
به گزارش گروه
حوادث جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، مرد جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: 8 ماه بیشتر نیست که ازدواج کردهام. ولی حالا پشیمانم. همسرم زیادی به من توجه دارد. او مرتب میخواهد مرا کنترل کند و از همه کارهایم سر در بیاورد. در صورتی که پیش از ازدواج اینگونه نبود. او روزی صد بار با من تماس میگیرد.
هرچه به او میگویم کار دارم، با من تماس نگیر، باز هم گوش نمیکند. هر پنج دقیقه یک بار تماس میگیرد. کلی سوال میپرسد. دیگر جلوی همکارانم آبرو برایم نمانده است. هربار موبایلم زنگ میخورد همه با خنده میگویند همسرت دوباره تماس گرفت.
بارها سر این موضوع با او دعوا کردم، بحث کردم، ولی فایدهای نداشته است. نیره با تماسهایش آبرویم را برده است. مرا عصبی و دیوانه کرده است. وقتی از خانه بیرون میروم تا لحظهای که برسم مدام زنگ میزند. حتی وقتی داخل کوچهام تماس میگیرد و میپرسد کجایی؟ خیلی سعی کردم جلوی این کارش را بگیرم.
ولی فایدهای نداشت. من عاشق نیره بودم ولی حالا نمیتوانم او را تحمل کنم. دیگر عاشقش نیستم. نیره آن زنی نبود که من دوستش داشتم. میدانم اگر زندگیمان ادامه پیدا کند، دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم. ما آینده خوبی در کنار هم نخواهیم داشت. نیره زن بیماری است و باید خودش را درمان کند. حتی به او این پیشنهاد را دادم که دکتر برود ولی عصبانی شد و دعوای شدیدی راه انداخت. دیگر تحمل این زن را ندارم. برای همین تصمیم گرفتم برای همیشه از او جدا شوم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم موضوع را زیادی بزرگ کرده است. من فقط برای اینکه نسبت به او بیتفاوت نباشم با او تماس میگرفتم. بالاخره او شوهر من است و ما داریم با هم زندگی میکنیم. باید بدانم کجاست و چکار میکند. کی به خانه میآید. البته او هم در این ماجرا بیتقصیر نیست. هرچه اصرار میکند با او تماس نگیرم بیشتر شک میکنم.
هربار تماس میگیرم یا جواب نمی دهد و یا با عصبانیت حرف میزند و خیلی زود گوشی را قطع میکند. من وقتی این رفتارها را از او میبینم بیشتر عصبانی میشوم. بیشتر دلم میخواهد بدانم کجا هست. مهبد از کارهایش حرفی به من نمیزند. همه روابط و فعالیتهایش را از من مخفی میکند. همین مساله باعث میشود من کنجکاو شوم. ولی او این حرفها را نمیفهمد و فقط مرا مقصر میداند.
با پایان صحبتهای این زوج قاضی سعی کرد آنها را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
شکاک نباشید، زمینه شک ایجاد نکنید
سارا شقاقی ، روانشناس در این رابطه میگوید: صحبت کردن در زندگی مشترک یکی از مهارتهای مهمی است که زوجها باید پیش از ازدواج آگاهی لازم را در مورد آن داشته باشند. زمانی که صحبت زن و شوهر با یکدیگر پایان خوشی داشته باشد و منجر به بحث و دعوا نشود، نشاندهنده این است که آنها از مهارت ارتباطی لازم برخوردارند. پس در وهله اول سعی کنید مشکلات را با صحبت حل کنید. اما موضوع دوم در این پرونده ، بحث شک زن به شوهرش است.
شک به دو صورت وجود دارد. گاهی شوهر ، اقداماتی انجام میدهد که باعث شک همسر میشود که به این شک واقعی گفته میشود. مانند اینکه تلفن را جواب نمیدهد. از محل کار خارج میشود اما دیر به خانه میآید. همیشه تلفن همراهش مشغول است و....
گاهی وسواس و علاقه زیاد باعث شک میشود. به این شک ذهنی میگویند. مرد کاری انجام نمیدهد اما زن به خاطر علاقه زیادی که به همسر دارد و میترسد او را از دست بدهد ، سعی میکند او را چک کند تا مطمئن شود ، این مرد فقط به او تعلق دارد. این افراد همیشه دوست دارند نفر اول زندگی شوهرشان باشند و کوچکترین کمتوجهی را نشانه خیانت میدانند.
این افراد سعی میکنند با جاسوسی در کار شوهر، از وفاداری او به خود مطمئن شوند. جاسوسیکردن در کارهای همسر را نمیتوان رویکردی سالم دانست. درست است که تعقیب همسر یا چککردن پیامهای او مطمئنترین راه برای کشف خیانت است، اما با این روش خواه شواهدی پیدا بشود خواه نشود، اعتماد همسرتان را هم از دست خواهید داد.
برای رهایی از این شکها که از نظر روحی باعث ناراحتی خود و همسر میشود باید ، دلایل ایجاد شک حذف شود و همسران افراد شکاک هم باید به او کمک کنند. برای مثال اگر جواب ندادن به تلفن باعث شک میشود، همسر باید سعی کند تماسهای او را بیپاسخ نگذارد . اما اگر این اقدامات جواب نداد، باید به مشاوران مراجعه و از راهکارهای آنها برای درمان استفاده کرد.