به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، سالن وزارت کشور دیروز میزبان چهرههای متعددی اعم از رجال سیاسی و غیرسیاسی بود تا بعد از ثبتنام، بخت خود را برای حضور بعد از گذر از گزینش شورای نگهبان در مرحله اول بیازمایند.در کنار نامهای ریز و درشتی که در میان فهرست نامزدهای انتخاباتی وجود دارد اما اسامی سه نفر یعنی سیدابراهیم رئیسی رئیس دستگاه قضا، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری و همچنین علی لاریجانی رئیس پیشین مجلس بیش از دیگران انعکاس رسانهای داشت.
حضور این افراد در کنار بیانیهها، اظهارات، شعارها و همچنین کنشهای رسانهای آنان این پیشبینی را در میان فعالان سیاسی و افکار عمومی در پی داشت که رئیسی، لاریجانی و جهانگیری سه قطب اصلی انتخابات 1400 را شکل خواهند داد؛ البته ناگفته نماند که با توجه به ثبتنام برخی دیگر از چهرهها در روزهای گذشته، این بار حضور چهرههای مستقل به نسبت دورههای گذشته و البته در صورت تایید صلاحیت شورای نگهبان بیشتر خواهد بود.
علی لاریجانی: فاصلهگذاری با وضع موجود
در میان چهرههای شاخصی که ثبتنام کردند حضور علی لاریجانی در ستاد انتخابات کشور البته با ظرافتهای رسانهای همراه بود. رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی که پیش از این زمزمههایی مبنی بر انصراف یا درنهایت تردیدهایی مبنی بر شرکت در انتخابات از جانب او مطرح بود در اولین ساعت آخرین روز ثبتنام آمد و داوطلب انتخابات ریاست جمهوری شد.
وی حداقل در اولین مواضع انتخاباتی خود قصد القای این موضوع را داشت که با اقدامات پوپولیستی مرزبندی مشخصی دارد و نمیتوان امید داشت که مشکلات کشور با هوسهای سیاسی پوپولیستی حل شود. وی در این اظهارات از پند و حکمتهای سعدی بهره گرفت و به شیوه عقلانیت محور امام خمینی استناد کرد و راه حل مشکلات داخلی و خارجی را پیوند میان اقتصاد و سیاست خارجی دانست. وی همچنین اشاره کرد که برای گذر از صفت ملک بیسیاست، اداره کشور نباید در دست افراطیون و سازشکاران قرار بگیرد و در کنار دغدغههایی که درباره وجوه بلوکه شده ملت ایران مطرح کرد ابراز داشت که حکمرانی مطلوب در گرو شعار کمتر و قدرت اجرایی قوی است و با بیارادگی در حل مشکلات کشور و توهمات نابهجا نمیتوان آرامش مورد نیاز اقتصادی کشور را در صحنه بینالمللی تدارک دید.
با توجه به تعاملات حسنه میان لاریجانی و روحانی طبعا این احتمال از سوی اهالی رسانه مطرح میشد که رئیس پیشین مجلس به نوعی نمایندگی وضع موجود را در انتخاباتی آتی به عهده دارد.
این پرسش دیروز خطاب به لاریجانی مطرح شد اما وی آن را خط تخریبی عنوان و بیان کرد که هر کس ایدههای خاص خود را دارد و من راه سومی را برای اداره کشور درنظر گرفتهام. وی همچنین این گمانه را مبنی بر اینکه کاندیدای نیابتی مورد حمایت اصلاحطلبان است رد کرد و گفت که به صورت مستقل درانتخابات شرکت کرده است.
شاید یکی از محورهای قابلتوجه عنوانشده در نشست خبری لاریجانی بیان این نکته بود مبنی بر اینکه حوزه اقتصاد پادگان و دادگاه نیست که با زور مشکلات کشور را بتوان حل کرد. گذشته از این در عرصه کنش رسانهای هم لاریجانی خط جدیدی را مطرح کرد و یک توئیت قابل تامل نوشت با این جملهبندی: « نه کلید و نه چکش ».
همین عبارت کوتاه البته انعکاس رسانهای زیادی پیدا کرد و البته به نوع خط مشی تبلیغاتی او در فضای انتخاباتی مبنی بر مرزبندی با جریان اعتدالیها و هوداران رئیسی را مشخص میکند.
کنش سیاسی و اجتماعی لاریجانی در آخرین روز ثبتنام به همراه اظهارات نسبتا حسابشده او در نشست خبری حاکی از برنامهریزی تیم همراه و مشاورانش برای حضور جدی او در عرصه انتخابات است. با این وصف میتوان پیشبینی کرد که وی در این رقابت مسیر دشوار و پردستاندازی را درپیش دارد. از یک طرف عامه مردم و همچنین جریان سیاسی رقیب او را موید ادامه وضع موجود میدانند. از سویی دیگر با وجود حمایتهایی که از سوی برخی از چهرههای اصلاح طلب از لاریجانی صورت گرفت اما معلوم نیست که در نهایت این جریان سیاسی اصلاحطلب، با وجود حضور برخی نامزدهای وابسته به این طیف، درباره او به اجماع برسند.
سیدابراهیم رئیسی: رقیب من فساد و تبعیض است
همانطور که پیشبینی میشد بالاخره سیدابراهیم رئیسی، رئیس دستگاه قضا هم با ثبتنام در وزارت کشور به جمع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری پیوست. پیش از این گمانههای زیادی درباره حضور داشتن یا حضور نداشتن رئیسی در انتخابات 1400 مطرح بود و در نهایت وی با یک بیانیه انتخاباتی نامزدی خود را اعلام کرد و گفت نتیجه انتخابات باید «تحول» واقعی یعنی بازگرداندن امید و نشاط به زندگی مردم باشد.
وی در این بیانیه تاکید کرد که برای ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور و مبارزه بیامان با فقر و فساد، تحقیر و تبعیض آمده و در عین حال در کنار احترامی که برای نامزدها و گروههای سیاسی قائل است به صورت مستقل به صحنه آمده است. وی در عین حال خاطرنشان کرد که تلاشش این بود شخص دیگری حضور پیدا کند اما احساس کرد که این همه درخواستها به نحوی برای او مسؤولیت جدی ایجاد کرده است.
رئیسی بر این نکته هم تاکید که رقیب فساد و ناکارآمدی است نه رقیب جناحها. به گفته این داوطلب ریاستجمهوری، دغدغهها و اولویتها باید چارهاندیشی در خصوص معیشت و مشکلات مردم، بیکاری و گرانی باشد و البته راهکار آن ایجاد دولتی قوی و بهرهگیری از امکانات موجود و استفاده از نیروی انسانی جوان و متراکم کشور است.
نکته حائز اهمیت در گفتههای انتخاباتی رئیسی در روز ثبتنام تاکید بر این نکته بود که بانیان و شرکای وضع موجود نمیتوانند تغییردهنده وضع موجود باشند و باید کسانی بیایند که به تحول باور داشته باشند.
طبعا این اظهارنظر صریح را میتوان تعریضی به اقدامات دولت فعلی و همچنین نامزدهایی دانست که از منظر سیاسی و رسانهای، جریان دولتی را در انتخابات نمایندگی میکنند. وی همچنین در عرصه سیاست خارجی تعامل با کشورهای اسلامی و به ویژه همسایگان را جزو طرحهای خود اعلام کرد و گفت: برنامه ما در عرصه دیپلماسی، تعامل دوستانه، عزتمندانه و مقتدرانه خواهد بود.ابراهیم رئیسی در طول دوران خدمت خود پیشینه مسؤولیتهای متعددی با عناوینی چون قاضی عالیرتبه، رئیس سازمان بازرسی، رئیس دادگاه ویژه روحانیت، معاون اول و رئیس قوه قضا و همچنین تولیت آستان قدس رضوی را بر عهده داشته است و در بسیاری از مناصب و مسؤولیتها با بسیاری از پروندههای فساد برخورد کرده و در طول دوران مسؤولیتش به عنوان رئیس قوه قضاییه هم کارنامه قابل قبولی در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی از خود نشان داده است.
رسیدگی سریع و قاطع نسبت به پروندههای اقتصادی و دانه درشتها و همچنین برخورد بدون اغماض با فامیلسالاری حاکی از جدیت او در برخورد با این پدیده است. گذشته از این او کسی بود که مقابله با فساد را از درون قوهقضاییه شروع و در راستای طرح تحول قضایی، با قضات و کارکنان متخلف دستگاه قضایی برخورد کرد. طبعا این شیوه مدیریتی باعث افزایش اعتماد عمومی نسبت به قوه قضاییه شد. از سویی دیگر رئیسی سابقه حضور در انتخابات 96 را دارد و توانست 16 میلیون رای را به خود اختصاص دهد و در مقایسه با ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری، حائز بیشترین آرا بعد از نامزد پیروز است.
با این وصف، بیانیه انتخاباتی او عمدتا بیش از آنکه برنامه محور باشد شعاری بود. گذشته از این حرفهای انتخاباتی او در این مقطع با انتخابات دوره گذشته ریاست جمهوری تفاوت چندانی نداشت و در عین حال، این اظهارات با لغزشهای کلامی هم همراه بود و انسجام کافی نداشت. به نظر میرسد تیم مشاوران او همان قدر که به فکر هیجان ماجرا بودند به همان اندازه هم باید در خصوص اعلام حضور بایسته رسانهای او تدبیر میکردند.
اسحاق جهانگیری: ارجاع به افقهای پیشرو
معاون اول رئیسجمهوری هم بار دیگر همانند انتخابات96 به جمع نامزدهای انتخاباتی پیوست. وی بعد از ثبتنام با قرائت یک بیانیه اعلام کرد که از ابتدا قصدی برای ورود به عرصه انتخابات نداشت اما با نیامدن جواد ظریف و همچنین عدم امکان ثبتنام افراد و اصرار فعالان سیاسی و مدنی اصلاح طلب پای به عرصه گذاشت و آبرو و تجربه خود را متعلق به ملت ایران دانست.
وی در ادامه بر این نکته تاکید کرد که کشور نیازمند افقگشاییهای واقعی در زندگی مردم و توسعه همه جانبه، بهبود معیشت مردم با رفع تحریمها ،رشد اقتصادی پایدار و اشتغال زا و حمایت از تولید و بازتوزیع عادلانه ثروت است. معاون اول رئیسجمهوری تصریح کرد که در چهار سال پیش رو فرصتی طلایی داریم برای اینکه به سمت حل مسائل بنیادین ایران، تامین منافع ملی و توافق و تنشزدایی در خارج و داخل برویم، روی ریل توسعه فراگیر و پایدار قرار بگیریم و به اقتضائاتِ تامین عدالت، تشکیل دولت رفاهِ فراگیر، فقرزدایی و افزایش شمول و کیفیتِ خدمات پایه همگانی، به ویژه در حوزه سلامت و آموزش تن بدهیم و با شکاف درآمدی، تبعیض و فساد سازمانیافته مبارزه کنیم.
وی در این بیانیه برهویت اصلاحطلبانه خود تاکید کرد. با این وصف، این هویتنمایی حزبی و جریانی در انتخابات گذشته نیز مورد اشاره قرار گرفت اما همگان دیدند که جهانگیری در دوره قبلی نه در قامت فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده یک جریان سیاسی مشخص بلکه به عنوان نامزدی پوششی به میدان آمد تا یاری رسان روحانی و یار کمکی او در مناظرات باشد.
طبعا این بار هم مشخص نیست که آیا وی همچنان وظیفه یک نیروی کمکی در انتخابات را برای خود قائل است یا اینکه دربست در قالب یک چهره حزبی و جناحی وارد میدان شده است. جهانگیری با هر نیتی که به عرصه پای گذاشته باشد نمیتواند نقش خود را در وضعیت اقتصادی موجود کتمان کند.
در بیانیه انتخاباتی او از افقهای روشنی سخن به میان آمده که رافع مشکلات داخلی و بهبوددهنده شرایط اقتصادی کشور است. این ادبیات کاملا با مواضع انتخاباتی او دردوره قبلی مطابقت دارد و در صورت ورود حتما باید پاسخگوی وضعیت موجود باشد.
جهانگیری در مقایسه با بسیاری از نامزدهای موجود البته از سوابق اجرایی بالایی برخوردار است و طی دورههای گذشته حضور طولانی در قوای مقننه و مجریه داشته اما وجود این تجارب ظاهرا کمکی به او برای هدایت منطقی سکان اقتصادی کشور در دولتهای یازدهم و دوازدهم نکرده است.
از سویی دیگر، هنوز معلوم نیست که جریان اصلاحات آیا از او به عنوان نامزد مورد اجماع حمایت خواهد کرد یا خیر چون همچنان گروههای همسو با این جریان از اظهارنظر قطعی در انتخابات خودداری کردند و حتی در برخی از کنشها و واکنشهای سیاسی نام اشخاص دیگر به عنوان نامزد مورد حمایت برخی از گروههای منتسب به اصلاحطلبان مطرح شده است. کنش رسانهای او هم با روخوانی پر از لغزش و اشتباه متنی طولانی در ابتدای کار بازتاب مناسبی برای او نداشته است.