فرهنگ که در این میان به کلی فراموش شده و گویی در نگاه نامزدها جزو نیازهای سطح بالای هرم مازلو و موضوعی لوکس است و فعلا هیچ! در مناظرهها هم میبینیم کلید حل مسائل اجتماعی کلان کشور را عمدتا به بازشدن گره مسائل اقتصادی پیوند میزنند. عمیقا به نظر میرسد پیش رفتن با این فرمان باز هم ما را گرفتار افراط و تفریط در شیوه کشورداری خواهد کرد.
با این حال نگاهی غیرسیاسی به چالشهای بزرگ امروز کشور نشان میدهد اگر نخواهیم آینده کشور را صرفا در چهار سال یا هشت سال آینده ببینیم، دست کم ما امروز با شش ابر چالش بزرگ در کشور دست به گریبانیم که اگر نامزد پیروز انتخابات ریاست جمهوری که تا یک هفته آینده تکلیفش معلوم میشود، نخواهد برنامهای جدی و به دور از حرف و شعار برایش ارائه کند، در دهههای آینده، ما و فرزندانمان در این کشور از تبعات این سادهانگاریها و بیبرنامگیها ضربههای مهلکی خواهیم خورد که شاید جبرانش بسیار سختتر از امروز و در مواردی غیرممکن باشد.
تنش آب، خطرناکترین بحرانی که اقدام برایش به شنبه موکول شده! وقتی میشنویم نتایج پژوهشها نشان میدهد بیش از 60درصد از آب شرب مردم ایران از منابع آب زیرزمینی تأمین میشود، همینجا باید مکث و دوباره به مفهوم این عدد فکر کنیم.
منابع آب زیرزمینی بیپایان نیست و با فشار روزافزون برداشت، این سفرههای آب کمکم تهی میشوند و قبل از اینکه فرصت بازیابی پیدا کنند، فرونشست لایههای بالایی، آنها را برای همیشه نابود میکند.
این اتفاقی است که متاسفانه برای بسیاری از دشتهای کشور افتاده و هفتهای نیست که خبر فرونشست در منطقهای از کشور را نشنویم.
توسعه کشاورزی و باغداری قطعا اتفاق بسیار مبارکی است. اما کشاورزی و باغداری ناپایدار در مناطق کویری و غیراستاندارد برای این امر که متکی به مصرف آب فراوان و برداشت از چاههای عمیق و نیمهعمیق است، درست است که رضایت کوتاهمدت کشاورزان را تأمین میکند، اما اگر روستایی ما بداند با ادامه کشاورزی غیراصولی و دور از روشهای علمی روز، زمینش احتمالا برای نوههایش بیآب و غیرقابل کشت خواهد بود، بعید است راضی بماند.
محققان برجسته و دانشمندی در رشته مهندسی و مدیریت منابع آب در کشور داریم که راهکارهای عالمانه برای اوضاع فعلی دارند؛ به شرطی که دولت آینده اهمیت موضوع را درک کند و شأنی برای محققان و نتایج پژوهش قائل باشد.
روند رو به رشد بیابان زایی، پیامدهای تغییر اقلیم و نابودی منابع طبیعی: افزایش میانگین دمای کره زمین، افزایش نرخ آتشسوزی تابستانه در جنگلهای محدود در کنار برداشتهای بیرویه از جنگلهای تنک بلوط در زاگرس و بهرهبرداری قاچاقچیان دانهدرشت از نوار باریک جنگلهای هیرکانی در شمال کشور، همراه با کاهش سطح منابع آب زیرزمینی و نزولات جوی از سوی دیگر، همزمان با سدهای متعددی که با نیت اشتغال روستاییان و کمک به کشاورزی و باغداری احداث گردیده، در فرآیندی کند اما بسیار مخرب موجب شده روند بیابانزایی در کشور در طول سالها و چند دهه اخیر سرعت بیشتری بگیرد.
طبق آمارهای برآمده از مطالعات علمی، ایران از نظر توسعه بیابان در فهرست پنج کشور نخست جهان قرار دارد و هر روز حدود 40 هکتار از مراتع و جنگلهای کشور تخریب و به بیابان تبدیل میشود. دانش منابع طبیعی در شاخههای جنگلداری آبخیزداری برای مدیریت این بحران راهکارهایی در آستین دارد، اگر گوشی شنوا و دستی برای انجام کار وجود داشته باشد.
انفعال در برنامه فضایی و بیبرنامگی برای آینده فناوریهای ارتباطاتی: در شرایطی که رقابت برای رسیدن به مریخ، حالا دیگر محدود به آمریکا و روسیه نیست و نهتنها اتحادیه اروپا که حالا چین و هند و حتی امارات هم رویای رسیدن به سیاره سرخ را محقق کردهاند، هنوز نتوانستهایم ماهوارهای متعلق به ایران را در مدار زمینثابت در حال ارائه سرویس داشته باشیم. در شرایطی که شرکتهای بزرگ فضایی جهان نظیر اسپیسایکس و وانوب حالا هر سه چهار روز دهها ماهواره مخابراتی را در مدار زمین تزریق میکنند و حتی گوگل نیز به جرگه رقابت با اینها پیوسته، مشخص نیست اولویت برنامه فضایی ما هنوز پرتاب زیرمداری انسان به فضاست یا پرتاب ماهوارههای سنجشی یا توسعه فناوری ماهوارهبرها؟ آنچه از امروز مشخص است، رقابت برای ارائه خدمات ارتباطی و اینترنت ماهوارهای شرکتهای خصوصی پیشرو جهان در میانمدت و طی چند سال آینده چنان بالا میگیرد که بعید است اپراتورهای تلفن همراه ما با بضاعت فعلی توانی برای رقابت داشته باشند. آیا نامزدهای امروز انتخابات برای جانماندن ایران در این رقابت بزرگ برنامهای دارند؟
مدیریت کووید 19 و سیاستگذاری برای مقابله با همهگیریهای آینده: اوضاع مدیریت همهگیری کووید 19 را همه میبینیم و نیازی به توصیف ندارد. تقریبا نتایج همه مطالعات علمی نشان میدهد، با توجه به افزایش دستاندازی بشر در طبیعت و افزایش سرعت ارتباطات و بسیاری از عوامل دیگر، این آخرین همهگیری نخواهد بود و به زودی (شاید در همین دوره چهارساله یا هشت ساله آتی) شاهد بروز عالمگیرشدن بیماری دیگری باشم. بیماری بعدی چه بسا هم شیوع سریعتری داشته باشد و هم نسبت به کووید 19 بسیار مهلکتر باشد. آیا از تجربه کووید 19 درس گرفتهایم؟ آیا در مورد همهگیریهای بعدی باز هم قرار است ابتدا انکارش کنیم؟ یا بهجز آمادهسازی گورهای از پیش کنده شده، برنامه مشخصی برای کنترل مرزهای کشور، کنترل آمد و شد، ارائه خدمات درمانی اورژانس و برقراری قرنطینه و ... تدوین کردهایم؟ برای تأمین دارو و واکسن کووید-19 و مدیریت آن دولت بعدی آیا میخواهد سیاست کنونی را ادامه دهد؟ نامزدهای ریاست جمهوری دوست داشته باشند یا نه، خطر همهگیریهای بیماری برای آینده بشر کاملا جدی است و بیبرنامگی در اتفاقات آتی برای افکار عمومی پذیرفتنی نیست.
زمینلرزه تهران، لزوم ایمنسازی و موضوع مهم انتقال پایتخت: هر بار منتظریم زمینلرزهای بیاید، تلفاتی وسیعی رخ بدهد تا رسانهها و فضای مجازی پر بشود از بحث درباره لزوم انتقال پایتخت. سالهاست نتایج مطالعات زلزلهشناسی وقوع زمینلرزهای مخرب برای تهران را قطعی میداند و با وجود این دولتمردان به دلکندن از پایتختی تهران میل ندارند. علم زلزلهشناسی برای مدیریت و توسعه سامانههای هشدار پیشهنگام زمینلرزه در تهران راهکارهای موثری دارد. نگاهی به تحقیقات برآمده از دانش شهرسازی و برنامهریزی شهری و بررسی تجارب سایر کشورها در انتقال پایتخت، میتواند گره از کار ما باز کند. آیا رئیسجمهور بعدی پیش از اینکه خیلی دیر شود، حرفها و هشدارهای زلزلهشناسان را در خصوص لزوم انتقال فوری پایتخت سیاسی کشور خواهد شنید؟
سهم ناچیز پژوهش از بودجه کشور و آماده نبودن ساختارها برای بهکارگیری نتایج پژوهشها:
اگر حرفها و شعارهای مسؤولان وزارت علوم را کنار بگذاریم، از ابتدای انقلاب تا به امروز سهم واقعی تخصیصیافته بودجه پژوهش از تولید ناخالص داخلی از حدود نیمدرصد یا کمی بیشتر فراتر نرفته و هرگز در عمل به یک درصد نرسیده است. چه رسد به تحقق اهداف برنامه ششم توسعه که بر اساس آن قرار بود سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی به 4درصد برسد! بسیاری از کارشناسان معتقدند حتی با فرض تخصیص دستوری بودجه پژوهش به میزان حدود 4درصد در دولت آینده، ظرفیت استفاده از این بودجه در نهادهای علمی ما وجود ندارد. آیا نامزدهای امروز ریاست جمهوری اولویتی برای پژوهش و افزایش بودجه آن بهمنظور حل مشکلات کشور در برنامه خود میبینند؟!
کاظم کوکرم - دبیر گروه دانش / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: