گفت‌ و گو با غلامرضا طریقی در روز ملی شعر و ادبی فارسی

مردم هنوز عاشق شعرند

رمان‌ها، خاطره‌نگاری‌ها و اشعار از جنگ‌های پی در پی افغانستان می‌گویند

ادبیات افغانستان، از جنگ شوروی تا جنگ آمریکا

ایرانیان با هیچ همسایه‌ای بیش از افغانستان در تماس نبوده‌اند و این تماس علی‌القاعده باید تاثیر مشهودی بر ادبیات هر دو طرف گذاشته باشد یا دست‌کم ادبیات این دو را برای یکدیگر روشن کرده و در دسترس قرار داده باشد.
کد خبر: ۱۳۲۵۸۸۰
از این طرف ماجرا یعنی میزان حضور و مطالعه ادبیات ایران در افغانستان که اطلاعی در دست نداریم اما از آن طرف باید چرخی بزنیم تا ببینیم چقدر از داستان‌ها و رمان‌ها و اشعار افغانستانی یا درباره افغانستان به‌ خصوص مرتبط با مساله جنگ در ایران منتشر شده است. در این گزارش نگاهی انداختیم به چند رمان و داستان در فضای جنگ‌های چند دهه اخیر افغانستان.


آوازهای روسی
نویسنده: احمد مدقق
ناشر: شهرستان ادب
سال نشر: ۱۳۹۶
خاطره این دو دهه حضور نیروهای آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در خاک افغانستان، آن قدر سنگین بوده که جنگ بزرگ قبلی افغانستان با شوروی را از یادها ببرد. در حالی که اجماع نظرات کارشناسان بر آن است که از قضا این جنگ شوروی بود که طالبان و رویکردهای افراطی را ایجاد کرد یا دست‌کم همپای بن‌لادن از عربستان به افغانستان کشاند و طالبان، این چیزی شد که حالا هم دو دهه است به بهانه آن، آمریکا در همسایگی ایران جا خوش کرده است. داستان تحسین‌شده «آوازهای روسی» در یازدهمین جایزه جلال، در افغانستان و دوران مبارزات گروه‌های مختلف مردمی که علیه شوروی مبارزه می‌کردند، می‌گذرد. در این میان، جوانی متمول و دانشجو می‌کوشد تا از جنگ دور بماند اما روند حوادث او را به وادی جنگ می‌کشاند. در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «صورت لاغر دخترک، یعقوب را یاد روزی برفی و سرد انداخته بود که ایستاده بود زیر درختان بی‌حاصل بید و مبارکه بخار از پنجره‌ای کوچک پاک کرده بود و صورتش را چسبانده بود به شیشه. یاد روزی که نشسته بود بالای بام خانه خلیفه ناصر و به جمعیت شادمانی نگاه می‌کرد که دورتادور اسب عروس را گرفته بودند و نعیم با لباس سفید دامادی افسار اسب را می‌کشید و شرمناک لبخند می‌زد».
 

پسرانی از جنس روی
نویسنده: سوتلانا الکسیوویچ
ناشر: نگاه
سال نشر: ۱۳۹۷
هر جنگ بی‌نتیجه، ای بسا که همواره برای طرف مهاجم و اشغالگر، مصیبت‌بارتر و دهشتناک‌تر باشد. جنگ شوروی با افغانستان هم از این دست است که الکسیوویچ، نویسنده اوکراینی برنده نوبل در آن روزها که اوکراین جزئی از اتحاد جماهیر شوروی بود، به عنوان خبرنگار در این جنگ حضور یافته و دیده‌هایش را به صورت گزارش به ثبت رسانده است. این کتاب با نام‌های «تابوت‌های رویین» هم در کابل منتشر شده، قرار است بازتاب‌دهنده نگاه یکی از اهالی شوروی به مصائبی باشد که جوانان سرباز این کشور در خاک افغانستان به آن دچار شده‌اند. او در قسمتی از کتاب با اشاره به سقوط انسانیت توسط توجیه‌گران جنگ در میان سیاستمداران شورویایی و تجاوز به خاک افغانستان می‌نویسد: «رئیس‌های ما از این تردیدهای ما خوش‌شان نمی‌آمد. دمپایی و پیجامه هنوز نداشتیم اما شعارها، پوسترها و... به قدر کافی داشتیم. هر سو نصب می‌کردند. در پیرنگ این شعارها، صورت لاغر و غمگین بچه‌های ما را می‌دیدیم. آنها در حافظه‌ام همان گونه که بودند، برای ابد ماندند... دو بار در هفته آموزش سیاسی داشتیم. همیشه به ما می‌آموختند: وظیفه مقدس ماست که مرز ما قفل باشد. ناخوشایندترین چیز در ارتش، خبرچینی بود. دستور داشتیم خبرچینی کنیم... هر گپ کوچکی را هم.»


کورسرخی (روایت‌هایی از جان و جنگ)
نویسنده: عالیه عطایی
ناشر: چشمه
سال نشر: ۱۴۰۰
کدام زمان است که افغانستان، زیر سایه جنگ نبوده باشد؟ پاسخ به این سوال دست‌کم برای نیم‌قرن اخیر، آسان نیست. این مساله را در جدیدترین کتاب عالیه عطایی نویسنده افغانستانی مقیم ایران بهتر در می‌یابیم وقتی قرار است ۹ روایت درباره جنگ را از لا به‌ لای خاطرات کودکی دختری خردسال در حوالی سال‌های ۱۳۶۵ بشنویم و این خاطرات را تا سه دهه بعد پی بگیریم و روایت‌هایی درمورد افغانستان، مردم مهاجر و رنج‌ها و بیماری‌های آنان را در میانه جنگ بخوانیم.
نویسنده در بخشی از این کتاب چنین می‌نویسد: «دو مرد بازمانده از جنگ، ایستاده بودند میان زمین کشاورزی. یکی‌شان می‌گفت: «سیل کردی روس‌ها را چنان به درکردیم؟» آن یکی گفت: «لوله توپ را بشخاردی؟» گفت: «بشخاردم، بشخاردم. هر چه لته بود بشخاردم. دِگه فَیر نکرد.» در کودکی نمی‌دانستم چه‌ طور می‌شود لوله تانک را با پارچه فشرد تا دیگر نتواند شلیک کند. چندین سال بعد، از پنجشیر تا پکتیا، تانک‌ها و ادوات جنگی به‌گل‌نشسته دیدم که دیگر شلیک نمی‌کردند و شبیه خانه‌های فلزی زنگ‌زده در میانه بیابان و کوه و دره رها شده بودند، با هزار جور کاربرد و هزار جور آدم: لانه معتادان، خانه در راه‌ماندگان، تک‌وتوک مجاهد بی‌فرمانده، چند کمونیست مؤمن سرگردان، دو عاشق فراری لامذهب… دیدم جنگ صورتش عوض شده و جانی دیگر گرفته اما، به گواه دگردیسی اشیا، ما تباه شده‌ایم.»


اولین سنگ
نویسنده: کارستن ینسن
ناشر: هنوز
سال نشر: ۱۳۹۹
حمله سال ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان، آغاز دوران جدیدی از جنگ و بازگشت و قدرت گرفتن طالبان در خاک افغانستان بوده است؛ جنگی که گروه‌های مختلف سربازان را برای سال‌ها از کشورهایشان در قلمرو قاره سرسبز به افغانستان فراخواند و دو دهه از زندگی آنان را هم برای جنگی بیهوده با جراحات بسیار تلف کرد. زمان دوجلدی «اولین سنگ» به قلم روزنامه‌نگار و تحلیلگر دانمارکی تلاش می‌کند سرنوشت جنگ افغانستان را با دیدگاهی انسان‌دوستانه روایت کند و در عین حال محصول تجربیات ۳۰ساله نویسنده‌اش باشد. به گزارش ایلنا، ینسن در این رمان، آسیب‌های جنگ را به تصویر می‌کشد. خواننده همراه جوخه‌ای داوطلب از جوانان دانمارکی، از پایگاه بیرون می‌آید و روستاها و شهرهای افغانستان را از هلمند تا حیاط خلوت افغانستان در کویته پاکستان در می‌نوردد. او شاهد دگرگونی آنهاست. با خوشی‌شان می‌خندد و با دردشان می‌گرید. داستانی است هیجان‌انگیز که همه دست‌اندرکاران جنگ را یک به یک به تصویر می‌کشد؛ از طالبان و نیروهای ناتو، دولت ناکارآمد و فاسد، جنگ‌سالاران و شبه‌نظامیان گرفته تا مخوف‌ترین مزدوران خارجی که از دل شرکت‌های خصوصی بیرون آمده‌اند. ینسن کاری می‌کند که خواننده با سربازان دانمارکی پیوسته احساس نزدیکی کند و دریابد آرمانگرایی، عشق و نوع‌دوستی چگونه در کوره جنگ ذوب می‌شود و انتقام، بی‌عدالتی و تروریسم از آن زاده می‌شود.


درختان تبعیدی
جمع‌ آورندگان: علی محمد مودب و سید ضیاء قاسمی
ناشر: شهرستان ادب
سال نشر: ۱۳۹۲
سیدضیاء قاسمی، شاعر افغانستانی در همکاری با علی‌محمد مودب شاعر ایرانی، مجموعه‌ای از غزل‌های امروز افغانستان را گرد آورده‌اند تا برای مخاطبان ایرانی، دریچه‌ای به روی شعر امروز افغانستان باز کنند.
در معرفی این کتاب آمده‌ است: گردآورندگان این اثر به جای گزینش یک مجموعه کلی از قالب‌های مختلف - که لاجرم دایره کار را بسیار وسیع می‌سازد - فقط به قالب غزل پرداخته‌اند و همین، کتاب را قدری تخصصی کرده و از پراکندگی و پریشانی باز داشته است. در مجموعه حاضر ۲۱۸ غزل از ۸۰ شاعر معاصر افغانستان به چشم می‌خورد و حتی‌الامکان سعی شده است در جمع‌ آوری این مجموعه تازه‌ترین غزل‌های شاعران افغانستان منتشر شود. نام این مجموعه از بیتی از سیدنادر احمدی شاعر افغانستانی مقیم استرالیا برگرفته شده و مبین وضعیت شعر و شاعران امروز افغانستان است و گویای این واقعیت تلخ که بسیاری از آنان از سرزمین خود آواره‌اند و در چهارسوی جهان پراکنده شده‌اند. در یکی از غزل‌های این کتاب می‌خوانیم:
ای روح سرگردان سرگردان سرگردان!
از بلخ تا قونیه، از بهسود تا تهران
گاهی ز مقدونیه سوی هند می‌آیی
گه سوی مصرت می‌برند از دامن کنعان
یک روز در بازار مکه تکه‌ای از تو
از دست‌های تاجران برده آویزان

 
چشم‌انداز شعر امروز افغانستان
نویسنده: قنبرعلی تابش
ناشر: الهدی
سال نشر: ۱۳۸۰
شاید برای شناخت شعر امروز افغانستان غیر از مطالعه اشعار به جستارها و مقالاتی در این باره نیز نیاز داشته باشیم. جستارهایی که بتواند ارتباط وضعیت اجتماعی روز این کشور را که بدون تردید تحت تاثیر مهم‌ترین عامل اثرگذار بر آن یعنی جنگ بوده است، توضیح دهد. این کاری است که قنبرعلی تابش در کتاب «چشم‌انداز شعر امروز افغانستان» انجام می‌دهد. در معرفی این کتاب آمده است: کتاب مجموعه مقاله‌ها و یادداشت‌هایی است که به‌تدریج درباره شعر امروز افغانستان نگاشته شده و در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. مطالعه این مطالب می‌تواند تصویری کلی و نسبتا روشن درباره شعر و ادبیات افغانستان به مخاطب ارائه کند. عنوان برخی مقاله‌ها و یادداشت‌های کتاب چنین است: پیوند دین و شعر، بازتاب صدای نیما در شعر مهاجرت افغانستان، بازشناسی جلوه‌های روشنفکری در شعر مهاجرت افغانستان، نگاهی به شعر مقاومت افغانستان، چشم‌انداز اشعار عاشقانه مهاجرت. برای آشنایی مخاطبان با مضامین و قالب‌های شعری شاعران معاصر افغانستان برخی از سروده‌های آنها در بخش پایانی کتاب آورده شده است.
چند مدخل از فهرست این کتاب عبارتند از: بازتاب صدای نیما در شعر مهاجرت افغانستان، بازشناسی جلوه‌های روشنفکری در شعر مهاجرت افغانستان، نگاهی به شعر مقاومت افغانستان، چشم‌انداز اشعار عاشقانه مهاجرت و تصویر جامعه اسلامی در روایت کاظمی.

 
گروه فرهنگ و ادب / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها