از سوی دیگر، دولت و ارتش (اردوی) افغانستان کماکان با استمرار راهبرد دفاع فعال، فعلاً بهدنبال حفظ نقاط حیاتی و دفاع از شهرهای بزرگ و مراکز استانها خواهد بود و عقبنشینی از ولسوالی های (شهرستانهای) کوچک و دورافتاده را بهصورت تاکتیکی جهت واگذاری زمین (البته نقاط غیراستراتژیک) و خرید زمان جهت تغییر راهبرد فعال و یا موفقیت احتمالی در مذاکرات صلح دوحه در دستور کار قرار خواهد داد.
اما بهنظر میرسد که استمرار چنین وضعیتی برای هر دو طرف شکننده و ناپایدار خواهد بود و ممکن است یکی از گزینههای ذیل در آیندهای نهچندان دور رخ دهد: تکرار تاریخ و سقوط کابل بهدست طالبان؛ مانند آنچه در سال 1375 در اثر شکاف میان دکتر نجیبا... و رهبران جهادی و مقاومت رخ داد. البته این امر بدون اراده جدی و حمایت همسایه جنوبی بسیار دشوار و در کوتاه مدت تقریباً غیرمحتمل است. اما فارغ از امکان آن، طالبان بهخوبی بر این امر واقف است که هرگونه کسب قدرت با توسل به خشونت موجب تحریک مقاومت مردمی و بویژه رویارویی اقوام مختلف با آنان خواهد شد و افغانستان را وارد جنگ داخلیِ نامعلومی خواهد کرد. به عبارتی دیگر، حفظ کابل (دولت) توسط طالبان به مراتب صعب و دشوارتر از سقوط آن بهدست طالبان است. اگرچه انتظار رفتار عقلانی از کنشگران غیردولتی افراطی شاید معقول به نظر نرسد.
گزینه محتمل دوم، تشکیل دولتِ گذار یا موقت؛ بر این اساس، رهبران احزاب سیاسی و بزرگان قومی شورای گذار یا دولت موقت تشکیل میدهند و رهبری جریان صلح با طالبان را بهدست گیرند.
این احتمال دو مانع حقوقی و سیاسی خواهد داشت. نخست آنکه قانون اساسی 1382 تشکیل دولت موقت را پیشبینی نکرده است حتی عدم امکان بازنگری قانون اساسی در دوران اضطرار (ماده 146قانون اساسی) و اختیار رئیسجمهور در اعلام اضطرار در مواقع جنگ نیز که به موجب ماده 144 قانون اساسی وی را عهدهدار صلاحیتهای شورای ملی پس از مشورت با رؤسای مجلسین و دیوان عالی کشور (ستره محکمه) خواهد کرد، موجب میشود تا آقای اشرفغنی که پس از منازعات و کشمکش فراوان با رقیب انتخاباتی خود -آقای عبدا... - در نهایت بدون تن دادن به تشکیل دولت وحدت ملی پیروز انتخابات ریاستجمهوری گذشته گردید، بهراحتی حاضر به واگذاری قدرت نشود - ضمن آنکه وی اخیراً توانسته است رئیسجمهور آمریکا را قانع سازد که 650 تَن از سربازان آمریکایی جهت حفاظت از فرودگاه کابل در افغانستان حضور داشته باشند - همچنین آگاهی وی از سرنوشت دکتر نجیبا... و بیم تکرار تاریخ، آقای اشرفغنی را از این کار برحذر میدارد که این امر مانع سیاسی سترگی در تشکیل دولت گذارخواهد بود.
گزینه سوم، تقسیم کیک قدرت در دوحه است که اگرچه احتمال آن اندک است اما بعید هم نخواهد بود.
با وجود اینکه تصرفات و پیروزیهای اخیر طالبان موجب خواهد شد که آنان دست بالا را در مذاکرات صلح داشته باشند اما کماکان این امر منجر به خروج گزینه کسب قدرت از طریق سیاسی از برنامههای طالبان نخواهد شد و آنان نهایت تلاش خویش را جهت برخورداری قدرت سیاسی در مذاکرات خواهند کرد. ضمن آنکه کنشگران خارجی مؤثر در افغانستان البته با اهداف متفاوت اما تقریباً همگی خواهان تشکیل یک حکومت همهشمول و فراگیر در افغانستان هستند.
در نهایت اگرچه ممکن است هیچیک از احتمالات فوق نیز رخ ندهد، اما آنچه بیشتر حائز اهمیت است توجه طرفهای درگیر به مسئولیت اجتماعی و انسانی خویش است.
افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو در نقطه عطفی قرار دارد که تمامی کنشگران باید به رسالت تاریخی خویش جهت ساختن جامعهای آباد، پویا و مستقل عمل کنند.
جوانان و مردم افغانستان خواهان پیشرفت، توسعه و استقلال هستند و خروج نیروهای نظامی خارجی از هر کشور نوید استقلال و مایه خوشحالی وطندوستان خواهد بود.
در دوران اخیر سطح سواد و ارتباط با جامعه بینالملل در افغانستان افزایش چشمگیری داشته است و دولت آینده افغانستان قادر به تغییر این ریل نخواهد بود و اراده و خواست ملت در پاسداشت حقوق زنان، حقوق بشر، توسعه، صلح و ... امری غیرقابل بازگشت است.
به تعبیر ماکیاولی، ملتی که طعم آزادی را چشیدهاند نمیتوان تحت استبداد کشید بنابراین در صورت مسئولیتپذیری تمامی کنشگران داخلی و خارجی، خروج نیروهای نظامی بیگانه از خاک افغانستان، امیدی دوباره در ساخت وطن متولد خواهد شد و هرگونه تمامیتخواهی، مداخله خارجی و اصرار بر کسب قدرت از طریق غیرسیاسی، تاریکی و بیمی بیانتها را در پی خواهد داشت.
بابک باصری - استادیار حقوق عمومی دانشگاه آزاد واحد افغانستان / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد