وقتی حواس همه ما پرت سیاست و زندگی بود، در گوشه‌ای از شهر اتفاق دیگری درحال رخ دادن بود

ماجرای یک انتخاب خوب

گفت‌وگو با کارگردان مستند «لشکر زینبی» درباره مدافعان حرم

این بار به روایت رهبری

مستند «لشکرزینبی» پنجشنبه‌ شب گذشته از شبکه‌ یک سیما پخش شد و حجم بالای بازخوردهای مثبت در شبکه‌های اجتماعی از سوی کاربران نشان می‌داد که مورد استقبال بسیاری از مخاطبان قرار گرفته است.
کد خبر: ۱۳۱۱۱۱۷
مستندی که از زاویه‌ای جدید به موضوع مدافعان حرم می‌نگریست و جایگاه والای آنان و خانواده‌های صبورشان را در کلام رهبری جست‌وجو می‌کرد. مستندی که گرچه به مساله مقاومت و حرکت خطیر رزمندگان اسلام در برچیدن داعش از منطقه می‌پرداخت اما وجوه جالب و کمتر دیده‌شده‌ای از سلوک رهبر معظم انقلاب در برخورد با یادگاران و خانواده‌های شهدا را هم به نمایش می‌گذاشت. درباره ابعاد مختلف این مستند با محسن اردستانی، کارگردان آن به گفت‌وگو نشستیم.

طرح ابتدایی مستند مبتنی بر معرفی مدافعان حرم از مدخل دیدارهایشان با رهبری است. چطور به این طرح رسیدید و آیا به ایده‌های دیگری هم فکر کردید؟
به طور کلی ما همیشه ابتدا متن می‌خوانیم و سپس طرحی را آماده می‌کنیم و بعد از آن وارد مرحله راف‌کات می‌شویم. نکته این‌که در این مستند، تعیین فرم کاملا به‌عهده خود من بود و انتخابم را برای روایت به این شکل به سرانجام رساندم. البته انتخاب‌های دیگری هم وجود داشت. مثلا علی صدری‌نیا در مجموعه مستند «غیر رسمی» از مصاحبه‌های ضبطی استفاده کرد یا مهدی نقویان در مجموعه «در لباس سربازی» با فرم نریشن جلو رفت. در این مورد انتخاب من این بود که این فرم نسبتا سخت‌تر را استفاده کنم و با همان راش‌های موجود، روایتم را پیش ببرم. البته امکان دارد برای قسمت‌های بعدی که ساخته می‌شود، از فرم‌های دیگری استفاده کنم اما به هرحال این انتخاب کاملا سلیقه خودم بود.

این انتخاب خاص، چقدر به کار کمک کرد و چقدر سختی داشت؟
یکی از مشکلاتی که در این فرم پیش می‌آید این است که محدودیت‌ها به‌شدت بالا می‌رود. یعنی اگر بخواهید ریتم را حفظ کنید اما زمان مستند مثلا از 30دقیقه بالاتر برود، عملا کار سخت‌تر می‌شود چون به منابع مشخصی محدود هستید مگر آن‌که از موسیقی استفاده کنید و پاساژهای مختلف را در کار تکرار کنید، چون متریال محدود است. اما به هر حال با این ابزارها امکان حفظ ریتم برای مستندساز بیشتر است و راحت‌تر می‌تواند زمان کلی فیلم را به شکل منعطف ببندد. به‌علاوه معمولا ابتدا یک اتود در راف‌کات زده می‌شود و مستندساز متوجه می‌شود چیزی در محتوا یا فرم اثر کم است و در نتیجه، نریشن یا مصاحبه را می‌افزاید اما من عملا محدود بودم به 28 دیدار و باید تمام حرف‌هایم را با محتوای موجود در آنها می‌زدم.
 
به همه راش‌ها دسترسی داشتید و انتخاب راش‌ها چه مبنایی داشت؟
از سال 1392 تا 1398 رهبری در محل حسینیه شماره2 بیت‌رهبری، 28 دیدار با خانواده‌های مدافعان حرم داشته‌اند. اما حضرت‌آقا دیدارهای دیگری هم در این فاصله داشته‌اند که مثلا در منازل شهدای مدافع‌حرم اتفاق افتاده و چهار دیدار هم با فاطمیون در حرم مطهر رضوی انجام شده است. من به همه اینها دسترسی داشتم اما تصمیمم این بود که از این لوکیشن حسینیه شماره 2 بیرون نروم.

محاسن این فرم انتخابی شما چه بود؟
من دوست داشتم با نریشن این کار را جلو ببرم و حتی موضوعات را فهرست کرده بودم که موردی مثل پدرانگی رهبری یا موارد دیگر در آنها وجود داشت. اما بعد فکر کردم چنین موضوعاتی اگر به شکل نریشن روایت شود، شعاری خواهد شد و تصمیم گرفتم به جای این‌که من بگویم مردم خودشان با چشم ببینند. در واقع خواستم هر واسطه‌ای حتی خودم را در ارتباط میان مخاطب و رهبری از سر راه بردارم و روایتم طوری باشد که هر نوع واسطه‌گری را حذف کند و مردم را مستقیما در ارتباط با روحیه و رفتار رهبری قرار دهد. در مدل راوی‌محور من این امکان را دارم حتی یک شهید را راوی مستند قرار دهم یا حتی یکی از خانواده‌ها، مادران یا فرزندان شهدا، راوی باشند. اما من هر کدام از این فرم‌ها را هم انتخاب می‌کردم باز مخاطبی می‌توانست بپرسد که مثلا چرا آرشیوی جلو نرفتی. به هرحال بخشی از آن سلیقه است و البته ممکن است من هم در قسمت‌های بعدی سراغ فرم متفاوتی بروم.

علت برجستگی وجه پدرانه رهبری در مستند چیست؟
من این مستند را قبل از پخش تلویزیونی برای گروه‌ها و افراد مختلفی نمایش دادم. برخی معتقد بودند این حواشی در مستند کمی زیاد است. من این حواشی را به عنوان متن اصلی در کار نیاوردم بلکه در سه برهه از اثر به آنها پرداختم چون حالت خوش‌مشرب‌تر و طنازانه‌تری دارد و می‌تواند خنده روی لب مخاطب بیاورد. یک علتش این بود که این حواشی اصطلاحا نمک کار و انعکاسی از خود جلسات بود. در واقع اگر بخواهم این اثر را در یک جمله خلاصه کنم می‌گویم «اشک و لبخند و حماسه». یعنی ممکن است کسی قبل از آن نگاه کند به خودش بگوید از آن مستندهایی است که باید بنشینی و گریه کنی اما اتفاقا قصد من برعکس بوده است و آن را تبدیل کرده‌ام به سه برهه تا بتوانم همین فضا را ایجاد کنم.

پیش از تولید مستند، به جنس مخاطبی که قرار است آن را ببیند به‌خصوص مخاطب عام تلویزیونی توجه داشتید؟ آیا مخاطب خاصی را در نظر داشتید؟
ما سال 1394 ملازمان حرم را ساختیم. چون خودم در این رابطه سفرهای متعددی به خارج از کشور داشته‌ام، اگر از من می‌پرسیدند قرار است فیلمی درباره مدافعان حرم بر پایه احساسات برای شیعیان یا اهالی ترکیه پخش شود، نظرت چیست، قاطعانه رد می‌کردم و می‌گفتم درست نیست. باید برای مخاطب خودش ساخته شود. آن هم ترکیه‌ای که در بحث محور مقاومت با رویکردهای ما همراه نیست. اما جالب است ما بازخوردهای بسیار غیرمنتظره و مثبتی از همین شیعیان ترکیه داشتیم. حرفم این است بحث مدافعان حرم، بحث خون دادن برای آرمان یک مساله عمومی است. این که بعضی از استدلال‌ها یا قاطبه کار را خودم معترفم که در درجه اول برای خانواده‌های شهداست اما با این حال قائلم که بخش‌های زیادی از کار مانند همین بخش‌های پدری حضرت‌آقا اتفاقا برای مخاطب عام است. اتفاقا مواردی هم بازخوردهایی داشته‌ایم که این موضوع را تایید می‌کند و به ما گفته‌اند این جنبه از رفتار و منش حضرت‌آقا را ندیده بودند و برایشان بسیار جذاب بوده است.

اساسا به نظر خودتان کار بیشتر برای معرفی شهدای مدافع‌حرم است یا مثل مستند غیررسمی قرار است با جنبه‌های دیده‌نشده‌ای از رهبر انقلاب آشنا شویم؟
اگر از من بپرسید به نظرم این مستندی درباره مدافعان حرم است که راوی آن حضرت‌آقاست. یعنی نسبت میان این دو مطرح است و این که مدافعان حرم را از دریچه نگاه رهبری بشناسیم و انتخاب فرم نریشن محور یا مصاحبه محور بودن نیز یک سلیقه فرمی بود که در قسمت اول من این تصمیم را گرفتم.

فکر می‌کنید این مستند توانسته است به سوالات بخشی از مخاطبان درباره سوریه و مقاومت پاسخ بدهد یا اساسا شما چنین رسالتی را در این اثر برای خودتان متصور بودید؟
اول باید پرسید آیا باید در یک اثر همه حرف‌ها را بزنیم؟ من به این قائل نیستم. هر مستندی یک سری کارکردهایی دارد. این سوالات «چرا سوریه؟»، «چرا مقاومت؟» و امثالهم آیا در یک مستند 40دقیقه‌ای در می‌آیند؟ ما در بخشی درباره مدافعان حرم از اهل تسنن و مبارزه دوشادوش شیعه و سنی حرف می‌زنیم یا در جایی از زبان رهبری اشاره می‌شود که اگر در سوریه دفاع نمی‌کردیم باید در خاک ایران می‌جنگیدیم. مسائلی از این دست که خیلی هم مهم و اساسی هستند در فیلم مطرح می‌شوند که بخشی از بار اقناع را به دوش می‌کشد. 

منبع: فاطمه ترکاشوند - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها