیست و بعید به نظر میرسد حداقل به این زودی بازگشتی جذاب به لیگ داشته باشد. شماره هشت جادویی نه اینکه نخواهد سرمربی باشد اما واقعا شرایط برای او مهیا نیست. درباره کریمی گفته میشود بنا به دلایل خانوادگی باید مرتب بین ایران و خارج از کشور در رفت و آمد باشد. چنین برنامه سنگینی حضور او را در لیگ برتر عملا غیرممکن میکند. کریمی هم مانند دایی سخت درگیر کارهای تجاری است و در روزهای غیرفوتبالی سر خود را به مواردی گرم کرده که کوچکترین ارتباطی با فوتبال ندارند. جادوگر شهیر فوتبال ایران، مردی که حرکات ناب و تکنیکیاش هنوز یکی از ماندگارترین لحظات فوتبال ایران است نباید جایی در فوتبال داشته باشد؟ فقدان چنین وزنه سنگینی در لیگ برتر هم غمانگیز است. فوتبال ایران عادت دارد برای خود نکات غمانگیز بسازد.
نکونام، احتمال بازگشت
اما بر خلاف دایی و کریمی این یکی یعنی جواد نکونام احتمالاتی برای بازگشت دارد. او که با تصمیم هیاتمدیره باشگاه فولاد بعد از قهرمانی این تیم در جامحذفی کنار گذاشته شد، اکنون بدون تیم است. خودش در مصاحبهای گفت که دستهای پشتپرده باعث جدایی او از فولاد شد اما موضوع پراهمیت این است تا این لحظه هنوز خبری در رابطه با بازگشت نکونام به لیگبرتر شنیده نمیشود. البته به نظر نمیرسد دوری نکونام از لیگبرتر مدتها طول بکشد. میتوان به راحتی متصور شد که او حتی اگر در ابتدای لیگ جایی بر روی نیمکت هیچ یک از تیمهای لیگ برتری نداشته باشد قطعا بالاخره برمیگردد، شاید حداکثر تا نیمفصل.
بالاخره با قوانین نانوشته لیگبرتر و سرنوشت بسیاری از مربیان شاغل در این لیگ به خوبی آشنا هستیم و خوب میدانیم مربیان خارج از گودی همانند نکونام جز آلترناتیوهای دسته اول هستند و عنقریب است که به زودی جای یک چهره کنار رفته و یا اخراج شده را بگیرند.
جای خالی بزرگان
فقدان دایی و کریمی در لیگ برتر اصلا خوب نیست. البته نه اینکه دانش مربیگری و سبک و سیاق آنها در هدایت تیمها بی نظیر و خاص باشد اما به هر حال آنها بزرگانی از فوتبال هستند که جایگزین ندارند.
لیگ بیست و یکم هم به زودی آغاز میشود و باز هم شاهد مربیانی بر روی نیمک ها هستیم که صرفا جای خود را هر چند وقت یکبار به یکدیگر میدهند. و این است چرخه کسل کننده و تکراری لیگ برتر فوتبال ایران. و در این میان چیز دیگری که باقی میماند این است که جای بزرگان را نتوان نگرفت.
هیلدا حسینی خواه - گروه ورزش / روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد