میثم فکری که بهعنوان برنامهساز مدیریت ماه طلایی را بهعهده دارد با توجه به سالها تجربه و مدیریت در گروه معارف شبکه سه تلاش کرده است اینبار برنامهای تولید کند که مخاطب آن کودکان باشد. تجربه سهل و ممتنعی که به باور او همچنان میتوان روی آن کار کرد و برای کودکان و نوجوانان برنامههایی با محتوای مذهبی اما جذاب و دیدنی ساخت.
با توجه به سالها تجربه در ساخت برنامههای مختلف برای بزرگسالان، به نظر شما ساخت برنامه برای کودکان دشوارتر است یا برای سنین بالاتر؟
بحثی وجود دارد تحت عنوان سهل و ممتنع به این معنا که کار ما در اینجا سخت؛ اما لذتبخش است. محتوایی که به کودکان ارائه میشود، باید کاملا پاکیزه باشد. یعنی این برنامهها باید به گونهای ساخته شوند که کودک بهراحتی بتواند آن را قضاوت و هضم کند. از طرفی کودکان از مظلومترین مخاطبان تلویزیون هستند و همین موضوع کار کردن برای آنها را بسیار لذتبخش کردهاست. ذات کودکان آنقدر پاک است که شما میتوانید بهراحتی مفاهیم درست را در وجودشان بنشانید. به همین دلیل سختیها قابل تحمل میشود تا در نهایت یک بازخورد و اتفاق خوب بیفتد. ولی واقعا کار کودک بهشدت سخت است و یک تلاش مضاعف میخواهد. نه فقط شبکه کودک، نه فقط در تلویزیون که یک کار جمعی در جامعه لازم دارد و متاسفانه کملطفی و سهلانگاری در آن دیده میشود.
کمی از برنامه خودتان بگوید. برنامه شما چه ویژگیهایی دارد که موجب شده برای قشر کودک مناسب باشد؟
من نمیتوانم درباره ماه طلایی صحبت کنم. چون قضاوت این برنامه بهعهده منتقدان و مخاطبان است. اما تلاش خودمان را کردهایم. مهمترین هدف و تلاش ما این است که برنامه سرشار از نشاط باشد. به نظرم در برنامهسازیهایمان از فضای پر نشاط ماه مبارک رمضان دور شدهایم. در همین راستا هدف برنامه ما این است بتوانیم انگیزهای در بچهها به وجود آوریم تا سحرها در کنار سایر اعضای خانواده بیدار باشند و ضمن شبزندهداریشان در وقت سحر یک فضای خوب و بانشاط را تجربه کنند. حالا اینکه بتوانیم ضمن این کار، محتوایی را هم ارائه کنیم، بهترین نتیجه را به دست آوردهایم. اینکه بتوان بچهها را برای سحر بیدار کرد و بیدار نگه داشت کار سختی است. بنابراین ما در برنامه تلاش کردهایم، بچهها را بیدار کنیم و برای بیدار ماندنشان یک محتوای خوب ارائه دهیم.
برای این منظور چه محتوایی در نظر گرفته و آن را به چه شکلهایی ارائه میدهید؟
ما یک هدف کلی داریم که محور اصلی ماجراها، داستانها و گفتوگوهای ماست و آن بحث قدرتمند شدن کودکان است. در واقع تلاش اصلی ما قهرمانپروری در ذهن کودکان است. نگاه ما این است که باید جامعه قوی شود و لازمه آن این است هر شخص در هر جایگاهی که هست، قوی شود و قدرت لازم را بهدست آورد. کودکان باید به این باور برسند لازم نیست همه در عرصه تکنولوژی، طب و... بهترین باشند. هر کسی متناسب با آن استعداد، علاقه و توانمندیهایی که دارد و کاری که انجام میدهد، میتواند بهترین شود. یک تعمیرکار، برقکار، تکنیسین اورژانس، پزشک، معلم و... باید کارش را به بهترین شکل انجام دهد. در این صورت است که جامعه پر از بهترینها خواهد شد. در واقع فلسفه همان سیمرغ است که بر این بارو است ما الزاما یک ابرقهرمان نداریم ما پر از قهرمانهایی هستیم که در کار خود بهترین هستند و کار را پیش میبرند. این هدف کلی ماست. البته موضوعات دیگری هم داریم که در هر برنامه آنها را از طریق نمایش، میانبرنامه و... بیان کرده و مسائلی همچون همدلی، وجدان، خویشتنداری و دیگر موضوعات اخلاقی را دربرمیگیرد. سعی کردهایم در ماه مبارک رمضان که ماه خودسازی است، بحث قدرتمند شدن و خودسازی را پرورش دهیم. تلاش ما این است این نگاه در بعد اجتماعی ارائه داده شود. ما بهدنبال ابرقهرمانپروری که بعضا در انیمیشنها و فیلمهای خارجی مرتبط با کودک هست، نیستیم و سعیمان بر این است این نگاه را از بین ببریم و به جای آن این مفهوم را جا بیندازیم که هر کس باید در حوزه خودش بهترین باشد و به این واسطه به اهداف خود برسد.
اهمیت لزوم ساخت چنین برنامههایی برای کودکان تا چه میزان است؟
تلویزیون ما انواع و اقسام مخاطبان را دارد که طیف گستردهای از مردم را در سطوح مختلفی از سلیقه، سن، سطح سواد، طبقات اجتماعی و... دربرمیگیرد و شما باید برای همه این اقشار خوراک مورد نیازشان را فراهم کنید. روزهاولیها هم یکی از اقشار موجود در جامعه ما هستند که تلاش شده خوراک مناسبشان تهیه شود.
از همینرو این برنامه که در سالهای گذشته با تلاش دوستان دیگر به شکلهای دیگر ساخته میشده، امسال توسط ما به شکل دیگری ادامه پیدا کردهاست. مخاطب برنامهها درگیر شبکههای ملی بزرگسالان هستند و ما خواستیم با این کار برای مخاطبان کودک و روزهاولیها فضای مناسب خودشان را ایجاد کنیم. فکر میکنم در حال حاضر تنها ما هستیم که این کار را انجام میدهیم و وظیفه سنگینی بر دوشمان است. به هر حال هر شبکهای متناسب با مخاطبان خودش برنامه تهیه میکند و ما هم در شبکه کودک و نهال این کار را انجام دادهایم.
ساخت برنامههای مذهبی با ساخت برنامه با موضوعات دیگر تفاوتی دارد؟
متاسفانه تاکنون در حوزه برنامههای معارفی از فرمها و ساختارهای متنوع استفاده نکردهایم. در این حوزه یک فاصله بین فرم و محتوا وجود دارد. غنیترین محتوا مختص برنامههای معارفی است و ما هیچ برنامه دیگری را نداریم که از نظر محتوا تا این حد غنی باشد. اما از آن طرف متناسب با این محتوای غنی، فرمهای خوبی تولید و طراحی نشدهاست و به همین دلیل باز هم بحث سختی کار مطرح میشود. البته در برنامهسازی مذهبی یک سادگی هم وجود دارد و آن این است که محتوا بهوفور در دسترس است. بنابراین به نظر من این ارتباط بین فرم و محتوا در برنامههای معارفی بسیار کمرنگ است و خیلی سخت این دو موضوع با هم پیوند خورده و ارتباط برقرار میکند. این مشکلات برای برنامههای معارفی وجود دارد و برای حل آن به یک حرکت جهادی نیاز است تا بهترین فرمها متناسب با برنامههای معارفی طراحی شود.
یکی از ضعفهای بزرگی که در برنامههای معارفی وجود دارد این است که عمدتا تکراری بوده و نوآوری در ساخت آنها وجود ندارد. در برنامه شما خبری از نوآوری هست؟
برنامه ماه طلایی با برنامههای دیگر کاملا متفاوت است. برنامههای دیگر براساس گفتوگوست اما فضای برنامه ما نمایشی و طنز است. این تفاوت در برنامه ما نسبت به سایر برنامههای سحرگاهی وجود دارد. البته ما این کار را با حفظ چارچوبهای همیشگی برنامههای معارفی انجام دادهایم.
با توجه به چنین خلاقیتی که در برنامهسازی به خرج دادهاید پیشنهادی هم برای ساخت دیگر برنامهها در حوزه مذهبی دارید؟
یک نکته اساسی که در ساخت برنامههای معارفی وجود دارد این است لازم نیست شما وارد شئون مختلف شوید و حوزههای مختلف را باز کنید. برنامههای شما در این حوزه باید نزدیک به فطرت انسانها باشد تا مخاطب از طریق فطری با آن ارتباط برقرار کند. بهعنوان مثال حوزه کودک یک فضای رهایی، شادابی و نشاط دارد، بنابراین ما هم بهعنوان برنامهساز باید در همین فضا حرکت کنیم. سنگین و سخت صحبت نکنیم و فضای مفرحی را بسازیم تا کودک با آن ارتباط برقرار کند. شبکههای دیگر هم به همین صورت است. هر شبکه و برنامهای مخاطبان خاص خودش را دارد که باید متناسب با فطرت و ذات مخاطبان خودش پیش برود تا موفق شود. البته اینها مسائل تئوری است. در عمل باید افراد دغدغهمند فرمهای جدیدی را برای حوزه معارف طراحی کنند. باید افرادی را پرورش داد که بتوانند محتوا را به تصویر تبدیل کنند. ما کارشناسان دینی و برنامهسازهای خوبی داریم اما حد وسط این دو طیف وجود دارد. به این معنا که ما یک برنامهساز کاملا مسلط به مسائل دینی یا یک کارشناس مذهبی مسلط به برنامهسازی را نداریم درنتیجه اکثر برنامههای مذهبی گفتوگومحور میشوند.
سختیهای برنامهسازی در حوزه مذهبی بیشتر در چه بخشهای مشهود است؟
چون محتوای برنامههای مذهبی براساس مذهب است، محتوا خوب و ساده است. اما از آنجا که ساختار جذاب ندارد سختترین حوزه به حساب میآید. شما در هر حوزهای برنامهسازی کنید یک خروجی دارید که مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند. او همه چیز را میبیند. اما در حوزه دین اینطور نیست. مصادیق موضوعاتی که درباره آن صحبت میشود کمتر وجود دارد.
در واقع مفاهیمی که در حوزه دین وجود دارد باید توسط برنامهساز عینی شود تا به جان مخاطب بنشیند که مسلما خیلی سخت است. برنامهساز باید مسلط به مفاهیم دینی باشد تا آن را تنزل ندهد یا به نحوی ارائه دهد که قابل فهم باشد. همین کار را سخت میکند. قدیمیترین رسانهای که در حوزه دینی وجود دارد منبر است که بسیاری از آقایان به بهترین شکل توانستند از طریق آن با مخاطبان خودشان ارتباط برقرار کنند اما ما در حوزه برنامهسازی نتوانستیم آن را بهروز کنیم. ما منبریهایی داشتیم که مخاطبان میلیونی داشتهاند اما این فضا بهروزرسانی نشدهاست تا مخاطب پایدار بماند و همین کار ما را خیلی سخت کرده و احتیاج به بازنگری دارد. از طرفی هر برنامهای میتواند دینی باشد.
در اکثر مواقع شاهد آن هستیم که مخاطبان برنامههای گفتوگومحور را نمیپسندند اما در سایر حوزهها اگر برنامه با محتوای دینی وجود داشته باشد، میبینند و مفهوم آن را هم در قالب و چارچوبی که باشد، میگیرند و برنامهساز به هدفش میرسد. به نظر من این تقسیم حوزههای برنامهسازی، اشتباه است و باید تجدید شود.
در کشورهای اسلامی بهجز ایران برنامههای مذهبیشان به چه صورت است؟ آیا جذابیتی که لازم است را دارد؟
در حال حاضر برای نام بردن برنامههای دیگر کشورهای اسلامی حضور ذهن ندارم اما برنامهسازی برای کودک در ماه مبارک رمضان به شکل خیلی جذاب در کشورهای اسلامی دیگر انجام میشود. آنها معمولا به شکل کلیپ، انیمیشنهای کوتاه و... به برنامهسازی پرداختهاند. با این حال تاکنون ویژهبرنامه سحرگاهی مخصوص کودکان ندیدهام. بهطور کلی کشورهای دیگر در حوزه کودک پیشرفتهای زیادی داشتهاند و بسیار جذاب کار کردهاند. ما هم نسبت به سالهای قبل پیشرفتهای زیادی داشتهایم و امیدوار هستم باز هم ادامه داشته باشد. چراکه با وجود این پیشرویها هنوز از امواج سایر حرکتهای اجتماعی عقبتریم.