مروری بر سریال سرنخ : هر کسی کو دور ماند از اصل خویش ، مصطفی ... : مجموعه ای که هنوز هم تازگی دارد

مجموعه تلویزیونی «سرنخ » سال 1375در شبکه اول سیما تولید شده است و در حال حاضر شاهد پخش مجدد آن هستیم که در گذر این 6سال هنوز تازگی خود را از دست نداده است
کد خبر: ۱۳۳۳۴
شاید بیشترین موفقیت این سریال مرهون نمایش زندگی شخصی و شغلی یک پلیس کاملا ایرانی است که در کنار شخصیت پردازی کاراکترهای اصلی این نوع درام و نمایش کاملا دراماتیزه چالشها، در حال انجام وظیفه است . این را وقتی بصراحت درمی یابیم که در پایان داستان یاد شده خانم جان به آذر تلفن می زند و از او دعوت می کند تا با او و امیرحسین به رستورانی برای صرف بریانی بروند، این در حالی است که می دانیم آذر همان مظنون به قتل چند لحظه پیش سریال بوده و اما از طرف دیگر نیز نسبت فامیلی دوری با خانواده اوصیا دارد! یک پلیس آگاهی ایرانی شوخ طبع به نام امیرحسین اوصیا (جهانبخش سلطانی ) با لهجه شیرین اصفهانی که مطابق سنت داستان های کلاسیک پلیسی با وجود قرار داشتن در سنین میانسالی مجرد به نظر می رسد، با مادرش خانم جان (پوراندخت یزدانیان ) در یک خانه با هم زندگی می کنند. آنها در حین خوردن هندوانه یا خربزه درباره پیچیده ترین مسائل جنایی با هم بحث می کنند و معمولا خانم جان نظرات بسیار مفیدی می دهد که حتما به کار این پلیس در تحقیقات جنایی اش می آید. مطابق سنت تمام داستان های پلیسی در دنیا، این پلیس هم یک وردست دارد که نامش مصطفی (بهزاد خداویسی ) است که البته مقداری تیزهوش تر از انواع همتای خود در ادبیات پلیسی جهان است . شخصیت های ویژه و متعدد این سریال ، توانسته اند با هدایت پوراحمد بازی روان و مناسبی را ارائه کنند. همچنین وجود فیلمنامه منسجم باعث می شود که حداقل در همین قسمتهایی که پخش گردیده است ، با چاشنی طنز، کمتر اشتباه به چشم بیاید. ساختار دراماتیک داستان ، چنان جذابیت دارد که تماشاگر را تا پایان به دنبال خود می کشاند و آن قدر هوشمندی و ذکاوت در پیچ و خم ریزه کاری های فرعی اش وجود دارد که زبان را به تقدیر از کیومرث پوراحمد وامی دارد. جزییات دقیقی در ساختار و محتوای اثر رعایت شده است که این سریال را یک سر و گردن بالاتر از سریال های مشابه ایرانی نگاه می دارد. مثلا در همین قسمت های ابتدایی ، چندین بار به صورت ظریفی از ضرب المثل «چاقو دسته خود را نمی برد» استفاده می شود. در ابتدا اوصیا خاطرنشان می کند که وقتی چاقو دسته خود را نمی برد که از دسته جدا نباشد زیرا اگر همین چاقو در مواردی از دسته اش جدا شده باشد، چاقو در حکم تیغ می تواند جنایت کند از همین رو اوصیا با خواندن بیت : «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش » برای تحلیل خود شاهد مثال می آورد و جالب اینجاست که لحن طنزآمیز اثر باعث شده از خشونت ماجراهای خونبار پلیسی اثر کاسته شود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
۲۵ سال با «جام‌جم»

گفت‌وگو با دکتر مراد عنادی، مدیرعامل موسسه«جام‌جم» در آستانه بیست و ششمین سالگرد انتشار این روزنامه

۲۵ سال با «جام‌جم»

نیازمندی ها