محمدمهدی اسماعیلی چهرهای است که پیش از چراغ سبز مجلس شورای اسلامی و کسب رأی اعتماد، جزو گزینههای پربحث در کابینه در حال تشکیل دولت سیزدهم بود.
او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته روابط بینالملل از دانشکده روابط بینالملل وزارت خارجه و مدرک دکترای علوم سیاسی خود را در گرایش اندیشه سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گرفته است و البته در رزومهاش مشاغل زیادی به چشم میخورد که با فرهنگ و هنر گره خورده است. همین شاخصه باعث شد که موافقان اسماعیلی، آن را دلیلی مطمئن برای امیدواری به عملکرد آینده وزیر جوان یاد میکنند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از همان سالهای نخستین تشکیل جمهوری اسلامی به دلیل ضرورت تحقق اهداف فرهنگی انقلاب، یکی از وزارتخانههای اصلی و پرچالش کابینههای مختلف بوده است. اسماعیلی و همکارانش هم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیشک نیک میدانند که بسیاری از هنرمندان، اندیشمندان و اصحاب قلم و رسانه امروز در زمینه زندگی و حرفه با چه مشکلات معیشتی متعددی دست به گریبانند، به همین دلیل از وزیر انتظار است که با نگاهی همراه با پشتیبانی، همراهی، شفقت و البته مدارا گشایشی در این وضعیت به وجود آورد. وزیر باید دغدغههای حیاتی و مطالبات مهم اهالی فرهنگ و هنر و پیشکسوتان در تمامی عرصههای فرهنگی را در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آینده وزارتخانه مورد نظر قرار دهد. ضمن اینکه توجه او به امور روبنایی و روزمره، او و تیمش را از برنامهریزی و اندیشهورزی در زمینه چالشهای بنیادین فرهنگ کشور باز ندارد.
روزنامه جامجم سراغ برخی صاحبنظران و هنرمندان حوزههای مختلف هنری رفته است و در مورد مطالبات هنرمندان برای تعیین اولویتهای اجرایی وزیر جدید فرهنگ و البته حل بحرانهایی که حوزههای مختلف هنری را تهدید میکند، نظرشان را جویا شده که در ادامه میخوانید.
کل بودجه حمایت از تئاتر کشور کمتر از پول خرید یک ساختمان در تهران استشهرام گیلآبادی مدیرعامل خانه تئاتر، نویسنده و کارگردان*در تئاتر از هدف گذاریها و سیاست گذاریها گرفته تا پشتیبانیها و وضعیت اقتصادی اهالی تئاتر، همه و همه درگیر معضلاتی است که باید دیر یا زود فکری به حال آن شود.
*متأسفانه ما هنوز در زاویه دید معنایی دولتمردان با حوزه تئاتر دچار مشکل هستیم و درکی جدی بین هنرمندان تئاتر و نگاه سیاستمداران وجود ندارد.
*سالهاست که تکلیف وزارت فرهنگ و ارشاد با سیاستهای کلان تئاتر، با محورهای حمایتی، اقتصاد تئاتر و بخش خصوصی و تقریبا با هیچ چیز در این حوزه روشن نیست.
*هنر تئاتر نیاز به حمایت مادی و معنوی دارد؛ حمایت از حوزه سیاستگذاری تا حوزه اجرا، از حوزه فکر تا حوزه عمل.
*برای حمایت از حوزه تئاتر باید بدون هراس و شتابزدگی و با برنامهریزی کامل وارد میدان عمل شد.
*کل بودجه حمایت از تئاتر کشور بهاندازه خرید یک ساختمان در تهران نیست. تولید تئاتر در ایران حتی نسبت به ۱۰ ماه پیش ۸۰ درصد افزایش یافته و با چنین هزینههایی تولید تئاتر عملا غیرممکن است.
*به ویژه در دو سال گذشته هنرمندان تئاتر به عُسر و حَرج رسیدهاند. یعنی گذران زندگی برایشان مشکل شده و چنانچه وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی بخواهد مشی گذشته را ادامه بدهد یقینا به جای خوبی نخواهیم رسید.
بکوشیم جنبههای ارزشی، فرهنگی و انسانی ارتقا یابد
عبدا... اسفندیاری
تهیهکننده و مدیر اسبق گروه فیلم و سریال و تئاتر شبکه یک سیما
*عمدهترین مشکل هنرمندان، همان مشکل آحاد مردم یعنی معیشت و گرانی و بیکاری است که نه با شعار و تظاهر بلکه با عقل و درایت مرتفع میشود.
*از بغرنجترین مشکلات حوزه سینما مساله اکران و بازگشت سرمایه است که حل آن امید را به سرمایهگذاری برمیگرداند و امکان سرمایهگذاری مجدد را فراهم میآورد.
*چرخههای تولید در سینما باید به حرکت درآید و در این صورت خیلی از معضلات خودبهخود حل میشود. به عبارتی باطلالسحر تمام مشکلات، تولید در تمام زمینههاست.
*تولید در صورتی اتفاق میافتد که موانع پیشروی آن برداشته شود و ازجمله موانعی که جلوی تولید را میگیرد گاهی دخالتهای بیمورد و سلیقهای است.
*نه تنها در سینما بلکه در تمام حوزههای فرهنگ و هنر باید بکوشیم که جنبههای ارزشی، فرهنگی و انسانی ارتقا یابد. منظور از ارزشی یا ارزشهای دینی صرفا ریش گذاشتن و تسبیحانداختن و... نیست که چه بسا چنانچه به این موارد تظاهر شود، به گفته قرآن کریم تبدیل به ضد ارزش هم میشود.
*اگر قرار است در فرهنگ و هنر آبادانی ایجاد شود، باید تفسیرهای سلیقهای و شعاری کنار گذاشته شود.
*وزیر جدید فرهنگ و ارشاد برای خدمترسانی در این حوزه بهتر است از مشاورانی دلسوز، جامعهنگر و بیریا بهره ببرد.
ضرورت تقویت حضور بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی
علی زادمهر
روزنامهنگار و منتقد فرهنگی و هنری
*یک روزنامهنگار باید در تمام ابعاد فردی، اجتماعی و تشکیلاتی رشد کند.
*رسانههای ایران بهعنوان مرجع در داخل و خارج شناخته شوند.
*در مبحث رسانه هر روز نیاز به آموزشهای جدید داریم و بنابراین یک خبرنگار باید پیوسته خودش را به قول معروف بهروز نگه دارد. بهروز بودن خبرنگاران نیاز به آموزش دارد و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد باید با برگزاری دورههایی در خصوص آموزش دائم ضمن خدمت خبرنگاران اهتمام ویژه داشته باشد.
*معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد باید از متقاضیان دریافت مجوز تأسیس رسانه، اهداف و سیاستگذاریها و موارد حقوقی و... آنها را جویا شود. به عبارتی با آگاهی کامل از اهداف و برنامههای آنها اقدام به صدور مجوز برای تأسیس یک نشریه کند.
*آموزش مداوم به مدیران مسؤول و صاحبان رسانه از واجبات است. چرا که بسیاری از صاحبان رسانه، آگاهی کامل از مبحث رسانه و اقتصاد ندارند و نمیدانند از چه طریق باید یک رسانه را به اقتصاد پایدار برسانند.
*هر رسانه باید روایت خودش را از مقولات و معضلات اجتماعی داشتهباشد و مشوق این جریان، جایی نیست جز وزارت فرهنگ و ارشاد.
*تقویت حضور بینالمللی خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانی در تحولات جهانی
*تامین امنیت شغلی روزنامهنگاران (برخورداری از مسکن، حقوق مکفی، بازنشستگی و...)
سلیقه شنیداری جامعه را افزایش دهیم
فریدون آسرایی
خواننده و ترانه سرا
*بسیاری از اهالی موسیقی در ایران اصلا بیمه نیستند. به نظرم یکی از مهمترین وظایف وزارت ارشاد در شرایط کنونی، بیمهکردن صاحبنامان هنری است که اعتباری دارند و سالها در این عرصه فعالیت کردهاند.
*وزارت فرهنگ و ارشاد هیچگاه متولی ساخت و تولید آثار موسیقی نبوده! چه ایرادی دارد اگر وزارت فرهنگ اماکنی را برای فعالیتهای فرهنگی ـ هنری تعبیه کند که در آنجا مثلا کنسرت مجانی برای کسانیکه به لحاظ مالی مشکل دارند، برگزار شود.
*بخشهای فرهنگی ـ هنری زیادی در نهادها و سازمانهای مختلف (مثل آنچه در سازمان فرهنگی هنری شهرداری میبینیم) مشغول فعالیت هستند که به نظرم اصلا ضرورتی ندارد. چرا که تمام فعالیتهای حوزه فرهنگ و هنر باید زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد انجام شود.
*با گسترش کرونا، کنسرتهای آنلاین باب شدند که امروزه بیشتر در بستر اینستاگرام برای مخاطبان به نمایش درمیآید. این در حالی است که یک خواننده حس خود را از مخاطبانی که در سالن نشستهاند، میگیرد و در مجموع از نظر من کنسرتهای آنلاین فضای موسیقی کشور را تغییر میدهد.
*وزیر فرهنگ و ارشاد باید جلوی کسانی را که تجارت موسیقی میکنند، بگیرد و سیاستگذاریهایی که در این حوزه انجام میدهد بر اساس منافع فرهنگی مردم باشد.
*در صورت بیتوجهی به مقوله آموزش به ویژه در حوزه شعر و ترانه، توانایی مقابله با آثار مبتذل موسیقایی را نداریم.
*وزیر جدید فرهنگ و ارشاد باید اقداماتی مناسب با هدف ارتقای سطح سلیقه شنیداری جامعه (چه به لحاظ موسیقایی و چه از نظر کلام) انجام دهد.
ابلاغیه صادر کردن دردی را دوا نمیکند
فریدون علیار
خوشنویس و گرافیست
*وزیر جدید فرهنگ در حوزه تجسمی باید از مشاوران دلسوز و آگاه به این هنر بهره بگیرد.
*هنرمندان هنرهای تجسمی از هیچ حمایت مالی، صندوق اعتباری، وامهای کم بهره، تسهیلات جانبی و... برخوردار نیستند و ستونهای این حوزه همواره دچار لرزش است.
*در دوره کنونی گرانی قاب، کاغذ، طلا برای تذهیب و... امکان خلق یک اثر را از خوشنویس گرفته.
*گالریهای هنری فاقد محوطه مناسب، نوردهی کافی و فضایی استاندارد هستند.
*برنامهریزی و شرح وظایف درستی در حوزه تجسمی وجود ندارد و بعضا افراد غیرمتخصصی مدعی خدماترسانی به هنرمندان هستند.
*امروزه ابزار نقاشی جزو کالاهای لوکس محسوب میشود و عوارض گمرک بالایی از واردکنندگان این ابزار دریافت میشود؛ بنابراین بعضا یا توانایی خرید این ابزار را با هزینههای هنگفت ندارند یا به وسایل مورد استفادهشان با مارکهای معتبر دسترسی ندارند. در چنین شرایطی وزارت فرهنگ و ارشاد باید برای تسهیل کار هنرمندان یک مارکتینگ، حاوی محصولات داخلی و خارجی ایجاد کند و آنجا به هنرمندان حوزه تجسمی ابزار کاری مثل رنگ، قلممو، کاغذ، مرکب و.... با قیمت مناسب ارائه دهد تا هنرمند بتواند کار و زندگی کند.
*وزیر فرهنگ و ارشاد برای بازدید هم که شده خوب است سری به تئاتر شهر، خانه هنرمندان، فرهنگسراها و غیره بزند و سپس با برگزاری جلساتی با متخصصان هر حوزه مشکلات آنها را رفع کند. بیانیه و ابلاغیه صادر کردن هیچ دردی را از هیچکس دوا نمیکند.
افزایش یارانه مطبوعات
بیژن مقدم
فعال رسانه و عضو هیات داوران جشنوارههای مختلف رسانهای
*امروزه شاهد تنوع رسانهها هستیم و رسانهها دیگر محدود به روزنامههای مکتوب نیستند. بنابراین باید دقت نظر کافی بر عملکرد خبرگزاریها، سایتهای آنلاین خبری و... وجود داشته باشد.
*گرانی کاغذ و سیستم چاپ و توزیع دغدغه بیشتر روزنامههای مکتوب است و امروز دیگر به قول معروف دخل و خرج روزنامهها با هم همخوانی ندارد. بنابراین با وجود رسانههایی با فناوریهای جدیدتر و هزینههای کمتر که رقیب مطبوعات به حساب میآیند، ضروری است که بر بقای رسانههای مکتوب اهتمام ویژهای شود.
*یارانه مطبوعات و یارانه ایام کرونا که دولت به مطبوعات اختصاص داده باید افزایش یابد تا مطبوعات در شرایط اقتصادی موجود لااقل نیاز کارمندان خود را رفع کنند.
*روزنامهنگاران باید تحت تعلیم آموزش حرفهای و جدید قرار بگیرند، چرا که دانشکدهها و مدارس روزنامهنگاری در این زمینه کاستیهایی دارند و دانشآموختگان آنها نمیتوانند انتظاراتی را که به عنوان یک روزنامهنگار از آنان میرود، برآورده کنند.
*در حال حاضر مدیر مسوول، سردبیر، آدرس، تلفن و... بعضی از سایتها که اتفاقا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد هم کار میکنند، مشخص نیست؛ بنابراین باید سایتهای زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد شناسنامهدار شوند و شفاف کار کنند.
دولت نظارتکننده باشد و تصدیگری به رسانهها سپرده شود
مجید رضاییان
استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
*وزیر فرهنگ و ارشاد بنا بر اصل مصرح قانون اساسی مسوولیت حفظ آزادی بیان را دارد. پیرو این مسوولیت، وزیر فرهنگ در بخش رسانه باید این بخش از قانون اساسی را از تمام حوزهها مطالبه کند و همچنین تمام دستگاههای دولتی و غیردولتی اطلاعات موردنظر را به رسانه ارائه کنند و حبس اطلاعات نکنند.
*وزارت فرهنگ و ارشاد باید مصونیت حقوقی روزنامهنگاران را فراهم کند، مانند دیپلماتها و قضات. طبعا روزنامهنگاران هم در برابر مصونیت حقوقی که برای آنها فراهم شده، مسؤولیت دارند.
*متصدی در عرصه رسانه، انجمنهای صنفی سراسری و تخصصی هستند و این انجمنها برای تقویت شدن مطالباتی دارند که وزارت ارشاد باید پاسخگوی این خواستههاباشد.
*وزارت ارشاد موظف است برای هر رسانه بودجه یا کمک مالی و یارانهای را به منظور تقویت آن اختصاص دهد.
این بودجه یا میزان رقمش به آن معنا نیست که این رسانه مطابق مواضع و تابع ما عمل کند.
*در صورتی که دولت نظارتکننده باشد و تصدیگری به خود رسانهها سپرده شود، وزارت فرهنگ و ارشاد در وظایف حمایتیاش موفق خواهد بود.
سقف دستمزد بازیگر مشخص باشد
الیکا عبدالرزاقی
بازیگر
*خیلی پیشتر از شیوع کرونا در تئاتر، فروش یا گیشه یک نمایش اصلا مهم نبود و سالها بعد که پولساز بودن یک تئاتر دلیلی شد برای خوب بودنش، سالنها یکی پس از دیگری خالی شد. سالنهای خالی نمایش بزرگترین درد برای یک هنرمند است.
*وزیر جدید فرهنگ و ارشاد باید نظامی درست طراحی کند که طی آن من به عنوان بازیگر از فراغبال، آرامش روحی و درآمد قابل اتکایی برخوردار باشم. امروز با وجود سالها کار در تلویزیون، هنوز هم نمیتوانم با اطمینان بگویم در فلان پروژه دستمزدم را سر موعد دریافت میکنم یا نه.
*اگر سقف دستمزد یک بازیگر مشخص باشد دیگر تکلیف یک بازیگر روشن است و او برای گذران زندگیاش مجبور به مثلا تبلیغات حقیر اینستاگرامی یا بازی در آثاری نمیشود که بدون هیچ ارزش هنری صرفا برایش آورده مالی دارد.
*هیچ ایرادی ندارد اگر دولت سرمایهگذارانی را که پولهای هنگفتی دارند، موظف به اسپانسرینگ سریال فیلم یا تئاتر کند. در اینصورت، هم هنرمندان با امنیت مالی بهتری به کارشان میرسند و هم سرمایهگذار موردنظر اعتبار فرهنگی پیدا میکند.
*خلأ هولناک در بازیگری، فقدان اتاقهای فکر قوی و از جنس هنرمندان (نه از جنس مسؤولان) است. هنرمندانی که هنر را میشناسند، ذائقه مخاطب را ارزیابی میکنند و بر اساس دانشی که دارند طبق سلیقه مردم اثری را ارائه میکنند.
*امیدوارم وزیر جدید فرهنگ و ارشاد امانتدار خوبی در حفظ میراث فرهنگی کشورمان باشد.
ماهانه ۱۵۰هزار تومان حقوق میگیرم
پروانه معصومی
بازیگر
*با وجود دکترایی که در بازیگری دارم و به عنوان بازیگری که بدون حاشیه بیش از ۵۱ سال برای هنر این کشور فعالیت کردهام، امروز احساس میکنم هیچ حق و جایگاهی ندارم. چرا هیچ حمایتی از بازیگران پیشکسوت نمیشود؟ پیشکسوت این کشور باید ماهانه ۱۵۰هزار تومان حقوق بگیرد؟ و البته لطف میکنند به مناسبت تولدمان ۵۰۰ هزار تومان به حساب میریزند.
*مگر «موسسه هنرمندان پیشکسوت» محلی برای خدمت به هنرمندان نیست؟ اگر این موسسه پولی از دولت دریافت میکند، این پول به کجا میرود؟ و اگر دولت هیچ حمایتی از این موسسه نمیکند پس بهتر است تعطیل شود.
*وزیر جدید فرهنگ باید به هنرمندانی که جوانی و زندگیشان را وقف اعتلای فرهنگ این کشور کردند، توجه بیشتری داشته باشد.
*در شرایط کنونی منهای عده معدودی از بازیگران، باقی بیکار هستند و باید فکری به حال بیکاری آنها شود.
*خوشبختانه من به لحاظ مالی نیاز مبرمی به کار در این سن و سال ندارم. چه بسا اگر داشتم مجبور بودم مثل خیلی از بازیگران ارزشمند این کشور در نقشهایی دور از شأن و علاقهام بازی کنم اما امروز زمانیکه برای بازی در نقشی به تهران میآیم، باید در هتل زندگی کنم. چرا نباید یک اتاق از خودم در تهران داشته باشم؟
*بازیگران امنیت شغلی ندارند و واجب است وزیر جدید فرهنگ گوشی باشد برای شنیدن دردهایشان.
هیچ تضمینی برای ادامه زندگی نویسندگان و شعرا نیست
عباس حسیننژاد
شاعر و نویسنده
*فرهنگ ایرانیان با شعر و ادبیات آمیخته شده و همین مساله ضرورت پرداختن به این حوزه و حمایت از شاعران و نویسندگان را برای حل مشکلات مادی و معنویشان روشن میکند.
*در ایران هیچ تضمینی برای ادامه زندگی نویسندگان و شعرا وجود ندارد. از این منظر که تولید ادبی در این کشور بسیار مشکل و در مقابل بهایش بسیار ارزان است. متأسفانه کسانی که از راه نوشتن ارتزاق میکنند، نسبت به بقیه نویسندگان وضع بدتری دارند و آسیبهای جدی در انتظارشان است.
*معلوم نیست چرا رقم جایزههای ادبی هر روز پایینتر میآید؟ در این شرایط دولت باید با نگاه برخورداری تمام اهالی ادبیات از رقابتهای ادبی، ساماندهی مناسبی روی این عرصه داشته باشد.
*برخورداری از فضای مناسب برای شعرخوانی و کارگاههای رفع اشکال و آموزشی شعرا که تأثیر عمیقی در ارتقای فرهنگیشان دارد از واجبات است.
*هزینه بالای چاپ و نشر کتاب از مشکلات و موانع بروز استعدادهای هنری یک نویسنده است که باید نه در حرف، بلکه در عمل چارهای برای آن اندیشیده شود.
*ضرورت تشکیل جلسات تخصصی نقد کتاب و ساختار تخصصی استاندارد برای سطح بندی و معرفی کتابهای خوب به مردم.
*ادبیات ایران اگر بخواهد جهانی شود نیاز به قوی شدن حوزه ترجمه دارد؛ چرا که ترجمه در ایران بسیار ضعیف است.
*اگر دولت، ناشران خصوصی را برای تعامل با ناشران همکار در کشورهای مقصد حمایت کند، میتوانیم بخش مهمی از ادبیاتمان را به آنسوی مرزها انتقال دهیم.
وای از روزی که هنرمند سازش را بفروشد
علیرضا افتخاری
خواننده و آهنگساز
*توجه به فرهنگ و هنر نه نیاز بلکه ضرورتی برای جامعه است اما آنچه در برنامهریزیها شاهد هستیم رویکردی زاویهدار نسبت به فرهنگ، به ویژه در خصوص تخصیص بودجه است. چرا سهم موسیقی از بودجه کشور اینقدر اندک است، آنهم با کلی اما و اگر؟
*یک هنرمند با لوح و تقدیرنامه نمیتواند حتی یک عدد نان بخرد. آهنگساز بزرگی چند وقت پیش با من تماس گرفت و پولی به قرض خواست برای درمان کرونایی که به آن مبتلا شده بود یا میشناسم هنرمندانی که برای درمان بیماری سازشان را میفروشند. هنرمندان این مملکت آبرودار هستند و سکوت میکنند اما همه میدانیم در شرایط سخت معیشتی به سر میبرند. بنابراین فراهم کردن شرایط مالی مناسب برای آنها از اوجب واجبات است.
*باید بودجه بالاتر و مناسبتری برای حوزه موسیقی در نظر گرفته شود که طی آن موسیقیدانان ایرانی بتوانند راحت تر در سراسر دنیا برنامه اجرا کنند و موسیقی و فرهنگ ایرانی را اشاعه دهند.
*در جهت اعتلای موسیقی سنتی و فاخر تلاش بیشتری شود و جهتدهیهای دقیقتری مبتنی بر آموزههای موسیقایی انجام شود.
*هنر، روح یک سرزمین است. اگر میخواهید جریان زندگی را در یک سرزمین بشناسید به وضعیت هنرش نگاه کنید. امیدوارم وزیر جدید فرهنگ با نگاهی زیبا و شایستهتر به اهالی هنر بنگرد و به زودی لبخند روی صورت هنرمندان و خانوادههایشان بنشیند.
تزریق روحیه امیدواری؛ مهمترین نیاز هنرمندان
پوران درخشنده
فیلمنامه نویس و کارگردان
*در این روزها که یاس و ناامیدی به نبرد با انسان پرداخته و کام همه تلخ شده، امید تنها راه ادامه است. به همین دلیل از وزیر جدید فرهنگ و ارشاد میخواهم باعث ایجاد انگیزه و امید بین هنرمندان کشور شوند.
*هنرمندان ما اگر امید داشتهباشند در تولید محتوا بیشتر میکوشند و آثاری ارزشمندتر برای فرهنگ این مملکت به یادگار میگذارند.
*برای تسهیل در روند ساخت فیلم، مقررات بیدلیل در مسیر فیلمسازی را حذف کنند.
*مساله قاچاق فیلمها سالهاست گریبانگیر صنعت سینمای ایران است اما در سالهای اخیر این موضوع ابعادی تازهتر به خود گرفته و شاهد آن هستیم که فیلمها با کیفیت بالا و حتی ممیزی نشده قاچاق میشوند. این موضوع سالها مورد اعتراض اهالی هنر بوده که امیدوارم در دوره وزیر جدید فرهنگ و ارشاد برطرف شود.
*امیدوارم وزیر جدید فرهنگ و ارشاد تمهیداتی برای واکسیناسیون هر چه سریعتر هنرمندان بیندیشد و این کار بدون در نظر گرفتن ردهبندی سنی برای آنها دنبال شود که با امنیت روانی کامل بتوانیم کارمان را ادامه دهیم. خود من در این مدت حتی برای ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی هم پیشنهاد داشتم اما واقعا نمیخواهم در چنین شرایطی ریسک کنم.
جلوی مافیای موسیقی ایران را بگیرید
قاسم افشار
خواننده موسیقی پاپ ایرانی
*وضعیت موسیقی پیش از شیوع کرونا هم بسیار ناامیدکننده بود و دولت آقای روحانی با وجود تمام شعارهایی که برای اعتلای این هنر دادند اما به واقع نتوانستند کاری از پیش ببرند و ما امروز نیاز به حمایت داریم، نه شعار.
*متأسفانه هنوز تعاریف و تعابیر درباره مسائل مختلف عرصه موسیقی با هم متفاوت است؛ بنابراین نخستین تغییر اساسی در این حوزه، باید تغییر در فکر و نگاه متولیان این حوزه باشد.
*باید نظارتی وجود داشتهباشد تا تمام سبکهای موسیقی اجازه کار و نفس کشیدن داشتهباشند، نه اینکه یک سبک موسیقی را به طور کل ممنوع اعلام کنند و جلوی آن را بگیرند.
*از سالها پیش عدهای بازار موسیقی را قبضه کردند که نمیگذارند استعدادها به جایگاهی که لیاقتش را دارند، برسند و فقط اشخاص مدنظر خودشان را به مخاطبان موسیقی معرفی میکنند. به این عده میگویند مافیای موسیقی که تا به حال هیچکدام از وزرای فرهنگ و ارشاد زورشان به آنها نرسیده. حتی خاطرم هست راجع به این موضوع با آقای حسینی، معاون هنری وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد هم دیداری داشتم که علنا گفت؛ زورمان به آنها نمیرسد! و این فاجعه است. وزیر فرهنگ و ارشاد اگر میخواهد سر و سامانی به موسیقی این کشور بدهد باید در گام اول جلوی مافیا و پولشویی عجیبی را که در موسیقی رواج دارد، بگیرد.
*علاوه بر توجه و بازنگری در زیرساختهای حوزه موسیقی، توجه به آموزش «شعرای جوان» هم مقولهای بسیار مهم در این عرصه است.
ساناز قنبری - سینما / روزنامه جام جم