نظر شما درباره حضور استارت آپها در روند جریان اقتصادی چیست؟ به نظر شما چقدر میتوانند کمک کننده باشند؟
جریان اقتصاد باید به طور مرتب بر پایه نوآوری، فناوری و نیازهای روز جامعه حرکت کند و طبیعتا پیشران این موضوع استارت آپها هستند. اینکه چقدر میتوانند موثر باشند یعنی اینکه ما اصلا راهی به غیر از این نداریم. یعنی اگر اقتصاد از جریان نیازهای جامعه و همینطور نوآوری بیشتر از چیزی که هست فاصله بگیرد، تبدیل به یک اقتصاد مغلوب در دنیا میشود. فکر نمیکنم ضروریتر از این موضوعی باشد که به این پیشران توجه نکنیم. این است که میتواند مومنتوم و سرعت حرکت و تحول اقتصاد ما را بیشتر کند.
با توجه به نزدیک بودن به انتخابات، انتظارات شما از دولت بعدی در حمایت از استارت آپها و اقتصاد آنها چیست؟ چه نیازهایی بیشتر مدنظر شما هست که لازم است از طرف دولت حمایت شود؟
بخشی از نیازهای اکوسیستم استارت آپی خارج از حوزه اختیارات دولت است، مثلا همین برخوردهای امنیتی که با استارت آپها میشود یا استارت آپهای بزرگ، برخوردهای امنیتی که با ورود سرمایه گذاران خارجی یا سرمایه گذاری خطرپذیر خارجی میشود. دولت آقای روحانی که نتوانست جلوی اینگونه برخوردها را بگیرد، بنابراین فکر نمیکنم دولت بعدی هم توان این کار را داشته باشد. ولی کاری که دولتها میتوانند به صورت یک بخش انجام دهند مقررات زدایی است. یعنی ماهیت نوآوری و فعالیت استارت آپی این است که معمولا مرزهای اقتصاد متعارف را در مینوردد. مرزهایی که مثلا برای تاکسیرانی، هتل، خرید و فروش، پلتفرمها، جمع آوری دیتا و... مقررات میگذارند عملا مرزشکن هستند. این مرز شکنی نیاز به این دارد که دولت بتواند با یک فاصله زمانی کمتری مقررات خود را برای رشد آنها منتقل کند. این بخش از کار از دست دولتها بر میآید اگر جدی روی این قضیه کار کنند.
خود شما نکتهای در راستای حمایت از استارت آپها و اقتصاد کلان مد نظر دارید که دوست داشته باشید مطرح کنید؟
چیزی که مهم است و قبلا اشاره کردم و توصیه من به استارت آپها این است که با سرمایه گذاران همگن یا همشکل خودشان پیوند بگیرند. یعنی بخش خصوصی با بخش خصوصی. چون مطمئنا چالش استارت آپهایی که از بخش حاکمیتی و از نهادهای مربوطه سرمایه میگیرند به نظر من در آینده بیشتر میشود. چون رویکرد آنها یک رویکرد اقتصادی صرف نیست. رویکردهای سیاسی دارند، رویکردهای رقابتهای جناحی دارند، رویکردهای حفظ خود را دارند که اینها یک مقدار کار را مشکل میکند. موضوع دوم هم این است که ما بعد از موج یو سی آ، الان موج سی بی سی آ را در اکوسیستم داریم. و سی بی سی آ در واقع آن شرکتهای بخش خصوصی هستند که در حوزههای که خود تجربه و کسب و کار دارند، میخواهند به سمت سرمایه گذاری به سمت استارت آپها بروند. یک کوهی از تجربه و توانایی و بازار و شبکه در کنار پول، که اصطلاحا به آن smart money میگویند. این خیلی میتواند به درد موج بعدی سرمایه گذاری و حرکت استارت آپی ما بخورد و به نظر من استارت آپها باید این موضوع را پایش بکنند. در چه حوزهای هستند؟ در این حوزه، چه شرکتهای متعارفی، شرکتهای نسل قبلی سرآمد هستند. آنها در سرمایه گذاری خطرپذیر در حال انجام چه کاری هستند؟ به نظر من این مسیر میتواند یک هم افزایی باشد.
به نظر شما روند دیجیتالی شدن اقتصاد از طرف دولت با چه سرعتی پیش میرود؟ آیا میشود امید داشت که این سرعت بهبود پیدا کند؟
در بعضی از موارد به نسبت خوب است. مثلا اینکه نسبت خط تلفن همراه ما به نسبت جمعیت افزایش پیدا کرده است. در سرعت اینترنت دیتا از 3G به 4G رفتیم یا الان صحبت از 5G است. میزان پوشش کشور در زمینه موبایل و اینترنت افزایش پیدا کرده است. کارهای تقریبا زیرساختی به نسبت خوب پیش میروند. البته خیلی بهتر از این میتوانست پیش برود. به نظر من از این بعد قابل قبول است. ولی بخشی باید شامل حمایتهای به اصطلاح نرم باشد، یعنی از زیرساخت سخت به زیرساخت نرم وارد شود، که قبلا اشاره کردم، قانون هست، مقررات هست، تغییر فرهنگ هست، تغییر سیستم آموزشی هست، برداشتن فشارها و نگاههای ایدئولوژیک هست که در جاهایی جلوی استارت آپها را میگیرد، در این قسمت ما خیلی کند پیش میرویم.