گفت‌وگو با حاج ماشاءا...عابدی، مداح اهل‌بیت(س)‌ و مناجات خوان

حنجره‌ای که وقف خدا شد

گفت‌وگو با جهانبخش سلطانی؛ بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون

اصل هنر، انسان بودن است

بای‌بسم‌ا...جهانبخش‌سلطانی به خاطر کرونا در صحنه‌های تئاتر و سینمای پایتخت مدتیه دیده نمیشه. جاهایی که در سفرهاش به مرکز همیشه قدمگاهش بوده و خواهدبود.
بای‌بسم‌ا...جهانبخش‌سلطانی به خاطر کرونا در صحنه‌های تئاتر و سینمای پایتخت مدتیه دیده نمیشه. جاهایی که در سفرهاش به مرکز همیشه قدمگاهش بوده و خواهدبود.
کد خبر: ۱۳۱۳۰۸۸

از این رو با ایشون پیشتر از نوروز سخن آغاز کردیم و ادامه دادیم تا شد این فرازهایی که مهمون گویش اصفهانی ایشون بودیم.

نقش‌آفرین آن معلم سختگیر و سخت‌دل در قصه‌های مجید آنچنان مهرانه و گرم و دوست‌داشتنی است که نگو! احساسم روشنه که این دوستی تا....ادامه خواهدداشت. می‌دانیم که سلطانی از «افق» طلوع‌کرد و با «مردان آنجلس» بیشتر مردمی شد.

(از استادعباس جوانمرد؛ دوست بزرگوارم پرسش‌هایی‌چند پرسیدم یکی‌دوتاش بجاست طرح‌بشه) از مقدس‌ترین هدف‌های زندگیتون؟

(با بسی‌خنده) اصلا واژه زندگی یعنی مقدس، منتها این‌که چگونه چرا با کی‌ها برای چی زندگی‌کنی خیلی‌مهمه وگرنه زندگی ادامه حیاته ولی ادامه حیات بامعرفت، درست همراه با دغدغه‌داشتن، احساس مسؤولیت، ماندگاری، تعادل و به تعالی‌رسوندن عشق‌هایی که در زندگی وجودداره. زندگی زیباست ای زیباپسند/ زنده‌اندیشان به زیبایی رسند/ آنقدر زیباست این بی‌بازگشت/ کز برایش می‌توان از جان گذشت.

حرف ادامه شد لطفا این فرازها رو ادامه بدین: من هنوز دارم...؟
به درستی و راستی نفس‌می‌کشم.

این در حالی‌است که...؟
خدا بخواد.

به هرحال...؟
زندگیه و زندگی هم فراز و نشیب زیادداره. بایدکه تعمق و بعد تحمل.

اگه دوست‌داری...؟
پس از دوستی‌ات دست‌برندار و این دوست‌داشتن رو فریادکن.

شما هم می‌توانید...؟
حضور موثری داشته‌باشین. به‌قولی تا می‌توانی دلی به دست‌آور.

امیدواریم که...؟
که فردای بسیار روشنی داشته‌باشیم و بتونیم در این روشنایی خدمتی به جامعه کنیم.

به چی هنوز باوردارین و ازش نومید نشدین؟
عشق و ایمان؛ ایمان بر پایه عشق. عشق‌است بر آسمان پریدن، عشق‌ است.

برگ برنده‌تون توی زندگی؟
دنیادوست و دنیاپرست نبودم. میان دنیا قرار داریم و در هر حرکتی با تحلیل و استعانت از خداوند منان، دوستان اهل خرد راهنمایی‌ام کردن.

برخوردتون با اونی که با چشماش به شما عشق می‌ده و با عشق به شما نگاه ‌می‌کنه؟
بله چشم که واقعا تاثیرگذاره. درواقع کلوزآپِ چشم نشون‌می‌ده این شخصیت، حقیقتا پهلوان و مثبته و قهرمانه یا نه. از چشم می‌فهمین کی منفیه و کی مثبت؛ این مفاهیم تصویری سینماست‌ها! توی تئاتر اما این فیزیک آدم‌هاست و البته صورت دلنشین و زیبا که تاثیرداره؛ چون کسی که نقش یه قهرمان رو بازی‌می‌کنه باید باورپذیرباشه برای مردم.

دوست‌دارین کمکش کنین؟
اونی که درواقع خودم درکش‌می‌کنم و ازش تحلیل‌دارم چه در هنر سینما باشه چه در تئاتر و تلویزیون. اگه بتونم براش ثمربخش باشم یا بتونم همراهش، همدردش و رهنمونش باشم.

توی ساعت‌های استراحت‌تون هم خواب تئاتر می‌بینین؟
(با‌خنده) ما فرق‌می‌کنیم با آدم‌های معمولی، اینه که همش می‌ترسیم عقب نمونیم.

یعنی وقتی تئاتر نباشه چکار می‌کنین؟
می‌رم سراغ مکاتب تئاتر و عنوان‌ها رو یه مروری‌می‌کنم. روزنامه‌‌ها رو می‌بینم به کتاب‌هام سرمی‌زنم و یه نیم‌نگاهی‌می‌کنم و خودم رو تسکین‌می‌دم تا این بستر درست‌و درمون زندگی با شکست کرونا دوباره به‌وجود بیاد.

نگرانی شمای هنرمند؟
هنرمند نگرانه نکنه بی‌تفاوت‌بشه، نکنه من دیگه دغدغه‌مند نیستم حتی برای خودم چه برسه به مردم عزیز.

پیش همکار‌ها به چی شهرت دارین به لهجه به...؟
نمی‌دونم والا. ما در بستر هنر با هم ارتباط‌داریم و تحسین شخصیت‌ها هم بر اساس توانمندی، دانش و سابقه است.

درباره سریال‌ها و سینمایی‌‌هایی که پخش می‌شه؟
الان متاسفانه چیز‌هایی که پخش‌می‌شه داستان نداره، انتقال تفکر و محتوا نداره. نمی‌دونم خود مسؤولان می‌گن فقط برای سرگرمی و همین! این همه آدم جمع می‌شن کاری ساخته‌می‌شه با این همه هزینه برای چی‌چی، در خدمت چی بایدباشه؟

از اتفاق‌های خارق‌العاده زندگی‌تون؟
همین‌که وارد بستر سیروسلوک هنر شدم و حداقل جامعه به عنوان یه هنرمند، من سلطانی رو پذیراست. البته درصدش رو نمی‌دونم.

درباره چی خیلی تلاش‌کردین و نشد؟
چون خیلی آرمانی نگاه‌نمی‌کنم و توی هر حرکتم یه تفکری هست و یه تجزیه‌تحلیلی می‌کنم، سعی‌دارم وارد مضامین و داستان‌هایی بشم که می‌دونم حق منه و می‌تونم ادای دین‌کنم، حال چه مشورت باشه چه کارگردانی و چه بازیگری.

درباره خودتون فکرش رو هم نمی‌کردین و غافلگیرتون‌کرد؟
من الان ۶۷سالمه از دانشگاه، تئاتر علمی رو شروع‌کردم و به یه نگاه نوین رسیدم. انگار یه پرده از جلو چشمم کنار ‌رفت و هنر رو اون‌طور که درست، علمی و به‌روزه من توی دانشگاه دیدم.

سعی هماره؟
همیشه سعی‌کردم اثربخش باشم، بازهم خدا رو شکر.

براتون موضوع مهمی نبوده؟
چون توی خط خودم راه می‌رفتم چیز‌هایی برام مهم نبوده مثلا یکی از همکار‌ها می‌گفت این جوون‌های شیک‌پوش هرکدوم یکی دوسه‌میلیارد دادن که بیان جلو دوربین دیده‌بشن، تفریحشون همینه. گفتم آخه یعنی چه، نباید سابقه‌ای، دانشی، مدرکی...

وقتی دکترای افتخاری گرفتین؟
با این‌که شهرستونی بودم بهم مدرک دکترا دادن... رفتم ارشاد یه آقایی اومد گفت: «بُپُکی!» گفتم چرا گفت چقدر کار کردی! سه‌ماه‌ست داریم فقط کار‌های تو رو می‌بینیم ۱۰۳تا تئاتر ۱۲تا تله‌فیلم حدود۳۰تا سینمایی و ۳۷ یا ۳۸تا سریال که خودم نویسنده برخی‌شون بودم.

کار‌هایی که دوست‌نداشتین و پیشنهاد شده؟
کار نمی‌کنم.

اگه شخصیت اول باشه چی؟
کارنمی‌کنم حتی اگه شخصیت اول باشه. اما همون که شما گفتین ما درخدمت آرمان‌های فروخورده جامعه هستیم و رسالت هنر و هنرمند یعنی در خدمت جامعه باشه و بتونه موثر واقع بشه. اینه که در هنر کاسبکاری وجودنداره هنرمند عشقه و عشقه و عشق. من از کجا، عشق از کجا.

به مصداق اسمتون بیشتر جهانبخش بودین یا جهانگیر؟
(می‌خندد) نه من تفکرات جهانگیری ندارم؛ چون اونی که جهانگیره حتما با ترامپ یه ارتباطی‌داره من دوست‌دارم اگه چیزی هم دارم و اضافه بر سازمان باشه، با همون جهانبخش ببخشم.

درباره چی خوشبین هستین؟
هنرمند اگه خوشبین نباشه که وای به‌حالت بختیار! هنرمند، اولین درسش خوشبین بودن و زیبانگاه‌کردنه. باید خوشبین باشی که بتونی یه اثر ماندگار رو خلق‌کنی.

مهم‌تر از مهم؟
این‌که به درستی و راستی زندگی‌کنم و آنچه در چنته و تفکردارم با تزکیه در خدمت ماندگاری و تعالی هنر در جامعه ارائه کنم.

درباره‌اش با هیشکی حرف نزدین؟
خب اگه درباره‌اش با هیشکی حرف نزدم، با شمام حرف‌نمی‌زنم.

برای چه کاری می‌گین کاریه که شده؟
من سیاسی نیستم؛ سیاسی سوال می‌کنین.

از دیالوگ‌های زیبا که هنوز شمارو به فکر فرومی‌بره؟
این رو همیشه برای همه تعریف‌می‌کنم: یک‌قصه بیش نیست غم عشق و این عجب/ از هرزبان که می‌شنوم نامکرر است. یعنی اگه عشق، غم نداشته‌باشه تمومه.
غم انساندوستی، غمِ محبت، غم معرفت، غمِ...

درباره تجربه عاشق‌شدن؟
مفاهیم دنیایی یا فیزیکیش نه. ولی تمام بزرگان دین ما مثل مولی‌الموحدین همه‌شون عاشق‌بودن.

پیامی به یه هنرمند بازنشسته؟
این اشتباهه! هنرمند بازنشستگی نداره که! هنر و هنرمند نامیراست و هیچ‌وقت نمی‌میره. به‌خاطر نوع نگاه، تفکر و نوع تلاشش که در خدمت مردمه، همیشه در قلب و روح جامعه است. اگه جامعه بناست بمیره هنر و هنرمند هم می‌میره؛ ولی جامعه ماناست برای همین هنرمند هم ماناست. مثلا فلان هنرمند از دنیا رفته اما فیزیکی رفته همیشه حضورداره چون تمام خدمتی که به‌خاطر ارزش، تفکر و معرفت داشته هست و ازشون یاد می‌شه. اون که یادی ازش نمی‌شه مُرده.

زندگی‌رو زیبا و خواستنی می‌کنه؟
مهربانی، عشق، می‌گه: با ما سخن از مهربانی و عشق بگو جز از اینا با ما نگو.

شده بترسین از چیزی؟
اگه صاحب تحلیل و کالبدشکافی تفکر نباشن یه مقدار نگران می‌شن؛ ولی وقتی تعریف و شناخت عمیق از جهان داشته‌باشی دیگه نگرانی وجودنداره.

از ویژگی‌های اصفهونی‌ها؟
اصفهان چون شهر زیبای خداست و همه اهل تقوا و معنویت هستن، عرض‌شود که پر از محبت و مهربونی هستن. مث آب آبی زاینده‌رود، زلال و آینه‌سازن. درسته که فعلا استکبار، جامعه‌رو دچار مشکل‌کرده، ولی اصفهان واقعا شهر آبادیه.

برخورد خدا با نامه اعمالتون دوست‌دارین چه‌جوری باشه؟
من هیچی نمی‌دونم. معصومین فرمودن اگه اهل اونایی که انجام‌دادی واقعا بودی که... اگه با فریب و ریا کرده‌باشی به محض این‌که از دنیا رفتی همه فراموش‌می‌شه.

دوست دارین برخورد خدا باهاتون...؟
هرچه بخواد همون می‌شه.تفکرمون اندازه این حرف‌ها نیست. ما همیشه متوسل‌می‌شیم چون بنده خداییم و ما راضی هستیم به رضای خودش.

سینما به شما چی داد و نداد؟
خیلی طبیعیه که آدم، خوشحال‌می‌شه خودش رو ببینه و بیشتر حس‌می‌کنم در سینما به تعالی دست‌یافتم.

مهم‌ترین مساله سینما؟
خوب نگاه‌کردن، زیبانگاه‌کردن، بی‌تفاوت‌نبودن، دغدغه‌مندبودن، احساس مسؤولیت‌داشتن و دارای تفکر انسانی‌بودن.

هنر خیلی چیزها هست اما اصلش؟
اصلش اینه: انسان‌بودن.

هنر برای شما؟
برای من همیشه خوب بوده مث چشمه آب حیات.

چه‌جوری هنرمندها اذیت‌می‌شن؟
خونه‌نشینش بکنن.

هنر مثل چیه؟
مثل خون و اکسیژنه توی وجود اون هنرمندهایی که اهل دل هستن‌ها!

خودتون رو از مدت‌هاپیش براش آماده‌کردین؟
مقابله با مرگ.

یعنی رسیدن به جاودانگی؟
حالا که نزدیک مرگمون می‌رسه آیا تونستیم ثمربخش ‌باشیم، موثرباشیم یا... وقتی می‌رم سر خاک هنرمندها انرژی می‌گیرم، ریلکس می‌شم، از جزء به کل می‌رم.

یه قانون هنری؟
به لحاظ دنیایی می‌گن: هنرمند شمعی‌ است افروخته/ که تا چشم بر هم نهی سوخته.
البته مفاهیم فلسفی داره می‌گه اونقدر توی تاریکی به مردم راه رو نشون‌داد، در خدمت تفکرات جامعه بود و سوخته‌دل شد و بی‌تفاوت نبود.

یه قانون عاشقانه؟
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها... هنرمند خوب مشکل داره.

اگه مشکل‌نداشته‌باشه؟
دانش یادنمی‌گیره.

کی حس‌می‌کنین میون شما و دیگران تفاوت هست؟
خطرناک است این سوال؛ ولی چون ما کار هنری می‌کنیم زندگی تفکر عشقمونه و همون هنره. مدعی هم نیستم، نسبت به رخدادهای جامعه‌ام خنثی نبودم.

معجزه رو کجا تجربه کردین؟
توی سینمای جنگ...

صداوسیما؟
مردم دوست ‌دارن از صدا و سیما یه چیزی یادبگیرن، چون به هرجهت صداوسیما هویت و شناسنامه مردم ایرانه و همیشه هم زیر ذره‌بین ماهواره‌های استکباره. فیلمی که پخش ‌می‌کنه اون‌طرف آب تجزیه و ‌تحلیل می‌کنن و بهش سمت‌وسوی منافع خودشون رو میدن و توی رسانه‌های بیگانه پخش‌می‌کنن تا مردم ایران رو اذیت فکری‌کنن.

کات؟
مخملباف توی ناصرالدین‌شاه می‌گفت کات یعنی خفه‌خون! البته شوخی می‌کنم. یعنی یه تمرکز بگیریم برای یه تلاش جدید.

پلاتو؟
محل عشق راستین. تمام تفکر و تلاش راستین رو به منصه ظهور می‌رسونه به یه تصویر زیبا و خلاق تبدیلش می‌کنه.

دوربین؟
حرف اول و آخر رو می‌زنه. نگاهیه که خیلی عمیق، کالبدشکاف و ماندگاره. زیبایی‌ها و انساندوستی‌ها رو انتقال می‌ده برای درست‌ودرمون کردن جامعه.

همبازی دلنشین؟
اسمش رو بگم... خیلی موثره، خیلی می‌تونه به آدم به‌لحاظ فکری و پرداخت، کمک‌کنه.

دریا؟
تمثیلی از عظمت، قدرت و مهربانی بخشی از عظمت خدا رو نشون می‌ده.

بیابون؟
با دریا در تضاده تا آدم‌ها به تفکر واداشته‌بشن. می‌شه بیابون بود و خشک و لم‌یزرع ولی دریا که باشی زلال و آبی و این چقدر خوبه.

نوروز؟
یه رسم قدیمی که از پدران ما به ارث رسیده پر از مفاهیم فرهنگی عمیقه.

هفت‌سین؟
کاری می‌کنه کارستون.

درباره بهاری که اومده؟
بهار اوج شکوفاییه و آدم تازه قدم به دنیا می‌ذاره. این‌که می‌گه بهار را باورکن خیلی تفکرا پشتش نشسته.

و فرجامین‌سخن؟
سال‌ها دل طلب جام‌جم از ما می‌کرد/ آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد؛ تفکر پشت این شعر، خیلی وسیعه...

علی مظاهری - روزنامه نگار / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها